وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" تحقیق-پروژه و پایان نامه – قسمت 7 – 2 "

 

در حقوق انگلیس در تعریف تقابل دیون، گفته شده که بدهی باید دارای طرفین یکسان باشند که در آن مالکیت واقعی ( Owner ship beneficial) طلب ملاک است و نه مالکیت اسمی، شکلی و یا قانونی.

 

مالکیت واقعی باید بدون نیاز به جستجو و تحقیق روشن و صریح(clear beneficial owner ship) باشد. در مواردی که مالکیت به نحو اشتراکی است این مالکیت صریح و روشن تلقی نمی شود.

 

شرط لزوم مالک واقعی بودن استثنا شده است یعنی در صورتی که مالک واقعی صریحا یا ضمنا موافقت کرده باشد که دیگری بتواند از طریق آن دین خود را تهاتر کند و یا در مواردی که مدیون حق تهاتر داشته اما طلبکار متقلبانه وجود طلب متقابل را پنهان و کتمان کرده در فرض اخیر در مواردی خاص علی رغم اینکه بعدا تهاتر به دلیل فقدان شرایط تقابل ممتنع شده به مدیون اجازه تهاتر داده شده است ‌بنابرین‏ تشخیص مالک واقعی طلب بودن، برای احراز تحقق تقابل یا عدم آن حائز اهمیت است. [۴۲]

 

پس هرگاه دارنده اسمی مثلا ( نماینده طلبکار ) طلب طلبکار واقعی رااز مدیون مطالبه کند مدیون می‌تواند از طریق استناد به طلب متقابلی که از طلبکار دارد در مقام دفاع بر آید. البته در عمل مسائل پیچیده تری مشخص می شود برای مثال هر گاه نماینده ای که از طرف اصیل برای فروش کالا تعیین شده خود یک بدهی شخصی به خریدار داشته باشد آیا خریدار می‌تواند دین خود را بابت ثمن معامله یا طلبی که از نماینده دارد تهاتر کند ؟

 

گفته شده است خریدار تنها در صورتی حق این کار را دارد که رفتار اصیل به گونه ای بوده که این تصور را برای خریدار به وجود آورده که مالک حقیقی کالای فروخته شده شخص نماینده است.

 

این مسئله معمولا در مواردی مطرح می شود که اصیل کالا ها را در اختیار و تحت تصرف نماینده خود قرار داده است در چنین مواردی چنان که مشتری بتواند ثابت نماید که نماینده کالاها را به نام خودش فروخته و چنین وانمود ‌کرده‌است که کالا ها متعلق به خود نماینده بوده و او نیز با حسن نیت گمان می کرده که نماینده مالک واقعی کالا بوده است می‌تواند به تهاتر استناد کند بدیهی است بر فرضی که مشتری می‌داند که نماینده اصیل نمی باشد هر چند که شخص اصیل برای او معلوم نباشد حق تهاتر به وجود نمی آید.

 

همچچنین در صورتی که مشتری بداند فروشنده گاهی به عنوان نماینده و گاهی اصالتا عمل می‌کند ولی در معامله متنازع فیه معلوم نیست و تحقیقی ننموده حق تهاتر ندارد. [۴۳]

 

ماده ۲۹۷ ق. م ایران به طور خاص یکی از مصادیق عدم وقوع تهاتر را به دلیل فقدان شرط تقابل ذکر ‌کرده‌است مطابق این ماده هر گاه بعد از ضمان، مضمون له به مضمون عنه مدیون شود موجب فراغ ذمه ضامن نخواهد شد زیرا مطابق با ماده ۶۹۸ ق. م بعدا از تحقق ضمان ذمه مضمون عنه بری و ذمه ضامن به مضمون له مشغول می شود ‌بنابرین‏ با تحقق ضمان دیگر طرفین دو دین یکی نیستند بلکه یکی از دو دین مربوط به ضامن و مضمون له و دین دیگر مربوط به مضمون عنه و مضمون له است و لذا بین دو دین تهاتر ممکن نیست.

 

بدیهی است چناچه قبل از تحقق عقد ضمان مضمون له به مضمون عنه مدیون شود و دین به واسطه تهاتر ساقط می شود دیگر موضوعی برای عقد ضمان پیدا نمی شود و از سوی دیگر بدهکار شدن داین به ضامن تحقق تهاتر قهری را بین دین داین و ضامن در پی دارد. زیرا با تحقق عقد ضمان و مدیون شدن ضامن طرفین دو دین یکی می‌باشند.

 

اما در ضمان تضامنی که ذمه ضامن به ذمه مضمون عنه ضمیمه می‌گردد مدیون شدن مضمون له به مضمون عنه و همچنین مدیون شدن مضمون له به ضامن، تساقط دو دین را به واسطه تهاتر در پی دارد برای مثال هرگاه در رابطه ی دینی بین حسن و حسین، سعید از حسین به نحو تضامنی ضمانت کرده باشد و بعدا به سببی حسبن از حسن یا سعید از حسن طلبکار شود بین دو دین تهاتر شده و حسین و سعید بری الذمه خواهند شد. زیرا در ضمان تضامنی متعهد له می‌تواند به هر یک از دو مدیون متضامن مراجعه کرده و دین خود را مطالبه کند.

 

در هیچ یک از دو فرض برای وقوع تهاتر رضایت ضامن و مضون له شرط نیست زیرا با وقوع تهاتر حقی از ایشان تضییع نخواهد شد تا رضایت آن ها را لازم داشته باشیم تنها شبهه که ممکن است مطرح شود این است که وقوع تهاتر قهری موجب می شود که مضمون له از حق نتخاب خود در مراجعه به هریک از مدیون اصلی و ضامن محروم بماند؟

 

در پاسخ باید گفت که اختیار داین در مراجعه به هریک از این دو صرفا تمهیدی است برای توثیق و دسترسی مضمونه له به طلبش، که این غرض با وقوع تهاتر محقق می شود و لذا حقی از او تضییع نخواهد شد . [۴۴]

 

در حقوق انگلیس گفته شده است که بین دین مدیونین مشترک به طلبکار و دین طلبکاران به یکی از آن ها شرط تقابل برای تهاتر وجود ندارد و از این رو بین آن ها تهاتر نمی شود و هر یک می‌تواند فارغ از تهاتر طلب خود را مطالبه کند. دلیل این قائده این است که هیچ یک از مدیونین مشترک شخصا و به تنهایی مدیون کل دین نیست. اما چنانچه مدیونین مشترک منفردا نیز در برابر طلبکار مدیون باشند و به عبارتی به نحو تضامنی مدیون باشند و یا اینکه به نحوه ی با انتقال تمام دین به یکی از دو مدیون مشترک، تنها یکی ازآنها مدیون گردد شرط تقابل محقق می‌گردد.

 

همچنین بین دین مدیون به طلبکاران مشترک و دین یکی از این طلبکاران به مدیون شرط تقابل وجود ندارد مگر اینکه طلبکاران طلب خود را تقسیم نمایند و در نتیجه آن طلب کاری که منفردا به مدیون بدهکار است مالک کل طلب یا بخشی از آن بشود و یا اینکه طلب کاران اجازه تهاتر طلب مشترکشان را با آن دین بدهند.[۴۵]

 

روشن است که در حقوق ایران مانعی برای تهاتر دین مشترک وجود ندارد منتها فقط تا میزان حصه همان مدیون یا طلبکار، زیرا به همین میزان بین آن دو تقابل و جود دارد و هر دو شخص نسبت به یکدیگر مدیون می‌باشند.

 

مطالب فوق ‌در مورد اشخاص حقوقی هم صادق است.

 

اما اگر شخصی از شرکتی طلبکار و در عین حال یکی از شرکای آن شرکت بدهکار باشد بین دین به شرکت و دین شریک تهاتر واقع نخواهد شد زیرا طرفین دو دین متفاوت است و شخصیت شرکت مستقل از کارکنان و یا شرکا می‌باشد.

 

مسئله ای که مطر ح می شود این است که هرگاه بین دین یک شخص به شعبه ای از یک شرکت و دین یک شعبه دیگر به همان شخص، تهاتر واقع می شود ؟ باید گفت اگر این دو شعبه دارای شخصیت حقوقی واحد باشند و به عبارتی دو بخش از یک شرکت باشند و مصداق یک شخص حقوقی باشند، شخص واحد در برابر طرف دیگر قرار می‌گیرد و در این صورت شرط تقابل وجود دارد و از این حیث مانعی برای تهاتر نیست.

 

‌در مورد وزارتخانه ها و ادارات دولتی و شرکت‌های دولتی نیز این ملاک قابل ارائه است که همان شخصیت حقوقی واحد داشته باشند و یا اینکه جزئی از آن باشد در این مورد قانون و اساسنامه های موجود هر یک از ادارات و شرکت ها باید مورد توجه قرار گیرد ولی شرکت های وابسته به دولت دارای شخصیت حقوقی مستقل اند . [۴۶]

 

‌بنابرین‏ هرگاه شخصی از یکی از شرکت ها طلب کار و به یکی از شرکت ها یا ادارات و یا وزارت خانه ها بدهکار باشد نمی تواند برای پرداخت دین خود به تهاتر استناد کند زیرا تقابل وجود ندارد.

 

اما وزارتخانه دولتی از آن جا که برای آن ها قائل به شخصیت مستقل از دولت نشده اند ‌بنابرین‏ وزارت خانه فاقد شخصیت حقوقی جدا از دولت می‌باشند و کلیه آن ها جزئی از شخصیت دولت را تشکیل می‌دهند.

" مقالات و پایان نامه ها – گفتارسوم:اعلامیه اصول بنیادی عدالت برای بزه دیدگان وقربانیان سوء استفاده ازقدرت – 3 "

 

باید معروض داشت درصورتی که جرائم علیه اموال ‌و مالکیت به ویژه سرقت کیف قاپی،کلاهبرداری ‌و خیانت ‌در امانت بر روی سالمندان ارتکاب یا بند یابه عبارت دیگر بزه دیده این گونه جرایم سالمند باشد،مجازات مرتکبان آن تشدید یابد.لذا به نظر می‌رسد مقنن ‌در اصلاحات قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ (کتاب پنجم آن قانون) ابتدائاً نسبت به تقسیم بندی جرائم به نحو صحیح اقدام نموده وسپس درباب جرائم علیه اموال ‌و مالکیت ماده ای با این مفهوم بگنجاند«درصورتی که بزه دیده جرائم موضوع این باب سالمند باشد مرتکب به دوسوم حداکثر مجازات هر دومحکوم خواهد شد».

 

فصل دوم:حمایت کیفری ‌از سالمندان ‌در اسناد بین‌المللی

 

در این قسمت سعی خواهیم کرد حمایت‌های کیفری بعمل آمده ‌از سالمندان ‌در اسناد بین‌المللی رامورد بررسی قراردهیم:

 

مبحث اول:اسناد جهانی

 

گفتاراول:اعلامیه جهانی حقوق بشر

 

اولین بار تلاش برای شناخت اصولی حقوق بشر باتصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر درمجمع عمومی سازمان ملل متحد ‌در سال‌ ۱۹۴۸ آغازگردید واین اعلامیه مهم ترین سندی است که درمیان اسناد بین‌المللی جهانی جلب توجه می کند.درطول سالیان متمادی اعلامیه مذکور توانست بستری مناسب برای تدوین اعلامیه ها ‌و قطعنامه های متعددی جهت رعایت حقوق بشر درمیان کشورهای جهان باشد.با نگاهی به مواد این اعلامیه مشاهده می‌گردد که هیچ ماده ای وجود ندارد که بزه دیدگان رامورد توجه قرار داده باشد.در حالی که مواد متعددی به حقوق بزهکاران توجه داشته وبه نوعی آن را به ویژه درحق برخورداری ازیک دادرسی عادلانه مورد حمایت قرار داده است.

 

(مواد ۱۰و۱۱).[۴۶]

 

با اینکه در این اعلامیه به حقوق مجرمان یا متهمان توجه کرده وبه حقوق بزه دیدگان توجهی نکرده،گرچه به نظر می‌رسد این عدم توجه ایرادبزرگی باشد، ولی باید گفت که اگرچه پدیده مجرمانه واقعیتی است که یک روی سکه آن بزهکاری و روی ‌دیگران بزه دیدگی می‌باشد، اما چون درتاریخ تصویب اعلامیه (۱۹۴۸) هنوز توجه به بزه دیده شناسی درقلمروجرم شناسی نمودپیدانکرده بود،این ایراد کم رنگ می شود.

 

گرچه ممکن است گفته شود که افراد سالمند وبه طور کلی افراد آسیب پذیر [۴۷]به ‌عنوان بزه دیده دراعلامیه جهانی حقوق بشر۱۹۴۸ مورد توجه واقع نشده اند،ولی به هر حال به عنوان انسان های شایسته مورد حمایت درمواد ۷و۲۵ اعلامیه مورد توجه قرارگرفته وبه نوعی ازآنان حمایت شده است.ماده ۷ اعلامیه چنین مقرر داشته است که «همه دربرابرقانون مساوی هستند وحقدارند بدون تبعیض وبالسویه ‌از حمایت قانون برخوردار شوند.

 

همه حق دارند ‌در مقابل‌ هرتبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد وبرعلیه هرتحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی ‌از حمایت قانون بهره مند شوند.»

 

صرف تساوی همه دربرابرقانون،برای افراد آسیب پذیر ‌و ناتوان کفایت نمی کند وباید ازافراد آسیب پذیر،با توجه به وضعیت آنان حمایت های قانونی لازم بعمل می‌آمد.

 

وماده۲۵ نیز می‌گوید:

 

    1. هرکس حق دارد که سطح زندگانی او،سلامتی ورفاه خود وخانواده اش را ازحیث خوراک ومسکن ‌و مراقبت های طبی وخدمات لازم اجتماعی تأمین کند وهمچنین حق دارد که درموقع بیکاری،بیماری،نقض اعضاء،بیوگی،پیری یا درتمام موارد دیگر که به عللی خارج ازاراده انسان،وسایل امرا معاش ازبین رفته است،ازشرایط آبرومندانه زندگی برخوردارشود.

 

  1. مادران وکودکان حق دارند که ازکمک ‌و مراقبت مخصوص بهره مند شوند.کودکان چه براثر ازدواج وچه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند،حق دارند که همه ازیک نوع حمایت اجتماعی برخوردارشوند.با اینکه دربند یک ماده مذکور واژه «پیری» به کار رفته است ولی شایسته بود که سالمندی یا سالمندان درکنارزنان وکودکان دربند دوم ماده مورد حمایت قرارمی گرفت.

گفتاردوم:طرح بین‌المللی اقدام درمورد سالخوردگان

 

همان گونه که قبلا” معروض گردید این سند ‌در سال‌ ۱۹۸۲ مورد موافقت مجمع عمومی ملل متحد(قطعنامه ۵۱/۳۷) قرارگرفت واولین سند بین‌المللی درمورد سالخوردگان می‌باشد که پیش تر درهمان سال مجمع جهانی برای سالخوردگان درشهروین اتریش پذیرفته شده بود.به احترام شهراجلاس مجمع،این سند راگاه (طرح وین) می خوانند.اما به تازگی برای تأکید برمرتبط بودن این طرح باهمه منطقه های جهان،از آن به عنوان (طرح بین‌المللی) یاد می شود ودیگر سند بین‌المللی که ۹ سال بعد ازسند نخست یعنی ‌در سال‌ ۱۹۹۱ به موجب قطعنامه ۹۱/۴۶ به تصویب رسید«اصول ملل متحد برای سالمندان»می‌باشد.[۴۸]

 

اگرچه در این اسناد هیچ گونه حمایتی که بتوان آن را به عنوان حمایت کیفری تفسیر نمود از سالمندان به عمل نیامده است.اما جای امیدواری است که وضعیت سالمندان وافزایش جمعیت سالمند درجهان،مراجع بین‌المللی راتاحدی متوجه خود ساخته که قطعنامه هایی مختص آنان تصویب نمایند.اما آنچه که مهم است اینکه تصویب این اسناد وبه عنوان یک امر لازم ونه کافی شروع راهی است که باید تاحمایت کامل ‌از سالمندان ادامه یابد،به گونه ای که حتی مانند زنان وکودکان،درحمایت کیفری وانواع حمایت های دیگر نوعی الزام برای کشورهابوجودآید.

 

گفتارسوم:اعلامیه اصول بنیادی عدالت برای بزه دیدگان وقربانیان سوء استفاده ‌از قدرت

 

اعلامیه مذکور که پیوست قطعنامه ۳۴/۴۰ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوب یازده سپتامبر ۱۹۸۵ می‌باشد پس از تعریف بزه دیده درماده یک«بزه دیدگان اشخاصی اندکه درپی ‌فعل‌ها وترک فعل های نقض کننده قوانین کیفری دولت های عضو ازجمله قوانینی که سوءاستفاده های مجرمانه ‌از قدرت ‌را ممنوع کرده‌اند به شکل فردی یا گروهی به آسیب- ازجمله،آسیب بدنی وروانی،درد ورنج عاطفی،زیان اقتصادی یا آسیب اساسی به حقوق بنیادی خود دچار شده اند»مشخص نمودن حدود وثغور کاربرد واژه بزه دیده،حقوق متعددی را ازجمله دسترسی به عدالت ورفتار منصفانه (مواد۴تا۷) جبران خسارت (مواد ۸تا۱۱) پرداخت غرامت(مواد ۱۲ و۱۳) کمک ها وحمایت های لازم،غیرازحمایت کیفری(مواد۱۴ تا۱۷) برای بزه دیدگان به طورکلی درنظرگرفته است.[۴۹]

 

آنچنان که دیده می شود در این سند نیزنه تنها بزه دیدگان خاص واقشار آسیب پذیر شایسته حمایت شناخته نشده اند،بلکه هیچ بحثی ‌در زمینه حمایت کیفری نیز به عمل نیامده است.در واقع سند مذبور ،نظری به پیش گیری ازبزهکاری نداشته و تنها درصد جبران آثاربزه دیدگی درسطح کلان برآمده است.[۵۰]

 

گفتارچهارم:بیانیه اجلاس سران ملل متحد

" پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | سال­هایپیش دبستانی – 10 "

 

      • خلاقیت: یعنی توانایی تجسم و پیش ­بینی و ایجاد ایده­هایی در این مورد که چه امکانات و راه ­حل­های دیگری غیر از آنچه دستیاب و در دسترس ‌می‌باشد، امکان­ پذیر است.

 

    • هوش : قصه­های تصویری، قدرت سازگاری کودکان و نوجوانان را با محیط بالا می­برد و این سازگاری می ­تواند به برخورد صحیح با موقعیت­ها و رویدادهای تجربه شده قبلی آن کودک و یا مواجهه با مشکلات و مسائلی که آن کودک قبلا با آن برخورد ‌کرده‌است و معمولا به نام موقعیت حل مسئله خوانده می­ شود، در نظر گرفته شود.

 

  • یادگیری اطلاعات کلامی : یکی از رایج­ترین قابلیت ­های انسان، یادگیری اطلاعات کلامی است، این قابلیت، در تمامی طول زندگی با ما بوده، و هر لحظه نیاز به آن است تا با برخورد پدیده­ای جدید نسبت به یادگرفتن اسم، محل، زمان و غیره، اقدام نماییم. این قابلیت، عبارت از بیان اطلاعات به صورت کلامی( شفاهی و کتبی) است. (ناظمی،۹۶،۱۳۸۵)

کودک ‌و نوجوان در هرآن ، با هزاران فرد، رویداد، چیز، و اسباب­بازی برخورد می­ کند که دانستن نام آن­ها در مرحله­ اول(اطلاعات کلامی) و کاربرد آن­ها در مرحله­ دوم (مهارت فکری) را در او بالا می­برد و در غیاب این نوع قابلیت­ها، کودک و نوجوان، توان برقراری ارتباط با محیط خود و توانایی حل مسئله خود را نخواهد داشت.(همان منبع)

 

    • کودکان به سرعت و آسانی ، قصه­های تصویری را می­فهمند.

 

    • به کمک قصه­های تصویری، سرعت فهم و یادگیری در کودکان و نوجوانان را بالا می­رود و آن­ها می ­توانند آموخته­هایشان را در حل مشکلات مربوط به خود در زندگی مورد استفاده قرار دهند.

 

      • در قصه­های تصویری، مراحل تصویرهای هر داستان بدین گونه است که برای کودکان نوپا و خردسال و بسیار کوچک قابل فهم است و برای دانش ­آموزان سرگرم کننده و آموزنده. در مدرسه به هر دانش ­آموز یک قصه­ی تصویری داده می­ شود تا با توانایی ذهنی خودش، برای آن تعداد تصویر ، داستانی بگوید.

 

    • قصه­های تصویری، به بچه های کوچک، جرات و شهامت این را می­دهد که جمله­های ابتدایی و ساده از خودشان بسازند و با کمک تصاویر و الهام گرفتن از نقاشی­ها، خود قصه­گویی کنند و به تدریج دایره لغات و واژگان خود را به زبان فارسی گسترش دهند و بر دامنه آن بیفزایند و رابطه­ و احساس بین شخصیت­های داستان را بفهمند و آگاهی خود را بالا ببرند.

 

    • قصه­های تصویری اولین گام کتابخوانی و انس و عادت کودکان به کتاب و مطالعه است.

 

    • قصه­های تصویری باعث رشد ذهنی کودک، تقویت تمرکز، و پرورش هوش کودکان می­ شود.کودکان خردسال و دانش ­آموزان کم سن و سال، با هوش نه چندان بالا می ­توانند با کوشش و فعالیت، مهارت­ هایی را یادبگیرند و در واقع در ثبت و ضبط آنچه موجود است، اقدام کرده و درآن زمینه پیشرفت کنند. و در این صورت باهوش خوانده شوند، اما همین که دانش ­آموز یا کودک، با ماجرا یا رویدادی که سابقه­ای از آن در گنجینه­ فکری خود، موجود ندارد، روبرو می­ شود، درمانده و دست و پا بسته می­ شود. قصه­های تصویری، مهارت­ های صحبت کردن، گوش دادن، خواندن و نوشتن بچه­ها را بهتر می­ کند، آن­ها را با کلمه­های توصیفی و فعل­ها آشنا می­ کند، دایره و دامنه­ گنجینه­ لغات آن­ها را توسعه می­بخشد. کودکان با دنبال کردن قصه­های تصویری، دلیل منطقی و تاثیری که هر عملی ( خوب یا بد) ازخود به جای می­ گذارد را درک ‌می‌کنند. مهارت­ های ارتباطی، نقاشی و رنگ­آمیزی و قصه­گویی را می­آموزند.

 

    • قصه­های تصویری به بچه­ها و بزرگسالان دنیایی می­دهد که آن­را می ­توانند در ذهن خود ببینند و از بودن درآن، لذت ببرند…

 

    • امتیاز قصه­های تصویری در این است که کودک یا دانش ­آموز، خود می ­تواند شاهد و ناضر آفرینش یک قصه باشد. مزیت دیگر قصه­های تصویری این است که به کودک اجازه می­دهد درباره متن داستان، هر ایده­ای که به ذهنش می­رسد را بیان کند و این گونه درباره چیزهایی که به نظرش می ­آید بحث کند تا از هر ماجرا، خود نتیجه گیری اخلاقی کند و مهارت­ های زندگی را بیاموزد. بچه­ها و دانش ­آموزان می ­توانند به زبان خود، درباره عنوان داستان و اینکه شخصیت داستان در قصه چه می­ کند و چه اتفاقاتی را می­آفریند؛ گفتگو کنند.

 

    • قصه­های تصویری برای کودکان خردسال که سواد خواندن و نوشتن ندارند؛ بسیار مفید است. همین­طور برای نوآموزان و دانش ­آموزان نوخوان،تاثیر خوبی در بالا بردن دقت، آگاهی،ژرف اندیشی و سلامت روحی آن­ها دارند.

 

  • قصه­های تصویری، با کمترین تعداد واژه در قصه، ایده­های جدیدی را به ذهن خواننده ‌می‌آورد و به کودکان و نونهالان این امکان را می­دهد که با همان تعداد اندک واژگان، درباره داستان صحبت کنند. درباره داستان سوال بپرسند و از رهگذر آن، قصه­گویی را تجربه کنند.(مرتضوی کرونی، ۱۳۹۱)

 

سال­هایپیش دبستانی

 

در سال های طفولیت، بیشتر کودکان علاقه خاصی به دیگر کودکان نشان می‌دهند و برای برقراری رابطه تلاش می‌کنند. با این حال کودکان در سنین پیش دبستانی از کلمه “دوست” به روش معنادار استفاده می‌کنند (فورمن[۱۱۵]،۱۹۹۶به نقل از خانزاده،۱۳۹۲). تعاملات همسالان در دوره پیش دبستانی بر مبنای بازی های تخیلی است که تصویر سازی کودکان را تحریک می‌کند و این امکان را برای کودکان فراهم می‌کند که درکشان را از نقش های اجتماعی مختلف، امور روزمره اجتماعی و قراردادها گسترش دهند. تا سن چهار سالگی، تفاوت های فردی در مهارت های اجتماعی و تاثیر اجتماعی می‌تواند به وسیله درجه بندی ها و مشاهدات معلم پیش دبستانی اندازه گیری شود.

 

مهارت های اجتماع پسند در طی سال­های پیش­دبستانی از اهمیت بسیاری برخوردار است. کودکان پیش­دبستان در بازی­های وانمود سازی شرکت می‌کنند و اسباب­بازی های خود را با یکدیگر به مشارکت می­گذارند.آن ها با احساسات مثبت و روابط دوستانه به یکدیگر نزدیک می­شوند و به شروع تعاملات از طرف همسالان پاسخ مثبت می­ دهند. آن ها می ­توانند بازی­های تعاملی و متقابل را با توجه به بازی یکدیگر حفط کنند و به شیوه­ای پاسخ دهند که حمایت شریکشان را جلب کنند. مهارت­ های اجتماعی مرتبط با پذیرش همسالان شامل ابراز عاطفه مثبت، توجه به بازی شریک خود، سازش پذیری، رعایت نوبت، ایفای نقش، کمک کردن و تشریک مساعی است. مهارت­ های بازی مشارکتی در سنین پیش­دبستانی علاوه بر این که با میزان پذیرش توسط همسالان مرتبط است، میزان مشارکت مثبت در مدرسه و برقراری روابط مثبت با همسالان را در مدرسه ابتدایی پیش ­بینی می­ کند. همچنین کودکان پیش­دبستانی که از میزان مشارکت اجتماعی پایینی در بازی با همسالان برخودارند، در معرض خطر فزاینده مبتلا شدن به مشکلات رفتاری اضطرابی، گوشه گیری، و پرخاشگری قرار دارند (لدو پروفیلت[۱۱۶]، ۱۹۹۶به نقل از خانزاده،۱۳۹۲).

" دانلود پایان نامه های آماده | ۲-۳-۴٫ تضمین برداشت صیانتی از مخازن نفت و گاز در مدت قرارداد – 3 "

 

ج) هزینه عملیاتی: هزینه ­هایی است که با تأیید کتبی قبلی کارفرما مستقیماً، ضرورتاً و منحصراًً در ارتباط با اجرای فعالیت­های عملیاتی (از طریق تولید زودرس تا تاریخ تحویل پروژه)، تأمین قطعات یدکی که توسط پیمانکار در طول دوره تولید زودرس تأمین می­ شود و حق بیمه جزیی قابل اعمال (در صورتی که پوشش
بیمه­ای پروژه که توسط پیمانکار تأمین شده خارج از مرحله توسه هر فاز باشد) صورت ‌می‌گیرد.

 

د) هزینه­ های مساعدت و ارائه خدمات فنی در مرحله تولید و بهره ­برداری: منظور از این نوع هزینه­ ها،

هزینه ­هایی است که در طول مرحله تولید پس از تحویل پروژه و به منظور مساعدت و ارائه خدمات فنی به کارفرما در عملیات تولید به پیمانکار تحمیل و توسط وی پرداخته می­ شود.

 

۲-۳-۴٫ تضمین برداشت صیانتی از مخازن نفت و گاز در مدت قرارداد

 

یکی از مهم­ترین مسائل در تولید نفت و گاز، تولید صیانتی است. سابقه این موضوع که اولین بار در ایالات متحده آمریکا مطرح شد به دهه ۱۹۳۰ میلادی برمی­گردد. موضوع تولید صیانتی برای اولین بار در قانون اصلاح قانون نفت مصوب خردادماه ۱۳۹۰ تعریف شده است. ‌بر اساس بند ۷ ماده یک این قانون، تولید صیانت شده از منابع نفت عبارت است از: «کلیه عملیاتی که منجر به برداشت بهینه و حداکثری ارزش اقتصادی تولید از منابع نفتی کشور در طول عمر منابع مذکور می­ شود و باعث جلوگیری از اتلاف ذخایر در چرخه تولید نفت ‌بر اساس سیاست­های مصوب می­گردد.» دو نکته مهم در این تعریف وجود دارد:

 

الف) حداکثر سازی ارزش اقتصادی: حداکثرسازی ارزش اقتصادی منابع نفتی در حقیقت دامنه تولید صیانتی را از فرایند استخراج نفت و گاز و تولید نفت و گاز خام فراتر برده و به دنبال تولید محصولات نهایی حاصل از نفت و گاز تولیدی در کشور است. به تعبیر دیگر، نفت و گاز دیگر یک محصول نهایی محسوب نمی­ شود. اگرچه هدف شرکت­های نفتی، حداکثرسازی سود در کوتاه و میان مدت است نه بهینه­ سازی فرایند تولید از میدان در بلندمدت.[۸۹]

 

ب) طول عمر مخزن: از دیگر ویژگی­های قانون اصلاحی جدید نفت توجه به نگاه دراز مدت به برنامه تولید مخزن است از این رو در انتخاب برنامه ­های تولیدی باید به میزان قابل استحصال ذخائر در طول عمر مخزن توجه شود.

 

یکی از شروط لازم جهت بهینگی قراردادهای نفتی، رعایت موازین تولید صیانتی و ازدیاد برداشت در بلندمدت، یعنی در خلال عمر مفید مخزن و نه عمر قرارداد است. از این رو در تولید صیانتی باید به مجموع کل تولید از مخزن در خلال عمر مفید آن با توجه به محدودیت­های ناشی از خصوصیات طبیعی و فعلی مخزن توجه کرد. ضریب بازیافت در حال حاضر در مخازن نفتی ایران حدود ۲۶ درصد است که نسبت به متوسط جهانی (۳۵ درصد) بسیار پایین است ‌به این معنا که در مقابل هر ۱۰۰ بشکه نفت موجود در مخزن نفتی، شرکت ملی نفت ایران با توجه به فناوری ­های در اختیار و دانش موجود خود تنها قادر است ۲۶ بشکه از آن را استحصال کند ‌بنابرین‏ به منظور افزایش میزان استخراج نفت خام در کشور و به منظور دستیابی به اهداف پیش ­بینی شده در چشم­انداز ۱۴۰۴ باید ضمن استفاده بهینه از میادین و مخازن نفتی موجود به کشف میادین جدید اقدام شود. در کنار این امر، استفاده از روش­های بازیافت ثانویه و ثالثیه به منظور افزایش ضریب بازیافت با بهره گرفتن از آخرین تکنولوژی و دانش فنی می ­تواند راهگشا باشد. در این خصوص گفته شده است که در راستای تضمین صیانتی از میدان، نسل سوم قراردادهای خدماتی بیع متقابل، ‌بر اساس شروط مندرج در متن قرارداد اصلی و همچنین پیوست تخصیص یافته ‌به این منظور، هم پیمانکار و هم کارفرما مکلف به رعایت ضوابط مدیریت صیانتی مخزن شده و باید تمام ضوابط و رویه ­های مرتبط با حفظ صیانت مخزن قبل از انعقاد قرارداد مذاکره شده و تحت عنوان مدیریت جامع مخزن همه موارد مربوط به بهینه­ سازی صیانت مخزن مورد توجه و توافق شرکت ملی نفت قرار گیرد.[۹۰]

 

۲-۳-۵٫ تعیین نرخ بازگشت سرمایه ­گذاری متناسب با شرایط هر طرح

 

یک سرمایه ­گذاری زمانی می ­تواند سودآور تلقی شود که سرمایه ­گذاران انتظار بازگشت اصل سرمایه و دریافت سود بیشتری را داشته باشند. درخشان بر این اعتقاد است که «قراردادهای نفتی را نباید فقط در چارچوب ملاحظات حقوقی و از منظر انطباق با قانون اساسی و اصول حاکمیت و مالکیت بر ذخایر نفتی بررسی نمود. این ملاحظات از شروط لازم در قراردادهای نفتی است اما مطلقاً از شروط کافی محسوب نمی­ شود»[۹۱]. یکی از روش­هایی که امروزه در تعیین و انتخاب اقتصادی­ترین پروژه­ ها متداول است، روش «نرخ بازگشت سرمایه»[۹۲] است. بند ۵ قسمت «ب» ماده ۱۴ قانون برنامه چهارم به شرکت ملی نفت ایارن اختیار داده است که نرخ بازگشت سرمایه برای پیمانکـاران را متناسب با شرایط هر طرح و با رعایت ایجاد انگیزه برای بکارگیـری روش­های بهینه در اکتشاف، توسعه و بهره ­برداری تعیین کند. در قراردادهای خدماتی بیع متقابل ضابطه پذیرش یا رد پروژه جهت سرمایه ­گذاری ‌بر اساس معیاری به نام نرخ بازگشت سرمایه صورت می­پذیرد. اصولاً نرخ بازگشت سرمایه، جذابیت اقتصادی پروژه را بیان می­دارد و معمولاً محاسبه این نرخ با بهره گرفتن از یکی از دو روش ارزش فعلی خالص یا درآمد یکنواخت سالیانه انجام می­پذیرد. ‌بر اساس روش ارزش فعلی خالص، از تساوی قرار دادن ارزش فعلی درآمدها و هزینه­ ها، نرخ بازگشت سرمایه حاصل می­ شود. در روش دیگر، بامساوی قرار دادن درآمدها و هزینه­ های سالیانه ‌می‌توان ‌به این نرخ دست یافت. در این نوع قراردادها وقتی میدان به سطح تولید کامل برسد، بهره ­برداری از میدان توسعه یافته به شرکت ملی نفت ایران واگذار می­ شود و شرکت نفتی بین ­المللی هزینه­ های خود به علاوه حق­الزحمه اضافی را از طریق تخصیص نفت خام میدان توسعه یافته ‌بر اساس یک نرخ بازگشت سرمایه توافق شده بازیافت می­ کند.[۹۳]

 

نکته­ای قبال توجه آنکه نسل­های جدید قرارداد خدماتی بیع متقابل با یک تخمین اولیه از هزینه­ های سرمایه­ای منعقد می­ شود و سقف قطعی هزینه­ های سرمایه­ای این نوع قراردادها که ترکیبی از هزینه­ های مستقیم[۹۴]، درصد معینی از هزینه­ های مدیریت[۹۵] و هزینه­ های اجرایی برخی از فعالیت­های انحصاری و خاص از سوی شرکت­های وابسته به پیمانکاران بین ­المللی[۹۶] است، پس از انعقاد قرارداد و انجام مهندسی پیشرفته و مناقصات تحت نظارت شرکت ملی نفت ایران در ظرف مدت معینی تعیین می­ شود.

 

۲-۳-۶٫ ضرورت واگذاری قراردادهای فرعی از طریق مناقصه

" فایل های مقالات و پروژه ها | بخش اول: موارد سقوط اعتبار اذن پدروجدپدری درنکاح باکره – 10 "

 

قانون مدنی ایران نیز به تبعیت از فقهای معاصر قول تشریک را پذیرفته و اخذاجازه ی پدر یا جدپدری را برای ازدواج باکر ه ی بالغه ی ضروری دانسته است.

 

فصل سوم

 

وجود وعدم وجود ‌و ضمانت اجرای اذن پدر یا جد پدری در نکاح دخترباکره

 

مقدمه

 

-وجود وعدم وجود ‌و ضمانت اجرای اذن پدر یا جد پدری در نکاح باکره

 

آنچه امروزه به شدت مورد انکار وانتقاد قرار گرفته وجود اذن پدر یا جد پدری در نکاح بر باکره می‌باشد از طرفی در صورت وجود این اذن دیگر استفاده آن به طور یقین باید مهار شده ومورد سوء استفاده قرار نگیرد ما نیز در بخش اول به موارد سقوط این اذن درسه مباحث،مبحث اول،فوت یا حجر پدر یا جد پدری مبحث دوم،عدم دسترسی به پدر و یا جدپدری ‌و مبحث سوم ،سقوط اذن پدر یا جد پدری در صورت سوء استفاده ‌و ممانعت غیر موجه پرداخته و در بخش دوم نیز به ضمانت اجرای نکاح دختر باکره در امر ازدواج که طرفداران خود را دارد در سه مبحث، اول بطلان نکاح، مبحث دوم صحت نکاح و مبحث سوم عدم نفوذ نکاح پرداخته ایم و در ادامه به رویه قضایی حاکم بر نکاح باکره بدون اذن پرداخته و در نهایت جمع بندی از لحاظ حقوقی وفقهی واهل سنت در ازدواج بدون اذن پدر وجد پدری توسط باکره ارائه نموده ایم[۳۹].

 

بخش اول: موارد سقوط اعتبار اذن پدروجدپدری ‌در نکاح باکره

 

در پاره ای از موارد، اعتبار اذن ولی ساقط می‌گردد و دختر باکره می‌تواند بدون اذن پدر یا جد پدری خویش اقدام به ازدواج کند؛ چنین ازدواجی به حکم قانون صحیح و نافذ می‌باشد این قیود محدود کننده عبارتند از:

 

الف : ولی باید در قید حیات باشد ،وگرنه اجازه او لازم نیست.

 

ب : ولی حاضر باشد، اگر ولی مسافر یا غایب بود ، ولایت او ساقط و اذن وی غیرلازم می‌گردد.

 

ج : ولی خود باید اهلیت داشته باشد؛اگرولی و سرپرست خود محجور باشد،حق دخالت ندارد.

 

د: ولی باید در ازدواج دخترمصلحت شناسی کند، زیرا اختیاراومحدود به مصلحت دختراست.

 

ما نیز در آن موارد ابتدا به بحث ‌در مورد فوت یاحجر ولی وعدم دسترسی به پدر یاجد پدری براذن ‌در نکاح می پردازیم و در پایان بحثی جداگانه ومفصل درمورد منع غیر موجه ولی که امروزه بیشتر جنبه کاربردی وحائز اهمیت – می‌باشد ارائه خواهیم داد.

 

مبحث اول: سقوط اذن در صورت محجوریت پدر یاجدپدری

 

طبق ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی اصلاحی سال ۱۳۷۰(( در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشند و استیذان از آن ها نیز عاد ت غیر ممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواج داشته باشد، وی می‌تواند اقدام به ازدواج نماید)).

 

)(( تبصره: ثبت این ازدواج در دفتر خانه منوط به احراز موارد فوق در دادگاه مدنی خاص می‌باشد. ))

 

حکم موضوع این ماده در قانون مدنی قبل از اصلاحیه سال ۱۳۷۰ وجود نداشت، ولی با توجه به قطعی بودن این حکم در فقه استظهار می شد که از نظر قانون مدنی نیز در صورت عدم دسترسی به پدر و جد پدری، اجازه آن ها ساقط است و دختر می‌تواند مستقلاً ازدواج نماید ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی قبل از اصلاحیه، شق دیگری از موارد سقوط اجازه ولی را بیان کرده بود و آن محجور بودن پدر و جد پدری است، ماده مذبور مقرر می داشت(( ‌در مورد ماده قبل اجازه را باید شخص پدر یا جد پدری بدهد و اگر پدر یا جد پدری به علتی تحت قیمومت باشد، اجازه قیم او لازم نخواهد بود))

 

هدف اصلی قانون‌گذار از اصلاح ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی این بود که سقوط اجازه ولی شامل مورد غایب بودن و عدم دسترسی به او نیز بشود تا هر گونه شبهه ای از این حیث مرتفع گردد.متاسفانه به جای، مورد محجوریت ولی حذف شده، به جای آن حکم مورد غایب بودن او مطرح گردید و هم اکنون با این اصلاحیه، این شبهه پیش می‌آید که در صورت محجور بودن ولی، ممکن است؛ اجازه قیم او برای ازدواج دخترش لازم باشد. در حالی که از لحاظ فقهی، اجماعی است که در صورت محجور بودن پدر یا جد پدری اجازه قیم آن ها لازم نیست و حال باید حکم این مورد را با توجه به مبانی فقهی استنباط نمود.

 

به هر حال قدر مسلم این است که فقط اجازه شخص پدر یا جد پدری لازم است و چنانچه آن ها در قید حیات نباشند یا محجور بوده و تحت قیموت باشند و یا غایب بوده و عادتاً دسترسی به آن ها میسر نباشد، دختر در ازدواج مستقل است و اجازه شخص دیگر را لازم ندارد اگر، پدر یا جد پدری دختر به علتی محجور و تحت قیمومیت باشد، اذن شخص دیگری مانند قیم او لازم نمی باشد. همچنین ، اگر پدر یا جد پدری دختر فوت کرده باشند، دختر مکلف به کسب اذن شخص دیگری نیست و اعتباراذن ولی ساقط می‌گردد.

 

قانون مدنی، به سقوط اعتباراذن ولی در صورت حجر یا فوت او اشاره نکرده است اما تا پیش از اصلاح سال ۱۳۷۰ مادۀ ۱۰۴۴قانون مدنی با صراحت سقوط اعتبار اذن ولی را درمورد حجر بیان می کرد. این ماده با اشاره به مادۀ ۱۰۴۳ به صورت زیر تنظیم گشته بود ((.. اجازه را باید شخص پدر یا جد پدری بدهد و اگر پدر یا جد پدری دختر به علتی تحت قیمومیت باشد،اجازۀ قیم او لازم نخواهد بود)) .

 

مبحث دوم: سقوط اذن در صورت عدم دسرسی به پدر یا جد پدری

 

در صورتی که ، پدر یا جد پدری غایب بوده و به آن ها دسترسی نباشد، طبق نظر فقیهان امامیه دختر می‌تواند بدون اذن ولی با همسرشایسته وهم کفوخویش ازدواج کند. مادۀ ۱۰۴۴ قانون مدنی، اصلاحی سال ۱۳۷۰، به تبع فقه این چنین مقرر می‌دارد:

 

))در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضرنباشند واستیذان ازآنها نیزعادتاً غیرممکن بوده و دخترنیزاحتیاج به ازدواج داشته باشد ، وی می‌تواند اقدام به ازدواج نماید ((.

 

تبصره الحاقی به ماده ۱۰۴۴ اصلاحی، ثبت ازدواج در دفتر ازدواج را منوط به احراز موضوع در دادگاه مدنی خاص نموده است. یعنی دختر باید به دادگاه مذبور مراجعه و غیبت پدر یا جد پدری و عدم دسترسی به او به دادگاه ثابت نماید.

 

تکلیف مراجعه به دادگاه، زحمتی است که بردوش دختر گذاشته شده است. اگر مسئولیت احراز آن به عهده سردفتر گذاشته می شد، هم منظور عملی می گردید و هم مشکل خانواده ها کمتر بود.

 

مبحث سوم: سقوط اذن پدر یاجدپدری درصورت ممانعت غیرموجه

 

ذیل ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی مقرر می‌دارد:… و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه او ساقط و در این صورت دختر می‌تواند با معرفی کامل مردی که می‌خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آن ها قرار داده شده است، پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.

 

در فقه می‌گویند اگر ولی دختر را از ازدواج با کسی که کفو او است منع کند. ولایت او ساقط می‌شود و دختر می‌تواند مستقلاً با مرد دلخواه خود ازدواج نماید.

 
مداحی های محرم