بـیش از هشتادسـال اسـت کـه فـرآوردههـا وسـرامیکهـای دیـرگداز بـه
دستههای مهم ومستقل ردهبندی شده ودر زمینههای مختلف صنعت اهمیت
فراوانـی پـیدا کردهاند. با عنوان دیرگدازها باید مواد وفرآوردههایی در نظر
گرفـته شـوند کـه بـا تحمـل تنشـهای گرمایـی زیـاد معمولا در پوشش ویا
آسـترکاری تاسیسـات گرمایشـی صنعتی به کار میروند . بدون استفاده از
دیـرگدازههـای ویـژه در بخـشهای مهم فرآیندهای تولیدات فلزات، اقتصاد
انرژی، صنایع سرامیک و شیشهسازی، صنایع شیمیایی وسایر کاربردهای
صنعتی، تحقق بخشیدن به کل فرآیند صنعتی امکانپذیر نیست.
بـه عـبارت دیگـر در تمـام رو شـهایی کـه مسـتلزم فرآیندهای پردماهستند،
استفاده از فرآوردههای دیرگداز اجتنابناپذیر است.
در سـی سـال اخـیر پیشـرفتهـای فراوانـی در زمینه مواد دیرگداز حاصل
شـده اسـت. سـرامیکهـای دیـرگداز از تولید انبوه به فرآوردههایی با دقت
بیشـتر وکیفیت بهتر تبدیل شدهاند. این پیشرفتها هنوز ادامه دارند وبه هیچ
وجـه پایـان نمـییابـند . آزمایشها به دلایل فراوانی مفید وضروری هستند،
زیـرا وضـعیت فعلـی دستاوردهای دیرگدازها را به صورتی هماهنگ نشان
“
مـیدهـند. ایـن امـر مـیتوانـد برای تولیدکنندگان، طیف وسیع مصرفکننده
مواد دیرگداز، آموزش وتجهیزات آزمایشی حائز اهمیت باشد، زیرا شناخت
واقعی ویژگیهیا سرامیکهای دیرگداز برای همه آنها ضروری است.
افـزایش نـیاز صـنایع بـه مـواد دیرگداز سبب توسعه فعالیتهای معدنی در
زمیـنه اکتشـاف، استخراج وفرآوری معادن سنگ نسوز، خاک نسوز ودیگر
رسـهای صـنعتی شـدهاسـت . بـا توجـه بـه کاربـرد های مـتفاوت ایـن مواد
وغـیرقابل بازیافـت بودن آنها پس از مصرف گمان میرود که این رسها در
اینده از ارزش قابل توجهی برخوردار شوند.
خوشـبختانه درکشـور مـا ذخایـر سـنگ نسوز، خاک نسوز ودیگر رسهای
صـنعتی کـه تاکـنون شناسـایی شـدهانـد وپیشبینی می شود که با پیگیری
کارهـای اکتشافی وتوسعه صنایع معدنی وابسته به ذخایر وتولید انبوه این
مواد دست یابیم.
هدف از این تحقیق، تحلیل پایداری و طراحی سیستم نگهداری تونل631 معدن زغالسنگ گلندرود میباشد.
تونل فوقالذکر در لایههای سیلتستون و زغالسنگ حفر شده است که از ویژگیهای این تودهسنگ میتـوان
به مقاومت پایین، وجود ناپیوستگیهای فراوان و درجه هوازدگی بالا اشاره نمود همچنین نتـایج برداشـتهای
صحرایی، وجود دو دسته درزه در سنگهای کمربالا و کمرپایین لایههای زغالی منطقه را تأیید مینماید.
با توجه به ویژگیهای فوقالذکر و ریزشهای موضعی مکـرر در منطقـه، اتخـاذ روش مناسـب جهـت تحلیـل
پایداری و طراحی سیستم نگهداری چندان دشوار نبود. با توجه به اصول روش اجزاء مجزاء و انطباق خوب
آن با شرایط موجود منطقه، استفاده از این روش عددی و نرمافزار UDEC بعنوان اصلیترین روش جهـت
تحلیل پایداری تونل انتخاب گردید که جهت تأیید نتایج از روشهای طبقهبندی مهندسی سنگ RMR و Q
نیز استفاده شده است.
از آنجا که بالا بردن بهرهوری عملیات معدنی و گسترش معدنکاری، منوط به اصلاح و بهینـهسـازی سیـستم
نگهداری و حفریات معدنی (بعنوان یکی از پارامترهای فنی و اقتصادی ) میباشـد و بـا توجـه بـه وضـعیت
منطقه که در بالا ذکر شد و پاسخگویی به آن، پایان نامهای تحت عنوان تحلیل پایداری و طراحـی نگهـداری
انتخاب شده است.
در فصل اول این تحقیق کلیاتی در مورد وضعیت منطقه گلندرود، اهمیت تحقیق و هـدف از انجـام آن بیـان
میشود.
در فصل دوم به طبقهبندی تودههای سنگی و طراحی حفریات زیرزمینی پرداخته میشود.
در فصل سوم روشهای عددی نوعاً روش اجزاء مجزاء، و نرمافزار UDEC به طور جامع و کامـل توضـیح
داده میشود.
در فصل چهارم به بررسی نتایج تستهای آزمایشگاهی انجام شده و کلاً تعیین پارامترهای ژئومکانیکی منطقـه
میپردازیم. از جمله آزمایشهای انجام شده، میتوان به آزمایش مقاومت فشاری تـک محـوره و سـه محـوره
اشاره نمود.
در فصل پنجم، ابتدا با استفاده از روشهای Q وRMR، تونل مذکور تحلیل میشود و پـس از تعیـین امتیـاز
عددی توده سنگهای منطقه در هر دو سیستم، سیستم نگهداری برای تونل منطقه پیشنهاد شده است. در ادامه
بخش، تونل منطقه توسط نرمافزار UDEC مدلسازی شده و پس از مشخص شدن وضعیت پایـداری تونـل
مورد نظر، سیستم نگهداری مناسب برای تونل فوقالذکر پیشنهاد شده است.
در فصل آخر (ششم) نیز جمعبندی نتایج بدستآمده، بحث و بررسی و پیشنهادات ارائه شده است.
با توجه به نیاز دنیا به سوختهای آلی و تامین انرژی مصرفی از این طریق ، استفاده از روشهای
ژئوفیزیكی در سالهای اخیر بطور گسترده ای در اكتشاف و بهره برداری مخازن نفت و گاز اهمیت
خودراآشكارساخته است.
در میان تمامی روشهای ژئوفیزیكی ،روش لرزه نگاری در این سالها به یگانه روش سودمندبا ضریب
اعتماد نسبتا خوبی در این زمینه تبدیل گردیده است.
در عملیات لرزه ای مانند تمامی روشهای ژئوفیزیكی یك سری دانسته وارد شده و سپس عملیات
پردازش و تفسیر بر روی آن صورت می گیردو بالطبع هر چه این دانسته ها دقیق ترو با كیفیت بیشتری
باشد نتایج بهتری حاصل می گردد.
یكی از مهمترین شاخصهای كیفیت یك عملیات لرزه ای، بالا بودن نسبت سیگنال به نویز یا كم بودن
نویز های خطی (امواج سطحی)، نویزهای اتفاقی ثبت شده درهنگام دریافت امواج می باشد.
روشهایی كه در ابتدا تا سال 1990 م بر اكتشافات لرزه ای حكمفرما بود بر مبنای آرایه ها با طول بلند
جهت حذف طول موجهای امواج سطحی بودكه باعث از دست دادن اطلاعات در لایه های شیبداربود و
بطور كلی مشكلات زیر را داشت [1]
– مشكل الیاسینگ مكانی
– عدم پاسخ دهی درجهتهای مختلف درطراحیهای سه بعدی
– عدم پاسخ دهی درافستها و دورافتها
در این تحقیق با بررسی معایب و موانع موجود بر سر راه عملیات لرزه نگاری، راه حلهای مختلف در
جهت حل مشكلات مختلف بررسی گردیده و درتعدادی از پروژه های در دست اقدام به مرحله عمل
رسانده می شود.
در لرزه نگاری اكتشافی، طراحی به یك مرحله پردازشی اتلاق می شود كه سعی دارد رخدادهای لرزه
ای را از لحاظ موقعیت و میزان تمركز و وضوح بهبود بخشد. این عبارت اساساً هم معنی با تصویر سازی
است. قبل از طراحی ، معمولاً دانسته های لرزه ای اولیه با فرضیات اولیه با تریسهای پلات شده در
موقعیت سطحی گیرنده و محور عمودی زمان به نمایش در می آیند این بدین معناست كه بازتاب های
شیب دار در مختصات جانبی صحیح قرار نداشته و محور عمودی زمان نیازمند تبدیل به عمق می باشد.
علاه بر متمركز كردن و استقرار مكانی، الگوریتم های طراحی موجب تنظیم فاز دامنه دانسته های لرزه
ای شده و اثرات گسترش هندسی را كاهش می دهند.
18
طراحی را می توان بعنوان یك راه حل تقریبی برای مسئله معكوس میدان موج الاستیكی معرفی كرد
. برای تخمین پارامترهای الاستیكی زمین بایستی میدان موج الاستیكی معكوس بعنوان ورودی مورد
استفاده قرار گیرد. عموماً یك مسئله ساده را می توان با یافتن راه حلی با استفاده از معادلات
دیفرانسیلی كاهش دانسته شده و با مد نظر قرار دادن مشخصات ضرایب معادله بعنوان نقشهای مكانی و
با توجه به شرایط مرزی مناسب حل كرد.
اگر چه چنین پردازشی اغلب خیلی مشكل است ولی خیلی ساده تر از انجام مسئله معكوس
است.معمولاً حل معادله معكوس به تخمین ضرائب معادله دیفرانسیل جزئی می انجامد این در حالی
است كه تعداد ورودیها برای تعیین كلیه خروجی های انتظار داشته كافی نیست. علاوه بر این، مسائل
معكوس عموماً غیر خطی اند و راه كارهای عملی بطور معمول، تقریبهای خطی شده هستند یعنی اینكه
به یك مدل اولیه فرض شده خیلی حساس می باشند. و این جای بسی بدشانسی است زیرا آگاهی و
شناخت از زیر سطح خیلی محدود می باشد و ساختار مدلهای اولیه فوق العاده مشكل است.[3]
بنابراین به دلایل متعدد، طراحی مضاف بر اینكه یك راه حل تقریبی برای مسئله معكوس است، غیر
خطی بودن نیز اضافه می گردد. لزوم یافتن راه حل های تقریبی به تعداد زیادی از الگوریتمهای متفاوت
طراحی منتهی می شود. با راههای مختلف كه وجوه مشابه زیادی نیز دارند می توان الگوریتمهای
متفاوت طراحی را دسته بندی كرد.
موادمعدنی مختلف طی میلیونها سال توسط فرآیند های كانی سازی ایجاد شده و انسان باتوجه بـه نیازهـای خـود در
طول سالی ان زیاد آنها را كشفو استخراج كردهاست . برای استخراج موادمعدنی به صورت روبازیا زرزمی نی باید یـكسـری
عملیات پایه ای انجام شود كه خرج گذاری و انفجار چال های حفرشده،یكیاز بارزترین آنها است . هدف از انفجار، تنهـا خـرد
كردن بخشی ازسنگ وجابه جاشدن آن نیست، بلكه انفجار باید باكمترین هزینه انجام شود . انفجاریك یازمهمترین مراحل
درعملیات استخراج است وبرتمامی مراحل بعدی شامل بارگیری،حمل،سنگ شكنی،آماده سازی وعملیات انفجار بلـوك
های پیرامون، به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیر مـیگـذارد . وجـودآب، تمـامی پارامترهـای طراحـی را درعملیـات
استخراج تحت تأثیر قرارمیدهد، به گونهای كه میزان وجودآبدرفضایداخلچالهایانفجاریحتیدرنحـوهطراحـی
عملیات حفاری وانفجارنیزتاثیرمیگذارد. وجودآب معمولاً عملیات معدن كاری را بامشكل مواجه مـیكنـدودرمـواقعی
حت باعث عطیلیم عادنمیشود. هزینه عملیات انفجار درمعادنی كه بامشكلآت مواجه هستند بالااستودرصورتیكه
قیمت ماده معدنی كم باشد،ممكن است عملیات استخراج توجیه اقتصادی نداشته باشـد . درحـال حاضـربـه دلیـل تولیـد
ماشین آلات باقدرتوظرفیت بالاتروهمچنین نیازروبه رشدبازارجهانی به مواداولیه،عمق معادن روبازافزایش یافته وهـر
چه این عمق بیشترشود احتمال برخورد باآبدر بلوكها ویاافزایش میزان آب موجود در معدن بیشتر میشود . بنـابرایـن
بررسی وضعیت آب موجود درمعادن بویژه دربلوك های استخراجی اهمیت زیادی دارد . دربلوكهای استخراجی بدونآب
طراحی الگوهای حفاری وانفجارتغییرات زیادی ندارد ولی دربلوكهای آبدار باتو جه به میزان آب داخل هربلـوك طراحـی
الگوی حفاریوانفجارمتفاوت میباشد.
بردن طال در
جنگ حرفه ای بین شرکتهای اروپایی است. این یادگیری را از طریق اینترنت به
دست میآورند.
یادگیری الکترونیکی به عنوان یک روش جدید که خیلی سریع و با کارآئی باال این
مهارتهای جدید را یاد میدهد،خودنمایی میکند و یا به عبارتی یک روشی از
یادگیری است که تمام منابعی که در اختیار شما قرار میگیرد الکترونیکی است
یعنی کلیه مطالب و موضوعاتی که یاد میگیرید روی پایگاههای اطالاعاتی و یا به
صورت نمایش عکس و پاورپوینت روی کامپیوتر ذخیره شده اند بیشترین شکل عمومی
آن،محصوالات آموزشی کامپیوتری هستند مثل دیسکتهای فشرده و نوارهای ویدیویی و
شکل پیشرفته تر آن مبتنی بر وب است یعنی آموزش از طریق اینترنت.
آموزش الکترونیکی ثابت کرده است که تا 52 درصد یادگیری را نسبت به کلاسهای
درس سنتی افزایش میدهد.در آموزشهای سنتی به طور خالصه تمرکز روی استاد است،
که در حقیقت یک نوع آموزش غیرفعال و یک سویه است،دانش از طریق استاد منتقل
میشود،ممکن است از تکنولوژی استفاده شود اما بخش اصلی برای یادگیرنده
نیست.ممکن است از رسانههای گوناگون استفاده شود اما بیشتر از طریق صحبت
کردن مطالب منتقل میشوند.ولی دسترسی به آموزشهای الکترونیکی از روی میل
است.برای رفتن به کالس الزم نیست یادگیرنده مسافرتی را انجام دهد.آموزش
میتواند کامال انفرادی باشد. به عبارتی به شیوهای که یادگیرنده میخواهد و در
زمانی که تعیین میکند انجام خواهد شد. بنابراین می تواند هم در محل کار خود
به انجم امورات جاری شغل خود و هم به یادگیری حرفه مورد نظر بپردازد.
این یعنی کار فرصتی برای یادگیری و یادگیری فرصتی برای بهتر کار کردن
آموزش در سیستم یادگیری الکترونیکی کامال فعال است و درصد زیادی از
یادگیرندگان در بحثها و ارتباطات دوسویه مثل اتاق گفتگو شرکت
میکنند.تکنولوژی وب به انها کمک میکند که به تمام منابع، اطالعات جدید و
برنامه های جدید دسترسی داشته باشند و خیلی سریع آنها را تحت کنترل
درآورند.یکی از مزیتهای یادگیری الکترونیکی شرکت در امتحانات به روش مستقیم
است. که به ارزیابی از سطح علمی فراگیر کمک میکند،با امتحانی که گرفته می
شود نشان میدهد که فراگیر نسبت به قبل چقدر پیشرفت داشته است و یا اگر اولین
بار است که امتحان میدهد در چه سطحی است و از کجا باید درس را شروع کند تا
مطالب برای وی تکراری نباشد.از دیگر ابزارهای آموزش الکترونیکی شرکت در
کنفرانس الکترونیکی است این تکنولوژی اجازه میدهد که یادگیرنده از فایلهای
صوتی بزرگ همزمان با نشان دادن برنامه پاورپوینت استفاده کند.
بهطور خالصه تمام سدهای کالس درس سنتی شکسته می شود.برخالف آموزش سنتی)کالس
درس( آموزش الکترونیکی به شیوه خودش دورهها را به صورت آموزشهای غیر همزمان
از طریق کالسهای مجازی زنده کامل میکند و هرگز شخص یادگیرنده محل کار خود را
ترک نمیکند. زیرا در زمان جابجا شدن از صرف هزینه و زمان که مهترین بعد
یادگیری الکترونیکی است صرفه جویی می شود.آموزش الکترونیکی نیاز دارد که شخص
یادگیرنده به صورت موثری وقت خود را مدیریت کند. لذا همچنانکه در باال اشاره
شد سازمان ها برای تحقق امر آموزش در میان کارکنان خود با هدف ارتقاء دانش
سازمانی، معموال هزینه های زیادی را برای رفت و آمد، محل برگزاری دوره های
آموزشی، تجهیزات آموزشی و کمک آموزشی، تهیه و تکثیر کتابها و جزوات آموزشی،
حق تدریس مدرسین و هزینه های مدیریتی می پردازند؛ به طوری که حتی گاهی
دوسوم هزینۀ آموزش را هزینۀ حمل و نقل تشکیل می دهد، از سوی دیگر با رشد
فناوری های اطالعاتی و دانش تولیده شده، ارتقاء سطح دانش سازمانی کارکنان
برای سازمان ها با تخمین هزینه های مذکور نمی تواند مفید و سوددهی داشته
باشد.
از طرف دیگر سازمان ها امروزه تحت تاثیر عواملی از قبیل افزایش رقابت
جهانی، دگرگونی های ناگهانی، نیاز به کیفیت و خدمات پس از فروش، وجود منابع
محدود و… زیر فشارهای زیادی قرار دارند. پس از سالها تجربه، دنیا به این
نتیجه رسیده است که اگر سازمانی بخواهد در امور کاری و اقتصاد خود پیشتاز
باشد و در عرصه رقابت عقب نماند، باید از نیروی انسانی متخصص، خالق و
باانگیزه باال برخوردار باشد. منابع انسانی اساس ثروت واقعی یک سازمان را
تشکیل می دهد.
شرکت هیبریدنیرو با هدف اصلی ایجاد سازمان دانشمدار و ارتقاء دانش کارکنان
اقدام به برگزاری دورههای الکترونیکی زبان انگلیسی کرده است، در برگزاری
دوره های الکترونیکی عوامل گوناگونی در موثر بودن و اثربخش بودن آنها در
فعالیتها و اهداف شرکتها و سازمانها تاثیر دارند، بر اساس یافتههای تحقیقات
،5105( آموزش الکترونیکی علمی موثر نیاز به زیرساختهای سخت 1 پیشین )الیس
افزاری و نرم افزاری خاص دارد که بعد از تجهیز سازمانها به زیرساختهای الزم
بایستی سایر عوامل موثر در سودمندی این دوره ها مانند مدرک تحصیلی، پست
سازمانی و میزان اگاهی کارکنان از ضرورت برگزاری این دوره ها تبیین شوند،
این پژوهش کاربردی با هدف اساسی »بررسی عوامل موثر بر اثربخشی دورههای
یادگیری الکترونیکی مدیران و ارتباط آن با توانمندسازی آنان در شرکت
هیبرید« برای تبیین عوامل فنی و غیرفنی موثر بر سودمند بودن دوره های
یادگیری الکترونیکی از دید کارکنان شرکت کننده در دوره و مدیران شرکت طراحی
شده است.
2-1- بیان مساله :
نیازهای روزافزون به آموزش کارکنان سازمانها، عدم دسترسی به مراکز آموزشی،
کمبود امکانات اقتصادی، کمبود مدرسان مجرب و هزینه های زیادی که صرف آموزش
کارکنان و روزآمد نگهداشتن دانش آنها میشود، متخصصان را بر آن داشت که با
کمک فناوری اطالعات، روشهای جدیدی برای آموزش ابداع نمایند که هم از نظر
اقتصادی مقرون به صرفه بوده و نیز دارای کیفیت باال باشد تا با استفاده از
آن روش بتوان به طور همزمان جمعیت زیادی از فراگیران را تحت آموزش قرار داد
)فرهادی، 0831(. با پیشرفت فناوری اطالعات و ارتباطات، یادگیری الکترونیکی
به عنوان یک الگوی2 جدید در آموزشهای مدرن، پدیدار گشت )چو3 و همکاران،
5113(. یادگیری الکترونیکی، به عنوان شیوهای جدید در آموزش، تاثیر زیادی بر
1Ellis
2paradigm
3Chiu,C.M.h
مدارس و موسسات و دانشگاهها داشته اما تاثیر آن بر سازمانها بعلت کمبود وقت
در میان کارکنان و کمبود بودجه سازمانی برای آموزش های غیرمجازی بیشتر بوده
است. در مقاالت و گزارشهای علمی روزافزونی که در جهان ارائه می شود، بسیار
تاکید شده است که بین دستاوردهای آموزشی کارکنان در سازمانها از طریق آموزش
الکترونیکی و آموزش رو در رو فرق چندانی وجود ندارد، ولی هنوز این نوع
آموزش از نظر عده بسیاری کیفیت پایینتری نسبت به آموزش حضوری در یک محل و
زمان دارد. بنابراین، برنامههای آموزش الکترونیکی الزم است شاخصهای کیفی
مناسبی ارائه دهند و در عین حال، مهارتها و توانمندیهای فراگیران این نوع
آموزش باید بیشتر معرفی شوند تا سازمانها به این باور برسند با حفظ
استانداردها و شاخصها، جای نگرانی نخواهد بود )صفوی، 0831(.