“
مسئله دیگر کمبود امکانات و تجهیزات مدارس است، در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش که در چند سال اخیر تصویب گردید به تحول در تمام مقاطع و دروس توجه شده است. منتهی به دلیل کمبود امکانات و تجهیزات عملاً در برخی موارد به اجرا درنیامده است. به طور مثال در این سند مقرر گردیده دانشآموز باید در هر دوره تحصیلی یکرشته ورزشی را به طور تخصصی فراگیرد مانند شنا ولیکن بودجه و امکانات لازم برای این امر در همه مدارس فراهم نشده است. بسیاری از مدارس با کمبود زمین و وسایل ورزشی مناسب روبهرو هستند این امر موجب میگردد، به این درس در مدارس کمتر توجه شود. در حالی که ورزش نمودن خود یکی از راه های تخلیه انرژی و بهینهسازی اوقات فراغت میباشد که در پیشگیری از رفتارهای نابهنجار دانش آموزان تأثیر بسزایی دارد. «یکی از مسئولین آموزشوپرورش ، به برنامه های این معاونت برای پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان اشاره کرده و میگوید: در کنار واژه برنامه، واژه بودجه قرار دارد. اعتبارات ما برای این منظور اندک است و به طور طبیعی بخشی از اوقات فراغت دانش آموزان اتلاف میشود و درنهایت این اتلاف به یک سلسله ناهنجاریها و مشکلات رفتاری و اخلاقی در بین آن ها منتهی میشود.»[۲۶۲]
در مواردی که کتابهای درسی مشتمل بر فعالیتهای آزمایشگاهی هستند به دلیل کمبود آزمایشگاههای مجهز در مدارس معلمین به طور سطحی از آن عبور میکنند. همان گونه که امروزه متناسب با تغییرات در مقاطع تحصیلی، محتوای کتابها نیز تغییر کرده و امکان فعالیت و کسب تجربه و مهارت به لحاظ عملی در زمینههای مختلف بر اساس محتوای کتاب فراهمشده است؛ اما به دلیل کمبود امکانات عملاً بیثمر میباشد. کمبود فضای سبز در برخی مدارس، شلوغی کلاسها، اشکالاتی که در زمینه سیستم گرمایشی و سرمایشی مدارس وجود دارد زمینه را برای بیحوصلگی وبی علاقگی دانش آموزان نسبت به درس فراهم میکند.
د: گروه همسالان ناباب
اهمیت گروه همسالان ازآنجهت است که نوجوان نیمی از وقت خود را با آنان سپری نموده و به اعتقاد جامعه شناسان گروه همسالان سومین عامل جامعهپذیری است که تأثیر آن به حدی میباشد که همنشینی با همسالان نابهنجار مهمترین شاخصه نابهنجاری در دوران نوجوانی شناختهشده است.[۲۶۳] بنابرین چنانچه گروه همسالان بهنجار باشد جامعهپذیری بهخوبی انجام میپذیرد و چنانچه نابهنجار باشد درروند جامعهپذیری اختلال ایجاد خواهد شد.
ازجمله نظریاتی که در این مورداستفاده میشود نظریه پیوند افتراقی ساترلند است. مطابق این نظریه رفتار مجرمانه از طریق دوستان فرد مجرم تعیین میگردد. این نظریه بیانگر ۴ مؤلفه میباشد:
۱ – رفتار نابهنجار از طریق معاشرت و همنشینی با دیگران بهویژه دوستان آموخته میشود و زمینه ارثی ندارد.
۲ – یادگیری رفتار نابهنجار مستلزم فراگیری تکنیک های انجام رفتار نابهنجار، انگیزه ها و گرایشهای مناسب برای نابهنجار بودن و بزهکاری است.
۳ – فرد بدان جهت نابهنجار میشود که زمینههای قانونشکنی بیش از موانع و محدودیتهای آن باشد؛ بهبیاندیگر تعاریف موافق قانونشکنی بیش از تعاریف مخالف آن باشد.
۴ – مواردی همچون فراوانی، طول مدت و شدت معاشرت در بروز رفتار نابهنجار تأثیر دارد.[۲۶۴]
دانیل گلیرز نظریه هویت پذیری افتراقی را مطرح نموده و معتقد است نظریه پیوند افتراقی ساترلند نگاه ماشین انگارانه به کجرفتاران دارد و اینگونه میپندارد که تعامل با کجرفتاران شخص را به طور مکانیکی درگیر امور کجرفتاران میکند و در اینبین نقش خود فرد نادیده انگاشته شده است؛ بنابرین بیان میدارد تعامل با کجرفتاران بهخودیخود ضرر ندارد مگر اینکه به حدی برسد که فرد خود را با کجرفتاران یکی بداند و از آن ها هویت بگیرد.[۲۶۵]
نظریه دیگری که در این مورد مطرح است نظریه «خوشه همسالان» است بر اساس این نظریه نوجوانانی که به رفتار نابهنجار گرایش دارند به دوستان همانند خود ملحق میشوند. همچنین عملکرد آنان، عقاید و نظراتشان در تقویت رفتار نابهنجار تأثیر خواهد داشت؛ این بدان معنا است که بروز رفتارهای پرخاشگرانه و خصمانه با حمایت گروه همسالان نابهنجار همراه خواهد بود، در واقع گروه همسالان با تشویق و ترغیب، کمک نمودن به ارتکاب رفتار و یا تهدید و تحریم، یک نوع کنترل بیرونی بر رفتار همسالان دارد.[۲۶۶]
در اسلام در زمینه ی تأثیرهمنشین بد بر رفتارهای نابهنجار اشارهشده که روایات زیر مؤید این امر است. در کتاب آسمانی قرآن آمده است: «و به خاطر بیاور روزی را که ستمکار دست خود را (از شدت) حسرت به دندان میگزد و میگوید ایکاش با رسول (خدا) راهی برگزیده بودم ایوای بر من کاش فلان (شخص) را دوست انتخاب نکرده بودم او مرا از یادآوری (حق) گمراه ساخت بعد از آن که یاد حق به سراغ من آمده بود و شیطان همیشه فرار کننده انسان بوده است.»[۲۶۷] این آیه بیانگر این است که همنشین بدانسان را گمراه میسازد و منجر به پشیمانی در آخرت خواهد شد.
در روایتی از امام جواد (ع) آمده است: «بپرهیز از دوستی با افراد بد زیرا چنین دوستی مانند شمشیر برهنه است که ظاهرش زیبا و اثرش زشت است.»[۲۶۸] پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز میفرمایند: «انسان بر مرام و مذهب و روش دوست و همنشینش خو میگیرد.»[۲۶۹] همچنین حضرت علی (ع) میفرمایند: » از دوستی با مردمان فاسق و گناهکار اجتناب کنید زیرا بدی به بدی ملحق میشود.[۲۷۰] و درجایی دیگر میفرمایند:«رفیق بد پاره از آتش است که انسان را میسوزاند».[۲۷۱] حضرت ابوالحسن (ع) فرمود:« عیس بن مریم (ع) فرمود: همانا شخص بدکار بدی وی سرایت میکند و همنشین بدانسان را به هلاکت افکند، پس بنگر با چه کسی همنشین گردی.»[۲۷۲] بنابرین میتوان نتیجه گرفت یکی از عوامل رفتارهای ناهنجار دانش آموزان همنشینی و معاشرت با دوستان ناباب است.
گفتار دوم: سکونت در مکانهای نامناسب
جرمشناسان در زمینۀ بروز انحرافات و جرم در جامعه، معتقد به تأثیر محیط زندگی بهمثابه یکی از عواملی اجتماعی میباشند. در این زمینه تحقیقات متعددی توسط جرمشناسان صورت پذیرفته و وجود چنین رابطهای را اثبات کردهاست. کین برگ جرمشناس سوئدی بیان میدارد: «تأثیر کانون خانوادگی اعم از آنکه جرمزا باشد یا آنکه تمایلات مجرمانه را مهار کند تحت تأثیر اطرافیان دگرگونی مییابد که این اطرافیان عبارتاند از: محل سکونت، همسایگان، دوستان و…»[۲۷۳]
“
فرم در حال بارگذاری ...