وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۵ اعتبار هیأت مدیره[۱۵] – 3

همچنین قوانین مذبور برای نظارت اثربخش بر فعالیت اعضای هیئت مدیره، بر همکاری مدیران غیر اجرایی تأکید دارند. در حقیقت، استقلال اعضای هیئت مدیره، بهترین شیوه برای نظارت مدیران است. شرکت‌هایی با بیشترین اعضای مستقل هیئت مدیره، کمترین میزان تحریف حسابداری و مدیریت سود را دارند (آگراوال و چادها، ۲۰۰۵).

 

پالم‌روس و شولز (۲۰۰۱)، معتقدند که تجدید ارائه صورت‌های مالی، می‌تواند از جانب سرمایه‌گذاران منجر به تغییر اعضای هیئت مدیره شود.

 

ه) رعایت هنجارها[۱۴]:

 

هدف تدوین‌کنندگان مقررات، حذف علل تجدید ارائه صورت‌های مالی است. بسیاری از شرکت‌ها به صورت جدی، از اصول جامع حاکمیت شرکتی تبعیت می‌کنند. این اصول، دربرگیرنده مواردی نظیر مسئولیت‌های کمته حسابرسی، استقلال حسابرس، ممنوعیت ارائه خدمات مشاور‌ای خاص و مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ در مقابل سیستم‌های کنترل داخلی است. این احتمال وجود دارد که با به کارگیری دقیق سیاست‌ها و اصول مربوطه و ضرورت آن‌ ها ‌در مورد تجدید ارائه صورت‌های مالی، شرکت‌ها بتوانند اعتماد سلب‌شده پس از تجدید ارائه را به دست آورند. به بیان دیگر، زمانی که شرکتی منطبق با اصول و هنجارها گام بر می‌دارد، در بازار اطمینان ایجاد خواهد شد که آن شرکت مجدداً با قصد و نیت بدخواهانه عمل نخواهد کرد.

 

۲-۵ اعتبار هیئت مدیره[۱۵]

 

اساساً اعتبار هیئت مدیره تحت تاثیر ارزیابی بازار، از توانایی او می‌باشد. همه افراد ، مدیران توانمند را می ستایند و مدیران توانمند بر نهادهای خود و محیط های خارجی نفوذ و تسلط دارند . آن ها منابع قابل توجهی – اعم از مالی و غیرمالی- در اختیار دارند و این منابع را در جهت دستیابی به اهدافشان هدایت می‌کنند . علاوه بر این آن ها به طور قابل ملاحظه ای در پی جلب توجه گزینش گران ( رأی‌ دهندگان) داخلی و خارجی هستند و برای تقویت و گسترش تاثیر آن ها و ایجاد نتیجه و بازده با آن ها ، از نفوذ خود استفاده می‌کنند . نفوذ مدیران موجب ایجاد ‌اعتبار و شهرت آنان در بین سهام‌داران می شود . یک نظام حاکمیت شرکتی باید بکوشد تا سهام‌داران را از رفتار مغرضانه و مبتنی بر نفع شخصی مدیران ، مصون بدارد . وجود یک هیئت مدیره توانا می‌تواند باعث ایجاد ثبات ، باروری و کارآمدی سازمان شود و اعتماد سهام‌داران را جلب نماید .

 

توانایی و اعتبار هیئت مدیره ، انرژی اساسی و بنیادی برای راه اندازی و پیگیری فرایند عملی کردن یک خواسته و هدف است ؛ خصوصیتی که بدون آن مدیران قادر به اداره شرکت نخواهند بود . اعتبار در شرکت ها اغلب در نتیجه کار کردن با افراد و به واسطه آنان به دست می‌آید . هیئت مدیره های معتبر بیشتر قادر خواهند بود که تصمیماتشان را عملی کنند ، از این رو زمانی که تصمیمات خوبی اتخاذ می‌کنند ، تاثیر و نتیجه مثبتی می‌گذارند و تصمیمات بد و نامناسب آن ها عواقبی برای شرکت به همراه دارد . تحقیقات همچنین تصدیق می‌کنند که بیشتر احتمال دارد که مدیران توانمند و مشهور اهداف و مقاصدشان را پیگیری کنند و این گونه تاثیر مثبتی در عملکرد و کارایی شرکت ها داشته باشند . این مدیران همچنین شبکه های ارتباطی فردی و حرفه ای قدرتمندی را گسترش می‌دهند که می‌توانند اطلاعات مهم بازار و قراردادهای سودمندی را در دسترس شان قرار دهند .فینکل ستین[۱۶] (۱۹۹۲) بیان می‌کند ، دانش بالا ، تجربه یا دسترسی به اطلاعات محرمانه درون یک شرکت و اطلاعات مربوط به محیط خارج از شرکت منتج به قدرت و اعتبار هیئت مدیره می شود . نیروی تخصص ، یک مدیر اجرایی را در موقعیتی قرار می‌دهد که بتواند مسائل مربوط به بی ثباتی و عدم قطعیت را رفع کند و به موجب آن بر انتخاب های شرکت اثر بگذارد . دانش تخصصی ، از طریق تجربه ، تحصیلات و ارتباطات شبکه ای در زمینه‌های مرتبط حاصل می شود . نیروی متخصص در مدیران اغلب منحصر به یک زمینه یا یک صنعت خاص است . نفوذ و اعتبار از احساس و تلقی مثبتی که دیگران ، بر مبنای حسن شهرت هیئت مدیره دارند ، حاصل می شود . اعتبار ممکن است از سابقه تحصیلی ، وابستگی به نهادها یا انجمن ها ، روابط دولتی ، روابط شخصی با افراد برجسته یا موفقیت های فوق العاده منتج شود. با این حال ، شناسایی عوامل تجربی اعتبار هیئت مدیره به چالش گذاشته می شود زیرا ارزیابی اعتبار هیئت مدیره چند بعدی است و شامل شایستگی در کار، توانایی ، درستی و … می‌باشند و ویژگی هایی هستند که به صورت کمی قابل بیان نمی باشند. در این پژوهش برای اندازه گیری اعتبار هیئت مدیره ، روش های تجربی زیر را به کار می گیریم .

 

الف- مدت تصدی هیئت مدیره

 

یکی از مباحث موجود در زمینه موضوع هیئت مدیره ، بر مسئله مدت تصدی اعضای هیئت مدیره تمرکز دارد . قضاوت سرمایه گذاران از توانایی هیئت مدیره می تواندتحت تاثیر روابط بلندمدت سرمایه گذاران و اعضاء هیئت مدیره باشد ؛ به عبارت دیگر دوره تصدی طولانی تر هیئت مدیره باعث ایجاد فرصت های بیشتری برای شرکت کنندگان در بازار سرمایه می شود تا توانایی هیئت مدیره را ارزیابی کنند . سرمایه گذاران از اعضاء هیئت مدیره انتظاراتی دارند . اعضاء هیئت مدیره می‌توانند از طریق انعقاد قراردادهای کارا در طی دوره تصدی خود و ارائه خدمات مطلوب ، بیش از حد انتظار سرمایه گذاران موجب ایجاد اعتبار شغلی و در نتیجه تصدی طولانی تر شوند . به عبارت دیگر دوره تصدی طولانی تر می‌تواند حاکی ازآن باشد که اطمینان بیشتری از توانایی تخمین زده آنان از سوی سرمایه گذاران وجود دارد . حضور طولانی مدت اعضاء هیئت مدیره موجب ایجاد تمایل در آنان برای حفظ قدرت و تصدی می شود . تلاشی که هیئت مدیره در جهت حفظ قدرت و اعتبار به کار می گیرند و یا ترس از احتمال طرح دعاوی حقوقی علیه آن ها ساختارهایی است که مانع رفتارهای نامناسب هیئت مدیره می شود . سرمایه گذاران با گذشت زمان شناخت بهتری از فعالیت های هیئت مدیره به دست آورده و تجربه بیشتری کسب می‌کنند و بدین ترتیب توانایی آن ها ‌در مورد مناسب بودن یا نبودن فعالیت های هیئت مدیره افزایش می‌یابد . ‌بنابرین‏ تصدی طولانی مدت اعضاء هیئت مدیره می‌تواند اعتبار هیئت مدیره را بهبود بخشد . با توجه به اینکه مدیران جدید هر دو سال یک بار از میان سهام‌داران و با رأی‌ اکثریت آنان انتخاب می‌شوند لذا هیئت مدیره می‌تواند گزینه ارزش خود را افزایش دهد و موجب جلب رضایت و اعتماد سهام‌داران شود تا سهام‌داران برای دوره های آتی آنان را به سمت اعضاء هیئت مدیره منصوب نمایند . و در طی دوره تصدی طولانی مدت ، هیئت مدیره می‌تواند با افزایش ارزش ، شهرت و اعتبار شغلی خود را در بازار سرمایه ارتقاء بخشد .

 

ب- ترکیب و ساختار هیئت مدیره

منابع پایان نامه ها | روابط مشتری با پرسنل خدماتی – 8

در عرصه تجاری (صنعتی) نیز شرکت‌های خدماتی برای تکرار معاملات می‌توانند از طریق پرسنل دارای ارتباط مستقیم با مشتریان، بازاریابی ارتیاطی را اجرا کنند.( Chanaca, 2007)

 

وفاداری مشتری[۴۳]:

 

مدل رایروئن(۲۰۰۷)وفاداری مشتری تجاری را شامل دوبخش می‌داند:

 

– وفاداری رفتاری(قصد خرید).

 

– وفاداری نگرشی Bingham.etal,2005)).

 

وفاداری رفتاری:قصد مشتریان تجاری به خرید مجدد خدمت و محصول از ارائه دهنده خدمت، وقصد آن ها در حفظ روابط بااین عرضه کننده.

 

وفاداری نگرشی[۴۴]: سطح وابستگی روانی و دفاع[۴۵] نگرشی مشتری نسبت به عرضه کننده خدمت.

 

مشخصه‌ های این نوع وفاداری عبارتند از: تبلیغات مثبت دهان به دهان، و تصمیم به تشویق دیگران جهت استفاده از آن محصول یا خدمت.(همان)

 

‌بر اساس مدل رایروئن، کیفیت ارتباط۲ ، مهمترین عامل تعیین کننده ی وفاداری مشتری تجاری است(Michael Riley,(2009))..

 

در این مدل کیفیت ارتباط دارای دوسطح است:

 

– سطح کارمند/بین فردی:کیفیت ارتباط مشتری با کارکنان.

 

– سطح سازمانی/بین شرکتی: کیفیت ارتباط مشتری با سازمان.

 

این مدل،کیفیت ارتباط را شامل چهار بعد متفاوت امّا مرتبط می‌داند:

 

– کیفیت خدمت ادراک شده[۴۶] .

 

– اعتماد[۴۷] .

 

– تعهّد[۴۸] .

 

– رضایت[۴۹] . (Michael Riley,(2009)

 

در ادامه این مدل با جزئیات آن تشریح شده است.

 

کیفیت خدمت ادراک شده: تحقیقات بسیاری به بررسی ارتباط کیفیت خدمت با وفاداری پرداخته‌اند. این تحقیقات قویاً تأثیر مثبت کیفیت خدمت را بر پیامدهای مهم رفتاری از قبیل وفاداری تأیید می‌کنند (۲۰۱۰٫Wynstra &Lindgreen).

 

اعتماد[۵۰]: بلویس(۱۹۹۹)،ترکیب اعتماد با علاقه در زمینه B2B مطرح کرد.شناخن ماهیت اعتماد و سهم آن در ایجاد وفاداری،نقش مهمی در توسعه و مدیریت روابط B2B ایفاء می‌کند.نویسندگان متعددی،اعنماد را به ‌عنوان عنصر محوری در توسعه روابط خدماتی موفق در بازارهای تجاری و جلب وفاداری مشتریان مطرح کردند(۲۰۱۰٫Wynstra &Lindgreen).

 

مشتریان نیاز دارند که در روابطشان با عرضه کنندگان احساس اطمینان کنند.بری(۱۹۹۵) می‌گوید:”بازاریابی ارتباطی ‌بر مبنای‌ اعتماد بنا می شود.برای جلب وفاداری مشتریان بایستی ابتدا اعتماد آن ها را جلب کرد Bingham.etal,2005)).

 

در مدل فوق، دوسطح اعتماد مطرح شده است: اعتماد به کارکنان سازمان واعتماد به خود سازمان به ‌عنوان یک کل.

 

تعهّد: مفهوم اعتماد از روانشناسی صنعتی و سازمانی گرفته شده است. تعهد مشتری به عرضه کننده یکی از مهمترین برانگیزاننده های وفاداری مشتری در صنایع خدماتی استWinested,K.F,2000)).

 

– تعهّد؛ برانگیخته شدن مشتری به حفظ ارتباط باعرضه کننده. Winested, K.F, 2000)).

 

در روابط تجاری،تعهد یک احساس روانی درونی است که ازاین طریق خواست تداوم ارتباط با شریک تجاری شکل می‌گیرد.

 

تعهد نیز در دو شکل مطرح شده است: تعهد جمع شونده[۵۱] و تعهد عاطفی[۵۲] .

 

درمورد ارتباط میان تعهد و وفاداری،پیامدهای احتمالی تعهد عبارتنداز:تبلیغات دهان به دهان و خرید بیشتر.بعبارت دیگر،تعهد منجر به ابعاد رفتاری وفاداری می‌گردد Bingham.etal,2005)).

 

تعهد نیز دارای دوسطح است:تعهد به کارکنان و تعهد به سازمان.

 

رضایت: بسیاری از نویسندگان رضایت را به ‌عنوان یک عامل تعیین کننده ی وفاداری می دانند.

 

تحقیقات انجام شده در زمینه B2B ،نویسندگان متعددی وجود ارتباط میان رضایت و وفاداری را تصدیق می‌کنند.این نتایج نشان می‌دهد که با افزایش رضایت از ارتباطاتوفاداری مشتری نیز افزایش می‌یابد.همچنین روابط بلند مدت و عمیق نتیجه رضایت طرفین از پیامد کارشان است Bingham.etal,2005)).

 

  1. وفاداری مشتری به کارکنان:

روابط مشتریان با پرسنل خدماتی یکی از ابزارهایی است که شرکت از این طریق می‌تواند نسبت به خود وفاداری ایجاد کند.

 

یکی از ویژگی های بسیار کلیدی خدمات، تفکیک ناپذیری آن ها از فرد ارائه دهنده خدمت است. این خصوصیت که محققین بر تعاملات میان مشتری و پرسنل خدماتی به ‌عنوان یک استراتژی جهت شناخت و بهبود عملکرد شرکت‌های خدماتی متمرکز شوند.

 

شرکت های خدماتی فرصت‌های فراوانی را جهت بهره گیری از روابط پرسنل و مشتریان برای کسب مزیت دارند.یکی از این مزایا وفاداری مشتری است.چنین روابطی در توسعه وفاداری مشتری به یک شرکت نقش تعیین کننده ای دارند Bingham.etal,2005)).

 

اگرچه روابط میان کارکنان خدمات و مشتریان عموماً توصیه شده است امّا به توسعه روابط قوی میان مشتریان و کارکنان خدمات توصیه ای نشده است. این امر به دلیل ترس ازاین موضوع است که شکل گیری روابط قوی منجر به وفاداری فردی گردد.در وفاداری فردی،هنگامی که یک کارمند خدماتی سازمان را ترک می‌کند تمایل مشتری نسبت به شرکت آسیب می بیند.ازین رو وفاداری مشتری به کارکنان خدماتی،بویژه از سوی شرکتهایی که در بازارهای تجاری فعالیت می‌کنند تضعیف می شود Bingham.etal,2005)).

 

روش­های متعددی برای پرهیز از چنین روابطی بکارگرفته می شود: جلوگیری از ارائه خدمت توسط یک کارمند به یک مشتری برای بیش از دوسال،چرخش شغلی، استفاده از تیم­ها، اطمینان ازینکه مشتریان روابط چندگانه­ای با سازمان دارند و سیار فعالیت­های غیرمستقیم سازمانی که از شکل­ گیری چنین ارتباطاتی جلوگیری می­ کند Chandon.etal,1997)).

 

روابط مشتری با پرسنل خدماتی: ارتباط ‌مجموعه تعاملات میان دوفردی را در برمی گیرد که همدیگر را می شناسند،‌جایی که مبادلات فراتر از یک دوره زمانی اتّفاق می افتد.

 

  1. تفاوت میان تعامل و ارتباط:

تعامل به یک دوره زمانی محدود است و از ویژگی گمنامی برخوردار است. در مقابل ارتباط شامل مجموعه تعاملات موفق است Chandon.etal,1997)).

 

ارتباط جریان دو طرفه ای است که طی آن دو یا چند نفر به تبادل افکار، نظریات، احساسات و حقایق می پردازند و از طریق به کار بردن پیام هایی که معنایش برای آن ها یکسان است به انجام این امر مبادرت می ورزند و هر گونه انتقال پیام بین فرستنده از یک طرف و گیرنده از طرف دیگر ارتباط محسوب می شود چه فرستنده انسان باشد و چه یک دستگاه مکانیکی.(صبری، ۱۳۸۶)

 

‌بنابرین‏، مجموعه تعاملات مستقل از یکدیگر،ارتباط را شکل نمی دهد.فقط هنگامی ارتباط شکل ‌می‌گیرد که هر تعامل توسط تعاملات پیشین تحت تأثیر قرار گرفته باشدLian&laing,2006)).

 

از سوی دیگر، ارائه خدمت وسیله ای است که از این طریق مشتریان کارکنان خدماتی می ­توانند روابط قوی را در نتیجه چند عامل شکل دهند.این ابزارها عبارتند از: نزدیکی فیزیکی آن ها، مقدار زمانی که آن ها با یکدیگر سپری ‌می‌کنند، مقدار بازخوری که مشتریان مستقیماً به کارکنان خدماتی نشان می­ دهند، و درک نیروهای از اهمیت مشتریان راضی برای شغلشان. طبق نظر الیس و بیتی(۱۹۹۵)، ویژگی­های ارتباط مشتری- کارمند عبارتند از:

 

– شناخت متقابل طرفین از یکدیگر.

 

– اعتماد به یکدیگر.

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | قسمت 12 – 7

در قرارداد حمل و تعمیم مقررات مربوطه به تمام حالات و روش های حمل، اماره مربوط به تعهد اساسی به طور صریح کنار گذاشته می شود و پیوند ویژه برای قراردادهای حمل فراهم کردند. مع ذلک، اگر نتوانند تعهد اساسی قرارداد را معین کنند، بند۵ ماده۴ اماره اصلی مقرر در بند۲ ماده۴ را قابل اعمال بر قرارداد فیمابین نمی‌داند و اگر اوضاع و احوال در مجموع به نظر آید که قرارداد با کشور دیگری بیشترین ارتباط را دارد بایستی از کلیه اماره‌هایی که در اینجا بدان اشاره شد صرفنظر شود. هدف از این بند آن است که به دادگاه ملی متکفل پرونده تا حدی آزادی عمل داده شود تا هر وقت اوضاع واحوال پرونده ایجاب کند، از قانونی که بند ۲ ماده۴ آن را قابل‌اعمال می‌داند عدول نماید.

 

مقررات کلیدی این رژیم‌ها ساده هستند: قرارداد تحت حکومت قانون مرضی‌الطرفین است. اگر طرفین چنین انتخابی نداشته باشند، قرارداد تحت حکومت قانونی خواهد بود که نزدیک‌ترین ارتباط را با آن دارد. علاوه بر این، مادۀ ۳ و ۴ کنوانسیون رم یا مواد ۳ و ۴ مقررات رم، زمانی که مقررات ملی در خصوص قرارداد مرکّب اعمال می‌شوند، نقش مهمی را بازی می‌کنند.[۶۲] مادۀ ۳ هر دو سند به طرفین قراردادی اختیار انتخاب قانون حاکم بر قراردادشان را می‌دهد. درعین‌حال، مادۀ ۴ کنوانسیون رم و مادۀ ۵ مقررات رم قانون قابل اعمال بر قرارداد را در صورت فقدان انتخاب طرفین مشخص می‌دارد. همان طور که در قسمت‌های قبلی گفته شد این دو اصل ابتدایی، تنها زمانی که اختلاف به یکی از استثنائات مثل مسائل شکلی و ادلۀ مذکور در مادۀ ۱ کنوانسیون رم و مادۀ ۱ مقررات رم مربوط نبوده یا وقتی اختلاف تحت پوشش کنوانسیون دیگری نباشند، مطرح می‌شوند. اگر اختلاف تحت پوشش کنوانسیون دیگر باشد، اصل قانون خاص ناسخ قانون عام موجب می‌شود کنوانسیون دیگر تقدّم داشته باشد.[۶۳] با این وجود، طبق نظر واگنر مادۀ ۲۵ مقررات رم به محدودۀ اعمال قواعد رژیم‌های حمل‌ونقل واحد مربوط نمی‌باشد. او ادعا می‌کند که این قواعد بیان‌دارندۀ محدودۀ اعمال، قواعد خاصی هستند که محدودۀ قواعد مشخصی را تعیین می‌کنند؛ نه قواعدی که مشخص بدارند که قانون کدام کشور در خصوص قرارداد اعمال می‌شود.[۶۴] در نتیجه، محدودۀ اعمال قواعد کنوانسیون‌های حمل‌ونقل طبق مادۀ ۲۵ مقررات رم دست‌نخورده باقی می‌مانند.

 

حال مهم نیست که طریقۀ فکری واگنر را در پی بگیریم یا به‌وسیلۀ مادۀ ۲۵ مقررات رم به محدودۀ قواعد قابل اعمال کنوانسیون‌های حمل‌ونقل تقدّم بدهیم. مگر آنکه کنوانسیون مورد بحث مطروحه در دادگاه آن کشور بعد از اجرایی‌شدن مقررات رم لازم‌الاجرا شده[۶۵] و جزء حقوق جامعه اروپا نشده باشد؛ زیرا که اتحادیۀ اروپا آن را برای تمامی اعضایش امضا نموده است.[۶۶] ارتباط بین مقررات رم و رژیم حمل‌ونقل واحد، روشن است. کنوانسیون حمل‌ونقل، حاکم بر قرارداد است، مادامی‌که قرارداد در محدوده اعمالش قرار گیرد؛[۶۷] در حالی که مقررات رم بر کل قرارداد حاکم خواهد بود، اگر هیچ حقوق واحدی در خصوص آن اعمال نشود.

 

در ادامه، مفهوم «آزادی انتخاب طرفین» و «قانونی که نزدیک‌ترین ارتباط را با قرارداد دارد» موردبحث قرار می‌گیرد. این اصول و استثنائات ایجادشده توجه زیادی را در ادبیات حقوقی جلب کرده‌اند. ‌بنابرین‏ بازبینی این موضوعات جدای از ملاحظات مقدّماتی محدود به واکنش‌هایی است که در خصوص قراردادهای حمل‌ونقل بین‌المللی با آن برخورد می‌کنیم.

 

فصل سوم:

 

تعیین قانون قابل اعمال بر حمل مرکّب ‌بر اساس رژیم‌های داخلی

 

در این‌خصوص باید گفت اصل اولیه این است که طرفین قرارداد آزادند تا حقوق قابل اعمال بر قراردادشان را ‌در صورتیکه چنین قراردادی به صورت مرکّب باشد، انتخاب نمایند.[۶۸] تمام رژیم‌های حقوقی اصلی که طبق آن طرفین می‌توانند حقوق قابل اعمال بر قرارداد بین‌المللی را طبق حقوق تجارت یا مدنی انتخاب نمایند، مورد شناسایی قرار داده‌اند.[۶۹] با این وجود، نسبت به سایر حوزه های حقوق قراردادی این اصل در حقوق حمل‌ونقل کمتر حاکم است و بسیاری از رژیم‌های حمل‌ونقل واحد اجباراً این اصل را کنار گذاشته‌اند. بااین‌حال، رژیم‌های حقوقی واحد، فضا را برای اعمال سایر قواعد حقوقی، مثل حقوق ملی باقی گذاشته‌اند. ‌بنابرین‏ انتخاب قانون ممکن است نتیجۀ وجود اوضاع و احوال خاصی باشد.

 

آزادی طرفین قرارداد در انتخاب حقوق حاکم بر آن، دکترین استقلال یا دکترین استقلال طرفین هم نامیده می‌شود.[۷۰] این دکترین موجب رواج اطمینان حقوقی شده و یکی از ارکان کنوانسیون رم می‌باشد.[۷۱] ‌بنابرین‏ انتخاب اصول حقوقی حاکم توسط کنوانسیون رم در مادۀ ۳ تدوین شده، که پارگراف ۱ آن مقرر می‌دارد: «۱٫ قرارداد تحت حکومت قانون منتخب طرفین خواهد بود. انتخاب باید توسط شروط قرارداد یا اوضاع و احوال پرونده با اطمینان معقولی نشان داده و اثبات شود. طرفین با انتخابشان می‌توانند حقوق قابل اعمال در خصوص کل یا فقط جزئی از قراردادشان را انتخاب نمایند.» جملۀ دوم پارگراف ادامه می‌دهد: «این انتخاب برای آنکه معتبر باشد باید با اطمینان حقوقی در شروط قراردادی یا اوضاع و احوال پرونده نمایان و اثبات شود.»[۷۲] البته برخی از ترجمه‌های صورت‌گرفته از کنوانسیون در این‌خصوص نسبت به ترجمه‌های دیگر انعطاف‌پذیرترند و امکان دارد که این تفاوت‌ها ریشه در تفاسیر متفاوت کشورها از کنوانسیون داشته باشد.[۷۳]

 

با اینکه قصد قانون‌گذار بین‌المللی تنها اشاره به انتخاب‌های صریح بوده اما، این به آن معنا نیست که رژیمی که طرفین قصد اعمال آن را دارند باید به صورت لفظی بیان شود. در واقع، مادامی‌که یک روش تثبیت‌شده برای اعمال رژیم حاکم بر قرارداد به کار برده می‌شود، مجاز است که تعیین رژیم حقوق قابل اعمال بر آن را آزاد بگذاریم.[۷۴] یک مثال از این مورد را می‌توان در Bhaia Shipping v Alcobex Metals یافت.[۷۵] بند دوازدهم سند حمل‌ونقل مرکّب صادره در این پرونده بیان می‌دارد: «مسئولیت (MTO) در خصوص چنین ضرری ‌بر اساس قانون هندی قابل اعمال تعیین خواهد شد اگر چنین ضرری در هند رخ دهد یا مقررات حقوق قابل اعمال کشوری که خسارت یا ضرر در آن وقوع یافته این گونه مقرر دارد.» در این پرونده قضیۀ مربوط به انتقال لوله‌های برنز با قایق از بمبئی[۷۶] به آونموس[۷۷] و تخلیه در آنجا بود. هرچند متصدی نماینده‌ای را برای انجام حمل‌ونقل تا استنفورد[۷۸] برگزیده بود، دریافت‌کنندگان با کارگزاران کشتی، قرار گذاشتند تا کالاها در آونموس و بدون صدور بارنامه به آن‌ ها تحویل داده شود. نتیجتاً فرستنده علیه متصدی دعوایی را اقامه نمود که متضمن انتخاب قانون حاکم بود؛ زیرا که شکایت، مربوط به تحویل اشتباه در انگلستان بود و حقوق انگلستان به عنوان حقوق کشوری که خسارت یا ضرر در آنجا وارد آمده، قابل اعمال بود.

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | بند سوم: پیش بینی انفساخ یا فسخ در اساسنامه تحت شرایط معین: – 7

۲- شرکت با مسئولیت محدود: در بند ب ماده ۱۱۴ ق.ت. (شرکت با مسئولیت محدود): «در صورت تصمیم عده ای از شرکای که سهم الشرکه آن ها بیش از نصف سرمایه شرکت باشد.»

 

در این بند قانون ‌در مورد انحلال شرکت برای حمایت شرکای تسهیلاتی قائل شده مثلاً انحلال شرکت را با اکثریت نصف به علاوه یک دارندگان بیش از نصف سرمایه جایز دانسته و حال آن که تغییر اساسنامه با اکثریت سه ربع دارندگان سرمایه است که اکثریت عددی هم داشته باشند در صورتی که انحلال شرکت بالاتر از تغییر اساسنامه است. از طرف دیگر برای تغییر اساسنامه، اکثریت کمتری ممکن است در اساسنامه مقرر شود ولی برای انحلال به تبعیت اساسنامه، اگر اکثریت کمتر از میزان مقرر قانونی معین شده باشد، قانونی نیست.[۴۷]

 

۳- شرکت مختلط سهامی: در بند ج ماده ۱۸۱ ق.ت. (شرکت مختلط سهامی): «بر حسب تصمیم مجمع عمومی و رضایت شرکای ضامن»

 

بر اساس مادۀ فوق مجمع عمومی به خودی خود نمی­تواند تصمیم به انحلال شرکت بگیرد،[۴۸] در این جا تصمیم مجمع عمومی می­بایست با رضایت تمامی شرکای ضامن صورت گیرد و اگر تمامی مجمع عمومی رضایت بر انحلال داشته باشد و حتی اگر یک نفر شریک ضامن راضی ‌به این امر (انحلال) نباشد شرکت به حیات خود ادامه می­دهد مگر در موردی که در بند دیگر این ماده به صورت مفصل در آن خصوص صحبت خواهیم نمود. ‌در مورد حد نصاب مجمع عمومی برای تصمیم به انحلال می بایستی گفت که قانون تجارت در این مورد سکوت اختیار ‌کرده‌است، به نظر می‌رسد که مقررات حاکم به حد نصاب برای تشکیل مجمع شرکای باید مفاد اساسنامۀ تنظیمی و مورد توافق همۀ شرکای باشد.

 

۴- شرکت تعاونی: در شرکت های تعاونی به استناد از مادۀ ۵۳ و ۵۴ همین قانون شرکت تعاونی در موارد ذیل منحل می شود:

 

«تصمیم مجمع عمومی فوق العاده»: مجمع عمومی فوق العاده بنا به تقاضای کتبی حداقل یک سوم اعضای تعاونی و یا اکثریت مطلق اعضاء هیئت مدیره و یا بازرس یا بازرسان با حضور حداقل دو سوم اعضاء کل مجمع تشکیل می شود.[۴۹]

 

۵- ل.ق.ت. مصوب ۱۳۹۱: در بند ۳ ماده ۳۰۹ ل.ق.ت. مصوب ۱۳۹۱ همانند بند ۴ ماده ۱۹۹ ل.ا.ق.ت. مصوب ۱۳۴۷ مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام را به هر علتی مختار دانسته است که شرکت را منحل نمایند.

 

بند سوم: پیش‌بینی انفساخ یا فسخ در اساسنامه تحت شرایط معین:

 

فسخ یا انفساخ توسط سهام‌داران، موجب انحلال شرکت تجارتی در بعضی از شرکت های تجارتی می شود گاهی اوقات این فسخ توسط عده ای صورت می‌گیرد و گاهی نیز توسط یک نفر می‌تواند انجام پذیرد شرکت هایی که فسخ یا انفساخ در آن ها پیش‌بینی شده اند عبارتند از: شرکت با مسئولیت محدود، تضامنی، نسبی، مختلط غیر سهامی، مختلط سهامی و ل.ق.ت. مصوب ۱۳۹۱٫

 

۱- شرکت با مسئولیت محدود: مطابق بند «د» ماده ۱۱۴ ق.ت. «‌در مورد فوت یکی از شرکای اگر به موجب اساسنامه پیش‌بینی شده باشد.». فوت یکی از شرکای سبب انحلال شرکت با مسؤلیت محدود نیست منتها اگر به موجب اساسنامه این امر پیش‌بینی شده باشد عملاً شرکت منحل می شود، نتیجتاً شرکت با مسئولیت محدود در صورت فوت یکی از شرکای و در صورتی که در اساسنامه پیش‌بینی شده باشد منحل می‌گردد قانون گذار این امر را پیش‌بینی ننموده است که شرکت خود به خود منحل می‌گردد یا با درخواست هر یک از شرکای به نظر می‌رسد از آن جایی که شرکای این امر را در اساسنامه پیش‌بینی نموده باشند با فوت هر یک از شرکای شرکت منفسخ می شود.

 

۲- شرکت تضامنی: مطابق بند «د» ماده ۱۳۶ ق.ت. «در صورت فسخ یکی از شرکای مطابق ماده ۱۳۷» ماده ۱۳۷ ق.ت. «فسخ شرکت در صورتی ممکن است که در اساسنامه این حق از شرکای سلب نشده و ناشی از قصد اقرار نباشد، تقاضای فسخ باید شش ماه قبل از فسخ کتباً به شرکای اعلام شود.»

 

قانون گذار فسخ یکی از شرکای را موجب انحلال شرکت تجارتی می‌داند منتها در اینجا این فسخ باید واجد شرایطی باشد از جمله آن که در اساسنامه این حق از شریک مذبور سلب نشده باشد و ثانیاًً قصد اضرار به دیگر شرکای را نداشته باشد، ثالثاً تقاضای فسخ باید شش ماه قبل از آن که بخواهد درخواست کند به شرکای اعلام گردد، ‌در مورد قصد اضرار می توان گفت قصد و اضرار که قانون گذار در ماده ۱۳۷ آورده است منظور شرکای هستند چون اگر منظور طلبکاران بودند قانون گذار می بایست اشارتی به آن می نمود.[۵۰]

 

۳- شرکت نسبی: مطابق ماده ۱۸۹ ق.ت. آنچه که راجع به انحلال شرکت تضامنی وجود دارد ‌در مورد شرکت نسبی نیز جاری است.

 

۴- شرکت مختلط غیر سهامی: مطابق ماده ۱۶۱ ق.ت. «مقررات مواد ۱۳۶ و … ‌در مورد شرکت مختلط غیر سهامی نیز جاری است.

 

۵- شرکت مختلط سهامی: مطابق بند «ب» ماده ۱۸۱ ق.ت. «برحسب تصمیم مجمع عمومی در صورتی که در اساسنامه این حق برای مجمع مذکور تصریح شده باشد» تصمیم مجمع عمومی از مواردی است که می بایستی از قبل از اساسنامه پیش‌بینی شده باشد. همان طور که ‌در مورد تراضی اکثریت شرکای توضیح دادیم گاهی اوقات شرکت مختلط سهامی بر حسب تصمیم مجمع عمومی و رضایت شرکای ضامن می‌تواند منحل گردد[۵۱] در اصل این مورد از مواردی است که قانون گذار راه را برای شرکای باز نموده است حتی اگر در اساسنامه پیش‌بینی نشده باشد صرف رضایت همۀ شرکای ضامن در مجمع عمومی می‌تواند موجب انحلال شرکت شود باید خاطر نشان گردد ‌در مورد بندهای ب و ج ماده ۷۲ جاری است که می‌گوید «تصمیمات مجمع عمومی با اکثریت آرا خواهد بود».

 

مطابق بند «د» ماده ۱۸۱ ق.ت. «در صورت فوت یا محجوریت یکی از شرکای ضامن مشروط بر این که انحلال شرکت در این موارد در اساسنامه تصریح شده باشد» در اینجا فوت یا محجوریت شرکای ضامن در صورتی موجب انفساخ شرکت تجارتی است که این موجب از قبل در اساسنامه پیش‌بینی شده باشد و قانون گذار فوت یا محجوریت یکی از شرکای ضامن را با توجه به آن که در اساسنامه پیش‌بینی شده باشد موجب انحلال می‌داند نه شرکای دیگر را (به جز شرکای ضامن).

 

۶- در بند ۲ ماده ۵۴۰ ل.ق.ت. مصوب ۱۳۹۱ «در صورت فوت یا محجور شدن هر یک از شرکای با مسئولیت محدود، مشروط به پیش‌بینی در اساسنامه» فوت یا محجور شدن هر یک از شرکای با مسئولیت محدود سبب انفساخ شرکت تجارتی در صورتی که در اساسنامه این امر پیش‌بینی شده باشد می‌گردد تفاوتی این بند با بند د ماده ۱۸۱ ق.ت. دارد در این است که آن جا فوت یا محجوریت هر یک از شرکای ضامن را سبب انحلال می‌داند اما این بند شرکای با مسئولیت محدود را، این ماده از موارد انحلال شرکت مختلط غیر سهامی می‌باشد.

 

گفتار دوم: حقوق انگلستان

 

در حقوق­انگلستان انحلال داوطلبانه به سه صورت شکل ‌می‌گیرد هر یک را به صورت مفصل بیان می­نماییم:

 

بند اول: انحلال داطلبانه به موجب مقررات اعضاء و طلبکاران:

 

انحلال داوطبانه با قصد و نیت شرکای برای انحلال شرکت در مجمع عمومی برای این منظور تشکیل می‌گردد که شرکت نمی تواند مسئولیت ادامه تجارت را بر عهده بگیرد و عملاً شرکای هدف و نیت خاصی از انحلال شرکت تجارتی دارند که همین هدف و نیت است که موجب می شود شرکت تجارتی به وسیله شرکای منحل گردد و می توان این هدف را از عمده ترین اهداف دانست.[۵۲]

خرید متن کامل پایان نامه ارشد | – 2

. Reckase ↑

 

    1. . MicroCAT ↑

 

    1. . Assessment Systems Corporation ↑

 

    1. . screening ↑

 

    1. . Sands, Gade & Knapp ↑

 

    1. . Armed Services Vocational Aptitude Battery ↑

 

    1. . Verschoor & Straetmans ↑

 

    1. . Eggen ↑

 

    1. . Veldkamp ↑

 

    1. . item response theory model ↑

 

    1. . item pool ↑

 

    1. . calibrated ↑

 

    1. .locating ↑

 

    1. . Wainer, Dorans, Eignor, Flaugher, Green, Mislevy, Steinberg & Thissen ↑

 

    1. .content balancing ↑

 

    1. . Cheng & Chang ↑

 

    1. . Exposure Control ↑

 

    1. .Sympson & Hetter ↑

 

    1. .Jensema ↑

 

    1. .McBride, Weiss ↑

 

    1. . Adelaide Ariel ↑

 

    1. .Xing & Hambelton ↑

 

    1. .Hi ↑

 

    1. . Millman, Arter ↑

 

    1. . Gu ↑

 

    1. . Bergstrom, Lunz ↑

 

    1. .Bayesian Ability Estimation Procedure ↑

 

    1. .Owen ↑

 

    1. . Maximum posterior precision ↑

 

    1. . Maximum Information Item Selection Procedure ↑

 

    1. . Brown, Weiss ↑

 

    1. . Davey, Parshall ↑

 

    1. . Nering ↑

 

    1. . Lewis ↑

 

    1. .Boekkooi- Timminga ↑

 

    1. . integer programming ↑

 

    1. .Rasch ↑

 

    1. . ad hoc ↑

 

    1. . Ware, Bjorner & Kosinski ↑

 

    1. . mathematical programming ↑

 

    1. . master pool ↑

 

    1. . Belov ↑

 

    1. .Armstrong ↑

 

    1. . shadow test ↑

 

    1. . binary linear integer programming ↑

 

    1. . Reese ↑

 

    1. . quantitative ↑

 

    1. .categorical ↑

 

    1. .logical ↑

 

    1. . objective function ↑

 

    1. .constraints ↑

 

    1. . feasible ↑

 

    1. Chang ↑

 

    1. .Robin ↑

 

    1. . weighted deviation model ↑

 

    1. . goal ↑

 

    1. . constraint ↑

 

    1. . target ↑

 

    1. . Pearlman ↑

 

    1. . Mont Carlo ↑

 

    1. . assemble ↑

 

    1. . master ↑

 

    1. . forecast ↑

 

    1. . item banks ↑

 

    1. . question banks ↑

 

    1. .item collections ↑

 

    1. . item reservoirs ↑

 

    1. .item libraries ↑

 

    1. . Millman ↑

 

    1. . Arter ↑

 

    1. . Choppin ↑

 

    1. . operational ↑

 

    1. . Data Base ↑

 

    1. .optimization ↑

 

    1. .item exposure rate ↑

 

    1. . target exposure rate ↑

 

    1. . Item overlap rate ↑

 

    1. . Percentage of Underexposed Items ↑

 

    1. . component ↑

 

    1. . master pool ↑

 

    1. . operational pool ↑

 

    1. .assembly ↑

 

    1. Linacre ↑

 

    1. . Computer adaptive testing ↑

 

    1. . Binet ↑

 

    1. . slightly more challenging ↑

 

    1. . Parshall, Spray, Kalohn & Davey ↑

 

    1. . updating ↑

 

    1. . trich questions ↑

 

    1. . Flexilevel testing procedure ↑

 

    1. . Lord ↑

 

    1. . Step procedure ↑

 

    1. . Henning ↑

 

    1. . Testlets ↑

 

    1. . Lewis & Sheehan ↑

 

    1. . Yao ↑

 

    1. .on the fly ↑

 

    1. .rating scales ↑

 

    1. . partial credit ↑

 

    1. .Gershon ↑

 

    1. .Halkitis ↑

 

    1. . Straetmans ↑

 

    1. . Bergstrom & Lunz ↑

 

    1. . item selection algorithm ↑

 

    1. . stopping rules ↑

 

    1. . Maximum Information ↑

 

    1. . Brown ↑

 

    1. . Weiss ↑

 

    1. . Maximum Posterior Precision ↑

 

    1. . Weighted Information ↑

 

    1. . Hambleton, Swaminathan & Rogers ↑

 

    1. . unconstrained ↑

 

    1. . Owen’s Bayesian ↑

 

    1. . maximum likelihood ↑

 

    1. . expected a posteriori ↑

 

    1. .maximum a posteriori ↑

 

    1. .item exposure ↑

 

    1. .Wise, Kingsbury ↑

 

    1. .Davis & Dodd ↑

 

    1. .McBride & Martin ↑

 

    1. . Zara ↑

 

    1. . Thomasson ↑

 

    1. . Way ↑

 

    1. . Steffen ↑

 

    1. . Anderson ↑

 

    1. . Luecht & Nungester ↑

 

    1. . threshold ↑

 

    1. . Nering ↑

 

    1. . conditional ↑

 

    1. . Hogarty ↑

 

    1. . Kromrey ↑

 

 
مداحی های محرم