همچنین قوانین مذبور برای نظارت اثربخش بر فعالیت اعضای هیئت مدیره، بر همکاری مدیران غیر اجرایی تأکید دارند. در حقیقت، استقلال اعضای هیئت مدیره، بهترین شیوه برای نظارت مدیران است. شرکتهایی با بیشترین اعضای مستقل هیئت مدیره، کمترین میزان تحریف حسابداری و مدیریت سود را دارند (آگراوال و چادها، ۲۰۰۵).
پالمروس و شولز (۲۰۰۱)، معتقدند که تجدید ارائه صورتهای مالی، میتواند از جانب سرمایهگذاران منجر به تغییر اعضای هیئت مدیره شود.
ه) رعایت هنجارها[۱۴]:
هدف تدوینکنندگان مقررات، حذف علل تجدید ارائه صورتهای مالی است. بسیاری از شرکتها به صورت جدی، از اصول جامع حاکمیت شرکتی تبعیت میکنند. این اصول، دربرگیرنده مواردی نظیر مسئولیتهای کمته حسابرسی، استقلال حسابرس، ممنوعیت ارائه خدمات مشاورای خاص و مسئولیت پاسخگویی در مقابل سیستمهای کنترل داخلی است. این احتمال وجود دارد که با به کارگیری دقیق سیاستها و اصول مربوطه و ضرورت آن ها در مورد تجدید ارائه صورتهای مالی، شرکتها بتوانند اعتماد سلبشده پس از تجدید ارائه را به دست آورند. به بیان دیگر، زمانی که شرکتی منطبق با اصول و هنجارها گام بر میدارد، در بازار اطمینان ایجاد خواهد شد که آن شرکت مجدداً با قصد و نیت بدخواهانه عمل نخواهد کرد.
۲-۵ اعتبار هیئت مدیره[۱۵]
اساساً اعتبار هیئت مدیره تحت تاثیر ارزیابی بازار، از توانایی او میباشد. همه افراد ، مدیران توانمند را می ستایند و مدیران توانمند بر نهادهای خود و محیط های خارجی نفوذ و تسلط دارند . آن ها منابع قابل توجهی – اعم از مالی و غیرمالی- در اختیار دارند و این منابع را در جهت دستیابی به اهدافشان هدایت میکنند . علاوه بر این آن ها به طور قابل ملاحظه ای در پی جلب توجه گزینش گران ( رأی دهندگان) داخلی و خارجی هستند و برای تقویت و گسترش تاثیر آن ها و ایجاد نتیجه و بازده با آن ها ، از نفوذ خود استفاده میکنند . نفوذ مدیران موجب ایجاد اعتبار و شهرت آنان در بین سهامداران می شود . یک نظام حاکمیت شرکتی باید بکوشد تا سهامداران را از رفتار مغرضانه و مبتنی بر نفع شخصی مدیران ، مصون بدارد . وجود یک هیئت مدیره توانا میتواند باعث ایجاد ثبات ، باروری و کارآمدی سازمان شود و اعتماد سهامداران را جلب نماید .
توانایی و اعتبار هیئت مدیره ، انرژی اساسی و بنیادی برای راه اندازی و پیگیری فرایند عملی کردن یک خواسته و هدف است ؛ خصوصیتی که بدون آن مدیران قادر به اداره شرکت نخواهند بود . اعتبار در شرکت ها اغلب در نتیجه کار کردن با افراد و به واسطه آنان به دست میآید . هیئت مدیره های معتبر بیشتر قادر خواهند بود که تصمیماتشان را عملی کنند ، از این رو زمانی که تصمیمات خوبی اتخاذ میکنند ، تاثیر و نتیجه مثبتی میگذارند و تصمیمات بد و نامناسب آن ها عواقبی برای شرکت به همراه دارد . تحقیقات همچنین تصدیق میکنند که بیشتر احتمال دارد که مدیران توانمند و مشهور اهداف و مقاصدشان را پیگیری کنند و این گونه تاثیر مثبتی در عملکرد و کارایی شرکت ها داشته باشند . این مدیران همچنین شبکه های ارتباطی فردی و حرفه ای قدرتمندی را گسترش میدهند که میتوانند اطلاعات مهم بازار و قراردادهای سودمندی را در دسترس شان قرار دهند .فینکل ستین[۱۶] (۱۹۹۲) بیان میکند ، دانش بالا ، تجربه یا دسترسی به اطلاعات محرمانه درون یک شرکت و اطلاعات مربوط به محیط خارج از شرکت منتج به قدرت و اعتبار هیئت مدیره می شود . نیروی تخصص ، یک مدیر اجرایی را در موقعیتی قرار میدهد که بتواند مسائل مربوط به بی ثباتی و عدم قطعیت را رفع کند و به موجب آن بر انتخاب های شرکت اثر بگذارد . دانش تخصصی ، از طریق تجربه ، تحصیلات و ارتباطات شبکه ای در زمینههای مرتبط حاصل می شود . نیروی متخصص در مدیران اغلب منحصر به یک زمینه یا یک صنعت خاص است . نفوذ و اعتبار از احساس و تلقی مثبتی که دیگران ، بر مبنای حسن شهرت هیئت مدیره دارند ، حاصل می شود . اعتبار ممکن است از سابقه تحصیلی ، وابستگی به نهادها یا انجمن ها ، روابط دولتی ، روابط شخصی با افراد برجسته یا موفقیت های فوق العاده منتج شود. با این حال ، شناسایی عوامل تجربی اعتبار هیئت مدیره به چالش گذاشته می شود زیرا ارزیابی اعتبار هیئت مدیره چند بعدی است و شامل شایستگی در کار، توانایی ، درستی و … میباشند و ویژگی هایی هستند که به صورت کمی قابل بیان نمی باشند. در این پژوهش برای اندازه گیری اعتبار هیئت مدیره ، روش های تجربی زیر را به کار می گیریم .
الف- مدت تصدی هیئت مدیره
یکی از مباحث موجود در زمینه موضوع هیئت مدیره ، بر مسئله مدت تصدی اعضای هیئت مدیره تمرکز دارد . قضاوت سرمایه گذاران از توانایی هیئت مدیره می تواندتحت تاثیر روابط بلندمدت سرمایه گذاران و اعضاء هیئت مدیره باشد ؛ به عبارت دیگر دوره تصدی طولانی تر هیئت مدیره باعث ایجاد فرصت های بیشتری برای شرکت کنندگان در بازار سرمایه می شود تا توانایی هیئت مدیره را ارزیابی کنند . سرمایه گذاران از اعضاء هیئت مدیره انتظاراتی دارند . اعضاء هیئت مدیره میتوانند از طریق انعقاد قراردادهای کارا در طی دوره تصدی خود و ارائه خدمات مطلوب ، بیش از حد انتظار سرمایه گذاران موجب ایجاد اعتبار شغلی و در نتیجه تصدی طولانی تر شوند . به عبارت دیگر دوره تصدی طولانی تر میتواند حاکی ازآن باشد که اطمینان بیشتری از توانایی تخمین زده آنان از سوی سرمایه گذاران وجود دارد . حضور طولانی مدت اعضاء هیئت مدیره موجب ایجاد تمایل در آنان برای حفظ قدرت و تصدی می شود . تلاشی که هیئت مدیره در جهت حفظ قدرت و اعتبار به کار می گیرند و یا ترس از احتمال طرح دعاوی حقوقی علیه آن ها ساختارهایی است که مانع رفتارهای نامناسب هیئت مدیره می شود . سرمایه گذاران با گذشت زمان شناخت بهتری از فعالیت های هیئت مدیره به دست آورده و تجربه بیشتری کسب میکنند و بدین ترتیب توانایی آن ها در مورد مناسب بودن یا نبودن فعالیت های هیئت مدیره افزایش مییابد . بنابرین تصدی طولانی مدت اعضاء هیئت مدیره میتواند اعتبار هیئت مدیره را بهبود بخشد . با توجه به اینکه مدیران جدید هر دو سال یک بار از میان سهامداران و با رأی اکثریت آنان انتخاب میشوند لذا هیئت مدیره میتواند گزینه ارزش خود را افزایش دهد و موجب جلب رضایت و اعتماد سهامداران شود تا سهامداران برای دوره های آتی آنان را به سمت اعضاء هیئت مدیره منصوب نمایند . و در طی دوره تصدی طولانی مدت ، هیئت مدیره میتواند با افزایش ارزش ، شهرت و اعتبار شغلی خود را در بازار سرمایه ارتقاء بخشد .
ب- ترکیب و ساختار هیئت مدیره