هدف از تهیه این گزارش بررسی تأثیر عوامل ریسندگی بر روی خواص مکانیکی الیاف مصنوعی می باشد. در این گزارش چهار روش ریسندگی الیاف مصنوعی مورد بررسی قرار می گیرد روش اول ذوب ریسی می باشد روش دوم به محلول ریسی پرداخته می شود که شامل دو بخش ترریسی و خشک ریسی می باشد در روش سوم ژل ریسی مورد بررسی قرار می گیرد.
در تهیه این گزارش از مأخذ مختلف خارجی شامل کتاب ها و مقاله های محققین و متخصصین بین الملل و اطلاعات موجود در اینترنت استفاده گردیده است.
فصل اول
ذوب ریسی
1-1- کلیات
در این فصل، ریسندگی فوق سریع پلی اتیلن ترفتالات (PET) به عنوان مثالی از الیاف مصنوعی ذوب ریسی شده، تشریح می گردد نخ پلی
اتیلن ترفتالات در سال 1985 به صورت معمولی ریسیده و تحت کشش قرار گرفت در این فرآیند است که پس از آن از طریق عملیات کششی معادل 5 – 3 برابر و اجرای عملیات حرارتی به شکل نخ کاملا آرایش یافته (DY یا FOY) درآمده و این مطلب، به صورت شماتیک در شکل (1-1) نشان داده شده است نخ کشش یافته پلی اتیلن ترفتالات عموما بدین طریق تولید می شود.
مرحله کشش در ریسندگی فوق سریع می تواند حذف شود و تولید نخ کشش یافته به یک مرحله ختم می شود که از لحاظ اقتصادی به صرفه است این ایده توسط شرکت دوپونت در دهه 1950 ثبت شد. به هرحال پیشرفت نهایی این تکنولوژی یک مرحله ای، نیازمند پیشرفت پیچیدن نخ با سرعت بسیار بالا بود و این عمل تا سال 1988 هنگامی که ریسندگی مافوق سریع تجاری، با سرعت 147000m/min آغاز شد، به مرحله اجرا درنیامد.
فرایند کشش ریسندگی به طور رسمی در دهه 1960 با همزمان شدن عملیات ریسندگی و کشش به طور سری توسعه یاف (شکل 1-1) با افزایش تقاضا برای نخ های موج دار در دهه 1980، عملیات کشش و تکسچرایزینگ در یک فرایند ادغام شدند و یک عملیات جدید ریسندگی برای تولید نخ هایی با آرایش یافتگی کم، با سرعت ریسندگی 300 – 3500 m/min به وجود آمد و بدین ترتیب عمل تکسچره و کشش همزمان انجام می شد.
در دهه 1970 هرچه عمل پیچیدن بهبود می یافت، سرعت ریسندگی افزوده می شد و این پیشرفت، انگیزه تحقیق در مورد ریسندگی با سرعت بالا را افزایش داد. Ueda و Kanotsuna برای مثال، گزارش کردند که ساختمان لیف نایلون 6 توسط ریسندگی با سرعت بالا 9800m/min، در سال 1971 ساخته شد. از سال 1975، برای دهها سال فرایند ریسندگی با سرعت بالا توسط محققین متعددی همچون Shimizu مورد تحقیق قرار گرفت و نتایجی در مورد ریسندگی با سرعت بالا برای اپلی استر، نایلون و پلی اولفین ها گزارش گردید.
در سال 1983 انجمن تکنولوژی الیاف مصنوعی، بخش ریسندگی آن پروژه ریسندگی با سرعت بالا را برای پلی استر با سرعت 14700- 9000 متر در دقیقه، آغاز کرد تحقیقات، شرایط بهینه برای ریسندگی با سرعت بالا و مکانیزم تشکیل لیف در مدت ریسندگی را نشان داده است امروزه ریسندگی در سرعت بالا حدود 8000 – 1470000m/min، شرایط تولید تجاری برای نخ های مصنوعی همچون نایلون و پلی استر می باشد.
در این فصل، ساختمان، خواص فیزیکی نخ فیلامنت پلی استر که با سرعت بالا ریسیده شده است، مکانیزم تشکیل ساختمان لیف در مدت عملیا و کاربردهای تجاری آن بررسی می شود.
:
الیاف پلی پروپیلن از گروه الیاف الفینی می باشد و به روش ذوب ریسی تهیه می شود. جهت بهبود و تغییر خواص آن می توان مواد مختلفی را در اکسترودر به همراه مذاب پلیمر مخلوط کرد.
در این پروژه بجای متد فوق مواد و سطح فعالها را درمرحله بعد از اکسترودر در زمان افزودن spinfinish به الیاف اضافه می کنیم که اگر این روش جواب دهد بسیار کم هزینه تر و راحت تر نسبت به روشهای دیگر است. با توجه به اینکه پلیمر پس از اسپینرت هنوز مذاب است و کشیده نشده امکان هر گونه تغییر در آن وجود دارد. در این پروژه نانوتیوپ کربن و آب و spinfinish با نسبتهای متفاوت مخلوط و بررسی شده اند.
فصل اول
ی بر مقالات
1-1- پروپیلن:
پروپیلن از گروه پلیمرهای پلی اولفینی می باشد. ماده ای سبک است با جرم مخصوص کمتر از آب در حدود 0/19gr/cm³ و از پلیمر شدن گاز پروپیلن بدست می آید. پلی پروپیلن در برابر رطوبت، روغنها و حلالهای معمولی مقاوم است. پروپیلن از فرآیند کراکینگ در تصفیه خانه
های نفت حاصل می شود. پلی پروپیلن در سه ساختار فضایی موجود می باشد:
1- پلی پروپیلن ایزوتاکتیک: تمام گروههای متیل در یک طرف مولکول زنجیره ای قرار می گیرند و از نظر فضایی محلهای مشابهی دارند.
2- پلی پروپیلن اتاکتیک: گروههای متیل بطور تصادفی در دو طرف مولکول زنجیره ای قرار می گیرد، بنابراین مولکول تقارن و نظم فضایی نخواهد داشت و نظم بلوری نیز به وجود نخواهد آمد.
3- شکل فضایی سیندیو تاکتیک: گروههای متیل یک در میان در دو طرف مولکول زنجیره ای قرار می گیرند.
امروزه در صنعت برای تولید پلی پروپیلن ایزوتاکتیک از کاتا لیزور های زیگلر – ناتا که ترکیبی از انواع تیتانیوم کلراید، ها لیدهای آلومینیوم و بازهای مناسب است و از طریق کئوردیناسیون آنیونی، موجب پلیمری شدن پلی پروپیلن می شود استفاده می نمایند. محدوده دمای ذوب پلی پروپیلن بسته به ساختار شیمیایی وخلوص در نظم فضایی متغیر است و بستگی به روش اندازه گیری دارد. وجود کومونومرها یا نبود نظم فضایی مولکولها موجب کاهش دمای ذوب می شود. دمای ذوب پلی پروپیلن با روش حجم سنجی 174 درجه سانتیگراد و با روش گرماسنجی پویشی تفاضلی (DSC) 165 درجه سانتیگراد 165 است. ساختار بلوری بوجود آمده در پلی پروپیلن به شرایط محیط (دما، تنش، وجود و نوع هسته گذارها) بستگی دارد. در صد تبلور پلی پروپیلن معمولا 45 – 60 درصد است و در دمای 145 – 155 درجه سانتیگراد متبلور می شود. مواد هسته گذار مانند اسید بنزوئیک دمای تبلور را به 130 – 140 درجه سانتیگراد می رسانند. هسته گذارها موجب افزایش سرعت متبلور شدن می گردند. تعداد گویچه ها افزایش می یابد و اندازه آنها کوچک می شود. همچنین با کاهش دما سرعت متبلور شدن افزایش می یابد اما در دمایی کمتر از 110 درجه سانتیگراد سرعت متبلور شدن به شدت کاهش می یابد. گویچه از قسمتهای بلوری و بی نظم ساخته شده است. بهترین روش اندازه گیری نظم فضایی درپلی پروپیلن استفاده ازرزونانس مغناطیسی هسته (NMR) است. دمای تبدیل شیشه ای پلی پروپیلن ایزوتاکتیک 18- تا 20- درجه سانتیگراد گزارش شده است که مقدار آن بستگی به درصد تبلور دارد. چگونگی قرار گرفتن قسمتهای بلوری در کنار قسمتهای بی نظم ریز ساختار را مشخص می کند. ریز ساختارهای ورقه ای، فیبریلی و گویچه ای برای پروپیلن مشاهده شده است. فرآیند کشش بر ساختار داخلی الیاف تاثیر گذاشته و تغییراتی را در آرایش یافتگی و تبلور آنها موجب می گردد. بطوریکه ساختار گویچه ای الیاف ریسیده شده به ساختمان فیبریلی تبدیل می شود. پلی پروپیلن مقاومت خوبی در مقابل اسیدها و قلیاها از خود نشان می دهد. اسید نیتریک غلیظ و قلیاهای غلیظ و داغ، پلی پروپیلن راموردحمله قرار داده و پلی پروپیلن در اسید سولفوریک داغ،تترا کلرو اتیلن داغ، تترا کلرو اتان داغ، تولوئن داغ و زایلن حل می گردد.
علیرغم اینکه 40 سال از فعالیت و بررسی در زمینه فیزیولوژی صرع می گذرد، هنوز آشکارسازی و پیشگویی آن در حال بررسی است ولی نشان داده شده است که آشکارسازی تخلیه های نرونی صرعی یعنی spike ها و امواج تیز در سیگنال EEG گامی مهم در تشخیص و درمان بیماری صرع است. در زمینه پردازش سیگنال های حیاتی مانند سیگنال EEG، برای آشکارسازی و طبقه بندی یک پدیده حیاتی مانند spike صرعی، روش متداول استخراج ویژگی های مناسب از سیگنال حرارتی و اعمال یک روش طبقه بندی بر روی ویژگی های استخراج شده است. در این پروژه، برای استخراج ویژگی های spike های صرعی از تبدیل موجک و یکسری تحلیل های زمانی و فرکانسی و برای طبقه بندی الگوهای موجود در EEG از شبکه عصبی Fuzzy ARTMAP استفاده شده است. تبدیل فوریه و سایر روش های تحلیل زمان –
فرکانس مانند تبدیل فوریه کوتاه مدت برای وقایع تدریجی و آهسته پاسخ خوبی نشان می دهند اما برای وقایع سریع و تیز خوب عمل نمی کنند. وقتی که هر دو نوع نوسان در سیگنال موجود باشد، تبدیل موجک به خوبی می تواند هر دو نوع نوسان را نشان دهد. با تحقیقاتی که در زمینه تشخیص صدای قلب، تحلیل ECG و EEG به عمل آمده است، تبدیل موجک توانایی خود را برای پردازش به خوبی نشان داده است.
در فصل اول به معرفی سیگنال EEG و ویژگی های ظاهری، نحوه ضبط و اندازه گیری سیگنال EEG، فرکانس های سیگنال EEG، نرخ نمونه برداری و برخی اغتشاشات و آشفتگی ها در ثبت سیگنال EEG پرداخته می شود. در فصل دوم روش های مختلف آشکارسازی spikeهای صرعی مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج برخی کارهای انجام گرفته روی EEG گردآوری شده است. فصل سوم به معرفی تبدیل موجک به عنوان روشی برای استخراج ویژگی پرداخته شده است. با مطالعه این فصل می توان مقایسه ای بین تبدیل فوریه و تبدیل موجک انجام داد، همچنین می توان مفهوم تبدیل موجک پیوسته و گسسته را دریافت. در انتهای این فصل نیز، چند موجک معرفی شده اند. در فصل چهارم توضیحاتی در خصوص شبکه های عصبی MLP و ARTMAP و Fuzzy و نحوه آموزش این شبکه ها ارائه شده است. در فصل پنجم در خصوص داده های آموزش و آزمون، استخراج ویژگی و نحوه پیش پردازش این داده ها و روش پیاده سازی سیستم آشکارسازی spike های صرعی توضیح داده شده است. فصل ششم در برگیرنده نتایج حاصل از این پروژه و مقایسه بین عملکرد شبکه های MLP و ARTMAP و Fuzzy می باشد و در انتهای فصل نیز پیشنهادات ارائه شده است.
در این پایان نامه سعی شده است کتاب مبارک و مقدس «قرآن کریم» را به صورت یک کتاب الکترونیکی جیبی به همراه ترجمه و تفاسیر و صوت دلنشینش در یک حجم کوچک به اندازه قرآن جیبی طراحی و پیاده سازی کرده و مشکلات و موانعی را که برای طراحی این سری از لوازم الکترونیکی برای ارائه به بازار وجود دارد بررسی گردد.
همان طور که می دانیم امروزه استفاده از کتاب های الکترونیکی در جوامع پیشرفته فراوان شده است. لفظ e-BOOK یا کتاب الکترونیکی به دستگاهی گفته می شود که بتواند مجموعه ای از چند جلد کتاب را در خود جای دهد تا استفاده کننده بتواند در هر زمان و مکان به آن دسترسی داشته باشد و نیز به صورت جیبی و قابل حمل باشد. در جوامع شرقی کشورهایی نظیر چین، ژاپن، مالزی، کره و… شروع به ساخت این چنین دستگاه هایی کرده اند، هرچند تولیدات سایرین از نظر کیفیت قابل مقایسه با ژاپن نیست. در کشور ما هنوز اقدام حائز
اهمیتی در جهت طراحی و تولید این محصولات صورت نگرفته است.
در حال حاضر چیزی که ساخت داخل باشد و بتوان به آن e-BOOK گفت، وجود ندارد آنچه هست دستگاه های MP3 و MP4 می باشند که می توان فایل صوتی و تصویری را با توجه به ظرفیت آنها در این دستگاه ها گنجاند که متاسفانه این ها نیز ساخت داخل نمی باشند.
تلاش کردیم با توجه به مطالب ذکر شده کتابی الکترونیکی طراحی کنیم که حجم قابل توجهی از اطلاعات را در خود جای دهد و با تکنولوژی روز همگام باشد. توسعه و تغییرات آن در زمان محدود امکان پذیر باشد و تولیدش از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد و چه از نظر هزینه و چه از نظر کیفیت بهینه سازیش ممکن باشد، تا بتوانیم از خروج مبالغی ارز از کشور (برای خرید این دستگاه ها) تا حدودی جلوگیری کنیم.
تصمیم گرفتیم اولین کتابی که در این سیستم گنجانده می شود زیباترین باشد و دلنشین ترین آوا را داشته باشد تا زیبایی کار را با آن تضمین کنیم و چیزی جز کلام خدایی که ما را دوست دارد نیافتیم، خدایی که می گوید: «لو علم المدبرون کیف إشتیاقی بهم لماتوا شوقا».
فصل اول: کلیات
1-1- هدف
هدف ما از انجام این پروژه و نوشتن این پایان نامه، طراحی و ساخت یک کتاب الکترونیکی جیبی است. قصد ما از طراحی این سیستم بررسی عملی و علمی ساختار تکنولوژی های روز بازار راجع به E-BOOK هاست. اینکه چگونگی برنامه نویسی و راه اندازی و طراحی سخت افزار این تکنولوژی ها را به صورت عملی بیازماییم و اینکه تشخیص دهیم که تراشه های موجود کدام برای این طراحی مناسب تر است.
2-1- پیشینه کار و تحقیق
دستگاه های این چنین با عنوان e-QURAN در کارخانه های زیادی از جمله IMEX کره، Caravan Global Business چین، ALIGRA TECH CORP کره و کارخانه هایی از کشور مالزی ساخته شده اند، در این طراحی ها اغلب از یک حافظه با ظرفیت های مختلف بعلاوه یک تراشه DSP استفاده شده است که برخی از DSP در کنار یک هسته میکروکنترلری Z80 و برخی دیگر در کنار هسته میکروکنترلری ARM می باشند. هریک از این سازنده ها از تراشه های حافظه مختلفی استفاده کرده اند که از آن جمله می توان به Samsung , Toshiba , Hynix اشاره کرد. معمولا در این نوع ها صفحه نمایش انتخاب شده در ابعاد بزرگتر و تک رنگ می باشد. البته برخی سازنده ها اوقات شرعی و قبله کشورهای مختلف را نیز همراه با متن قرآن و ترجمه ها در سیستم هایشان گنجانده اند.
کنترل ولتاژ و تثبیت آن در یک شبکه قدرت به منظور پایداری شبکه و نیز حفظ محدوده مجاز عملکرد تجهیزات، امری اجتناب ناپذیر و همواره یکی از مهمترین مسائل این حوزه بوده است. به منظور دستیابی به این مهم، در سیستم های قدرت از سه روش عمده استفاده می شود.
1- تغییر ست نقطه تنظیم سیستم تحریک ژنراتورها
2- تغییر تپ ترانسفورماتورها
3- استفاده از جبرانسازی موازی
در روش نخست، محدودیت حرارتی سیم پیچ ژنراتورها به عنوان یک قید میزان توان راکتیو تولیدی / مصرفی نیروگاه ها را محدود می کند. در سال های اخیر مطالعات زیادی به منظور ارائه روش های نوین کنترل توان راکتیو و ولتاژ جهت افزایش سطح امنیت و پایداری سیستم ارائه شده است.
ترانسفورماتورهای مجهز به تپ چنجر به صورت گسترده ای جهت تنظیم ولتاژ در شبکه های قدرت به کار گرفته می شوند. با پیشرفت روزافزون صنعت و از آنجا که دسته وسیعی از تجهیزات الکتریکی نظیر موتورهای القایی، لامپ های روشنایی و… جهت کارایی مناسب نیاز به
آن دارند که همواره در ولتاژ نامی کار کنند، در بسیاری از موارد بخصوص در شبکه های توزیع انرژی الکتریکی، جهت تثبیت ولتاژ علاوه بر ULTC از یکسری از ادوات جبرانگر نیز استفاده شده است.
یکی از مهمترین اجزا سیستم های قدرت، ادوات FACTS می باشند. امروزه برخی از انواع آنها از جمله SVC در سطح وسیعی در صنعت انتقال و توزیع انرژی الکتریکی جهت کنترل توان راکتیو و ولتاژ مورد استفاده قرار گرفته است. SVC برای اولین بار در سال 1970 میلادی برای جبران توان راکتیو و بهبود پایداری دینامیکی سیستم های قدرت به کار گرفته شد و در بهبود پایداری ولتاژ اثرات مثبتی نشان داد.
امروزه SVC، یکی از المان های کلیدی سیستم قدرت می باشد که بخاطر سرعت پاسخگوئی بالای آن، قابلیت اطمینان شبکه بهبود می یابد و همچنین می تواند علاوه بر تثبیت ولتاژ، جهت دستیابی به شرایط دینامیکی پایدار، مثل پایداری گذرا و میرا نمودن نوسانات توان نیز به کار آید. بخاطر همین قدرت پاسخگویی سریع، زمانی که با تثبیت کننده های دیگر ولتاژ نظیر ULTC در مدار بکار می روند، پاسخ های زمانی کاملا متفاوتی داشته و SVC قبل از ULTC به انحراف ولتاژ پاسخ می دهد. در نتیجه زمانی که خروجی SVC در حین اختلاف ولتاژهای حالت دائمی به ماکسیمم حد ظرفیت خازنی خود رسید، خواص کنترلی خود را از دست داده و نظیر بانک خازنی موازی ثابت عمل می نماید. با توجه به آنکه استفاده از SVC به عنوان یک کنترل کننده اضطراری برای اعمال پاسخ سریع به تغییرات ناگهانی ولتاژ اجتناب ناپذیر است، باید به طریقی ظرفیت آن برای پاسخ به تغییرات احتمالی ولتاژ در لحظات آینده حفظ شود. بنابراین به کارگیری یک استراتژی کنترلی هماهنگ کننده جهت هماهنگی ULTC , SVC لازم است.
در این راستا مشخصه V-I جدیدی برای SVC به کار گرفته می شود که در آن نوعی رفتار سوئیچینگ مشاهده می گردد. و از آنجا که ULTC نیز دارای رفتار سوئیچینگ می باشد، جهت طراحی سیستم کنترل هماهنگ کننده می توان از نظریه کنترل نظارتی بهره گرفت. مزیت استفاده از این روش را می توان به طور خلاصه عدم نیاز به در نظر گرفتن مسائلی از قبیل وجود تاخیر زمانی، وجود باند مرده در دینامیک تپ چنجر و یا غیرخزی بودن رفتار فرایند برشمرد. در این پایان نامه با استفاده از روش کنترل نظارتی متمرکز یک کنترل ناظر برای سیستم، طراحی می نماییم.
ساختار پایان نامه به این صورت است که در فصل دوم ی بر سیستم های گسسته پیشامد و کنترل نظارتی آنها و روشهای متعدد طراحی کنترل نظارتی داشته، پس از آن ساختار و عملکرد چند نمونه از ادوات کنترل ولتاژ و مزایا و معایب آنها را بررسی می کنیم. سپس به مطالعه کارهای مختلف انجام شده در این زمینه که غالبا با ترکیب دو یا چند نمونه از این ادوات بوده پرداخته و مزایا و معایب آن را بر می شماریم.
در فصل سوم سیستم به کار گرفته شده معرفی و پس از آشنایی بیشتر با المان های آن به سراغ طراحی کنترل کننده با هدف کنترل ولتاژ می رویم و کنترل کننده ای را برای هریک از اجزای مدار معرفی می نماییم.
در فصل چهارم کنترل کننده حلقه بازی را برای کنترل سیستم طراحی کرده، نتایج حاصل حاکی از نامطلوب بودن پاسخ است. بنابراین با استفاده از ULTC کنترل حلقه بسته ای برای مدار طراحی می نماییم. این کنترل کننده در راستای تحقق و رسیدن به هدف گام برمی دارد، اما نسبت به تغییر پارامترها مقاوم نیست. جهت نیل به هدف از ترکیب دو المان SVC و ULTC بهره می گیریم. از آنجا که سرعت پاسخگویی این المان ها یکسان نمی باشد لذا کنترل کننده حلقه بسته ای جهت هماهنگ نمودن عملکرد این دو المان طراحی می نماییم. پاسخ ها نشان می دهد، علاوه بر بهبود نتایج حاصل از کنترل کننده قبلی نسبت به تغییر پارامترها نیز مقاوم می باشد.