ویژگی های بازار بورس اوراق بهادار باعث شده است که هم شرکت ها و هم سرمایه گذاران، بازار سرمایه را محل مناسبی برای جذب منابع مالی و سرمایه گذاری بدانند و به همین جهت است که امروزه در کشورهای توسعه یافته، بورس اوراق بهادار یکی از نهادهای اقتصادی جامعه است و عملیات آن به عنوان یکی از شاخص های مهمی است که بیانگر اوضاع اجتماعی- اقتصادی این کشورهاست و در این راستا مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از سوی دیگر هرگونه تزلزل در بورس اوراق بهادار نیز می تواند به بحران های عظیم اقتصادی منجر شود. با گسترده شدن کمی و کیفی بازار سرمایه و افزایش تعداد فعالان بازار، لزوم افزایش مطالعات برای آگاهی دادن به قشر سرمایه گذار بیش از پیش مشهود می باشد(خسروآبادی،1384،ص77)1. لذا این مطالعه به منظور تشریح ساختار حاکم بر معاملات به بررسی ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است.
در ادامه ی این فصل مطالبی در رابطه با اهمیت موضوع، بیان مسأله، مدل مفهومی تحقیق، اهداف، فرضیات، قلمرو، تعریف واژه ها و محدودیت های تحقیق آمده است.
2-1- تاریخچه مطالعاتی
تحقیق حاضر در بورس های ایالات متحده و سایر بورس های دنیا انجام گرفته است.یینگ در سال 1966 اولین بار رابطه مذکور را کشف کرد.کروچ و کلارک ، اپس و اپس ، مرگان و هم چنین در سال های اخیر وی چین و نیز گیرارد و عمران با تغییر دادن دامنه های موضوعی و زمانی تحقیق به نتایج مشابهی دست یافتند. در تمام تحقیقات انجام شده همبستگی مثبت و ضعیفی بین حجم معاملات (v) و قدر مطلق تغییر قیمت ملاحظه گردید. هم چنین محققینی نیز به بررسی رابطه بین v و پرداخته و رابطه های معنی داری را یافتند.
بررسی های انجام شده محقق حاکی است از آن است که در ایران نیز تنها تعداد معدودی تحقیق مشابه در این زمینه وجود دارد که در سال 1379 توسط مصطفی قائمی و در سال 1384 توسط مهدی زیوداری انجام و به این نتیجه رسیده اند که افزایش یا کاهش حجم مبادلات
موجب افزایش در تغییر قیمت سهام می گردد.
3-1- بیان مسأله
یکی از شاخصه های مهم هر بازار، حجم مبادلاتی است که در آن صورت می پذیرد. در واقع زمانی بازار یک کالا در اقتصاد مهم است که سهم بزرگتری از آن اقتصاد را به خود اختصاص دهد. ولی بازار اوراق بهادار یک تفاوت اساسی با بازار کالاهای دیگر دارد. در بازار کالاهای دیگر قسمت عمده ای از خریداران کالا، مصرف کنندگانی هستند که کالا را به خاطر نیازشان خریداری می کنند. هر کالا برای خود یک کشش تقاضا دارد و مصرف کننده می بایست کالای مورد نظر خود (یا جانشین آن را) حتی با وجود افزایش قیمت خریداری و مصرف نماید. حال آنکه در بازار اوراق بهادار کسی نیاز اساسی به اوراق بهادار ندارد و در صورتی که قیمت یک نوع اوراق بهادار نامتعادل باشد خریداران کمتری پیدا می کند بنابراین قیمت در بازار اوراق بهادار یک عامل اساسی است (امید قائمی،1379،ص89)1. لذا شناسایی و اندازه گیری رابطه ی قیمت اوراق بهادار با سایر عوامل موثر بر آن تأثیر بسزایی در تصمیم گیری های آینده ی عوامل بازار خواهد داشت.
در تحقیقاتی که در زمینه ی بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته، بیشتر رابطه ی اطلاعات داخلی شرکت ها و وضعیت مالی آنها با قیمت سهام شرکت بررسی شده و کمتر به خود بازار به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر قیمت سهام شرکت ها توجه شده است. واقعیت این است که در بسیاری از موارد تغییر قیمت سهام شرکت ها ناشی از تغییر وضعیت مالی آنها نیست بلکه ناشی از عوامل روانی و درونی بازار است. همچنین در غالب تحقیقات، تأثیر انتشار اطلاعات شرکت ها بررسی شده، حال آنکه در این تحقیق تأثیر انتشار اطلاعات بازار و استفاده ی معامله گران از آن مد نظر است و از این رو اساسی ترین اطلاعاتی که از سوی سازمان بورس راجع به وضعیت معاملات منتشر می شود مورد توجه قرار گرفته است. آمار معاملات سهام روزانه تقریباً در تمام روزنامه های کثیرالانتشار به چاپ رسیده و به اطلاع عموم می رسد. انتشار اطلاعات به این شکل به خودی خود این سوال را در ذهن استفاده کنندگان اطلاعات تداعی میکند که آمار معاملات سهام حاوی چه اطلاعاتی است و علت تأکید سازمان بورس تهران و سایر بورس های جهان بر انتشار اطلاعات مزبور چیست؟
آیا افزایش و کاهش حجم معاملات یک سهم می تواند حکایت از وجود یکسری اطلاعاتی داشته باشد که قسمتی از معامله گران از آن مطلع نیستند؟ آیا معامله گران غیر مطلع بر اساس آمار معاملات و بدون بدست آوردن این اطلاعات اقدام به خرید سهام خواهند کرد یا خیر؟ تعداد دفعات معامله و تعداد سهام معامله شده نشانی از جاذبه ی سهام برای خریداران است و می تواند از یك سو حاکی از تعداد خریداران سهام یک شرکت و از سوی دیگر حاکی از تعداد فروشندگان سهام موردنظر باشد (قائمی ، 1379،ص125)1.
در همین راستا در تحقیق حاضر سعی گردید تا رابطه ی بین قیمت سهام و حجم مبادلات سهام بررسی شود. حجم مبادلات در واقع مسئله پایداری و صحت قیمت را مورد بررسی قرار می دهد و تحقیقاتی که حجم مبادلات را در کنار قیمت در نظر نمی گیرند در واقع مسأله ی صحت قیمت را مورد توجه قرار نمی دهند. بر این اساس میتوان گفت که فقط قیمت هایی صحیح هستند که در آن، کلیه افرادی که به پول خود نیاز دارند سهام خود را عرضه میکنند و به عبارت دیگر حجم مبادلات نرمال در آن قیمت معامله می شود. در این حالت تغییر قیمت کم است و قیمت سهام از پایداری نسبی برخوردار است. لذا حالتی که در آن مبادلات کمتر یا بیشتری از میزان مبادلات نرمال انجام پذیرد مستلزم عرضه و تقاضای بیشتری است که به نوبه ی خود موجب تغییر قیمت می گردد.
اعتقاد کلی اقتصاددانان این است که زمانی که عرضه و تقاضا کنندگان زیادی در بازار وجود دارند و حجم معاملات در بازار زیاد است، قیمت شفاف تر است و از سوی دیگر در قیمت های شفاف است که مبادلات زیادی انجام می گیرد. لیکن تغییر قیمت نیز مستلزم انجام معامله است یعنی هر چه تغییر قیمت بیشتری انجام بگیرد حتماً می بایست معاملات بیشتری نیز صورت بگیرد (همان منبع،ص113)2.
می دانیم که یکی از معیارهای اصلی در سرمایه گذاری کوتاه مدت، قابلیت نقد شوندگی سرمایه گذاری است. سهامی که در بازار خریداران زیادی دارند و پرمعامله هستند از قابلیت نقدشوندگی بیشتری برخوردارند (خاكپور،1387،ص59)3. بی تردید تعداد دفعات معامله ی هر سهم و تعداد سهام معامله شده یک سهم به عنوان دو جنبه ی مهم در بررسی حجم معاملات می تواند نشانی از قابلیت نقدشوندگی سهام باشد. تغییر قیمت سهام در بورس تهران با دادوستد انجام می گیرد. اگر معاملات به نحو جهت داری قیمت سهام یک شرکت را به سمت افزایش یا کاهش هدایت کند، قیمت سهام آن شرکت تغییر خواهد کرد، لیکن این پرسش مطرح است که برای انجام هر تغییر قیمت چه حجم معاملاتی باید انجام بگیرد؟ آیا فرایند تغییر قیمت از معاملات روز قبل نیز می تواند تأثیر بپذیرد یا خیر؟
با توسعه نوآوریهای جدید در رابطه با بهبود مداوم در سه دهه اخیر، نقش حسابداران از اندازهگیری و گزارشگری فعالیتهای واحد تجاری به همكاری در علم مدیریت و بازاریابی، مالی و سایر حرفههایی كه نوآوریهای مدیریت مدرن را به كار میبرند گسترش یافته است. برخی از نوآوریها شامل هزینهیابی بر مبنای هدف، هزینه یابی بر مبنای فعالیت، مدیریت بر مبنای فعالیت، ارزیابی متوازن، شش سیگما و تولید انبوه بر اساس سفارش مشتری است. شركتها اكنون از عصر رقابت صنعتی به عصر رقابت اطلاعات گام نهاده اند. در عصر صنعتی، سیستمهای مالی در شركتها توسعه مییافت تا سرمایه مالی و فیزیكی به صورت كارا تخصیص یابد و تحت كنترل قرار گیرد. معیارهای مالی مانند سود عملیاتی و بازده سرمایه میتوانند اثر بخشی و كارایی بخشهای عملیاتی، كه از سرمایه مالی و فیزیكی برای خلق ارزش استفاده میكنند،را ارزیابی كنند. در عصر اطلاعات بسیاری از فرضیات اساسی عصر رقابت كنار گذاشته شده است. شركتها دیگر نمیتوانند تنها با استقرار تكنولوژی جدید مدیریت بهتر داراییها و بدهیهای مالی، مزیت رقابتی بادوام به دست آورند. در عصر اطلاعات شركتها چه تولیدی و چه خدماتی نیاز به تواناییهای جدید برای موفقیت دارند. توانایی شركت در بهره برداری از داراییهای نامشهود بسیار مهمتر از مدیریت داراییهای مشهود و فیزیكی است. داراییهای نامشهود شركتها را قادر میسازد تا ارتباط با مشتریان را توسعه داده و با ارائه مؤثر و كارای خدمات، وفاداری مشتریان موجود را حفظ كرده و مشتریان جدید جذب نمایند. و از جمله معیارهای غیر مالی
كه در بسیاری از تحقیقات رابطه آن بر معیارهای مالی مورد بررسی قرار گرفته است، رضایتمندی مشتریان میباشد. در فصل اول پس از بیان مسأله تحقیق به اهمیت و ضرورت تحقیق اشاره شده و همچنین اهداف تحقیق را بیان میكنیم و چارچوب نظری تحقیق كه بیان اصلی طرح سؤال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تبیینی و فرضیات تحقیق نیز اشاره گردیده است و در ادامه تاریخچه تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان این فصل متغیرهای عملیاتی تحقیق و تعاریف واژها و اصطلاحات آمده است.
2-1 بیان مساله تحقیق
اهمیت معیارهای غیر مالی بر سنجش عملكرد مالی شركتها و واحدهای گوناگون شركتها و تأثیر معیارهای غیر مالی بر معیارهای مالی و تحقیقاتی که در گذشته صورت پذیرفته است نشان دهنده شواهدی در رابطه با ارتباط رضایتمندی مشتریان و عملکرد های مالی آتی می باشد. چندین تحقیق و بررسی صورت پذیرفته که نشان دهنده ارتباط مثبت بین رضایتمندی مشتریان و عملکردهای مالی آتی بوده است. در حالی که دیگر تحقیقات و بررسیها نشان دادند که تاثیر مالی رضایتمندی مشتریان در صنایع و شرکتها متفاوت و مختلف است. با توجه به رقابت بوجود آمده در میان شرکتهای بیمه در صورت عدم شناخت عوامل مؤثر بر درآمدها، گاه این شرکتها با کاهش در آمدها روبرو می شوند که بعضاً ممکن است کیان شرکت را به خطر بیندازد. چنانچه بیمه گر در ارزیابی عوامل ناموفق باشد، امکان از دست دادن درآمدهای فعلی و حتی درآمدهای آتی وجود دارد. از جمله این موارد اینکه شرکتهای بیمه گر با از دست دادن قراردادها و بیمه شدگان فعلی خود مجبور به جبران ظرفیت خالی بوجود آمده می باشد، این موضوع به دو صورت بر درآمد این شرکتها تاثیر می گذارد اول اینکه این شرکتها مجبور می شوند جهت بدست آوردن بیمه شدگان جدید و درآمدهای جدید درصدی از درآمد خود را بعنوان حقالزحمه نمایندگان بابت بازاریابی بپردازند. و دوم اینکه بعضاً جهت پوشش خلاء بوجود آمده مجبور به پذیرش قراردادهای بیمه ای جدید با درآمد کم و تعهدات زیاد می شوند. اما با عدم شناخت عوامل مؤثر گاهی این شرکتها با شرایط خاصی روبرو می شوند که ممکن است کیان شرکت را به خطر بیندازد. از سویی دیگر در شرایط رقابتی بوجود آمده شرکتها می توانند نسبت به جذب بیمه شدگان جدید اقدام نموده و موجب افزایش درآمد خویش و پیشرفت صنعت بیمه در کشور شوند که این امر با شناخت این عوامل میسر خواهد شد. در این تحقیق از منظر بیمهگزار و مشتری به آن نگاه میشود چرا که بیمهگزار یکی از عوامل مهمی است که جنبههای مختلف شرکت بیمه را تحت تاثیر قرار میدهد. به بیان دیگر بیمهگزار علت اصلی تشیکل و ادامه فعالیت یک شرکت بیمه میباشد. از اینرو توجه و شناخت نسبت به نیاز و خواستههای وی بسیار مهم و ضروی است. اینکه بیمهگزار چه جنبههایی از خدمات و امکانات شرکت را مورد توجه قرار داده و بوسیله آنها شرکت را ارزیابی میکند؟ خواسته و توقعات وی چیست؟ آیا رضایتمندی بیمهگزار بر درآمد شركت بیمه مكمل مؤثر است؟ رضایت بیمه گزار تابع چه عوامل است؟ خدمات بیمه چگونه، کی و کجا بایستی ارائه شوند تا رضایت وی بدست آید؟ آیا شرکتهای بیمه محصول بیمه ای مطلوب و مورد نظر بیمه گزار را ارائه داده اند؟ بیمه گر چگونه می تواند با برآورد کردن احتیاجات بیمه شده درآمدهای فعلی را حفظ کند؟ چگونه می تواند درصدد درآمدهای جدید باشد؟ بنابراین در این تحقیق ما بدنبال شناسایی رابطه متغیرهای رضایت بیمه گزار و درآمد شرکت بیمه خواهیم بود که تحت عنوان «تبیین رابطه رضایت بیمهگزاران و درآمد شرکتهای بیمه مکمل درمان» مورد بحث قرار خواهد گرفت. در شرکت مورد بررسی از سال 1387تغییرات درآمد باعث بروز مسائلی در شرکت گردید که در سال 1388با توجه به کاهش چشمگیر درآمد این موضوع به تعدیلات نیرو و بازنگری در سیاستهای مالی شرکت شد.
ویژگی اصلی حسابداری در دنیای تجارت امروز تعامل حسابداران حرفهای با سیستمهای اطلاعاتی رایانهای است. حسابداران نیز باید مانند كاربران اصلی سیستمهای اطلاعاتی در طراحی سیستم و شناخت عملیات بنگاههای اقتصادی مشاركت كنند. مدیران حسابداری باید عملكرد سیستمهای اطلاعاتی را اندازهگیری و ارزیابی كنند. از طرفی حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل باید كیفیت پردازش اطلاعات را بررسی كنند و صحت اطلاعات ورودی و خروجی از سیستم را آزمون نمایند. (سجادی ، 1385 ، 6)1.
یك سیستم عبارتست از مجموعهای از دو یا چند جزء مرتبط به هم كه به منظور دستیابی به یك هدف با هم در تعاملند. بیشتر مواقع سیستمها از زیرسیستمهای كوچكتری تشكیل شدهاند كه هر یك فعالیت ویژهای را انجام داده و در نهایت سیستم بزرگتری را پشتیبانی میكنند. سیستم اطلاعات حسابداری عبارت است از كلیه اجزای مرتبط كه با هم در امر جمع آوری، ذخیره و انتشار اطلاعات با هدف برنامه ریزی، كنترل، تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری نقش دارند. سیستم اطلاعات حسابداری كه در یك واحد تجاری طراحی و اجرا می شود، مستقیماً با فرهنگ سازمانی، سطح برنامه ریزی استراتژیك و فناوری اطلاعاتی كه در آن شركت وجود دارد، مرتبط است (صرافی زاده٬ 25٬1384)2.
برخی از فعالیت های مهمی كه سیستم اطلاعات حسابداری در یك شركت ایجاد می كند، عبارت اند از:
گردآوری و ثبت داده های مربوط به فعالیت های شركت، برنامه ریزی، فرآیند تبدیل داده ها به اطلاعاتی كه در تصمیم گیری برای برنامه ریزی و كنترل فعالیت ها و انجام كنترل های ضروری جهت حفاظت از دارایی های شركت استفاده می شود (همان منبع 30٬ )3.
در بیانیه مفاهیم بنیادی حسابداری شماره 2 كمیته تدوین استانداردهای حسابداری مالی[3] به عنوان یك سیستم اطلاعاتی تعریف و هم چنین بیان گردید كه هدف اولیه حسابداری تهیه اطلاعات مفید برای تصمیم گیری است. وظایف سیستم حسابداری شامل شیوه های گردآوری داده های مربوط به فعالیت ها و رویدادهای سازمان، شیوه تبدیل داده ها به اطلاعاتی است كه مدیریت می تواند آن ها را در سازمان مورد استفاده قرار دهد و شیوه حصول اطمینان از قابلیت دسترسی، اتكا و دقت اطلاعات تاكید می كند(سجادی ، 1385، 6)[4].
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر “سیستم جامع مالی و یكنواخت صنعت نفت در شركت های پالایش نفت كشور” بر” ویژگی های كیفی اطلاعات حسابداری” می پردازد.سیستم جامع و یكنواخت نفت در تمامی شركت های زیر مجموعه نفت مورد استفاده قرار می گیرد. به دلیل گستردگی مكانی، این تحقیق را محدودتر نموده و فقط در شركت های پالایش نفت كشور مورد بررسی قرار گرفته است. این سیستم به صورت وصل به شبكه[5] در تمامی این شركت ها مورد استفاده قرار می گیرد. سیستم جامع مالی و یكنواخت صنعت نفت شامل زیر سیستم هایی است كه در واحدهای مختلف مالی مورد استفاده می باشد این زیر سیستم ها شامل موارد زیر می باشد.
سیستم حقوق و دستمزد
سیستم كالا
سیستم حسابداری صنعتی
سیستم بودجه
هر كدام از این زیر سیستم های حسابداری به گونه ای طراحی گردیده است كه متناسب با آن واحد می باشد. در بخش دوم از فصل دوم این تحقیق جزئیات كاملی از هر یك از این زیر سیستم ها و نحوه كاركردن با آن ها تشریح گردیده است.محقق در این تحقیق ابتدا به شناسایی و نحوه كاركرد این سیستم پرداخته و سپس به بررسی ویژگی های كیفی اطلاعات حسابداری پرداخته است.تا تاثیر سیستم جامع مالی و یكنواخت صنعت نفت بر ویژگی های كیفی اطلاعات حسابداری را بسنجد. برای بررسی این تاثیر داده های لازم از طریق پرسشنامه به واحدهای مالی در شركت های پالایش نفت ارسال گردید.
تركیب سهامداران شركت های مختلف ، متفاوت است . بخشی از مالكیت شركت ها در اختیار سهامداران جزء و اشخاص حقیقی قرار دارد . بخشی دیگر از سهام در اختیارمدیران و قسمتی هم در اختیارسهامداران عمده كه به سهامداران نهادی[1]معروفند، می باشد. سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانك ها، شركتهای بیمه و شركتهای سرمایه گذاری هستند( نوروش،1384؛ ص56).[2] عموماً ا ین گونه تصور می شود كه حضور سرمایه گذاران نهادی ممكن است به تغییر رفتار شركت ها منجر شود. تأثیر سرمایه گذاران نهادی بر تصمیمات مدیریت در قبال تصمیمات مالی در تحقیقات پیشین اثبات شده است. این تاثیرات ممکن است بدلیل تمرکز مالکیت و پیامد مشهود و عینی آن یعنی تمرکز حاکمیت و کنترل رفتار و تصمیمات مدیران شرکتها توسط سهامداران عمده باشد (ماگ و لارگ،1998؛ ص9-8)[3].
در این تحقیق ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی [4]و تمركز مالكیت [5]با مدیریت سود [6]در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
تهران بررسی شده است. در این فصل ، کلیاتی از تحقیق ارائه می شود. ابتدا مسئله تحقیق مطرح و ضرورت انجام آن تبیین می گردد. سپس با توجه به مسئله و سوالات تحقیق، فرضیاتی تدوین و ارائه می شود. در ادامه روش تحقیق بصورت کلی تشریح می شود که این قسمت شامل نحوه گزینش نمونه و الگوی آزمون فرضیات می باشد و در انتها، اصطلاحات تخصصی تحقیق بصورت عملیاتی تعریف و تبیین می شود.
2-1 تاریخچه مطالعاتی
1-2-1 تحقیقات انجام شده درخصوص تاثیرات تركیب مالكیت برشركتهای سهامی
تحقیقات خارجی
جایش كومار،2004، در بررسی كه در كشور هند انجام داد، به دنبال بررسی تاثیر نوع ساختار مالكیت بر ارزش شركتها به این نتیجه رسید كه مدیران بیشترین تاثیررابرعملكردشركت داشتند و سهامداران خارجی و شركت های هلدینگ به طورمعناداری برعملكردشركت تاثیرگذارنیستند.
آنلین چن و همكاران،2005، در مطالعه ای كه روی 133 شركت فعال دربورس دركشورتایوان انجام داد با تمركز برساختار مالكیت مدیریتی درفاصله سالهای 1995 تا 1999 ، دریافت كه اولارابطه بین نوع مالكیت حقوقی وعملكردبازده سهام شركت ها ،یك رابطه معنادار و مثبت است، ثانیا، وجود مدیران وروسای هیات مدیره در تركیب مالكیت بر عملكرد بازار سهام اثر كاهنده دارد و این حالت در تضاد با تئوری نمایندگی است .
آرین چاپل،2004، نشان دادكه حدود دوسوم شركتهای فعال دربورس بلژیك عمدتا دارای ساختار مالكیت متمركزهستند، زیرا یكی از راههای افزایش اعمال كنترل بر شركت ها،تمركز مالكیت است . ضمن اینكه اكثرشركت ها ی بورسی دربلژیك به تركیب مالكیت عمده ای گرایش دارند كه سهامداران عمده آنها دارای حق رای نسبت به حداقل 50 یا درصدسهام شركت باشند . چاپل، علت اصلی این یافته را دراین نكته خاطرنشان كرده است كه سهامداران عمده دركشوربلژیك دارای قدرت كنترل بالایی هستند،زیرا دراین كشور اعضای هیات مدیره،عمدتا به نفع منافع مدیران وسهامداران عمل می كنند.حتی اگرنحوه كنترل و مدیریت آنها خلاف قانون باشد، زیرا منافع سهامداران عمده را به عنوان بهترین گزینه برای پیش دستی برقوانین می دانند.
درتحقیق دیگری كه دركشور كره انجام شد، برنارد بلاك ،2002، به دنبال پاسخگویی به این سوال بودكه ” آیا حاكمیت شركتی می تواند معیاری برای پیش بینی ارزش شركت باشد؟”دراین بررسی یك شاخص حاكمیت شركتی برای هرشركت ونیزكل بورس كره از صفر تا صد تعریف شده است . این شاخص براساس پنج جزءمهم حاكمیت شركتی كه شامل حقوق سهامداران، ساختار هیأت مدیره، رویه ها ی هیأت مدیره ، شفاف سازی و تساوی مالكیت می باشد،تعریف شده است .نتایج تحقیق حاكی ازاین است كه شركت هایی كه سیستم حاكمیتی آنهاكارآمد است وشاخص های حاكمیتی بالاتری دارند،دارای عملكردبهتری( هزینه های سرمایه وهزینه ها ی فروش كمتر ) هستند،اما الزاما سودآوری بیشتری برای آنها درآینده پیش بینی نمی شود،ضمنا ارزش سرمایه گذاران دراین شركتها بیشتر است و سهامداران سودهای مشابهی دریافت می كنند . سایرنتایج تحقیق به تفصیل عبارتند از اینكه، شركت هایی كه نیمی ازروسای آنها غیرموظف است دارای ارزش بیشتری هستند، شركت های كوچك به دلیل حجم معاملات كمتر دارای شاخص های حاكمیتی پایین تری نسبت به شركتهای بزرگ هستند.
:
بازسازی و توسعه اقتصاد کشور عملاً بعد از پایان جنگ تحمیلی در قالب تدوین برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور آغاز گردید. رهایی از اقتصاد دولتی و حرکت بسوی اقتصاد بازار نیازمند ایجاد تحولاتی در سیاست ها و خط مشیهای پولی و مالی بود. از جمله این تحولات، تعدیل نرخ ارز و تعدیل نرخ سود بانکی را میتوان برشمرد. از طرف دیگر رشد سریع شاخص عمومی قیمتها موجب شد که نیاز شرکتها به سرمایه بمنظور اجرای طرحهای توسعه تشدید شود. نیاز به افزایش سرمایه در شرایطی روی داد که بانکها نیز منابع کافی برای تأمین مالی شرکتها در اختیار نداشتند. بنابراین افزایش نیاز مالی شرکتها در اثر افزایش نرخ ارز و سطح عمومی قیمتها، عدم
کفایت منابع مالی بانکها و افزایش هزینه وامها و اعتبارات می توانند دلایلی بر انتخاب روش انتشار سهام عادی برای تأمین نیازهای مالی توسط شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران باشند. یكی از مهم ترین منابعی كه واحدهای اقتصادی در اختیار دارند، آورده سهامداران به عنوان سرمایه است. مدیران با استفاده از این منابع در جهت بقاء و رشد سازمان خود تلاش می كنند. شرایط رقابتی شدید، بحران های مالی، اقتصادی، سیاسی و الزامات مالكیتی و قانونی، برخی شركت ها را بر آن داشته تا منابع بیشتری را مطالبه نمایند و گاه منافع حاصل از نتایج عملیات واحد اقتصادی را نیز كه متعلق به مالكان است، درون واحد اقتصادی، مجدداً سرمایه گذاری نمایند.
به طور كلی واحدهای فعال اقتصادی استفاده از منابع خارجی سرمایه نظیر وجوه ناشی از افزایش سرمایه را به دو دلیل مورد استفاده قرار می دهند:
هر چند به كارگیری وجوه ناشی از افزایش سرمایه می تواند به طور هم زمان هر دو هدف فوق را دنبال نماید، اما مسئله مهم در این راه بررسی اثر ناشی از افزایش سرمایه بر بازده كل شركت خواهد بود.