وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه ارشد رشته روانشناسی:بررسی عوامل تاثیر زیستی در بروز سوء مصرف مواد

در این تحقیق برآنیم که سوءمصرف[1] مواد را از دریچه دیگر عوامل که کمتر مورد توجه قرار گرفته، مورد بررسی قرار دهم. در این تحقیق بررسی می‌کنیم که به غیر از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … عامل دیگری به نام عامل زیستی نیز در سوء مصرف مواد نقش دارد. این تحقیق نشان می‌دهد که احتمالاً یک بخش ژنتیکی و ارثی برای سوء استفاده از مواد مخدر و سوءمصرف مواد وجود دارد و ابزاری هم در تشخیص ژن‌های ویژه‌ای که اعمال سلول‌های گوناگون و بیوشیمیایی را کنترل می‌کنند. (آی لیشنر[2]، آلن، 1997) همچنین در این تحقیق به مطالعه و بررسی دوقلوها و فرزندخوانده‌ها پرداخته، این مطالعات نشان می‌دهد که آیا استعداد و آمادگی داشتن خانواده به یک بی‌نظمی و اختلال تأثیری در درگیرشدن به آن بی‌نظمی و اختلال را خواهد داشت یا خیر. همچنان که میزان شرب الکل در دوقلوهای همسان 54% و در دوقلوهای غیرهمسان 28% بوده است (کلونینگر[3]، 1988). تنها عامل اجتماعی و … منجر به سوء مصرف مواد نمی‌شود بلکه عامل زیستی هم در این میان سهم بسزایی دارد درک این نکته که سوءمصرف مواد پیامد یک تغییرات اساسی در عملکرد پیشانی مغز است. بدین معنا است که یک هدف اصلی درمان باید در برعکس کردن و یا جبران نمودن آن تغییرات در مغز مؤثر باشد. این مورد را می‌توان از طریق مداوا یا درمان‌های رفتاری انجام داد و درمان‌های رفتاری عملکرد مغز را در اختلالات روانی دیگر تغییر می‌دهند. اما باید خاطرنشان کرد که سوءمصرف مواد آنقدر‌ها هم ساده نیست. سوءمصرف مواد فقط یک بیماری مغزی نیست بلکه یک بیماری مغزی است که محیط‌های اجتماعی در آن دخالت دارند (آی لیشنر، آلن، 1977). پدیده اعتیاد در جهان امروز به صورت یک معضل خانمانسوز باعث از هم پاشیده‌شدن بسیاری از خانواده‌ها، به انحراف کشیده‌شدن نوجوانان و جوانان، شیوع و گسترش بیماری‌ها و ضررهای فراوان اقتصادی و مرگ و میر گردیده است. در واقع اعتیاد به عنوان یک مشکل همه‌جانه دامنگیر اجتماع انسانی است. اعتیاد در لغت به معنی خود را به عادتی نکوهیده وقف کردن است. به عبارت دیگر، ابتلای اسارت‌آمیز به ماده مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیان‌آور شمرده می‌شود، اعتیاد نام دارد. که اعتیاد مهمترین آسیب اجتماعی است که ریشه در عوامل اجتماعی روانی دارد و متقابلاً بر روان فرد و بر اجتماع اثر می‌گذارد. به عبارت دیگر رابطه‌ای سه جانبه بین اعتیاد، اجتماع و روان وجود دارد و عمق فاجعه آن‌گاه ظهور بیشتری پیدا می‌کند که بدانیم بلای مذکور نقش مؤثر خود را بر روی نیروی فعال جامعه یعنی جوانان ایفا می‌کند. همچنین براساس مطالعات انجام شده در مناطق مورد بررسی کشور، بیش از 18% زنان مطلقه علت جدایی و طلاق را اعتیاد همسرانشان به مواد مخدر به خصوص الکل ذکر نموده‌اند که میزان فوق در برخی استان‌ها تا مرز 30% نیز گزارش شده است. (رئوفی و رضوی، 1378).

 

2-1 بیان مساله

اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک مشکل اجتماعی پدیده‌ایست استعماری که علاوه بر زمینه‌های ناسالم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی،

پایان نامه

 فرهنگی زمینه‌های شخصیتی، روانی و تربیتی نیز در چگونگی ابتلاء به آن از اهمیت زیادی برخوردار است امروزه وسعت این مشکل در جهان چنان گسترده است که لودوینگ سم‌شناس معروف گفته است: اگر غذا را مستثنی کنیم هیچ ماده‌ای در روی زمین نیست که به اندازه مواد مخدر این چنین آسان وارد زندگی ملت‌ها شده باشد.

در سال‌های اخیر مطالعات زیادی در مورد سبب‌یابی وابستگی به مواد انجام شده است محققین اخیراً در مطالعه مورد مصرف مواد و وابستگی از روش پلی مورفسیم طولی قطعات محدود شده “RFLP”[4] استفاده کرده‌اند و گزارش‌هایی از روابط RFLP منتشر کرده‌اند.

برای اکثر مواد سوءمصرف، به استثنای الکل، محققین ناقل‌های عصبی با گیرنده‌های عصبی شناسایی کرده‌اند که مواد از طریق آن‌ها اثرات خود را اعمال می‌کنند. برخی پژوهشگران در مطالعات خود این فرضیه را دنبال می‌کنند. که مواد افیونی بر گیرنده‌های مواد افیونی اثر می‌کنند بنابراین در کسی که فعالیت افیونی درون‌زا کم است و مثلاً غلظت آندروفین‌ها در بدنش کم است یا فعالیت آنتاگونیستی افیونی درون را خیلی بالا است ممکن است در معرض خطر ابتلا به وابستگی به مواد افیونی (ترکیبات تریاک) قرار داشته باشد. حتی در کسی که کارکرد گیرنده درونزا در او کاملاً طبیعی و غفلت ناقل‌های عصبی بهنجار است، مصرف طولانی مدت یک ماده مورد سوء مصرف ممکن است نهایتاً سیستم‌های گیرنده را در مغز تغییر دهد. بطوریکه مغز برای حفظ تعادل نیازمند ماده برونزا باشد. چنین فرآیندی در سطح گیرنده ممکن است مکانیسم پیدایش تحمل در دستگاه عصبی مرکزی (CNS) باشد. با این حال اثبات تغییر میزان آزاد شدن ناقل عصبی در کارکرد گیرنده ناقل عصبی دشوار بوده و تحقیقات جدید بر اثرات مواد بر سیستم پیام برنده دوم و تنظیم ژن متمرکز است (کاپلان و سادوک، ترجمه رضاعی و رفیعی، 1382).

بررسی الگوهای «موج‌ نمای الکتریک مغز» در بزهکاران یکی دیگر از راهبردهایی است که در چند دهه اخیر مورد نظر بوده است. نابهنجاری الگوی فعالیت الکتریکی مغز در این افراد به دو صورت مشاهده شده است. یکی از نابهنجاری‌ها وجود امواج «آهسته مغزی» است. چنانچه می‌توان گفت که امواج مغزی آنها شبیه امواج مغزی کودکان و بیانگر رشد نایافتگی مغزی است. دومین ناهنجاری، وجود «خیزک‌هایی» در امواج مغزی بزهکاران است. وجود این خیزک‌ها با رفتار پرخاشگرانه و «زود انگیخته» ارتباط دارد، به نحوی که در اغلب افرادی که مرتکب اعمال پرخاشگرانه می‌شوند، این خیزک‌ها مشهود بوده به طور کلی وجود خیزک‌ها در الگوی موج نمای الکتریکی مغز نشان دهنده «نارساکنش وری» «دستگاه کناری» مغز می‌باشد (آی لیشنر، آلن، 1997).

در تحقیقی که رمضانی (1381) در این زمینه انجام داده‌اند با هدف بررسی بنیادهای زیستی تعیین‌کننده گرایش خودمصرف مواد سعی در ارائه مستند مربوط به یافته‌های این موضوع نموده که در پژوهش حاضر نیز سعی شده است با بسط و بررسی هر چه بیشتر موضوع مطرح شده و با انجام تحقیقات وسیع‌تر در این زمینه این عامل مهم را به طور کامل‌تر مورد توجه قرار دهیم.

3-1 اهمیت و ضرورت مساله

از جمله چیزهایی که انسانیت را نه تنها نابود می‌سازد بلکه از بعد حیوانیش هم او را می‌اندازد وانسان را از جماد هم بدتر می‌کند. مساله اعتیاد است. اعتیاد نه تنها قدرت اندیشیدن را که از خصایص انسان است. از آدمی سلب می‌نماید و نیروی عرفان و شناخت او را از بین می‌برد بلکه قوای حیوانی را هم از انسانی می‌گیرد و انسان را تبدیل به موجودی می‌کند که از هر جهت از تمام منافع و استعدادها دور افتاده است.

یکی از اهداف مشترک تمامی تمدن‌های انسانی دستیابی به توسعه همه جانبه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است از این رو شناخت موانع موجود بر سر راه رسیدن به این هدف از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و سلامت اجتماعی، صرف‌نظر از مبنی بودن هنجارها در جوامع مختلف بشری، همواره مدنظر تمام فرهنگ‌ها و نژادها بوده است و تمام متفکران و اندیشمندان و مصلحت خواهان جامعه را بر آن داشته تا برای حفظ جامعه خود از آسیب‌ها و عوارض اجتماعی به هم اندیشی بپردازد و علل و عوامل مختلف این معضل خانمانسوز را بررسی کنند. پیشرفت‌های چشمگیر دو دهۀ گذشته در زمینۀ علوم عصبی و علوم رفتاری، درک ما را از استعمال مواد مخدر و سوءمصرف مواد تا حد زیادی بالا برده است. برخی مدل‌های رفتاری دربارۀ سوءمصرف مواد بیشتر بر رفتار مواد جوئی تاکید کرده‌اند تا نشانه‌های وابستگی جسمی. بنابراین ما باید با این افراد گرفتار در منجلاب سوءمصرف مانند یک بیمار محتاج برخورد کنیم. همانطور که به درمان افسردگی می‌پردازیم به درمان این افراد نیز همت گماشته و آن‌ها را به مثابه یک بیماری بنگریم که نیاز به مراقبت ویژه دارند.

این پدیده مخرب که در کمین محو و نابودی گرانمایه‌ترین و باارزش‌ترین سرمایه جوامع انسانی یعنی جوانان نشسته و آنان را در چنگال عوارض سوء خود گرفتار می‌کند نه تنها جنبۀ شخصی و فردی ندارد بلکه یک آسیب اجتماعی محسوب می‌شود که علاوه بر تهدید سلامت جسم و روان افراد بر روی جنبه‌های اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی جامعه نیز اثرات زیان‌آور و غیرقابل جبرانی وارد می‌سازد. همچنین در طی سال‌های اخیر ورود انواع مواد مخدر بازار دائمی پیدا کرده که جای پای محکمی در بطن جامعه و خانواده‌ها برای خود باز کرده است. لذا وظیفۀ خود می‌دانم تا با استفاده از ره‌آوردهای علمی و آموزش خانواده‌ها و جوانان با این پدیدۀ شوم به مبارزه برخاسته و با چاره‌اندیشی‌های به موقع و دادن آگاهی و بصیرت اثرات آنها را تعدیل کرد. اخذ هر تصمیم و چاره‌اندیشی هم نمی‌تواند بدون زمینه سنجی‌های قبلی و کسب اطلاعات اولیه صورت گیرد.

همان‌طور که گسترش اعتیاد بین جوانان و عواقب اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی آن موضوعی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت بی‌خیالی و سستی جوانان نسبت به این موضوع ویرانی و تباهی را به رگ‌های جامعه جاری می‌سازد. گذشتۀ ویتنام و چین و حال برمه، لائوس و … نمونه‌هایی از عواقب شوم همگانی و گسترده اعتیاد است. گسترش اعتیاد در بین جوانان واقعاً زنگ خطری است برای تمام جوامع که برای مقابله و مبارزه با آن از هیچ کوششی نباید فروگذاری کنند.

به دلیل اهمیت زیاد این موضوع بر آن شده تا به یکی از ابعاد اعتیاد که کمتر مورد توجه و حتی می‌توان گفت مورد غفلت واقع شده پرداخته و به این موضوع پرداخته که اعتیاد هم می‌تواند به عنوان یک بیماری مغزی مورد مطالعه قرار گیرد که محیط‌های اجتماعی در آن دخالت دارند. باید بدانیم عوامل زیادی در بروز این پدیده شوم دخالت دارد از جمله بیماری‌های عصبی، سرخوردگی‌ها و مشکلات روانی و حالت ناشی از آنها نظیر اضطراب همچنین مسائل روانی و واکنش‌های نابهنجار مباحثی همچون رفتار پسیکوزها- نوروزها و … ناسازگاری‌های عصبی و بطور کلی اختلالات رفتاری همچنین اختلالات شخصیتی (قربان حسینی، 1370)

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

پایان نامه ارشد:بررسی عوامل مؤثر بر اختلالات یادگیری در بین دانش آموزان پایه‌های سوم و چهارم ابتدایی

وبیان‌ مسئله‌

اختلالات‌ یادگیری‌ از جمله‌ مسائلی‌ هستند كه‌ استعداد و توانایی كودكان‌ را تحت‌ تأثیر قرار داده‌ و سبب‌بروز مشكلات‌ رفتاری‌ و روان‌ شناختی‌، نظیر اضطراب‌، افسردگی‌، فرار از مدرسه‌، اختلال‌ در خوردن و خوابیدن‌ وغیره‌ در آن‌ها می‌شوند. مطالعات انجام‌ شده‌ در كشورهای مختلف‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ حدود ده‌ درصد از كودكان‌نوعی‌ مشكل‌ ویژه یادگیری‌ دارند.با این‌ حال‌، این‌ موضوع‌ نباید مایه ی‌ ناامیدی‌ والدین‌ و مربیان‌ گردد؛ چرا كه‌تجارب‌ چندین‌ ساله‌ ی‌ متخصصانی‌ كه‌ با چنین كودكانی‌ سروكار داشته‌اند، نشان‌ می‌دهد كه‌ چنین‌ كودكانی‌ به‌شرط تشخیص‌ زود هنگام‌ توسط والدین‌ و مربیان‌ و ارجاع‌ آن‌ها به‌ متخصصان قابل‌ درمان‌ هستند.، دانش‌ آموزان LD  و دارای  اختلالات‌ یادگیری‌، از بهره‌ هوشی‌ تقریبا متوسط یا بالاتر از متوسط برخوردارند؛ از نظر حواس‌ مختلف‌ بینایی‌، شنوایی‌و… سالم‌ اند؛از امكانات‌ محیطی‌ و آموزشی‌ نسبتا مناسبی‌ برخوردارند؛ دارای‌ نابهنجاری‌های‌ شدید رفتاری‌ نیستند و پیشرفت‌ آموزشی‌ این‌ كودكان‌ به‌ طور قابل‌ملاحظه‌ای‌ از بهره‌ هوشی‌، سن‌ و امكانات‌ آموزشی‌ كه‌ از آن‌ برخوردارند، كمتر است (باباپور خیرالدین‌ و صبحی‌قراملكی‌، 1379).

باباپور و قراملكی‌ (1379) برخی‌ از ویژگی‌های‌ كودكان‌ مبتلا به‌ اختلالات‌ یادگیری‌ را به‌ شرح‌ زیر عنوان‌كرده‌اند:

عملكرد تحصیلی‌ پایین، بر‌تری‌ حافظه‌ كوتاه‌ مدت‌، اختلالات‌ زبان‌ شامل اختلال‌ در زبان‌ درونی‌، زبان‌دریافتی‌ شنیداری‌، وارونگی‌ كلمات‌، بازشناسی‌ ضعیف‌ كلمات‌، رشد نایافتگی‌ زبان‌ بیانی‌، اشكال‌ در حافظه‌زبان‌ گفتاری‌، اختلال‌ خواندن‌، پاسخ‌ نامربوط به‌ موضوع‌ مورد بحث‌، استفاده‌ از انگشتان‌ به‌ هنگام‌ حساب‌كردن‌، اشكال‌ در نمادسازی‌، حواس‌ پرتی‌ و فراموشی‌ جزئیات‌ مهم‌، دست‌ پاچگی‌، هماهنگی‌ ضعیف‌ چشم‌ ودست‌، اعتماد به‌ نفس‌ پایین‌، فقدان‌ انگیزه‌، مداومت‌ كاری‌، ناتوانی‌ در جفت‌ و جور كردن‌ رنگ‌ها و شكل‌ها،حركات‌ چشمی‌ نامنظم‌، اشكال‌ درجهت‌ یابی‌، بیش‌ فعالی‌ یا برعكس‌ فعالیت‌ كمتر، عمل‌ تكانشی‌، علایم‌مشكوك‌ عصب‌ شناختی‌، اختلال‌ هیجانی‌، پرخاشگری‌، خیالاتی‌ بودن‌، بی‌توجهی‌ و ناتوانی‌ در تمركز روی‌بخشی‌ از موضوع‌، تأخیر در انجام‌ و اتمام‌ كارها، فراخنای‌ كوتاه‌ حافظه‌، اشكال‌ در ادراك‌ زمان‌ و مكان‌ و تخمین‌زمان‌.

ویژه‌:

ـ بررسی‌ ارتباط آسیب‌های‌ مغزی‌ در دوران‌ رشد و اختلال‌های‌ یادگیری‌.

ـ بررسی‌ ارتباط ابتلای مادر به‌ بیماری‌های عفونی‌ در دوران‌ بارداری‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌.

ـ بررسی‌ ارتباط جانبی‌ شدن‌ مغز و اختلال‌های‌ یادگیری‌.

ـ بررسی‌ ارتباط اختلال‌ در ادراك‌ بینایی‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌.

ـ بررسی‌ میزان‌ و سهم‌ عوامل‌ مختلف‌ در اختلال‌های‌ یادگیری‌.

پایان نامه

 

فرضیه‌های‌ تحقیق‌:

1 ـ بین‌ آسیب‌های‌ مغزی‌ در دوران‌ رشد و اختلال‌های‌ یادگیری‌ ارتباط معنی‌ داری‌ وجود دارد.

2 ـ بین‌ ابتلای مادر به‌ بیماری‌های‌ عفونی‌ در دوران‌ بارداری‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌ رابطه‌ معنی‌ داری‌ وجوددارد.

3 ـ بین‌ اختلال‌ در برتری‌ جانبی‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌ ارتباط معنی‌ داری‌ وجود دارد.

4 ـ بین‌ اختلال‌ در ادراك‌ بینایی‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌ ارتباط معنی‌داری‌ وجود دارد.

5 ـ بین‌ اختلال‌ در حافظه‌ دیداری‌ و اختلال‌های‌ یادگیری‌ ارتباط معنی‌داری‌ وجود دارد.

سؤال‌های‌ پژوهشی‌:

1 ـ آیا بین‌ آسیب‌ مغزی‌، بیماری‌های‌ عفونی‌ مادر، برتری‌ جانبی‌، ادراك‌ بینایی‌ و… دانش‌آموزان‌ مبتلا به‌ناتوانی‌های‌ یادگیری‌ و دانش‌ آموزان‌ عادی‌ تفاوت‌ معنی‌داری‌ وجود دارد؟

2 ـ سهم‌ هر یك‌ از عوامل‌ مختلف‌ در اختلال‌های‌ یادگیری‌ به‌ چه‌ میزان‌ است‌؟

متغیرهای‌ پژوهش‌:

 1 ـ متغیر وابسته: اختلال‌های‌ یادگیری‌

2ـ متغیرهای‌ مستقل‌:  شامل‌ آسیب‌ مغزی‌، بیماری‌های‌ عفونی‌ مادر در دوران‌ بارداری‌، برتری‌ جانبی‌ وادراك‌ بینایی و استفاده از فورسپس و تأخیر در تنفس

3 ـ متغیرهای‌ كنترل‌:  هوش‌، جنس‌، سن‌، پایه‌ تحصیلی‌

q   تعاریف‌ مفهومی‌ و عملیاتی‌ متغیرها

 

اختلال‌ یادگیری‌

كمیته‌ مشاوره‌ ملی‌ كودكان‌ معلول‌ تعریف‌ زیر را ارائه‌ نموده‌ است‌:

((كودكان‌ مبتلا به‌ اختلال‌ یادگیری‌ در یك‌ یا چند فرایند اساسی‌ روان‌ شناختی‌ از قبیل‌ فهم‌ مطالب‌ زبان‌گفتاری‌ یا نوشتاری‌ مشكل‌ دارند، این‌ اشكالات‌ به‌ صورت‌ اختلالاتی‌ در گوش‌ دادن‌، فكر كردن‌، صحبت‌ كردن‌،خواندن‌، نوشتن‌، هجی‌ كردن‌ یا حساب‌ كردن‌ ظاهر می‌شود. این‌ تعریف‌ شامل‌ مشكلات‌ ادراكی‌، آسیب‌ مغزی‌،اختلال‌ جزئی‌ مغز، اختلال‌ خواندن‌، زبان‌ پریشی‌ تحولی‌ و غیره‌ می‌شود، اما آن‌ دسته‌ از مشكلات‌ یادگیری‌ را كه‌نتیجه‌ نقص‌ بینایی‌، شنوایی‌ یا حركتی‌، عقب‌ ماندگی‌ ذهنی‌، اختلالات‌ هیجانی‌ یا محرومیت‌های‌ محیطی‌است‌، شامل‌ نمی‌شود (اداره‌ آموزش‌و پرورش‌ آمریكا، 1968، به‌ نقل‌ از لرنر، 1993).

در این ‌پژوهش‌ دانش‌آموز مبتلا به‌ اختلال ‌در یادگیری‌ به ‌دانش‌آموزی ‌اطلاق‌ می‌شود كه‌ملاك‌های‌ زیر را دارا باشد:

ـ دارا بودن‌ هوش بهر متوسط یا بالاتر.

ـ دارا بودن‌ نمره‌ 2 انحراف‌ معیار پایین‌تر از میانگین‌ كلاس‌ در دروس‌ انشا، قرائت‌، املا و ریاضی‌ كه‌ در كارنامه‌تحصیلی‌ درج‌ شده‌ است‌.

ـ كسب‌ نمره‌ خطای‌ حداقل‌ یك‌ نمره‌ انحراف‌ معیار بیش‌ از میانگین‌ در آزمون‌ بندر گشتالت‌.

ـ عملكرد ضعیف‌ حداقل‌ در یكی‌ از آزمون‌های‌ مهارت‌ تحصیلی‌ خواندن‌، نوشتن‌ و ریاضی‌.

ـ فقدان‌ معلولیت‌ حسی‌، جسمی‌ ـ حركتی‌ یا عاطفی‌ عمده (براساس‌ مشاهدات‌ فردی‌(.

ـ حضور در مدرسه‌ بطور مرتب‌ و عدم‌ غیبت‌ طولانی‌ مدت‌.

آسیب‌ مغزی‌:

در این‌ مورد این‌ سئوال‌ مطرح‌ نیست‌ كه‌ آیا كودكانی‌ كه‌ ضایعات‌ مغزی‌ دارند، اختلالات‌ یادگیری‌ نیز دارند یا نه‌؛بلكه‌ سئوال‌ این‌ است‌: كودكانی‌ كه‌ اختلالات‌ یادگیری‌ دارند و هیچ‌ گونه‌ ضایعه‌ مغزی‌ مشخص‌ شده‌ای‌ درآنان‌ وجود ندارد، آیا دچار ضایعات‌ جزئی‌ مغز، یا عدم‌ رشد اعصاب‌‌اند (باباپور خیرالدین‌ و صبحی‌قراملكی‌، 1380، ص‌ 60).  كودك  با آسیب‌ مغزی‌، كودكی‌ است‌ كه‌ پیش‌ از زایمان‌، در طول‌ مدت‌ آن‌ و یا پس‌ ازتولد دچار صدمه‌ یا عفونت‌ مغزی‌ شده‌ باشد، در نتیجه‌ این‌ آسیب‌ جسمی‌، ممكن‌ است‌ نقص‌ها یا‌ اشكالاتی‌در سیستم‌ اعصاب‌ كودك‌ به صورت‌ آشكار یا پنهان‌ ایجاد كنند، چنین‌ كودكی‌ دارای‌ مشكلات‌ در ادراك‌، تفكر یارفتار هیجانی‌ بطور جداگانه‌ یا تركیبی‌ از آن هاست‌. این‌ دشواری‌ها را می‌توان‌ از طریق‌ آزمون‌های‌ ویژه‌ای‌ نشان‌داد (سیف‌ نراقی‌ و نادری‌، 1379، ص‌ 24).

دراین‌ پژوهش‌ دانش‌آموزی‌ مبتلا به‌ آسیب‌ مغزی‌ تشخیص‌ داده‌ می‌شود كه‌ در آزمون‌ بندر گشتالت‌ نمره‌ اوحداقل‌ 2 انحراف‌ معیار بیش‌ از میانگین‌ نمرات‌ خطای‌ همسالان‌ وی‌ باشد.

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

پایان نامه روانشناسی:بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت شغلی مدیران واحد های آموزشی از دیدگاه مدیران واحد های آموزشی

 دانلود متن کامل پایان نامه بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت شغلی مدیران واحد های آموزشی از دیدگاه مدیران واحد های آموزشی

 

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

فصل اوّل

طرح تحقیق

آدمی حدود نیمی از عمر و زنئگی خویش ار با كار و شغل سپری می سازد. انسان با كار تربیت می شود، از كار لذّت می برد و بسیاری از نیازهای مادّی و معنوی او از طریق كار تأمین و ارضاء می گردد. كار علاوه بر تأمین نیازهای مادّی زندگی می تواند پاسخگوی بسیاری از نیازهای عمیق و اساسی بشر باشد. از جمله نیاز به كسب موفّقیّت، نیاز به تایید و پذیرش دیگران، نیاز به ایجاد روابط شخصی و اجتماعی ، نیاز به داشتن پایگاه اجتماعی و نیاز به مفید بودن و خدمت كردن به دیگران.

امروز نگرش ها و تعریف ها از كار متفاوت و گوناگون است. اقتصاددانان كار را وسیله ی كسب استقلال مادّی و ارضای نیازهای مــــادّی می دانند. جامعه شناس كار را وسیله ی ارتباط با جامعه، همانندی با گروه، تثبیت پایگاه اجتماعی و كسب هویّت می داند. به نظر روان شناسان كار جوابگوی بسیاری از نیازهای روحی و لازمه ی سلامت روان است. در اسلام كار صیقل جان شمرده شده و بیكاری مذموم و مورد نكوهش قرار گرفته است. می توان در یك جمعبندی فرهنگ و تمدّن بشری را محصول كار دانست.

تغییر و دگرگونی در بازار كار و مشاغل، جایگزینی كار با ماشین به جای كار با دست و موارد دیگر از جمله الزاماتی هستند كه ما را ترغیب و وادار می نمایند تا برای غلبه بر مشكلات و یافتن راه های تازه و سودمند دست به تحقیق و پژوهش بزنیم.

از میان موضوع، رضایت شغلی دارای جاذبه و اهمیّت خاصّی است. چه می شود كه انسان از كارش راضی و ناراضی می شود؟ علّت های این امر كدامند؟ و سؤالات ویژه ی دیگر كه پاسخ آنها نیاز به تحقیق و تفحّص دارد.

اگر نیاز های انسان در پرداختن به كار و شغلش ارضاء نگردد او رضایت مندی از كار و شغل و وظیفه اش نخواهد داشت. عوامل بسیاری در رضایت مندی شغلی مهم هستند كه از آن میان می توان به حقوق، امنیّت شغلی، شرایط كاری خوب و مطلوب، امكانات پیشرفت و ترقّی و روابط سالم انسانی اشاره كرد. شاید ” عامل روابط انسانی “ بیش از هر عامل دیگر در رضایت شغلی مؤثّر باشد. مردم دوست دارند وقتی كه خوب كار می كنند به آنها گفته شود و وقتی كارشان ضعیف است به آنها كمك شود. تعریف و تشویقِ پیشرفت ها و كمك جهت رفع ضعف ها باعث رشد می شود. مردم می خواهند با كسانی كه دوست دارند و می توانند كنار بیایند كار كنند.

رضایت شغلی مفهوم پیچیده و چند بُعدی است و با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد ( هاپاك 1935 ). رضایت شغلی یكی از عوامل بسیار مهم در موفّقیّت شغلی است و باعث افزایش كارایی و نیز احساس رضایت باطنی فرد می گردد عواملی همانند سازش، انگیزش شغلی و موفّقیّت شغلی به گونه ای در ایجاد رضایت شغلی مؤثرّند. تأمین خشنودی و سلامتی و اعتبار و رفع نیاز های اوّلیّه ی فرد با اشتغالِ رضایت بخش به دست می آید.

رضایت شغلی به شدّت با عوامل روانی در ارتباط است. كسی كه از شغلش رضایت دارد این شغل سازگار ی عاطفی و لذّت مطلوبی را برای او تأمین می نماید. رضایت شغلی تنها با یك عامل به دست نمی آید بلكه تركیب معیّنی از مجموعه عوامل گوناگون مثل میزان درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط محیط كار، آرامش روحی و روانی و … می باشد. رضایت شغلی بر دو نوع است : رضایت شغلی بیرونی و  درونی. رضایت شغلی درونی از دو منبع حاصل می شود احساس لذّتی كه از كار می برد و نیز لذّتی كه بر اثر مشاهده ی پیشرفت و انجام برخی مسؤولیّت ها و به ظهور رساندن برخی توانمندی ها و رغبت ها به فرد دست می دهد. رضایت بیرونی با شرایط اشتغال و محیط كار ارتباط دارد و هر آن در حال تغییر و تحوّل است ( كینزبرگ و همكاران 1951 ). البتّه عوامل درونی از ثبات بیشتر برخوردارند و پایدارتر از رضایت بیرونی هستند.

افراد از نظر میزان رضایتی كه شغلشان برای آنها فراهم می سازد بسیار متفاوتند. در مورد رضایت شغلی برّرسی های بسیاری انجام گرفته است. اصلی كه حاكم بر همه ی برّرسی های رضایت شغلی است این است كه كارمند، انسانی است با نیاز های بی شمار، بسیازی از این نیاز ها اگر نه اكثر آنها، چنانچه او تولید كننده و خوشحال و مفید باشد می بایست در كارش ارضاء گردد. محققّان در زمینه ی رضایت شغلی توافق نظر دارند كه هر چه سطح شغل پایین تر باشد رضایت كمتری در كار یافت می شود، با این كه پول نا كافی ممكن است دلیل اوّلیّه ی عدم رضایت شغلی باشد، جامعه شناسان معتقدند كه عوامل دیگری وجود دارد كه باعث بیگانگی شغلی می شود از جمله عدم تناسب شغل با تصوّری كه فرد از خویشتن دارد، جالب نبودن شغل، ثابت نبودن آن و عدم امكان پیشرفت. در هر صورت تفكّرات بسیار لیكن تحقیقات كمی در مورد علل بیگانگی شغلی و علل عدم رضایت شغل انجام گرفته است.

موضوع تحقیق :

« برّرسی عوامل مؤثّر بر میزان رضایت شغلی مدیرانِ واحد های آموزشی از دیدگاه مدیران واحد های آموزشیِ منطقه ی تبادكان »

 

ضرورت پژوهش :

از آنجایی كه در دهه های اخیر نیرونی انسانی در هر سازمانی مهمترین عامل برای دست یابی به اهداف آن سازمان محسوب می شود بنابراین آموزش و پرورش از طریق تغییر در رفتار افراد باعث شكوفایی استعداد های آنان شده و به افزایش كیفیّت و بازده ی نیرونی انسانی كمك شایانی می كند.

در این رابطه مدیریّت آموزشی به لحاظ تأثیر بسزایی كه در رشد و ارتقای كاركنان سازمان آموزش و پرورش دارد از اهمیّت فوق العاده ای برخوردار است.

در بیان تمام فعّالیّت های انسان هیچ فعّالیّتی به اهمیّتِ مدیریّت نمی باشد به این دلیل كه وظیفه ی اصلی و اساسی تمام مدیران در تمام سطوح موجب می شود كه در كلیّه ی مؤسّسات محیطی ایجاد شود كه در آن افراد بتوانند به صورت های گوناگون و گروه های فعّال به هدف ها و انتظارات از پیش تعیین شده با حدّاقل هزینه و حدّاكثر كارایی دست یابند. در اینجا باید خاطر نشان ساخت كه مدارس به عنوان

دانلود مقاله و پایان نامه

 پر  جمعیّت ترین مركز آموزشی صف عملیاتی روند آموزش و پرورش رسمی كشور به حساب می آیند. در نتیجه مدیران، كادر آموزشی و كادر اداری باید در كنار امكانات عادّی و وسایل و تجهیزات، در تعادل با یكدیگر، زمینه ی حصول به اهداف كلّی و جزئی تعلیم و تربیت را فراهم سازند نگاهی گذرا به مجموعه ی فعّالیّت های این مراكز، مسایلی و مشكلاتی را آشكار می سازد كه مهمتر از همه، اُفتِّ تحصیلی و ترك تحصیل قبل از اتمام كامل دوران تحصیل، انفجار تقاضا برای آموزش و پرورش، ناكارآیی فارغ التّحصیلان این مراكز به عنوان محصول و بازده ی نظام آموزش و پرورش و ناتوانی اكثر مدیران در حلّ مسایل و مشكلات آموزشی است.

از طرفی ما در موقعیّت و زمانی قرار گرفته ایم كه قرن بیستم را پشت سر گذاشته ایم و روز به روز بر پیچیدگی و گستردگی و وست دامنه ی علوم افزوده می شود. لذا تصمیم گیری در این شرایط برای هر اقدام تازه ای مشكل می باشد. پیشرفت سریع دانش و تخصّص بشر، هر چیزی را صورتی نو بخشیده است و كسی كه در شرایط موجود بخواهد كار كند و به زندگی خود ادامه دهد باید از امكانات، زمینه ها و فرصت های موجود به نحو مطلوب استفاده نماید. لذا در چنین جهان متغیّری كه به شدّت در حال تحوّل و دگرگونی است، حیات ملّت ها بدون روی آوردن به اسلام- علم و تخصّص و در رأس آن مدیریّت و رهبری صحیح و مناسب امكان پذیر نخواهد بود، بنابراین باید در روند كنونی تجدید نظر عمیقی رخ دهد.

بزرگترین بدبختی یك انسان و یك امّت و جامعه در عصر حاضر، محرومیّت از مدیران و رهبران شایسته است، در این زمینه بیان سخنی از مولای متّقیان امام علی ( ع ) الگوی بهترین رهبر و مدیر امّت اسلامی، مناسب به نظر می رسد. حضرت امام علی ( ع ) هرگاه می خواست مردم را نفرین كنندؤ می فرمود : « خدایا هر چه زودتر مرگ مرا برسان و بر این مردم همان كسی را مسلّط كن كه شایسته ی او هستند. »

با توجّه به مطالب یاد شده مدیریّت آموزشی یكسری فعّالیّت های تخصّصی در سازمان ها مه هدف اصلی آن اثر بخش تر، كارآمدتر كردن هر چه بیشتر خدمات آموزشی و اجرای سیاست ها از طریق برنامه ریزی، تصمیم گیری و رهبری، استفاده ی بهینه از منافع مالی، مادّی و انسانی و ایجاد جوّ مساعد شغلی، حرفه ای در جهت رسیدن به اهداف عالیه ی آموزشی و از پیش تعیین شده و پاسخگویی به نیاز های فعلی و آینده ی دانش آموزان و جامعه تعریف می شود.

مدیریّت آموزشی به عنوان یك رشته، عمر نسبتاً كوتاهی در ایران دارد به طوریكه فقط چند سالی است تلاش هیی در جهت گشایش رشته ی مدیریّت آموزشی در دانشگاه ها و مراكز آموزشی ضمن خدمت مدیران شاغل صورت گرفته است ، این در حالی است كه مدیریّت و مدیرن آموزشی در سه دهه ی اخیر به عنوان مهمترین عامل بهبودی عملكرد سازمانهای آموزشی مورد توجّه پژوهش گران و مسؤولین آموزش كشور های توسعه یافته قرار گرفته است.

با توجّه به اهمیّت و ضرورت مسأله ( مدیریّت ) سبب پیدایش گرایش ها و انواع مدیریّت شده است كه مهمترین آنها مدیریّت آموزشی است. از آنجایی كه هنر مدیریّت و تعلیم و تربیّت انسان ها را از دشوارترین، ظریف ترین و پر ثمرترین كــار های آدمی می دانند و در پی گسترش

نظام آموزشی و اثر مدیریّت به عنوان رهبر آموزشی در مدرسه را نمی توان نادیده گرفت. پس مدیر آموزشی نقش حیاتی و حسّاسی در پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت دارد. بنابراین آموزش مدیران و آماده سازی آنان برای ایفای نقش مدیریّت ضروری است. از میان انواع مدیریّت، مدیریّت بر سازمانهای آموزش و پرورش را می توان با اهمیّت تر و مؤثّر ترین دانش زمان به شمار آورد و با تربیت و انتخاب مدیران شایسته برا ی سازماندهی ارگان های آموزشی می توان كیفیّت تمام حرفه های موجود در جامعه رارشد داده امّا مدیریّت آموزشی در جامعه ی ما هنوز جایگاه شایسته ی خود را در نظام آموزشی پیدا نگرده است.

اكنون زمان آن است كه مسأله ی مدیریّت و رهبری آموزشی مورد توجّه بیشتری قرار گیرد و افردی به عنوان مدیریّت آموزشگاه ها برگزیده شوند كه نه تنها در امر تعلیم و تربیت مجرّب و صاحب نظر باشند بلكه در تشخیص مسایل و مشكلات اداری و سازمانی و به طور كلّی توانایی های مدیریّت، دقّت و مهارت داشته و همچنین از شغل خود رضایت داشته باشند و وظایف آموزشی و پژوهشی و رهبری و مدیریّت خود را در زمینه های اجتماعی، فرهنگی سیاسی و اقتصادی مدّ نظر قرار دهند.

بنابراین اطّلاع و توجّه نسبت به ویژگی های مطلوب در مدیریّت آموزشی و ایجاد زمینه هایی در جهت هر چه بیشتر فراهم آوردن زمینه های رضایت شغلی مدیران واحد های آموزشی دست اندر كاران را در جهت تربیت مدیران شایسته و كارآمد كمك خواهند نمود و از این طریق گامی مثبت در راستای بهبود و ارتقای سطح آموزشی برداشته خواهد شد.

 

 

اهداف تحقیق :

الف ) اهداف كلّی تحقیق :

از آنجایی كه مدیریّت آموزشی یكی از چند پست مهم و اصلی در نظام آموزشی می باشد، بایستی در زمینه ی گزینش، آموزش، به كارگیری و ارتقای كیمی مدیران شایسته و توانمند از سوی نظام آموزش و پرورش و مراكز علمی، پژوهشی دانشگاهی اقدامات اساسی صورت گیرد و به تدریج زمینه ی تفكّر، تحقیق و ایجاد تغییرات آگاهانه و مناسب در مدیریّت نظام آموزشی فراهم گردد.

به همین منظور در تحقیق حاضر، هدف اصلی را شناخت عوامل مؤثّر بر میزان رضایت شغلی مدیران آموزشی در سطح منطقه ی تبادكان و توجّه دادن دست اندر كاران به فراهم آوردن زمینه های رضایت شغلی مدیران واحد های آموزشی جهت بهبود و سطح آموزش در این منطقه، در نظر گرفته ایم.

ب ) اهداف ویژه ی تحقیق :

R شناخت عوامل مادّی و معنوی مؤثّر بر میزان رضایت شغلی مدیران واحد های آموزش منطقه ی تبدكان.

R آگاهی از تأثیر روابط انسانی مطلوب در محیط آموزشی بر میزان رضایت شغلی مدیران آموزشی در منطقه ی تبادكان.

R شناخت میزان رابطه بین میزان رضایت شغلی مدیران آموزشی مناطق با میزان سطح آموزش در منطقه ی تبادكان.

R آگاهی از تأثیر گذاری مدرك تحصیلی بر میزان رضایت شغلی مدیران آموزشی.

فرضیه های تحقیق :

R بین میزان مطلوبیّت روابط انسانی در محیط آموزشی و میان رضایت شغلی مدیران واحدهای آموزشی رابطه ی معنا داری وجود دارد.

R بین سابقه ی مدیریّت و میزان رضایت شغلی مدیران آموزشی رابطه ی معنا داری وجود دارد.

R انگیزه های معنوی بیش از انگیزه های مادّی باعث افزایش رضایت شغلی مدیران آموزشی در مدارس است.

R بین مدرك تحصیلی و میزان رضایت شغلی رابطه ی معنا داری وجود دارد.

R بین سبك مدیریّت در واحد های آموزشی و میزلن رضایت شغلی آنها رابطه ی معنا داری وجود دارد.

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

پایان نامه ارشد:بررسی عوامل مؤثر بر یادگیری دروس بخوانیم و بنویسیم پایه اول و دوم ابتدائی

 دانلود متن کامل پایان نامه بررسی عوامل مؤثر بر یادگیری دروس بخوانیم و بنویسیم پایه اول و دوم ابتدائی

 

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

پیشگفتار :‌

بی شك آینده هر جامعه ای به كیفیت و كارآیی آموزش و پرورش آن كشور بستگی دارد. از این رو هر چه كارآیی و بهره‌دهی برنامه‌های آموزشی مؤثرتر و مفیدتر باشد صرفاٌ به این معنا نیست كه هدفها و محتوای آموزش و پرورش در قالب جملاتی زیبا و شعار گونه توصیف شود، بلكه منظور تلاشهای هماهنگی است كه به منظور ایجاد بافت مشترك بین هدفها و روشهای مناسب آموزشی انجام می‌گیرد تا مقاصد و نیازهای پیش‌بینی شده در عمل تحقق یابد. در این راستا معلم بدون آشنایی لازم به چگونگی عمل یادگیری دانش‌آموزان و قانون های آن نمی‌تواند در امر آموزش و پرورش موفق شود و به هدف مطلوب برسد. اگر چه ممكن است فعالیتهای متعددی را انجام دهد اما همه این فعالیتها بی ثمرباشد. همانند كشاورزی می‌باشد كه بدون اطلاع از خواص زمین زراعی خود و مقیاس زمینی لازم برای بدست آوردن محصول مورد نظرش و ابزار و آلات لازم به زراعت بپردازد كه طبیعی است محصول مورد نیازش را به دست نخواهد آورد. پس برای حصول نتیجه مطلوب باید راه صحیح استفاده از عوامل مؤثر بر یادگیری را دانست و آنها را به كار گرفت. و در این امر هم به دانش‌آموزان كمك نمود و هم به معلمین پایه‌های اول چرا كه معلمین پایه اول پایه‌ها را بنا می‌كنند كه اگر پایه محكم و اصولی بنا شود مشكل یادگیری بقیه ی كارها به طور منظم و اصولی پیش می رود و معلمین پایه‌های بالاتر از درس نخواندن دانش‌آموزان خود در اذیت و آزار نخواهند بود.

 

موضوع تحقیق :‌

بررسی عوامل مؤثر بر یادگیری دروس بخوانیم و بنویسیم پایه اول و دوم ابتدائی .

 

ضرورت و اهمیت مسأله :

پیشرفت روز افزون علم و تكنولوژی و فن آوری های جدید روز به روز احساس نیاز به آموختن و یادگیری را افزایش می‌دهد. انسان امروزی برای برقراری ارتباط با محیط رو به پیشرفت و مملو از تكنولوژی های جدید و وسایل ارتباطی پیشرفته نیاز به آموختن دارد. هر چند این انسان از محیط اطراف و دیگران آموزشهایی می‌بیند و چیزهایی می آموزد اما این آموزشها نه كافی و نه منظم و گاهی نیز در ارتباط با هم نیز نیستند و در بیشتر موارد اختصاصی نیز نیستند. در حالی كه انسان برای برقراری ارتباط با استفاده از وسایل صنعتی پیشرفته نیاز به آموزشهای خاص دارد. از این رو كسی می‌خواهد آگاهی خود یادگیری را در باره موضوعی معین افزایش دهد. باید راه درست آن را بیابد، در امر تعلیم و تربیت معلم بدون آشنایی لازم به چگونگی عمل یادگیری دانش‌آموزان و قانون های آن نمی‌تواند در امر تعلیم و تربیت موفق شود. زیرا یادگیری بر یك رویكرد یا عنصر معینی مبتنی نیست. بلكه به عوامل و متغیرهای زیادی ارتباط دارد. ارتباط بین چیزی كه معلم خواهان آموختن به دانش‌آموزان است با چیزی كه دانش‌آموزان یاد می‌گیرند. معلم باید استراتژیهای مختلف این عوامل را در هم آمیزد تا پدیدة یادگیری صورت گیرد. برای همین یك معلم كار آزموده باید به شناسایی عوامل مؤثر بر یادگیری بپردازد و اختلالات یادگیری را از بین ببرد و با توجه به تغییراتی جدید كه در كتابهای بخوانیم و بنویسیم بوجود آمده است اطلاعات معلمین نسبت به روز افزایش یابد و برای برقراری ارتباط دانش‌آموزان با دنیای تكنولوژی باید یادگیری صحیح را از پایه شروع بنمائیم.

 

هدف كلی تحقیق :

تعیین و شناخت عوامل مؤثر بر یادگیری دروس بخوانیم و بنویسیم پایه‌های اول و دوم ابتدائی و یاری رساندن به دانش‌آموزان در جهت یادگیری بهتر این دروس

 

اهداف ویژه :

  • آگاهی داشتن از روشهای نوین یاددهی ـ یادگیری
  • اطلاع داشتن از عوامل مؤثر بر یادگیری
  • اطلاع داشتن از فنون و تكنولوژی های جدید
  • آگاهی داشتن از ویژگیهای رشدی ( جسمی و ذهنی ) دانش‌آموزان

 

سئوالات تحقیق :

  • آیا داشتن هدف و انگیزه یكی از عوامل مؤثر بر یادگیری است ؟

پرسشنامه‌های 10-9-8-7-6-5-4-3-2-1-

  • آیا دانش‌آموزانیكه آموزش پیش دبستانی دیده اند بهتر از سایر دانش‌آموزان دروس بخوانیم و بنویسیم را فرا می‌گیرند 17؟-16-15-14-13-12-11
  • آیا روشهای مشاركتی نقش مؤثر بر یادگیری دارند ؟ 24-23-22-21-20-19-18
  • آیا استفاده ازوسایل كمك آموزشی در یادگیری بخوانیم و بنویسیم باید های اول و دوم مؤثر است ؟ 30-29-28-27-26-25

 

متغیرها و تعاریف عملی آنها :‌

در این تحقیق متغیرها به دو دسته وابسته و مستقل تقسیم می‌شوند.

متغیر وابسته :‌یادگیری ( خواندن و نوشتن )

تعریف نظری :‌ تغییرات نسبتاٌ ثابت در رفتار فرد كه در اثر تجربه حاصل می‌شود و در این تحقیق منظور از یادگیری، یادگیری آموزشی و تحصیلی است. از نظر عملی از طریق پرسشنامه بسته پاسخ منظم چند وجهی از معلمین نظر خواهی می‌شود در مورد یادگیری دروس بخوانیم و بنویسیم

متغیر مستقل :‌

عوامل مؤثر ( مانند هدف و انگیزه، رفتن به پیش دبستانی ـ كاربرد وسایل كمك آموزشی )

نظری : مجموعه عوامل تسهیل كننده یادگیری هدف :‌جایی از یادگیری كه دانش‌آموز قصد رسیدن به آن جا را دارد. و انگیزه آنچه كه باعث می‌شود یادگیرنده توجه خود را به سوی یادگیری جلب نماید رفتن به پیش دبستانی، آمادگی ذهنی و عقلی و اجتماعی دانش‌آموزان را

دانلود مقاله و پایان نامه

 افزایش می‌دهد. وسایل كمك آموزشی یادگیری را عمیق تر می‌نماید.

عملی :‌ كه توسط پرسشنامه منظم بسته پاسخ چند وجهی از معلمین در رابطه با این عوامل نظر خواهی می‌شود.

 

جامعه آماری مورد بررسی :

2200 نفر از معلمین شاغل در پایه‌های اول و دوم مقطع ابتدائی در نواحی 7 گانه مشهد كه سابقه تدریسشان در این 2 پایه 5 سال باشد و مدرك تحصیلی آنها فوق دیپلم به بالا و سابقه آموزشی 10 سال داشته باشند و تركیبی از 1100 نفر مرد و 1100 نفر زن باشند.

نمونه آماری :

با توجه به وسعت و حجم نسبتاٌ زیاد جامعه آماری فوق و روش تحقیق توصیفی از 2200 نفر جامعه آماری 100 نفر در نظر می‌گیریم كه تركیبی از زن و مرد هستند ؛ 50 نفر معلم زن و 50 نفر معلم مرد می‌باشند .

 

متدولوژی تحقیق :

الف : روش تحقیق :‌

نظر به اهدافی كه در این تحقیق بررسی می‌شود و برای بدست آوردن سئوالات مطرح شده در این پژوهش و ماهیت اهداف از تحقیق توصیفی همبستگی استفاده می‌شود. در این پژوهش عوامل مؤثر بر یادگیری دانش‌آموزان از دیدگاه معلمین مورد بررسی قرار می‌گیرد كه باید به توصیف و تفسیر هر یك از عوامل پرداخته شود و محقق سعی دارد به توصیف واقعی و خصوصیات عوامل مؤثر در یادگیری دانش آموازن پایه‌های اول و دوم بپردازد و نتیجه جاصل از توصیف هر یك از عوامل را گزارش دهد.

ب :‌روش نمونه گیری :

به دلیل حجم زیاد و نسبتاٌ بزرگ جامعه آماری و تسهیل در جمع آوری اطلاعات از نمونه گیری تصادفی ناحیه ای یا خوشه ای استفاده خواهد شد. بدین ترتیب كه از بین 7 ناحیه آموزشی بصورت تصادفی خوشه ای 3 ناحیه آموزشی را انتخاب و از هر ناحیه حدود 9 مدرسه در نظر گرفته می‌شود كه حجم نمونه 100 نفر كه 50 نفر زن و 50 نفر مرد انتخاب می‌شود.

ج :‌ابزار تحقیق :‌

پرسشنامه : چون شرایط آن آسان تر، علمی‌تر و تكمیل آن یكنواخت است. كه پرسشنامه محقق از طریق كازیو اداره با توجیه مدیران مدارس نسبت به انجام تحقیق و موضوع آن به مدارس انتخاب شده فرستاده می‌شود و پس از مهلت مقرر توسط مدیران جمع آوری و از طریق دبیرخانه اداره به دست من می رسد.

د : ‌شیوه گردآوری اطلاعات :

محقق از طریق كتابخانه ها و پایان نامه های موجود در كتابحانه ها به جمع آوری اطلاعات پرداخته و با توجه به محدودیت تحقیقات انجام شده در این زمینه و عدم وجود تست استاندارد شده در این مورد محقق سعی می‌كند از پرسشنامه ساخته منظم، بسته پاسخ استفاده نموده كه نمونه آماری به آنها پاسخ خواهند داد.

ه : ‌روش آماری و تجزیه و تحلیل داده ها :‌

با توجه به اینكه تحقیق از نوع توصیفی می‌باشد و تعداد نمونه آماری 100 نفر می‌باشد از فراوانی و در صد استفاده می‌شود و از روش آمار توصیفی استنباطی برای محاسبه فراوانی ها ـ درصدها ـ جداول ـ توزیع فراوانی و رسم نمودار استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روشهای توصیفی ـ جداول، توزیع فراوانی درصد و رسم نمودارها برای به تصویر كشیدن این اطلاعات استفاده خواهد شد. در پاسخ پرسشنامه ها از مقیاس میكرت كه شامل خیلی زیاد ـ زیاد ـ متوسط ـ كم و خیلی كم استفاده خواهد شد.

و : ‌كاربردها :

1- برای معلمین در امر تعلیم و تربیت، برای یادگیری بهتر دانش‌آموزان در دروس بخوانیم و بنویسیم پایه‌های اول و دوم

2- برای مسئولین نظام آموزشی :‌ تا با برطرف كردن عوامل مخل یادگیری ؛ یادگیری را تسریع دهند.

3- سازمانهای آموزشی می‌توانند در فرآیند یادگیری از نتایج این تحقیق استفاده نمایند.

4- برای استفاده والدینی كه در خانه به یادگیری فرزندشان می پردازند.

چكیده تحقیق :

مفاهیم یادگیری عبارتند از : 1- انتقال مفاهیم علمی از فردی به فرد دیگر 2- كسب اطلاعات معلومات و مهارتهای ویژه. 3- تغییر در رفتار قابل مشاهده و قابل اندازه‌گیری. 4- كسب بینش های جدید با تغییر دادن بینش های گذشته 5- فرایندی كه از طریق آن رفتار موجود زنده در اثر كسب تجربه تغییر می‌یابد. 6- ایجاد و تقویت رابطه و پیوند محرك و پاسخ در سیستم عصبی انسان. 7- كسب شناخت و ادراك و بصیرت.                 8- فرآیند تغییراتی نسبتاٌ پایدار در رفتار بالقوه انسان دراثر كسب تجربه.

عوامل مؤثر در یادگیری عبارتند از : 1- آمادگی جسمانی ـ عقلانی ـ عاطفی فراگیرـ 2- تجربیات گذشته. 3- شرایط و محیط یادگیری 4- فعالیت یادگیرنده.              5- محرك (نیازهای اساسی مثل تعلق به گروه ـ ابراز خود ـ امنیت ـ میل و رغبت و علایق . 6- انگیزه و هدف. 7- روش تدریس معلم. 8- تمرین و تكرار. 9- تقویت و یادگیری. 10- استفاده از تكنولوژی آموزشی در جریان تدریس

نارسایی در حواس، هدف معلم از هر گونه تدریس یا آموزش اینست كه یادگیری دانش‌آموزان را برانگیزد، آسان سازد، سرعت بخشد و راهنمایی كند، بنابراین معلم نباید تصور كند كه بار آموزش كلاٌ بر دوش اوست و دانش‌آموزان جز گوش كردن و اجرا كردن وظیفه ای ندارند بلكه معلم بیشتر نقش راهنمایی یادگیری را خواهد داشت و مسئولیت یادگیری به عهده دانش‌آموزان است. تمرینات زیر بیانگر روش هائی است كه می‌تواند در كمك به فراگیری نوشتن كودكان مفید باشد. 1- تمرینات روی تابلو.               2- پرورش حركات نوشتن. 3- حالت نشستن در موقع نوشتن. 4- وضعیت كاغذ.              5- گرفتن صحیح مداد موقع نوشتن. 6- الگوها و قالبها. 7- ترسیم از روی مدل.               8- ترسیم بین خطوط. 9- نقطه چین. 10- ترسیم یا كاهش. 11- كاغذ خط دار.               12- خطوط معیار. 13- حروف ساده به مشكل. 14- راهنمائی شفاهی. 15- كلملات و جملات، كه بیشتر این موارد در بنویسیم پایه اول مشهود است .

مهارت خواندن در پایه اول و دوم و مهارت نوشتن در دوره ابتدائی دارای 2 دوره است. 1- دورة آمادگی. 2- دوره آموزش خواندن پایه .

 الف : دوره آمادگی كه به دو هدف عمده اختصاص دارد. اهداف مربوط به زبان گفتاری، اهداف مربوط به زبان نوشتاری، تقویت و اصلاح زبان گفتاری .

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

دانلود پایان نامه ارشد روانشناسی:بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی

دیس پپسی عنوانی برای نامگذاری مجموعه ای از علایم و نشانه های غیراختصاصی گوارشی است علایمی كه اغلب، موجبات ناراحتی طولانی بیماران را فراهم می آورند. دیس پپسی یك سندروم است، به این معنی كه دربرگیرنده تعدادی از علایم و نشانه های گوارشی است، بدون اینكه بر تشخیص خاصی دلالت كند. یافتن مكانیسمی كه توجیه كننده بروز علایم دیس پپسی باشد نیاز به بررسی بیمار و اغلب انجام آزمونهای پاراكلینیكی دارد.

مواردی وجود دارند كه در آنها هیچ كدام از مطالعات بالینی و پاراكیلینیكی، منجر به كشف یك مكانیسم شناخته شده كه پیدایش علایم را توجیه نماید نمی شوند. در این موارد از اصطلاح دیس پپسی عملكردی functional dyspepsia استفاده می شود.

اساساً اختلالات عملكردی (Functional) در برابر بیماریهای ارگانیك (Organic) قرار می گیرند. به طور كلی دیس پپسی به دو نوع عمده 1) با زخم 2) بدون زخم تقسیم می شود.

نوع بدون زخم آن بیمارانی هستند كه دارای سمپتوم های دیس پپسی هستند. بدون آنكه شواهدی از بیماریهای عضوی توجیه گر آن یافت شود (20/19) شایعترین بیماریهای عضوی كه منجر به دیس پپسی می گردند زخمهای پپتیك معده و اثنی عشر، رفلاكس معدی، مروی، سرطان معده، گاستروپازی، سنگ صفراوی می باشند (21)

دیس پپسی از شایعترین شكایات بیماران مراجعه كننده در درمانگاههای گوارش بوده و میزان بالایی از مشاوره های مربوط به این بیماری است (21) این بیماری دامن‌گیر متجاوز از یك چهارم جمعیت عمومی جهان است و یكی از علل شایع مشورتهای پزشكی می باشد و دربرگیرندة 5 درصد ویزیت بیماران در مطب ها و 70-40 درصد شكایات گوارشی آنان در درمانگاههای عمومی است (22) از آنجا كه هزینه بررسی و درمان بیماران مبتلا به دیس پپسی قابل توجه است و در مطالعات انجام شده هزینه متوسط بالغ بر یك میلیون دلار بدون محاسبات هزینه آندوسكوپی بر جامعه تحمیل می شود (22) از طرف دیگر این علایم كارایی بیماران را كاهش قابل ملاحظه‌ای می دهد، نیاز توجه به آن و یافتن راه حل مناسب براساس اتیولوژیهای ایجادكننده بر همگان مشهود است.

در بسیاری از بیماریهای عملكردی تأثیر اختلالات روانی همزمان، اثبات شده یا قویاً مورد شك قرار گرفته است. از طرفی با پیشرفت های قرن حاضر و افزایش استرسهای اجتماعی و قرار گرفتن اختلالات خلقی و به طور مشخصی افسردگی در رأس هرم كاهش امید به زندگی life expectaicy با در نظر گرفتن این واقعیت كه بسیاری از اختلالات روانی خود را به صورت جسمی نشان می دهند لزوم دانستن نقش این اختلالات در بروز دیس پپسی مشخص بوده می توان بار اقتصادی زیادی از دوش جامعه بردارد.

با كشف مدیاتورهای شیمیایی گوناگون در بافتها و ارگانهای مختلف بدن و مشخص شدن نقش آنها در واكنش های زیستی، پنجره ای جدید برای نگریستن به رخدادهای مختلف سوماتیك، از ورای دنیای عظیم و متنوع روانپزشكی گشوده شده است. در واقع با نگاه به مدیاتورهای مشترك بین دستگاه عصبی و سایر ارگانها و تغییرات شناخته شده سطوح این مدیاتورها در جریان بیماریهای روانی، می توان مكانیسمهایی را برای بیان چگونگی پیدایش بیماریهای روان تنی (Psychimetic) یا عملكردی (Functional) تصور كرد. به این ترتیب، تعریف بیماریهای عملكردی به عنوان اختلالات بدون عامل اتیولوژیك چندان صحیح نخواهد بود. بلكه باید مكانیسم‌های درونزای را درنظر داشت كه مستقیماً، یا با واسطه به تأثیر فعالیتهای روانی بر اندامها و ارگانهای مختلف بدن اعمال اثر می نمایند.

در این مطالعه، دیس پپسی برای بررسی ارتباط بین اختلالات روانی و سوماتیك انتخاب شده است. در نوع عملكردی این بیماری، نقش افسردگی شناخته شده است. سعی بر این بوده كه علاوه بر تحقیق وجود ارتباطی از این دست در بیماران مورد مطالعه، تأثیر عوامل مداخله گر دیگر نیز درنظر گرفته شده، مقایسه ای نیز بین شیوه افسردگی در دیس پپسی عملكردی و نوع ارگانیك به عمل آید. اساساً در این پژوهش سؤال این است كه آیا میزان افسردگی در كسانی كه دیس پپسی عملكردی دارند تفاوتی با كسانی كه دیس پپسی ارگانیك دانرد می كند یا خیر؟ و به همین دلیل به بررسی شیوع افسردگی در دو گروه مبتلا به دیس پپسی و دیس پپسی عملكردی پرداخته شده است.

 

بیان مسأله

دیس پپسی (Dyspepsia)

دیس پپسی یك نشانگان گوارشی است كه با تركیبی از درد شكمی و شكایاتی غیر از درد مشخص می شود. درد عموماً در بخش مركزی قسمت فوقانی شكم لوكالیزه می شود و ماهیت آن با درد ناشی از سایر سندرومهای گوارشی نظیر بیماری رفلاكس معده – مروی (GERD) و سندروم روده تحریك پذیر (IBS) متفاوت است (1).

تعریف دیگری كه برای دیس پپسی مطرح است تعریفی است كه Barbara etal از آن استفاده كرده اند و بدین صورت است كه علایم دوره‌ای یا پایدار شكمی، معمولاً در ارتباط با غذاخوردن، كه بیماران یا پزشكان معتقدند كه به علت ناراحتی در قسمت برگزیمال دستگاه گوارش ایجاد شده است اصطلاح دیس پپسی عملكردی ممكنست برای بیمارانی به كار رود كه این نوع از علایم را نشان می دهند و هیچ پروسه بیماری قابل توجهی در آنها شناخته نشده است (23).

این ستدروم دارای میزان شیوعی برابر  با 50 درصد در جمعیت عمومی است و می تواند در نتیجه بیماریهای ارگانیك، سیستمیك و متابولیك متعددی به وجود آید، ولی در اغلب مواقع زمینه ای كه توجیه كننده ایجاد بیماری باشد، حتی پس از ارزیابی های دقیق و گسترده مشخص نمی شود در چنین مواقعی از عنوان دیس پپسی عملكردی (Functional Dyspepsia) استفاده می شود (2 و 1).

در این بیماری آنچه بیمار را آزار می دهد علاوه بر درك ماهیت آن عنوان شد، مسائلی نظیر نفخ، تهوع، سیری زودرس، احساس پری شكم، بلی اشتهایی، سوزش سردل و اروغ زدن هستند كه می توانند با یا بدون ارتباط با صرف غذا باشند (1).

مكانیسم هایی كه در حال حاضر برای توجیه Functional Dyspepsia درنظر گرفته می شوند به سه دسته تقسیم می شوند (a التهاب مخاط دستگاه گوارش (b حساسیت بیش از حد (Hypersensitivity) و اختلالات حركتی دستگاه گوارش (Dysmatility) (3 و 1).

در هر حال تنوع نشانه ها و علائم، مطرح كننده وجود مكانیسم های متعدد پاتولوژیك زمینه ای در دیس پپسی عملكردی است بر اساس مكانیسم های احتمالی زمینه ای، دیس پپسی به دو زیرگروه تقسیم می شود كه این دو زیرگروه در مطالعات و گزارشهای مختلف با نامهای

دانلود مقاله و پایان نامه

 متفاوتی عنوان شده اند، ولی در همة آنها اساس تئوری بر اساس تقسیم بندی تقریباً یكسان است این دو زیرگروه عبارتند از: دیس پپسی بدون زخم و دیس پپسی همراه با زخم.

دیس پپسی بدون زخم با نامهای عملكردی (Functional)، ایدیوپاتیك، essential و دیس پپسی اولیه نیز معرفی شده است.

دیس پپسی همراه زخم با عناوینی چون دیس پپسی دارای علت مشخص و دیس پپسی ثانویه مترادف است (6 و 5 و 4 و 1).

 

انواع دیس پپسی

1) دیس پپسی ثانویه

در 40 درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی می توان یك علت ارگانیك برای توجیه علائم پیدا كرد در این حالت دیس پپسی از نوع ثانویه و دیس پپسی دارای علت مشخص نامیده می شود. (5)

شایعترین بیماریهای ارگانیك كه منجر به دیس پپسی می شوند عبارتند از, اولسرپپتیك (در معده یا اثنی عشر) بیماری رفلاكس معده – مری (GERD)، كانسر معده، گاستروپارزی، كوله لیتیازیس، پانكراتیت حاد یا مزمن، بیماریهای كه منجر به سوء جذب می شوند، انگلهای روده ای، ضایعات ایسكیمیك روده ای و سرطانهای شكمی خصوصاً پانكراس (4).

2)دیس پپسی عملكردی

در حدود 60 درصد از مبتلایان به دیس پپسی، ارزیابیهای متعدد، به كشف عامل توجیه كننده علایم بیمار نمی انجامد. در چنین مواردی، دیس پپسی عملكردی، ایدیوپاتیك، اویله یا بدون زخم می نامند (6 و 1). این نوع دیس پپسی به صورت وجود درد و احساس ناراحتی مزمن برای حداقل یك ماه تعریف می شود ناراحتی های شكمی می توانند سیری زودرس، نفخ شكمی بعد از صرف غذا و تهوع، استفراغ و سایر علایم غیراختصاصی باشند. شكایت باید در دوره‌های زمانی قابل توجهی وجود داشته باشند، بدون اینكه شواهد بالینی و پاراكلینیكی اعم از آزمایشات بیوشیمی، اندوسكوپی، سونوگرافی و غیره منجر به بافته شدن یك بیماری ارگانیك توجیه كننده علایم شوند. البته، حتی با درنظرگرفتن این خصوصیات، هوز هم بین شكایات مربوط به دیس پپسی و علایم و نشانه های سندروم روده تحریك پذیر همپوشانی و تداخل وجود دارد. (7)

دیس پپسی بدون زخم خود به چهار دسته تقسیم می‌شوند این چهار دسته عبارتند از: دیس پپسی زخم مانند (ulcer like)، رفلاكس مانند (Reflux like)، اختلال حركتی مانند (Dysmotility like) و نوع غیراختصاصی (5).

این تقسیم بندی بر اساس شكایت عمدة بیمار است به این صورت كه در نوع زخم مانند شكایت اصلی بیمار، درد اپی گاستر است شكایتی كه به طور عمده در بیماری اولسرپپتیك هم وجود دارد.

دیس پپسی رفلاكس مانند، با سوزش سر دل (Huitvuros)، رگورژیتاسیون محتویات معده در داخل مری، و یا هر دو، بدون وجود شواهد آندوسكوپیك واضح به نفع وجود مخاط بارت یا ازوفاژیت مشخص می شود. در دیس پپسی اختلال حركتی مانند (Dxysmotulity)، تهوع و استفراغ، سیری زودرس، نفخ و احساس سنگینی شكم شكایت غالب است.

در صورتی كه بیمار مشخصات هیچ یك از گروههای فوق را نداشته باشد یا بیمار تركیبی از علایم فوق را دارا باشد دیس پپسی از نوع غیراختصاصی (Non Specific) است. (7 و 5)

بین 40 تا 80 درصد از بیماران ممكن است شكایاتی را داشته باشند كه به دو زیرمجموعه یا حتی بیشتر تعلق دارند به علاوه، شكایات، با گذشت زمان تغییر می كنند.

البته لازم به ذكر است كه بر طبق آزمونهای انجام شده فقط وجود یا عدم وجود یك علامت یا مجموعه ای از علایم دیس پپسی كمكی به تقسیم بندی بیماران بر اساس تابلوی پاتوفیزیولوژیكی آنها نمی كند درحالیكه جنس مونث، وزن كم بدون و پری متوسط تا شدید سر دل بعد از غذا یا استفراغ بعد از غذا نشانه های احتمالی gostic Motor abnamalties هستند (179.

پاتوژنزدیس پپسی

فرضیه های متعددی برای توجیه بروز علایم و نشانه های دیس پپسی بدون زخم عنوان شده كه مهمترین آنها ذكر می شوند. برطبق یك فرضیه، افزایش سطوح ترشح اسید معده یا افزایش اسید معده یا افزایش حساسیت به اسید و یا هر دو مكانیسم عامل ایجاد شكایت مربوط به دیس پپسی می باشند (3). فرضیه اختلال حركتی، این پیشنهاد را مطرح می سازد كه اختلالات حركتی دستگاه گوارش فوقانی نظیر، رفلكس معده – مری (GERD)، گاستروپارزی، اختلالات حركتی روده كوچك یا دیس كنزی صفراوی سبب بروز علایم و شكایات دیس پپسی می شوند، اختالالات حركتی معده، به وسیله مطالعات سینتوگرافی تخلیه معده، الكتروگاستروگرافی و مانومتری آنترودئودنال در 25 تا 60 درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم ثابت شده است (6 و 5 و 3).

گاستریت ناشی از ویروس، التهابات عفونی ناشی از هلیكوباكترپیلوری و «عدم تحمل غذایی» كه بر اثرات آلرژیك یا پاسخ های ترشحی وابسته به مواد غذایی خاصی تكیه می كند، از دیگر فرضیه های مطرح شده هستند (8).

آنچه اهمیت دارد، توجه این موضوع است كه تغییرات سطوح ترشح اسید، یا اختلالات حركتی، ممكنست ثانویه به عامل اتیولوژیك دیگری باشند. به بیان دیگر، باید این احتمال را در نظر داشت كه اختلالات مذكور، در سیر بیماری پدید آیند و معلول عامل اتیولوژیك باشند نه اینكه عامل ایجاد بیماری.

فرضیة تشدید گیرنده های احشایی، بر اساس این باور است كه شكایات دیس پپسی به علت افزایش پاسخ به تحریكات فیزیكی نظیر فشار ناشی از دیستانسیون و تحریكات روانی می باشد (5).

بالاخره فرضیه روانی، بر اثرات اختلالات روانی در بروز شكایات گوارشی تكیه می‌كند و افسردگی و اضطراب یا اختلالات سایكوسوماتیك را منشاء اولیه بیماری می دانند (5 و 1).

گزارش شده است كه بیماران مبتلا به دیس پپسی عملكردی بیشتر دچار اضطراب neurotucisme و افسردگی نسبت به جامعه سالم هستند توانایی این افراد برای مطابقت با عوامل استرس زا ممكنست ناكامل بوده و راهی كه برای كنار آمدن با عوامل استرس زا انتخاب می كنند ممكن است بر علایم آنها تأثیر بگذارد (23).

اعتقاد به فشار روانی دیس پپسی تا آنجا پیش رفته است كه برخی از صاحب نظران دیس پپسی بدون زخم را، دیس پپسی عصبی (Nerrous Dyspepsia) نامیده اند (10).

در مطالعاتی كه در این زمینه صورت گرفته، اختلالات روانی از قبیل اضطراب و افسردگی در مبتلایان به دیس پپسی نسبت به افراد سالم به نسبت بیشتری وجود داشته است و این حالت، مستقل از وجود شكایت بوده است هرچند ذكر شده كه این ارتباط از نظر بالینی ممكن است چندان معنی دار نباشد (10)

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)