:
جهان همواره در حال تغییر و تحول است، موجی سریع با آهنگـی بـیسـابقه در حـال دگرگـون ساختن کلیه جنبه های زندگی بشر است و روش یها و طبقهبند های قدیمی به سرعت منـسوخ مـی گردد.
امروزه بسیاری از اقتـصاددانان و متخصـصان بـر ایـن عقیـدهانـد کـه ورود فنـاوری اطلاعـات وارتباطات به عرصه اقتصاد و تجارت، منجر به شکلگیری انقلابی بـه نـام تجـارت الکترونیـک شده است و عقب افتادن از این سیر تحول، نتیجهای جز منـزوی شـدن در عرصـه
اقتـصادی جهـان نخواهد داشت. چرا که تجارت الکترونیکی با به وجود آوردن منافعی همچون بهبود بهره وری، کـاهش قیمت، صرفه جویی هزینه ها و تغییر اندازه و ساختار بازار و همچنین حذف واسـطه ها و امکان دسترسی تولیدکنندگان به مصرفکنندگان نهایی فضای رقابتی کـسب و کار را دچار تغییر و تحولات اساسی کرده است. ICT همچنین میتواند در بـسیاری از بخـشهـای مرتبط با صنعت تأثیرگذار باشد؛ اما برای موفقیـت در دنیـای الکترونیکـی، اولـین و مهمتـرین گـام، برنامه ریزی جهـت شناسـایی موانـع بکـارگیری تجـارت الکترونیکـی مـیباشـد. عوامـل متعـددی در بکارگیری تجارت الکترونیکی مؤثر هستند که از یک بعد به عوامل مالی، فنـی، فرهنگـی، سـازمانی و محیطی قابل دسته بندی میباشند .
امروزه اهمیت تجارت الکترونیکی بر کسی پوشیده نیست و در کشور عزیزمان ایران نیـز بـر ایـن موضوع تأکید فراوانی شده است، اما از نظر میزان بهرهمندی از این نوع تجـارت در عرصـه جهـانی از جایگاه چندان رضایت بخشی برخوردار نیست و توسعه تجارت الکترونیکی در ایران با موانع و چالش های متعددی روبهروست؛ بنابراین باید تلاش کند خود را هم جهت با سایر کشورهای توسعه یافته به پیش ببرد (قربانی و همکاران، 1388 ). با توجه به اهمیت تجارت الکترونیک و درك مزایای توسعه کاربری آن توسط مـسولان امـر، قـوانین برنامه سوم و چهـارم توسـعه نـشاندهنـده راهبردهـا و سیاسـتهـای در حـال اجـرای توسـعه تجـارت الکترونیکی در ایران است، ما بر آن شدیم تـا عوامـل مـؤثر بـر اسـتقرار، بکـارگیری و پـذیرش تجـارت الکترونیک در شرکتهای صنعتی کوچک و بزرگ استان کرمانشاه را بسنجیم .
:
در عصری که به انفجار دانش و اطلاعات لقب گرفته و توسعه دانش و تکنولوژی رشد شتابانی دارد، آموزش منابع انسانی نمیتواند نسبت به این تحولات بیتفاوت بماند. نگاه عمیقتر به رسالت تعلیم و تربیت زمانی آشكار می شود که انسان موجودی است که دارای ابعاد گوناگون و پر از استعدادهای ارزشمند و زمانی استعدادهای آن محقق و شکوفا میشود که همه ابعاد معنوی، جسمی مورد توجه قرارگیرد. واضح است که آموزش و پرورش میخواهد یادگیری و آموزش در زندگی انسان از ارزش معناداری برخوردار شود و فراتر از یادگیری، به بازسازی شخصیت و توانمندی های منابع انسانی بپردازد تا آموزش به فرهنگ توسعه انسانی تبدیل شود. برخی از صاحبنظران نقل می كنند كه دانش بشری هر پنج سال یك بار دو برابر افزایش می یابد و این افزایش همه چیز را در حال تغییر و تحول قرار می دهد . پس چگونه می توان منابع انسانی یك سازمان را با این تغییر و تحولات آشنا نكرد؟ بدیهی است در صورت بی توجهی به امر آموزش كاركنان، سرنوشت و بقای سازمان به خطر خواهد افتاد. به همین علت در كشورهای پیشرفته امروزی معمولا نیروی انسانی حداقل هر سال یكبار به كلاس آموزش می روند. حیات سازمان تا حدود زیادی بستگی به مهارتها و آگاهیهای مختلف كاركنان دارد.( دولان، 1375 ) هر چه این زمینه ها به موقع و بهتر باشد، قابلیت سازگاری سازمان با محیط متغیر نیز بیشتر می شود. لذا آموزش و توسعه منابع انسانی نه تنها در جهت ایجاد دانش و مهارت ویژه كاركنان نقش بسزایی دارد، بلكه باعث می شود كه افراد در ارتقای سطح بهره وری و بهبود آن درسازمان سهیم، و قادر شوند تا خود را با فشار های متغیر محیطی وفق دهند. از این رو بهبود بهرهوری منابع انسانی سازمان، بستگی زیادی به كیفیت و شایستگی منابع انسانی آن سازمان دارد. برخی از سازمانها تشخیص داده اند كه منابع انسانی دارایی شماره یك آنان هستند و این در محیطهای آموزشی مانند دانشگاه بیشتر نمود واقعی پیدا می كند.بنابراین، برای اطمینان از افزایش دانش، مهارتها و شایستگی كه استمرار داشته و قابل استفاده باشند،كاركنان بایستی به اندازه كافی آمــوزش ببینند. از طرف دیگر اهداف سازمان ایجاب می كند مهارتها و قابلیتهایی كه برای انجام وظایف محوله و ایفای نقش ها لازم است به تناسب نیاز و ضرورت باید تقویت گردد. لذا هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند تواناییهای بالقوه كاركنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلكه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت كننده روح و روان انسان است. هر سازمانی به افراد آموزش دیده و با تجربه نیاز دارد تا ماموریت خود را به انجام برساند. اگر تواناییهای كاركنان موجود پاسخگوی این نیاز باشد آموزش ضرورت چندانی ندارد. اما اگر چنین
نباشد، لازم است سطح مهارت، توانایی و انطباق پذیری آنان افزایش یابد. .( دولان، 1375)
مسئله اصلی تحقیق:
بهرهوری مفهومی است جامع و كلی كه افزایش آن به عنوان یك ضرورت، جهت ارتقای سطح زندگی انسانها و ساختن اجتماعی مرفهتر كه هدفی ملی برای همه كشورهای جهان است، همواره مدنظر صاحبنظران میباشد و شاید بتوان گفت كه رسالت اصلی علم مدیریت، دستیابی به بهرهوری بیبشتر است و این امر همواره مورد توجه مدیران برای اداره و مهندسی مجدد سازمانها بوده است. با توجه به ضرورت این مفهوم (بهرهوری) و دگرگونیهای شگرفی كه در علوم و فنون و تكنولوژی رخ داده، صاحبنظران مدیریت منابع انسانی را بر آن داشته تا با استفاده از فنون مختلف آموزش زمینه همسو كردن فعالیتهای انسان را با این پیشرفتها به منظور دستیابی به بهبود بهرهوری فراهم آورند. حال با توجه به اهمیتی كه موارد فوق در جوامع امروزی پیدا كردند، بر آن شدیم تا در این رساله به بررسی تاثیر انواع فنون آموزش بر بهبود بهرهوری بپردازیم. لذا مسئله اصلی تحقیق كه تاثیر انواع فنون آموزش بر بهبود بهرهوری است مورد بررسی قرار میگیرد.
تشریح و بیان موضوع
امروزه شاید در حدود دهها میلیون نفر نیروی كار در كشور جمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشند كه این جمعیت عظیم در بخشهای صنعتی ،دولتی و بازرگانی برای تامین نیازمندی های كل كشور به كارهای متنوع و مختلفی اشتغال داشته و در راه انجام وظایف و مسئولیتهای محوله مشغول كار و فعالیت هستند . بدیهی است كه نمی توان ادعا نمود كه كلیه افراد مذكور ذاتا دانش و آگاهی ، مهارتهای فنی و نوع رفتار لازم را برای انجام وظایف و مسئولیتهای شغلی خود را دارا می باشند. بنابراین برای حداقل بالا بردن سطح كیفیت و یا كمیت كار خود احتیاج به آموزش دارند از طرفی دیگر پیشرفتهای روز افزون در علوم و فنون ، تغییرات در مسیر تولیدات و خدمات سازمانها ، گسترش و یا محدود شدن اهداف كلی سازمان ،اهداف خود كفایی و سایر تغییرات و تحولات سیاسی ،اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و غیره هم نیاز به آموزشهای جدیدی را محرز می سازد و لزوم توجه نیرو های بیشتری را در امر آموزش منابع انسانی توجیه می نماید.در واقع كوششهای اقتصادی انسان همیشه و همواره معطوف برآن بوده است كه حداكثر نتیجه را از حداقل تلاشها و امكانات بدست آورد . این تمایل را می توان اشتیاق وصول به بهره وری افزونتر نام نهاد.جمیع اختراعات و ابداعات بشر از ابتدایی ترین ابزار كار در اعصار بدوی گرفته تا پیچیده ترین و بغرنج ترین تجهیزات مكانیكی و الكترونیكی زمان حاضر متاثر از همین تمایل و اشتیاق می باشد . هر انسان عاقل و خرد مندی می خواهد بهترین كار را انجام دهد و بهترین بهره را حاصل كند در واقع آموزش منابع انسانی امروزه تاثیر بسیار زیادی بر بهبود بهره وری دارد. از این رو ما در این تحقیق سعی بر آن داریم تا تاثیر انواع فنون آموزش منابع انسانی بر بهبود بهره وری را در جامعه آماری مورد نظر بررسی كنیم.( ابطحی، 1380)
ضرورت و اهمیت تحقیق:
در واقع تحقیقات انجام شده در مورد بهره وری همه در جهت ابداع راهكارههایی برای استفاده بهینه از منابع موجود در اختیار بشر است . مدیریت بهرهوری در گذشته عمدتا در یك حالت غیر رسمی فعالیت كرده بود، اما الان در تمام جنبه ها نیاز به آن به صورت رسمی احساس می شود.(Straner, 1995) اهمیت موضوع به اندازهای است كه امروزه درتمام دنیا این موضوع به عنوان سر لوحه افكار و فرهنگ كاری دولتمردان قرار گرفته است و سعی در ترویج فرهنگ بهره وری در بین مردم و جامعه خودشان دارند. از آنجا كه منابع انسانی ،مهمترین عامل در بهبود و افزایش بهره وری است و یكی از راههای كسب و ارتقاء مهارتهای جدید این منابع از طریق آموزش می باشد. همانطوركه “هراكلیتوس” معتقد بود : هیچ چیز غیر از تغییر پایدار نیست. تجربه گذشته نیز به ما یادآوری می كند كه تغییر در مسیر حرفه ای مشاغل و روشهای انجام كار اجتناب ناپذیر است و توجه به آموزش در جهت توسعه منابع انسانی و در مسیر این تغییر و تحول، تنها پلی است كه می تواند ما را از دنیای امروز به دنیای متحول و متغیر فردا رهنمون سازد.( مورگان، 994 (1لذا همان طوری كه جوامع بشری از سنتی بودن به صنعتی شدن و از صنعتی بودن به فرا صنعتی شدن گام بر خواهند داشت، علوم وفنون و تكنولوژی هم رو به تكامل ،دگرگونی و پیشرفت است و به موازات این تغییرات است كه اهمیت لزوم و خواص آموزش بیش از پیش ملموس گشته تا حدی كه امروزه میگویند: آموزش در حقیقت خود مدیریت است .همچنین می توان آموزش در محل كار را برای منابع انسانی به عنوان یك منبع مهم برای افزایش سرمایه انسانی دانست.( Kurosawa, 2005) انگیزه انتخاب این موضوع آن است كه با توجه به اینكه منابع انسانی در سازمانهای امروزی جزء سرمایه های اساسی یك سازمان محسوب می شوند آموزش آنها یك امر حیاتی و اجتناب نا پذیر است كه باید به طور مستمر با مجموعه فرآیندهای مدیریت مورد توجه قرار گیرد تا سایر فعالیتهای مدیریت بتواند مثمر ثمر واقع گردد كه اگر این آموزش به طریقه ای صحیح ، جامع و كامل انجام پذیرد و به عنوان وسیله ای برای رسیدن به بهبود بهره وری مد نظر قرار گیرد دارای خواص بیشماری از جمله موارد زیر است:
1.تسهیل در فرآیند مدیریت و نیل به اهداف سازمانی
2.ایجاد هماهنگی درنحوه انجام كارها در سازمان
3.ایجاد حس انعطاف پذیری لازم در كار كنان
4.تقلیل سطح حوادث و سوانح در محیط كار
5.بهبود كیفی و كمی محصولات و یا خدمات ارائه شده توسط كاركنان .( ابطحی، 1373)
پیشینه تحقیق :
بهرهوری از دیر باز به عنوان یك مفهوم در عصر رنسانس وجود داشته است.( Mc Kee, 2003) به طوری كه مفهوم بهرهوری به طور عمیق در بافت تولید انبوه یافت شد. Sahay, 2004) )
این فصل به طرح و برنامه عملی تحقیق اشاره دارد. خواننده با مطالعه طرح اولیه تحقیق میتواند اطلاعات کلی دربارة عنوان تحقیق، تعریف (موضوعی) عنوان تحقیق، قلمرو موضوعی، مكانی و زمانی تحقیق، بیان مساله و اهمیت آن، اهداف و مدل پژوهش، سؤال و فرضیه های پژوهش، متغیرهای تحقیق، تعاریف و اصطلاحات و تعریف عملیاتی متغیرها كسب نماید.
عنوان تحقیق
آسیبشناسی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقهای تهران
با هدف بهبود و توسعه
تعریف (موضوعی) عنوان تحقیق
بهبود و بازسازی سازمان براساس محیط متغیر امروز و زمینهای كه علوم رفتاری كاربردی بوجود آورده، مطرح گردید. تغییرات سریع در محیط سازمانها كه با دگرگونی محیطهای اجتماعی همراه بود و منجر به تغییر عمدهای در شیوه زندگی، نیازها، و پایگاه ارزشهای افراد گردید، ایجاب میكرد كه ساختارها و فرایندهای سازمانی انعطافپذیر تا حدودی جایگزین الگوهای سنتی گذشته شوند.
سازمانها جز سیستمهایی از سیستم اجتماعی هستند كه از تغییر و تحول محیط خویش تاثیر میپذیرند. تنها راه مؤثر ایجاد تحول در سازمان، تغییر فرهنگ و نحوه عملكرد مدیران از طریق تحول در سیستم ارزشها، باورها، و روابط پذیرفته شده درون سازمان است و به همین جهت پیدایش بهبود سازمان ضرورت پیدا میكند.
آسیبشناسی سازمانی اغلب به عنوان حساسترین جز استقرار یك طرح بهبود سازمان تلقی میگردد و برخی نیز اعتقاد دارند، آسیبشناسی، حدود 85 درصد زحمت یك طرح بهبود سازمان برای ارتقای اثر بخشی محسوب خواهد شد؛ از اینرو، یكی از مهمترین اقداماتی كه شركتها و سازمانهای موفق برای ارتقای اثربخشی خود انجام میدهند، آسیبشناسی صحیح و به موقع است. آسیبشناسی صحیح و به موقع، این امكان را به مدیران میدهد كه همواره از مسایل و مشكلات جاری سازمان خود مطلع باشند و از حادشدن آن
جلوگیری نمایند. آسیبشناسی سازمانی، فرایند تشریك مساعی میان اعضای سازمان و مشاور یا مشاوران آسیبشناسی سازمانی- به منظور جمعآوری اطلاعات مناسب و مربوط در مورد مشكلات اساسی سازمان و دلایل آن، تجزیه و تحلیل اطلاعات جمعآوری شده، نتیجهگیری از تحلیلهای به عمل آمده و دستهبندی مشكلات در دو سطح عمومی و تخصصی و ارایه پیشنهادات در خصوص جهتگیریهای لازم در راستای رفع مشكلات دستهبندی شده- میباشد.
كاربرد نظریه ها- بویژه نظریه های علوم رفتاری- برای توصیف وضعیت موجود سازمانها و یافتن راههایی برای ارتقای اثر بخشی سازمانی، همواره از نگرانیهای كارورزان در حوزه های كاربردی است و اینجانب نیز، به اعتبار تجربه های بسیار اندك و ناچیز خود در شركت برق منطقه ای تهران و دانشگاه، هیچگاه از این دغدغه بر كنار نبوده است. از اینرو، این پژوهش قصد دارد، با شناخت تنگناها و مشكلات معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه ای تهران از منظر، دیدگاه و نگرش متفاوت، مدیران را به منظور حركت در راستای حل مشكلات و افزایش اثربخشی سازمانی یاری رسانده و از حادشدن مشكلات، كاهش بهرهوری سازمان و افول آن ممانعت نماید.
قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق شامل؛ قلمرو موضوعی، قلمرو مكانی و قلمرو زمانی می باشد. قلمرو موضوعی بر آسیبشناسی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه ای تهران تمركز خواهد داشت.
همانطور كه در آغاز گفته شد، پژوهشگر در تلاش است نوعی آسیب شناسی از وضعیت موجود معاونت منابع انسانی بعمل آورده و نقاط ضعف و مثبت آن را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا نخست، موضوع بهبود و بازسازی سازمان و در مرحله بعد آسیب شناسی سازمانی با بهره مندی از مدل سه شاخگی مورد بازشكافی قرار گرفته و یافته های نظریه پردازان در این زمینه بررسی خواهد شد.
قلمرو مكانی این تحقیق، حوزه ستادی معاونت منابع انسانی شركت برق منطقه ای تهران است و قلمرو زمانی تحقیق اشاره در محدودة زمانی سال 1383 صورت می پذیرد.
مساله تحقیق
شواهد و مدارک موجود، بیانگر وجود مشکلات سازمانی متعدد در موسسات و شرکتها می باشد. بدون شک وجود این مشکلات سبب کاهش اثر بخشی، کارایی و سرانجام بهره وری سازمانی می شود. بررسی های بعمل آمده در مورد نظام اداری ایران نشان می دهد که بهره وری در سازمانهای دولتی کشور، علیرغم ورود تکنولوژی پیشرفته، روند کاهشی داشته است. واقعیت آن است که یک شرکت یا سازمان، ابعاد متفاوتی- از قبیل اهداف، ساختار، نیروی انسانی، تكنولوژی و محیط- دارد و برای شناخت مشکلات سازمانی باید هر یک از این ابعاد را بررسی نمود (فرهنگی، 1379، 3).
وایز بورد[1] نیز برای بررسی و شناخت حوزه های آسیب پذیری و مساله یابی سازمانها، هفت بعد را پیشنهاد می کند: اهداف، رهبری، ساختار، ارتباطات، سیستم پاداش، مکانیزم هماهنگی، نگرش به تغییر.
(weisbord , 1985 : p59). همچنین، پدیده سازمان و مدیریت را می توان سه دسته عوامل رفتاری، ساختاری و زمینه ای، بررسی و تجزیه و تحلیل نمود. منظور از عوامل رفتاری، کلیه عوامل مربوط به نیروی انسانی که محتوای سازمان را تشکیل می دهد ـ مانند: انگیزش، روحیه کار و رضایت شغلی ـ
می باشد. عوامل ساختاری در برگیرنده مجموعه روابط منظم حاکم بر اجزای داخلی سازمان که هیکل و بدنه آن را می سازند ـ مانند: ساختار سازمانی، قوانین و مقرارت ـ می باشد و سرانجام عوامل
زمینه ای شامل محیط و شرایط بیرونی است که سبب ساز عوامل رفتاری و ساختاری هستند (میرزایی، 1377، 316). این دسته عوامل که در قالب مدل سه شاخگی بررسی و تبیین می شود، ابعاد اساسی مساله پژوهش را تشکیل می دهند. بنابراین، مساله اصلی پژوهش حاضر عبارت است از: عواملی که نقش تعیینكنندهایی در آسیبهای معاونت منابع انسانی برق تهران دارند، چیست؟
برای رعایت حریم خصوصی اسامی استاد راهنما،استاد مشاور و نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
مقدمـه
دانشمندانمدیریت درباره سازمان تعاریف متعددی اما با مفهومی تقریباً شبیه به هم ارائه كردهاند. همین كه چند نفر برای دست یافتن به هدفی مشترك باهم كاری را انجام دهند، شكلی ازسازمان به وجود میآید. به عبارت دیگر دراین نوع كارهای گروهی وظایف باید بین افراد تقسیم شود وكارشان هماهنگ گردد وبین آنان ارتباط منطقی برقرارشود. درغیراینصورت دوباره كاری وتعقیب هدفهای انفرادی رسیدن به هدفهای مشترك را دشوار میكند. تقسیم كار، هماهنگنمودن مساعی افراد واستقرار ارتباطات مناسب درجهت نیل به هدفها، مهمترین فرآیند سازمان راتشكیل می دهد وبه محض پدیدآمدن فرآیند مزبور میتوان ادعا كرد كه تشكیلات به وجود آمده است. بنابراین وقتی ازسازمان صحبت می شود، منظور هم فرآیند سازمان است وهم ساختار آن. به عبارت دیگر هرسازمان فرآیند وساختار مشخصی دارد.
اشاره به همه تعاریف سازمان ازحوصله این بحث خارج است ولذا فقط به ذكر چند نمونه از این تعاریف اكتفا می شود :
سازمان عبارت است از دستـه بنـدی وگروه بنـدی افراد درقالبهای نظام یافتـه به گونـه ای كه مساعی هماهنگ شده آنها دریك محیط متغیر
به صورت وسیله ای برای نیل به هدفهای سازمانی درآید1.
برمبنای تعریف دیگر، سازمان عبارت است ازفرآیندی نظام یافته از روابط متقابل افراد برای دست یافتن به هدفهای معین2.
می بینیم كه تعریف اخیر از 5 عنصر تشكیل شده است :
بادقیقشدن درتعریف اخیر ملاحظه میشود كه روی موضوع « روابط متقابل » بین افراد تأكیدخاص شده است، به این معنی كه سازمانچیزی جز روابط متقابل بین افراد نیست وساختارسازمانی این روابط متقابل را كه شامل تعیین نقشها، روابط بین افراد، فعالیتها، سلسله مراتب هدفها وسایر ویژگیهای سازمان است منعكس می نماید.
در واقع بقاء عملكرد وتوسعه هرسازمان به وجود وكاربرد نیروهای انسانی كاردان وكارآمدش بستگی دارد، لذا یكی از تكالیف اولیـه هرسازمـان جذب، نگهداری، بهسازی وكاربرد بهترین افراد ممكن برای انجام مشاغل گونـاگون درسطوح مختلف سازمـانی می بـاشد. انجام این تكلیف برعهده مدیریت منـابع انسانی سازمان می باشد.
جدیدترین نظریه دربـاره اداره انسـانی در دهـه 1980 تحت عنـوان مدیریت منابع انسانی واداره كاركنان مطرحشده است. براساس این دیدگاه مدیریت منابع انسانی واداره كاركنان عبارت است ازشناسایی اهمیت نیروی كار سـازمـان به عنـوان یك عنصر حیاتی دركسب اهداف سازمانی واستفاده چندگانه درفعالیتها و كاركردهای منابع انسانی به گونه ای كه به طور مؤثر ومنصفانه ای منافع فردی كاركنان، سازمان وجامعه را تضمین نماید3.
باتوجه به تعریف فوق می توان سه هدف زیر را مبنای كار سیستم مدیریت منابع انسانی قرارداد4.
به منظور رسیدن به هدفهای فوقالذكر وظایف خاصی بایـد انجـام گیـرد. مجموعه وظایفی راكه باید در سیستم مدیریتنیروی انسانی هرسازمان به مرحله عمل درآیندمیتوان به دودستهكلی تحتعنوان وظایف مدیریت (طرح ریزی، سازماندهی، هدایت، برقراری ارتباط ، كنترل وارزیابی عملكرد) و وظایف اجرایی (عملیات استخدامی، آموزش وبهسازی، نگهداری نیروی انسانی وكاربرد) تقسیم نمود5.
مهمترین وظیفه مدیر پرسنل، طرح ریزی وبرنامه ریزی نیروی انسانی است.
برنامه ریزی نیروی انسانی در دومرحله صورت می گیرد :
بعد ازبرآورد منابع انسانی موردنیاز باید به پیش بینی وبرنامه ریزی برای تأمین احتیاجات سازمان پرداخت. برای تأمین منابع انسانی موردنیاز می توان به كارمندیابی در داخل یا خارج سازمان اقدام نمود. درتأمین احتیاجات نیروی انسانی ازطریق پرسنل موجود وبرنامهریزی برای جابهجایی منظم ومؤثركاركنان، موضوع برنامهریزی دوران خدمت یا برنامه ریزی مسیر پیشرفت شغلی مطرح میگردد. بدین معنی كه « چگونه كاركنان واجد شرایط درسازمان راشناخته، آموزش داده وآماده ساخت تا بتوانند نیازهای سازمان را تأمین نمایند وپستهای خالی را پركنند » طی برنامه آموزش وتوسعه كوشش می شود تا برای شركت كنندگان آگاهی علمی وتجربه عملی در زمینه های موردنظر ایجاد شود، بینش وتفكر آنان نسبت به شغل وسازمان وسعت یابد، واعتماد به نفس وحس مسئولیت پذیری درآنان تقویت گردد تا نهایتاً برای تصدی مشاغل بالاتر از درون سازمان، ضمن رفع نیازهای پرسنلی دركاركنان این احساس را بوجود می آورد كه برای آنان آینده بهتری ازنظر شغلی وجود دارد ونتیجتاً انگیزه بیشتری را نسبت به كار ایجاد می كند6.
دراین پـایـان نامه تلاش می شود كه مشكلات برنامه ریزی مسیر پیشرفت شغلی در رابطه با میـزان رضایتمندی ازكار درشركت توانیر مورد بررسی قرارگیرد. برای بررسی علمی مشكلات برنامه ریزی دوران خدمت از روش علمی تحقیق پیروی شده است. بدین ترتیب فصل اول پایان نامه به ارائه طرح تحقیق اختصاص یافته است. دراین فصل تعریف موضوع تحقیق، اهمیت تحقیق، علت انتخاب موضوع، انگیزه وهدف تحقیق، مسأله تحقیق، ی مختصر برمطالعات گذشته، فرضیه ها، قلمرو زمانی ومكانی، روش تحقیق، روش جمع آوری اطلاعات، محدودیتها ومشكلات تحقیق وتعریف واژه ها واصطلاحات ارائه گردیده است. درفصل دوم به بررسی فرضیه ها ازدیدگاه تئوری پرداخته شده است.
درفصل مزبوركلیاتی درمورد مسیرپیشرفت شغلی (برنامه ریزی دوران خدمت) و برنامهریزی دوران خدمت از دیدگاه سازمانی وفردی وهمچنین رابطه برنامه ریزی دوران خدمت ومیزان رضایت ازكار مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
در ادامه درفصل سوم روش تحقیق یا به عبارتی به بیان شیوه انجام بررسی وتحقیق پرداخته شده است و درفصل چهارم تجزیه وتحلیل داده ها و ارتباط آنان با فرضیه هـا مـورد بـررسی قرار میگیرد و درفصل پنجم به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها پرداخته می شود.
چكیده :
موضـوع این پـایـان نامه بررسی رضایت مندی كارشناسان بخش شغلی سی هزار شركت توانیر از مسیر پیشرفت شغلی وارائه راهكارهایی جهت بهبود آن می باشد. برنامه ریزی دوران خدمت كه زیرمجموعهای از برنامه ریزی منابع انسانی می باشد، آثار ونتایج خوبی برای فرد وسازمان به همراه دارد.
زیرا فرد وسازمان در فرآیندی كه برای انجام این نوع برنامه ریزی طی می شود از لحاظ اهداف شغلی كوتاه مدت وبلند مدت آینده هماهنگ می شوند و درانجام اقداماتی كه نتیجه آن كسب شرایط احراز لازم برای انتصاب در هر هدف شغلی می باشد به توافق می رسند.
بنـابراین انگیـزه و امیـد كاركنان افزایش یافته ومدیریت سازمان برای پركردن پستهای خالی موردنیاز با مشكلات كمتری روبرو می شود. دراین پایان نامه ابتدا اصول ومبانی نظری برنامه ریزی دوران خدمت تبیین وسپس سعی می شود به روش علمی مشكلات برنامه ریزی دوران خدمت كارشناسان بخش شغلی 30000 درشركت توانیر مورد شناسایی وبررسی قرار گیرد تا با رفع آن مشكلات، زمینه لازم برای اجرای این برنامه ریزی در شركت مذكور آماده گردد.
:
همانگونه كه از عنوان پایان نامه برمی آید ، موضوع تحقیق در رابطه با بررسی ارزیابی عملكرد از دیدگاه مدیران و كاركنان در شركت سهامی آب منطقه ای آذربایجانغربی میباشد ، به عبارت گویاتر این تحقیق به دنبال آن است كه چگونه میتوان روشهای ارزیابی عملكرد را از دیدگاه مدیران و كاركنان در شركت سهامی آب منطقه ای آذربایجانغربی بررسی و سیستم مناسبی را برای آن پیاده نمود و در این راه با چه پیش فرضها و زمینه ها و همینطور چه مشكلاتی روبرو است و اساساً آیا جاری ساختن سیستم كارآمد ارزیابی عملكرد با توجه به ویژگیهای شركت مذكور عملی است . پیاده نمودن سیستم ارزیابی عملكردی كه تامین كننده نظرات مدیران سازمان از یك سو و كاركنان آن از سوی دیگر باشد كار چندان ساده ای به نظر نمیرسد . و به همین دلیل باید به صورت منطقی و آگاهانه و با تكیه بر مبانی نظری و به صورت همه جانبه با آن برخورد كرد . اجرای یك سیستم ارزیابی عملكرد مطلوب در واقع یك تحول بنیادی را در سازمانها پدید می آورد و در صورتی كه درست اجرا گردد و به تمام لوازم آن آگاهی حاصل گردد میتواند داروی مؤثری برای درمان دردهای سازمانی باشد.
ارزیابی عملكرد عبارت است از سنجش میزان تلاش و حدود موفقیت كارمند در اجرای وظائف شغلی و تكالیف رفتاری مورد انتظار1 . این سنجش به گونه ای صورت میگیرد كه موجب تشویق كاركنان به افزایش كارآیی و تحقق اهداف سازمانی شود و به مفهومی دیگر به مراحلی
كه طی آن سازمان نحوه عملكرد منابع انسانی را در انجام وظایف و مسئولیتهای محوله مورد بررسی و سنجش قرار میدهد و یا مرحله ای است رسمی به منظور باز خور اطلاعات مربوط به نحوه انجام وظایف و مسئولیتهای محوله اعم از مثبت یا منفی كاركنان . مدیران و سرپرستان در جریان ارزیابی عملكرد ، رفتار كارمند را با وظایف شغلی و الگوهای رفتاری مورد انتظار از او انطباق میدهند .
نیروی انسانی مهمترین و با اهمیت ترین منبع محدودی است كه در اختیار جوامع قرار دارد و هدف نهایی تمام فعالیتهای بشر در عرصه های مختلف ، برخورداری بیشتر و مناسبتر انسان از طبیعت پیرامون خود است و هم علت تامه در تمام فعالیتها ، و از آنجا كه همه هدفها در تلاشهای بشری ، انسان است ، و نیز بدون حضور انسان هیچ تلاشی به نتیجه نخواهد رسید ، اندیشمندان را بر آن داشت تا در دهههای اخیر به عامل نیروی انسانی و شناخت دقیق و عمیق تر آن توجه جدی مبذول دارند كه ره آورد آن ، خصوصاً در جوامعی كه بی خبر از تحولات پیرامون خود نبودند ، و وضعیت موجود و بقای آن را لزوماً بهترین دست آورد نمی دانستند ، منجر به ایجاد انواع مكاتب بشری كه عضو اساسی همه آنها ، انسان و انسان شناسی است ، گردید . در دنیای متلاطم امروز آنچه كه ذهن اندیشمندان و صاحب نظران جوامع مختلف بشری را به شدت درگیر خود ساخته است ، استفاده بهینه از منابع محدود ، جهت پاسخگویی به خواسته ها و نیازهای نامحدود انسانهاست . به عبارت دیگر اگر منابع نامحدود نبود ، دنیای انسان امروزی رنگ متفاوتی به خود میگرفت و دیگر نیازی به علوم و دانش متعارف در جهت تخصیص بهینه منابع نبود و دقیقاً ضرورت وجود علم و دانش متعارف ریشه در محدود بودن منابع قابل دسترس دارد .
در عرصه سازمانها و مؤسسات عمومی و خصوصی نوع نگاه به انسان به عنوان یك منبع مهم ولی محدود تغییر كرد و از حالت ابزاری بودن خارج و توجه به ارزشهای وجودی و كرامتهای انسانی جایگزین آن گردید . و آنچه كه در سالهای اخیر مطرح شده ، و ضرورت استفاده حداكثر از منابع محدود ، خصوصاً عامل نیروی انسانی ، آن است كه چگونه میتوان عامل نیروی انسانی را در سازمانها هدایت كرد كه حداكثر كارآیی و كامیابی و رضایت حاصل آید . به عبارتی چگونه میتوان استعدادها و ظرفیتهای بالا و بالقوه نهفته انسانی را شناسایی و آنها را در جهت حداكثر فعالیت و كارآیی و كیفیت و بهره وری از منابع محدود به كار گرفت ، و یا اینكه به چه طریقی میتوان عامل نیروی انسانی را در جهتی هدایت و رهبری نمود كه حداكثر فعالیت و كارآیی و بهره وری و رضایت در فعالیتهای سازمانی حاصل آید و زندگی كاری پر نشاط و شاداب گردد .
آقای منیتزبرگ [2] اظهار میدارد كه « انسان گرانبهاترین گوهر تمدن است » این گوهر گرانبهای تمدن دارای استعدادهای نهفته ای است كه اگر همه آنها در عرصه سازمان شناسایی و زمینه شكوفایی و به فعلیت رسیدن آنها مهیا گردد ، موجب كامیابی سازمان و كاركنان میگردد . لذا هر سازمانی برای بقاورشد خود علاوه بر اینكه باید بداند كه به كجا میرود و در چه زمانی میرود ، ناگزیر است عملكرد حقیقی و برنامهریزی شده خود را مقایسه كند. عملكرد یك سازمان چیزی غیر از عملكرد مجموع بخشها ، قسمتها ، دوایر و افراد نیست . منابع یك سازمان اقتضا میكند كه هر یك از افراد آن سازمان در هر زمان به طور [3]مستمر در طول خدمت انگیزه هایی برای خدمت داشته باشند . بدین منظور لازم است كه هر سازمان یك سیستم ارزیابی عملكرد برای خود ایجاد كرده و بر اساس آن افراد سازمان به طور آگاهانه و پیوسته ارزیابی شوند و در صورت لزوم فعالیتهای آنها اصلاح شود[4] .
سازمانها آرمانگر و هدفمندند . هر سازمان بر اساس مسئولیت و وظیفه ای كه بر عهده دارد باید از میزان موفقیت خود در دستیابی به اهداف اطلاع و اطمینان حاصل كند . پس همه سازمانها به ارزشیابی كار خود و تعیین میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف نیازمندند . هیچ مدیریت و سازمانی بدون بررسی نتایج كار و عملكرد خود نمیتواند به آرمانها و اهداف خود دست یابد[5] .
اهمیت ارزشیابی كاركنان و ارزش گذاری به كار و خدمات آنان به منظور تشخیص نقاط قوت و ضعف عملكرد افراد از دیر باز برای مدیران شناخته شده است ، به گونه ای كه اكنون سالهاست در نظام اداری اغلب كشورها نتایج ارزشیابی به عنوان پایه و مبنای اتخاذ تصمیمات مهم اداری چون ارتقاء و پیشرفت افراد شایسته ، انتصاب به مقامات بالاتر ، تشویق و تقدیر از خدمات برجسته ، جایگزینی افراد بر اساس استعداد و شایستگی و تعیین نیازهای آموزشی كاركنان با توجه به نواقص و نارساییهای عملكرد مورد استفاده قرار میگیرد . از این رو ارزشیابی كاركنان در دستگاههای اداری امری ضروری و اجتناب ناپذیر است و لازمه مدیریت صحیح و پویا به شمار می رود [6] .