:
نوجوانی و كودكی دوره ای از زندگی انسان را تشكیل می دهد كه مخصوصا برای طرح سوال درباره ارزشهاو اصول اخلاقی و ایجاد سلامت روانی مساعد است . جیمز ویلسون معتقد است كه انسان با حس ایجاد سلامت روانی. حسی كه خیلی تجلی می كند می تواند زندگی رو به آرامش برای خود رقم بزند كودكان با توانایی حرف زدن متولد می شوند اما اگر كسی حرف زدن را به آنها یاد ندهد آنها حف نخواهند زد همین متولد در ایجاد سلامت روانی هم می تواند دخالت داشته باشد به طوری كه اگر در محیط خانه و یا حتی مدرسه در ایجاد سلامت روحی و روانی برای كودكان قدم برنداشته حتما كودك دچر حالات روانی مانند اضطراب ، گوشه گیری ……………و موارد دیگر خواهد شد كه قضاوت اخلاقی بر دلایل و برهایی استوار است كه این برهانها را بر حسب دیدگاه ها هدفهایی كه آنها را بر می انگیزند به شش مرحله تقسیم كرده و آن گاه دوباره در سه سطح جای داده است كه به دلیل رویدادهای اجتماعی وپیامد های منحصر به فرد در دوران كودكی و دوره ها ی بهرانی برای فرزند و گاهی اوقات روابط نامناسب والدین با هم دیگر در جلوی چشم كودك باعث تحولاتی در روحیه كودك می شود كه گاه با تاوان سختی روبه روست . سلامت روانی و ایجاد آن در افراد در تمامی سنین مورد اهمیت قرار می گیر كه باعث ترقی و رسین به اوج می شود و گاهی آدمی با ایجاد روحیه سالم و بی دغدغه می تواند به اوج خود شكوفایی برسد كه تمام این رسیدن ها به عواملی مانند خانه – خانواده – والدین و مدرسه و مربیان بستگی دارد كه به عنوان مثال و مسئله ای كه در تحقیق حاضر مورد توجه است رسیدن به اوقات آزاد كودكان به كارها و عملیات سالم و توجه به اطراف دور و بر خود و استفاده بهینه می تواند در ایجاد سلامت روانی دخالت داشته باشد و همین طور خانواده كه در رسیدن به شكوفایی كودك چه از لحاظ فكری – جسمی می تواند نقش موثر داشته باشد .
در برخی از جوامع ، تغییر موقعیت به كمك مراسم ورود كه گذر از كودكی به بزرگسالی رااز نظر اجتماعی نشان می دهد باعث اختلالاتی در سلامت روانی می شود كه آن را می توان با محبت و كارهای روزانه – شركت داشتن در محافل دوستانه سلامت جبران كرد .
میلانی – ص121 . سال 1382
بیان مساله :
روان شناسی علم تحقیق در رفتار موجودات زنده و به ویژه در تفكر و احساس و رفتار بشراست به همین دلیل از چندی پیش روان شناسان علاقه شدیدی نسبت به مشكلات عملی كه برای افراد بشر پیش می آید و راه حل هایی كه می توان برای آنها پیشنهاد داد . پیدا كرده اند منظور از روان شناسی علاوه بر پیشرفت علمی و صنفی ، بهبود بخشیدن به زندگی انسان نیز همت این علاقه روز افزون روان شناسان به مسائل روزمره و علمی بشر ، موجب شده است كه دانش ما در افراد بویژه كسانی كه دچار مشكلات روانی هستند ، به طور قابل ملاحظه ای افزایش یابد و به این شكل كه در سلامت روحی و روانی فرد چیزهای متنوعی در زندگی می تواند تاثیر گذار باشد و حتی گذراندن اوقات فراغت همانطور كه دوست دارید می تواند باعث ایجاد سلامت روانی در فرد شود ایجاد راه ح های جدید در مدارس و به كار بردن ورزش در سلامت نوجوانان می تواند موثر باشد . مساله مورد نظر در تحقیق حاضر بررسی تاثیر ورزش در سلامت روانی است و اینكه آیا ورزش می تواند تاثیر مثبت داشته باشد یا نه ؟
سوال مسئله
اهداف تحقیق :
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر زنگ ورز را افزایش آن در ایجاد سلامت روانی كودكان در مقاطع حساس زندگی است و اینكه آیا این كودكان با ورزش بیشتر و قرار گرفتن در یك محیط سالم و بون دغدغه به اوج سلامت روحی و روانی می رسند و هدف دیگر اینكه بین افرادی كه ورزش می كنند سلامت روانی بیشتر از افرادی است كه ورزش نمی كنند .
اهمیت و ضرورت تحقیق
بطور كلی ورزش بخش مهمی از فرهنگ و جامعه ماست و در برگیرنده ورزش كاران و مردم در تمامی مراحل زندگی می شود كه در فرهنگ ایران ، ورزش كاران همواره توأم با خصلت های جوانمردی و صداقت و یاری دادن به دیگران و دستگیری ازضعفا و…بوده است نمونه های فراوان از این موضوع در ادبیات كشورمان و بویژه در حماسه عظیم فردوسی موجود است . شركت در فعالیت های ورزشی اغلب تاثیر درمانی بر كودكان و نوجوانانی كه دچار اختلال عاطف و یا معلولیت رشدی هستند دارد ، ورزش به كودكان و نوجوانان و حتی بزرگسالان این فرصت را می دهد كه ارتباطات جسمی ، روانی و اجتماعی برقرار كنند و حتی بزرگسالان این فرصت را می دد كه ارتباطات جسمی ، روانی و اجتماعی برقرار كننده هستند ضمن اینكه احساس اعتماد به نفس و تسلط بر مسائل را در آنها تقویت می كنند . ( شاملو- 159ص-1382)
فرضیه های تحقیق
متغییرهای تحقیق
افزایش زنگ ورزش = متغییر وابسته
سلامت روانی = متغییر مستقل
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
ادوارد دوبونو ( 1992) دركتاب خلاقیت كارآمد می گوید ” هیچ چیز سودمندتر و باشكوهتر از این نیست كه ایده ی جدید و ثمربخشی اهداف شما را برآورده سازد “( قاسمی ، 1376، ص 20). خلق فکر ، ایده و مفاهیم نو همواره اساس اختراعات ، اکتشافات و پیدایش راههای مناسب برای حل مسائل و مشکلات در زندگی انسان به شمار می آیند . جوامع پیشرفته و متمدن گذشته وحال پیوسته به ارزش و اهمیت این جنبه از توانائیها ی ذهنی و فکری انسان توجه نموده و در صدد تقویت آن برآمده و از این طریق به توسعه ، رفاه ، ترقی و خوشبختی نائل آمده اند. چراکه بقول ارسطو ” ابتکار یگانه عامل موثر در پیشرفت انسان به شمار می آید “(موید نیا ، 1384، ص 165). به این ترتیب ضعیف بودن فرآیند بروز خلاقیت ها در جوامع عقب مانده نیز موجب بدبختی ، فقر و فلاکت خواهد بود . در دنیای پیچیده كنونی كه شاهد رقابتهای بسیار فشرده جوامع مختلف برای دستیابی به جدیدترین تكنولوژیها و منابع قدرت هستیم ، افراد تیزهوش ، خلاق و صاحبان اندیشه های نو و مبتكرانه ، همانند گرانبهاترین سرمایه ها، از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار هستند بطوریكه بقول توین بی شانس بدست آوردن خلاقیت بالقوه ، می تواند موضوع زندگی و مرگ هرجامعه ای باشد( كفایت ، 1373، ص 3). بی مبالغه می توان گفت که وجه مشخص و بارز جهان امروز ، همانا تغییر و تحول است که هیچ زمینه ای بدون تاثیر آن باقی نیست چرا كه بقول هراکلیتوس در حیات چیزی پایدار نیست مگر دگرگونی. براین اساس امرسون ثبات احمقانه را زائیده مغزهای کوچک می شمارد (مویدنیا،1384،ص 164). صرف تغییر ارزش تلقی شده و عاملان تغییر نوآوران ارزشمند محسوب می شوند که دگرگونی ها را با امید به بهبودی هرچه بیشتر و بیشتر سبب می شوند از این رو هرگونه اختراع ، اکتشاف ، ابداع و ابتکار خود اشکال تحول بوده و موجب تغییرند ( غنی زاده، به نقل از سیدعباس زاده ، 1387 ، ص 1).
بدیهی است خلاقیت صرفا مشتمل بر تفکر و عملکرد ذهنی افراد خاص و عرصه های ویژه زندگی نیست بلکه تقریبا تمامی افراد اعم از دانش آموز ، دانشجو ، کارمند ، کشاورز ، خانه دار و… در مدرسه ، محیط كار و مزرعه حتی با دارا بودن حد متوسط بهره هوشی می توانند
دارای عملکرد خلاقانه در زمینه های مختلف زندگی باشند . تحقیقات اخیر تورنس ( 1973) و پارنز ( 1963) و دیگران نشان داده است كه خلاقیت در تمام فعالیتهای فردی و گروهی مشاهده شده و با شدت و ضعف بالقوه قابل پرورش ، در همه انسانها وجود دارد ( همتی ، 1387،ص 12). تورنس و تورنس ( به نقل از اونیل، عابدی و اسپیل برگر، 1994) اشاره می کنند که طی 15 سال تجربه مطالعاتی و آموزش تفکرات خلاق ، شواهدی را یافته اند که نشان می دهند خلاقیت را می توان آموزش داد براین اساس است که طی سالهای اخیر پژوهش و ساخت آزمونهای خلاقیت رونق پیدا کرده است ( دائمی و مقیمی ، 1383).
نوآوری و خلاقیت بعنوان ویژگی شگرف انسانی نه تنها در دوران كودكی و جوانی ، بلكه درتمامی طول عمر قابل ظهور است . در واقع توانایی شخص برای خلاق و نوآور بودن ممكن است در مراحلی بصورت كمون باقی بماند اما می توان آنرا دوباره احیاء كرد ( ساعتچی ، 1371،ص 124). پس همه ما ذاتا واجد توانائی تفكر و عملكرد خلاقانه هستیم لكن به واسطه شرائط محیطی به جای آنكه راههای بروز آنرا یاد بگیریم چگونگی سركوب آنرا فرا می گیریم یعنی می آموزیم كه چگونه خلاق نباشیم ( همتی ، 1378،ص 1) چنین برخوردی با خلاقیت نیاز مسلم جوامع ، خانواده ها ، محیطهای آموزشی و كاری سنتی است . در محیطهای سنتی رویاروئی با مسائل ، مشكلات و پدیده ها ، واكنشهای قالبی و راههای تجربه و تائید شده را می طلبد( آقایی فیشانی ، 1377، ص 158) . برعکس برخی جوامع توسعه یافته فضای بسیار مساعدی برای بروز و رشد خلاقیت دارند مثلا امروزه در ایالات متحده آمریكا، خلاقیت در زمینه های علمی و تکنولوژی ، بالاترین پاداشها را دریافت می دارد( کلمن ، 1960 ) بنابراین بی جهت نیست که حدود یک سوم اختراعات مهم جهان بنام آمریکا ثبت شده است.
هرچند فرض است که خلاقیت به عنوان توانائی ذهنی ابداع و نوآوری از ابتدای زندگی بشر وجود داشته و همواره نیز ارزشمند بوده است لکن توجه به آن در طول تاریخ ، بیشتر به عنوان نتیجه طبیعی عملکرد ذهنی افراد با هوش و مستعد تلقی گردیده و تا یک قرن پیش مطالعه اختصاصی در مورد آن صورت نگرفته بود. اما خوشبختانه امروزه دانشمندان ، متخصصان ، کتابها ، مجلات ، تست ها و… زیادی وجود دارند که اختصاصا به بحث خلاقیت می پردازند . با وجود این ، توجه علمی به بحث خلاقیت عمر چندان طولانی ندارد در واقع تاریخچه مطالعات علمی در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن به بیش از یک قرن نمی رسد. موضوع خلاقیت ابتداء مورد توجه دانشمندان علوم اجتماعی و روانشناسی قرار گرفته و برای اولین بار دانشمندی بنام گیلفورد درسال 1950 میلادی تحقیقات علمی خود را در مورد ماهیت ، عناصر تشکیل دهنده و کارکرد تفکر خلاق شروع نموده است(طالب زاده ،1375،ص 1و2). با فرض اینكه والدین و مربیان از مهم ترین عوامل حمایت كننده بروز خلاقیت كودكان هستند ضروری خواهد بود كه برنامه آگاه سازی خانواده ها ، معلمین و مسئولان آموزشی كشور در این خصوص با اهمیت تلقی گردیده و شناخت شیوه های تقویت بروز خلاقیت كودكان و نوجوانان مد نظر قرار گیرد. پژوهش حاضر هدف شناخت ماهیت خلاقیت ، تاثیر رفتار متقابل والدین و مربیان با دانش آموزان و ارائه پیشنهادهای لازم به آنان را در نظر دارد .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
:
« رهایی كامل از تنیدگی مرگ است. »
تمدن و تقدس هر جامعهای مدیون آموزش و پرورش آن جامعه است. بدون داشتن یك نظام آموزشی و تربیتی صحیح، انتظار هیچگونه پیشرفت و تمدنی را نمیتوان از جامعه داشت. با بررسی و تحقیق در اوضاع و احوال ملتها و شناخت عوامل پیدایش حیات و مرگ تمدنها در مییابیم كه آن قوم و ملتی در مبارزه با جهل و نادانی به پیروزی رسیده و در پیریزی و پیشبرد تمدن بشری نقش موثری داشته است كه بیشترین تلاش و كوشش را صرف بهبود نظام تعلیم و تربیت آحاد جامعه خویش كرده است. هر كشوری كه قصد دارد به پیشرفت و تكامل و ترقی در زمینههای فرهنگی، صنعتی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و …. دست یابد، باید از یكسری اصول و قوانین علمی و عملی بهره جوید. در این راستا بدون بهرهگیری شایسته معلمان عزیز از روشهای صحیح تدریس و آشنایی با اصول مشاورة كودك و نوجوان، پیشرفتی در تحصیل دانش آموزان و در نتیجه پیشرفت جامعه حاصل نخواهد شد، چرا كه همانگونه كه اطلاع داریم اگر همه دانش آموزان را نگوئیم ولی اكثر دانشآموزان در طول تحصیل، مشكلات بخصوصی را دارند كه در نهایت استرس و فشارهای روانی را به دنبال دارد.
این روزها موضوع فشار روانی ناشی از كار و زندگی در میان عامة مردم، متخصصان آموزشی، مددكاران اجتماعی،متخصصان بهداشت و سایر كسانی كه مسؤلیت بهزیستی مردم را به عهده دارند، بسیار رایج بوده و در رأس امور قرار دارد. افراد جامعه كنونی بیش از پیش نسبت به استرس و پیامدهای آن هوشیار شدهاند. بزرگسالان و نوجوانان و حتی كودكان از آلودگی محیط زیست، امكان وقوع یك جنگ هستهای، به پایان رسیدن منابع طبیعی و خطرآزمایشهای هستهای، وجود افزودنیهای غذایی و مواد سرطانزا سخنی میگویند و تمامی این مسائل بخشی از زندگی روزمره را تشكیل می دهند. والدین و فرزندان میدانندكه هستة خانوادگی دگرگون شده زندگی عصر ما چنان است كه در اغلب خانوادهها پدر و مادر هر دو باید كار كنند تا بتوانند هزینههای روزافزون را تامین نمایند. طلاق افزایش یافته، ازدواج مجدد هم امری ناممكن نیست. افزون بر این رسانههای گروهی افراد را به مشاهده صحنههای جنگ، خشونت، تخریب و شقاوت و بیرحمی، مرگ و كشتار عادت دادهاند. هشیاری فزاینده نسبت به رویدادهای ضربه آمیز زندگی لزوم توجه را به واكنشهای افرادوشیوهایكه در رویارویی با عناصرتنیدگیرا اتخاذمیكنند، ضروریكردهاست.
استرس میتواند پیامدهایی داشته باشد. یكی از عوارض آنی و شایع استرس، اضطراب است. و عمومیت آن در سطح بین المللی به حدی است كه این قرن را قرن اضطراب نامیدهاند و میگویند این قرن، قرن دلهره و نگرانی است، انسانها در هر سطح و شرایطی كه باشند، به نحوی اسیر دلهره و اضطرابند و این امر ریشه و منشا بسیاری از بیماریهای روانی میتواند باشد
با وجود تمام مسائل مربوط به استرس و نتایج خطرناك آن، میتوان گفت كه مهمتر از وجود عوامل استرسزا در زندگی، روشهای مقابله با
آن عوامل است و تحقیقاتی كه در ارتباط با نحوه جلوگیری و رفع استرس برروی آنچه كه روانشناسان، رفتار سازگاری یا مقاوم بودن مینامند، انجام گرفته است، نشان میدهد كه بعضی از گروههای جامعه، سالم زندگی میكنند و طول عمرشان زیاد است و به این نتیجه رسیدند كه پیشرفت و موفقیت در زندگی از عوامل اساسی زندگی سالم و طولانی بوده است. (شاملو، سعید ، بهداشت روانی ، انتشارات رشد ، تهران ، 1378)
بیشك پیشرفت در تعلیم وتربیت هم میتواند در وضعیت زندگی جوامع گوناگون نتیجه مثبت داشته باشد. بنابراین توجه به پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و اینكه چه عواملی می تواند در این مهم دخالت داشته باشد، میتواند در حل برخی از مشكلات انسانها مفید واقع شود. وقتی وجود استرس، پیامدهای منفی دارد و پیشرفت و كسب موفقیت نتایج مثبتی به دنبال دارد، ناگهان چگونگی رابطه استرس و پیشرفت تحصیلی در ذهن تداعی می شود. و به همین علت تحقیق حاضر تلاشی در جهت بررسی رابطه فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهرستان ابهر است.
بیان مسأله:
همه معلمین در طول زندگی حرفهای خود همواره با دانش آموزانی مواجه شدهاند كه علیرغم شروع خوب و مناسب فعالیتهای تحصیلی و كسب مدارج ممتاز و عالی در پایههای تحصیلی با افت عملكرد تحصیلی مواجه شدهاند. و برای كمك به این دسته از دانشآموزان، دنبال علت و راهكار میگردند. والدین آنها نیز برای جلوگیری از افت هرچه بیشتر آنها طالب راهكارهای عملی هستند. حتی گاهی خود دانشآموزان نیز با مراجعه به مشاورین از وضعیت تحصیلی خود رضایت نداشته و ابراز ترس و نگرانی میكنند و افت تحصیلی و شكست تحصیلی، مسائل فردی و شخصی زیادی برای یادگیرنده ایجاد میكند، مسائلی از قبیل مشكلات عاطفی، روانی مانند استرس. در تحقیق موجود، محقق سعی دارد بداند كه آیا رابطهای بین فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان ابهر وجود دارد؟ و اگر رابطهای وجود دارد، این رابطه تا چه حد و چگونه است؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
به طور قطع سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانشاموزان برای متوّلیان تعلیم و تربیت و سیاستگذاران سلامت و بهزیستی ، قابل توجه و اهمیت است. همچنین والدین نیز، سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی فرزندان خود را خواهان میباشند. سالانه هزینههای هنگفتی صرف آموزش و پرورش فرزندان این آب و خاك میگردد و اگر مسئولین در جهت رشد و توسعة تعلیم و تربیت سرمایههای این مملكت ناتوان باشند، آیندة كشوربه مخاطره خواهد افتاد. بنابراین ضرورت دارد كه با توجه به عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، در محقق ساختن اهداف آموزش و پرورش كوشا باشیم. لذا توجه به زندگی پراسترس جامعه كنونی و اینكه آیا رابطهای بین فشارهای روانی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد یا نه، میتواند كمكی در رسیدن به این هدف باشد.
اهداف تحقیق:
هدف كلی: محقق سعی دارد در این تحقیق به بررسی رابطه بین فشار روانی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان ابهر بپردازد.
هدف كاربردی: با تشخیص رابطه فشار روانی و پیشرفت تحصیلی، میتوان با استفاده از شیوههای درست تحصیلی و تربیتی در خانواده ها و نیز در مدارس به هرچه بیشتر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان كمك نمود.
سؤالات تحقیق:
الف- سؤال اصلی تحقیق:
ب- سؤالات فرعی تحقیق:
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
ما اکنون در جامعه متمدن عصر حاضر زندگی می کنیم که در آن خشونت بین افراد از نظر قانونی جرم بحساب می آید و پرخاشگری با دیگران نیز مقابله به مثل آنان را به دنبال می آورد و ممکن است زنجیره ای از اختلافات بعدی را سبب شود ( لطف آبادی ) .
نوجوانی یکی از بحرانی ترین دوران زندگی انسان است که در این دوران با مشکلات فراوانی دست به گریبان است با فرا رسیدن دوران بلوغ مزاج کودکان طوفانی می شود انقلاب و دگرگونی همه جانبه ای در جسم و روان آنان پدید می اید ممکن است پرخاشگر شود یا آرام و ساکت ، تمام جنبه های حیوانی و انسانی که در وجودش نهفته است بر اثر ترشح هورمونهای بلوغ ظاهر و آشکار شود ( آدلر ، 1378 ، ترجمه سروری ) .
در جهان معاصر پیشرفت علوم نه تنها بر سطح زندگی و فضا و محیطی که انسانها در آنجا زندگی می کنند تاثیر گذاشته بلکه قوانین و قواعد حاکم بر ارتباط و تعامل بین انسانها و نگرش آنها را نسبت به خود ، و به دیگران و به جهان تغییر داده است .
چنانچه دنیای نوجوانان نیز از این تغییرات مصون نمانده است و یکی از جلوه های این تغییر و دگرگونی تغییر در نوع سرگرمیها و یا گذراندن اوقات فراغت این قشر از جامعه است که نمود بارز آن را می توان در ظهور و گسترش بازیهای الکترونیکی مشاهده کرد .
به این تربیت با ظهور و گسترش این بازیها ، روز به روز شرکتهای سازنده بازنده بازیهای جدیدتری را به بازار عرضه کرده اند ، به طوری که سال به سال به بهبود و کیفیت دستگاههای ساخته شده افزوده گشته و بازیهای متنوعی نیز ارئه می شد ، و هر بازی ارائه شده نسبت به بازیهای قبلی از درجه و شدت خشونت زیادی برخوردار بود .
ناگهان با افزایش خشونت در این بازیها ، کودکان و نوجوانان بسیاری به سمت اینگونه بازیها گرایش یافتند ، تا زمانیکه امروزه تاثیرات این چنین بازیها در کودکان و نوجوانان تبدیل به ناهنجاری در رفتارها و تعاملات اجتماعی شده است .
بدیهی است که در هزاره جدید خشونت نوجوانان یکی از بزرگترین مسائل رو در روی جوامع است .
لذا روانشناسان و متخصصان معتقدند که این بازیها مانند بسیاری از وسایل دیگر می بایستی تحت نظارت والدین برای کودکان و نوجوانان استفاده شود و استفاده افراطی و بی نظارت بر آنها نیز آثار مخرب و بسیار خطر ناک را در پی خواهد داشت .
بیان مسئله
با توجه به تغییر و تحولات صنعتی که در کشورها بوجود آمده و کشور را تقریبا می توان جزء آن کشورهایی قرار داد که در حین گذر از سنتی به صنعتی می باشد . ورود صنعت به درون خانواده ها و تغییر رفتار خانواده و تغییر نظام آموزش و پرورش همه و همه عواملی است که دست به دست می دهند و باعث می شوند نسل در گذر جامعه سنتی به صنعتی به فرهنگ صنعتی شدن رسیده باشند و نه از حالت سنتی خود در آمده باشند و اینها عواملی است که باعث بوجود آمدن اختلال و انحرافات اجتماعی می شود . ورود بازیهای ویدئویی و رایانه ای و تلویزیونی که دارای بخش بخش عمده ای از بازیهای خشن و ظاهری کشنده و مخرب هستند و خود کشی ها در تلویزیون وجود برنامه های خشونت بار در برنامه های کارتونی کودکان و در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای پلیس همه و همه در رفتار کودکان در خانواده و مدرسه و جامعه تعمیم می یابد و طی تحقیقاتی متعدد نشان داده اند که نوجوانان بلافاصله پس از دیدن برنامه ای خشونت بار به همسالان خود در
خانواده یا مدرسه تعرض می کنند و رفتار خشن خشن بروز می دهند .
با توجه به اهمیت موضوع یعنی پرخاشگری که می تواند سدی باشد در جهت تحصیل و تربیت دانش آموزان و همچنین باعث ایجاد بی نظمی در محیط آموزشی شده و نهایتا موجب آزار و اذیت دانش آموز می گردد همچنین خود آزاری برای افراد پرخاشگر را سبب می شود لذا اگر رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان دانش آموز حل نشود برای مدرسه و جامعه مضراتی را فراهم می کند . لذا برای برطرف کردن این مشکل و شناخت نقش عوامل موثر در این مسئله را مورد بحث و بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دهیم .
بنابراین آنچه برای پژوهشگر در این تحقیق به صورت سوال مطرح است این است که آیا بین استفاده از بازیهای الکترونیکی و رایانه ای خشن با پرخاشگری در بین نوجوانان رابطه ای وجود دارد یا خیر ؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
با آگاهی از این واقعیت که انسان دارای اختیار و اراده می باشد و نسبت به سایر موجودات از اختیار بزرگ و ویژه ای برخوردار می باشد و می تواند با بکارگیری قوه عقل و ناطقه خویش و همچنین کسب علم و دانش بر وسعت بینش خود بیفزاید و سلامت روانی خود را حفظ نماید که در خانواده و اجتماع نیز تاثیر مطلوب و بهینه ای داشته باشد و به پیشرفت بشر خدمت کند با تفاسیر امروز در جوامع سلامت روانی و بهداشت روانی رو به تهدید است و پرخاشگری چه به صورت کلامی و غیر کلامی افزایش یافته و با وجود راحت تر شدن زندگی و امکانات بیشتر در بهبود رفتار سالم به دور از خشونت و پرخاشگری کمتر اقدام و پیشرفتی حاصل شده است و چون خشونت و پرخاشگری باعث مسائل و مشکلات متعددی در روان فرد ، خانواده ، مدرسه و جامعه می شود و کارآیی آنها را کم می کند لذا بوسیله ریشه یابی عوامل مهم بوجود آورنده پرخاشگری که در حال حاضر فیلم های خشن و بازیهای خشن الکترونیکی و رایانه ای از مهم ترین علل می باشد .
می توان با تغییر و تعدیل در این برنامه ها و بازیهای الکترونیکی و رایانه ای و ساخت برنامه ها و بازیهای سازنده و مفید به پیشرفت و سلامت روانی افراد کمک نموده تا بدین وسیله جامعه ای به دور از خشونتی که در حال حاضر در آن موجود است داشته باشیم .
اغلب والدین تربیت فرزند را کاری ساده تلقی می کنند یا اینکه در بعضی موارد به آن اهمیت نمی دهند و یا اعتقاد دارند که هر کس می تواند از عهده تربیت فرزند خود بر آید اما به جرات می توان گفت که هر کاری نیاز به آگاهی و آشنایی دارد و والدین می باید به این مسئله توجه کنند و اطلاعات لازم را کسب نمایند .
عوامل محیطی تاثیری مهم در تغییر و یا تعدیل رفتارها دارند اما متاسفانه برخی از کارشناسان ، رفتار پدر و مادر را تنها عامل موثر در رفتار فرزندانشان می شمارند . طبیعی است که رفتار والدین بر رفتار کودکان تاثیر دارد اما نمی توان والدین را مسئول رفتار فرزندانشان دانست برخی از نوجوانان می توانند زندگی والدین خود را فلج کنند و همانطور که والدین در رشد و سلامت فرزندان خود تاثیر دارند ، فرزندان نیز دررفتارو سرنوشت خانواده خود موثرند . رفتار فرزندان، از تاثیر متقابل محیط ( موقعیت خانوادگی ، نحوه رفتار با آنها ) و شخصیت فردی آنها پیروی می کند .
اگر در دوران رشد واکنشها و رفتار والدین به موقع و به جا صورت گیرد کودک و نوجوان از تعادل شخصیت برخوردار می شود و در غیر اینصورت باید در انتظار عدم تعادل روحی و روانی و واکنشهای ناسازگارانه بود .
بنابراین با توجه به اهمیت دوران نوجوانی و مشکلاتی که در این دوران ممکن است برای نوجوان و جامعه پیش آید لازم است که بررسیهای دقیق تری در مورد نوجوانی و مشکلات آنان انجام گیرد ( نجاتی – حسین ، روانشناسی نوجوانی ، چگونگی رفتار با نوجوان ، ص 88 ) .
یکی از این مشکلات و معضلات امروزی که گریبان گیر کودکان و نوجوانان کشور شده گرایش کودکان و نوجوانان به سمت بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن می باشد . کودکان و نوجوانانی که ساعتها اوقات فراغت خود را صرف چنین بازیها می کنند . نهایتا آنهایی که بازیهای خشونت بار انجام داده اند ، این ارتباط آنها را بسوی رفتارهای پرخاشگرانه سوق میدهد ، معمولا گزارش شده است که مردها بیشترین خشونت را نسبت به زنان از خود نشان میدهند بنابراین مردها نسبت به زنها بسیار آسیب پذیر می باشند ( اینترنت ، Web – MD – 2002 – یک شبکه اختصاصی تلویزیونی ) .
هدف پژوهش
با توجه به رواج روز افزون بازیهای کامپیوتری و ویدئویی که بصورت تفریح میتواند تاثیر قوی در رفتار کودک و نوجوان داشته باشد . پژوهشگر می خواهد بررسی کند که آیا در بین عوامل محیطی مختلفی که بر شخصیت و رفتار نوجوان تاثیر می گذارد و یکی از آنها تاثیر بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن بر پرخاشگری نوجوانان است آیا پرخاشگری نوجوانانی که ازاین بازیها استفاده می کنند بیشتر از نوجوانانی است که از این بازیها استفاده نمی کنند .
با توجه به مطالب ذکر شده این پژوهش چند هدف ویژه را دنبال و بررسی می کند :
1- مطالعه و بررسی اعمال و رفتار نوجوانانی که با بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن ارتباط داشته اند ، نسبت به نوجوانانی که با اینگونه بازیهای خشن ارتباط نداشته اند .
2- مطالعه و بررسی اینگونه بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن علاوه بر ایجاد پرخاشگری در نوجوانان چه آسیبی به مهارتهای اجتماعی ، سلامت روانی ( نوجوانان ) وارد می سازند .
3- مطالعه و بررسی عملکرد تحصیلی نوجوانانی که با بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن ارتباط داشته اند ، نسبت به نوجوانانی که با بازیهای خشن ارتباط نداشته اند .
فرضیه پژوهش
بین استفاده از بازیهای الکترونیکی و رایانه ای خشن و پرخاشگری نوجوانان رابطه وجود دارد .
پرخاشگری نوجوانانی که از این بازیها استفاده می کنند بیشتر از نوجوانانی است که از بازیهای خشن الکترونیکی و رایانه ای استفاده نمی کنند .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
اینترنت (Internet) كه در ابتدا به منظور برقراری ارتباط بین پژوهشگران وزارت دفاع آمریكا راه اندازی شد، امروزه با رشد چشمگیر تعداد كاربران، بصورت شبكه عظیم جهانی درآمده است. (1)بطوری كه طبق تخمین دانشمندان تعداد كاربران از 500000 نفر در سال 1989 به حدود 700 میلیون نفر در سال 2004 رسیده است. (2)
اینترنت برای مردم این نسل امكانات بسیار زیادی در جهت دستیابی به انواع اطلاعات، برقراری ارتباط با مردم كشورهای مختلف، دانشگاهها و كتابخانههای بینالمللی وامكان خرید و فروش كالا وهزاران امكانات متنوع دیگر فراهم آورده است.(1)
با رشد سریع تعداد كاربران در كنار فواید بیشمار اینترنت، سوالاتی در زمینه اثرات نامطلوب آن بر انسانها، مطرح میشود. بطوریكه این موضوع نظر دانشمندان بسیاری را در سالهای اخیر جلب كرده است.
در تحقیقات مختلف گزارش شده بعضی كاربران اینترنت الگوی مصرفی خاصی دارند كه باعث شده در زندگی عادی آنان اختلالاتی بوجود آید بطوریكه گزارشهای زیادی در زمینه پیامدهای سوء استفاده از اینترنت در روابط خانوادگی، تحصیلی و شغلی افراد وجود دارد. تعابیر مختلفی برای این نوع مصرف از سوی دانشمندان پیشنهاد شده كه رایج ترین آن، اصطلاح”اختلال اعتیاد به اینترنت”(Internet addiction Disorder) است (3) كه در DSM-IV-TR در گروه اختلال كنترل تكانه كه به گونه ای دیگر مشخص نشده است (NOS = Non Other wise Specified)، قرار میگیرد. (4)
با وجود اینكه فرضیات فراوانی درباره ماهیت اثرت اینترنت بر سلامت روان مردم وجود دارد، اما تحقیقات كمیدرباره این ارتباط انجام شده است. و به علت ناشناخته بودن آن در محافل علمی، این اثرات معمولا از دید متخصصان پوشیده می ماند. (5)
این تحقیقات تا كنون ارتباط بین اعتیاد به اینترنت با اضطراب اجتماعی، منزوی بودن(Loytsker,Aiello، 1997 )(6) افسردگی (Rodgers,Young، 1998) (2)، (Orazack، 1999 )(7)، رفتار جنسی تكانهای (Cooper و همكاران) (2) و.. . را نشان دادهاند.
با توجه به رشد سریع اینترنت در ایران و اهمیت سلامت روان در كاربران اینترنت و تحقیقات محدود در این زمینه، بر آن شدیم این پژوهش را با هدف بررسی ارتباط بین اعتیاد به اینترنت و سلامت روان انجام دهیم.
سلامت روان:
سلامت و بیماری:
سلامت و بیماری مفاهیمیدارای همپوشانی هستند كه در طیفی گسترده قرار دارند. یك طرف طیف را سلامت وضع جسمی، روانی و
اجتماعی مطلوب، تشكیل میدهد كه در طول زمان، متغیر است. طرف دیگر، طیف بیماری قرار دارد كه با علائم بیماری وناتوانی توام است. در طول تاریخ بویژه در قرن بیستم، در مقایسه با گذشته الگوی بیماری تغییر كرده است. نظریه های مربوط به جسم، روندهای بیماری و وضع روانی، از هزاران سال پیش به بعد تغییر یافته است. زمانی مردم معتقد بودند كه بیماری بوسیله ارواح خبیثه وعوامل مشابه بوجود می آیند. در بین سالهای 500 تا 300 پیش از میلاد مسیح، فلاسفه یونانی نخستین نظریه را درباره سلامت و بیماری ارائه دادند. آنان سعی كردند توضیح دهند كه بیماری چگونه بوجود می آید و اظهار كردند كه جسم و روان موجودیتی جداگانه دارند. در دوران قرون وسطی، كلیسا بر نظریه های بیماری، تاثیری وافر گذاشت و مصرا بر این عقیده بودند كه دلایلی جادویی درباره بیماری وجود دارد. فلاسفه و دانشمندان، از قرن هفتم تا بیستم، زیر بنای الگوی زیستی-پزشكی را در بیان مفهوم سلامت و بیماری، پایه ریزی كردند.
الگوی زیستی- پزشكی بسیار مفید بوده است و پژوهشگران توانستند به پیشرفتهای زیادی در اغلب بیماریهای عفونی نائل آیند. اما اغلب پژوهشگران امروزه به این نتیجه رسیدهاند كه جنبه های فردی بیماران، سوابق، روابط اجتماعی، شیوه زندگی، شخصیت و فرایندهای روانی آنان باید در بیان مفهوم سلامت و بیماری در نظر گرفته شود. در نتیجه، الگوی زیستی-روانی-اجتماعی به عنوان پیشرفته ترین نظریه، مورد قبول واقع شده است. در این الگوی جدید، سیستمهای زیستی، روان شناختی و اجتماعی همواره بر یكدیگر تاثیر میگذارند و هر یك در دیگری تغییراتی ایجاد میكند. دیدگاه فراخنای زندگی نیز با در نظر گرفتن تاثیر رشد در سلامت و بیماری، بعد مهم دیگری به این الگو افزوده است.
دورنمای پیشگیری از بیماریها:
بنا به گفته متخصصین بهداشت عمومی، اگر چه علم و فنآوری در درمان بیماریها نقش عمدهای داشتهاند، پیشرفتهای اساسی در بهداشت نه از راه تشخیص ودرمان، بلكه از راه پیشگیری از بیماریها و ارتقاء سلامت بدست آمدهاند. پیشگیری از بیماریها در سه سطح تعریف میشود:
1-پیشگیری اولیه: شامل اقداماتی است كه به منظور پرهیز از بیماری یا جراحت انجام میگیرد. دو روش نوید بخش برای پیشگیری اولیه وجود دارد. یكی درگیر كردن متخصصان حرفه پزشكی و پیرا پزشكی در آموزش ارتقای سلامت به بیماران(Levin و همكاران، 1992؛Radecki، Branton، 1992) و دوم استفاده از پرسشنامه هایی كه در تشخیص عوامل خطرزا و رفتارهای غیر بهداشتی كه نیاز به اصلاح دارد، به بیماران كمك میكند(Wise، 1986)
2-پیشگیری ثانویه: شامل اقداماتی است كه به منظور تشخیص و درمان بیماری یا جراحت در مراحل اولیه انجام میشود. به عنوان مثال معاینات پزشكی سالیانه.
3-پیشگیری ثالث: جراحات شدید یا بیماریهای پیشرفته، معمولا به آسیبهای برگشت ناپذیر یا دائم منجر میشود. پیشگیری ثالث شامل اقداماتی است كه سبب كند شدن یا مهار آسیب میگردد، از معلولیت جلوگیری میكند و موجب توانبخشی بیمار میشوند.
روشهایی برای ارتقای وضعیت سلامت:
هدف برنامههای ارتقای سلامت، تشویق به انجام رفتارهای بهداشتی به وسیله آموزش این رفتارها و چگونگی صحیح انجام گرفتن آنها و همچنین متقاعد ساختن افراد به تغییر عادتهای غیر بهداشتی است. از جمله روشهای برای ارتقای وضعیت سلامت، میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
1-اخطارهای ترس برانگیز
بر اساس الگوی باور بهداشتی، احتمال در پیش گرفتن رفتارهای بهداشتی در كسانی بیشتر است كه معتقدند در معرض خطر مشكلات بهداشتی جدی قرار دارند. به عبارت دیگر، ترس، انگیزه ای برای پرداختن به وضع سلامتشان شده است.
2-در اختیار گذاردن اطلاعات:
كسانی كه می خواهند زندگی سالمیداشته باشند، به اطلاعات نیاز دارند، آنان باید بدانند چه كاری را در چه وقت، در چه جایی و چگونه انجام دهند.
3-روشهای رفتاری:
روشهای رفتاری، مستقیما بر بهبود رفتار پیشگیرانه تمركز دارند. چنین روشهایی شامل كاراموزی یا راهنمایی هایی ویژه برای درنظر گرفتن یك رفتار، وتهیه تقویمیبرای یادآوری زمان انجام دادن رفتار مورد نظر ویادآورهای قرارهای ملاقات میشود.
4- برنامههای ارتقای سلامت در مدارس:
مدارس دولتی و خصوصی موقعیت بی نظیری برای ارتقای سلامت دارند. در كشورهای پیشرفته، تقریبا به همه افراد در سنینی كه از نظر در پیش گرفتن رفتارهای بهداشتی بسیار حیاتی است، دسترسی وجود دارد. برنامههای آموزش بهداشت در مدارس كه از كارایی لازم برخوردارند، به كودكان می آموزند كه رفتارهای سالم و ناسالم و پیامدهای عمل به هر یك كدامند.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)