آموزش و پرورش یكی از قدیمیترین نهادهای اجتماعی است كه از بدو تشكیل زندگی گروهی انسان و در پاسخ به نیاز انسانها در روابط متقابل به شكل ابتدایی خود وجود داشتهاست. آموزش و پرورش رسمی از اوایل قرن حاضر به صورت یك نظام فراگیر، ابتدا جوامع پیشرفته و متعاقب آن سراسر جوامع در حال پیشرفت را فرا گرفته است و امروز جامعهای نیست كه این نظام نقشی در تحول و پیشرفت آن نداشته باشد. (فومنی، 1382، 13)
قلمرو رشد و فعال شدن استعدادها و توانائیهای آدمی را زمان- مكان(جایگاه) یا شرایط زمانی- مكانی(موقعیت) تعیین میكند و جهت میدهد. بنابراین تربیتی سودمند و اثربخش خواهد شد كه آن شرایط را در نظر بگیرد و با آنها هماهنگ باشد و یا بتواند شرایط نامطلوب را به شرایط مطلوب تغییر دهد. به عبارت دیگر رشد و تكامل و فعال شدن استعدادها و توانائیهای هر شخص، مستلزم وجود سالم: خانواده سالم، جامعه سالم و موقعیت (مجموع شرایط زمانی-مكانی موثر) سالم است و توأم بودن آنها از ضرورتهای آموزش و پرورش موثر و موفق است. (شعاری نژاد،1381، 21).
از بین بردن بیسوادی، بیكاری، محرومیت و بسیاری از مشكلات و نارسائیهای دیگر اجتماعی را باید در كاركرد مدرسه جستجو كرد. مدرسه مكانی است كه در آن بهتر از هر جای دیگر میراث فرهنگی هر قوم میتواند منتقل شود و استعدادهای بالقوه دانشآموزان پرورش یابد و آنان را برای شركت فعال در جامعه آماده سازد. همچنین مدرسه با پرورش رفتارها و توانائیهایی كه مردم برای شركت در تغییرات و رویارویی با آنها بدان نیاز دارند، راه را برای تجدید حیات اجتماعی هموارتر میكند. عدم موفقیت نظامهای آموزش در انجام این رسالت در بسیاری از مواقع به صورت افت یا شكست تحصیلی بروز میكند كه شامل كیفیت ضعیف یادگیری دانشآموزان، تكرار پایه و ترك تحصیل است. افت تحصیلی در كشور ما از پدیدههای مهم سازمان آموزش و پرورش است كه به صورت یك مسألهای مهم درآمده كه نظر غالب جامعهشناسان و روانشناسان و مربیان تربیتی را به خود جلب كرده است. پدیدهای كه هرساله مقادیر قابل توجهی از منابع و سرمایههای انسانی و اقتصادی جامعه را تلف نموده و آثار مخرب و ناگواری را نیز در حیات فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد مردود به جای میگذارد. باید به مسأله افت تحصیلی اندیشید، زیرا خسارت ناشی از این پدیده كه باعث پژمردگی حیات و سرخوردگی یك انسان و داغ شكستی كه برای یك عمر بر روان فرد نقش بسته، با تكرار یك سال یا بیشتر، بهبود نمییابد (اظهار ندامت دانشآموزان مدارس بزرگسال یا شبانه اعم از دختر و پسر گویای این امر است). ارائه آموزش و پرورش یكسان هم برای همه دانشآموزان به رغم تفاوتهای فردی، مسائل و مشكلات عاطفی در خانواده و تفاوتهای اجتماعی، اقتصادی و به خصوص فرهنگی خانوادهها میتواند از عوامل ایجادكننده افت تحصیلی محسوب شود. از آنجا كه تفاوت فرهنگی خانوادهها به ویژه مناطق مختلف كشورهای در حال توسعه، غالبا بارز و آشكار است، نظام آموزش و پرورش نمیتواند برای همه طبقات اجتماعی كارآیی لازم را داشته باشد.از این رو بسیاری از كودكان و نوجوانان، بخصوص در مناطق محروم به رغم هوش و استعداد از ادامه تحصیل باز میمانند.
در این تحقیق سعی شده است تا ریشههای جامعه شناختی «افت تحصیلی» در مقاطع متوسطه را در شهرستان آمل تا حد امكان شناخته و همجنین مقایسهای از جهت میزان افت در بین دانشآموزان دختر و پسر از سال 1375تا 1383 به عمل بیاید. چرا كه شناخت این عوامل و برخورد مدبرانه با آن میتواند كارآیی نظام مزبور را افزایش داده و جاده علم دانش را برای پیمودن نسلهای جوان هموارتر سازد.
تعاریف گوناگونی از مسأله اجتماعی توسط جامعه شناسان ارائه شده است و مسأله مورد نظر ما در اینجا «افت تحصیلی» است.
دكتر سیفاللهی درباره مسائل اجتماعی میگوید:
«در رابطه با مسائل اجتماعی[1] میتوان گفت امور و پدیدههایی كه موجب تنشها و ناسازگاریهای اجتماعی گردیده و به نحوی جامعه یا زندگی افراد را مورد تهدید و تضعیف قرار دهد» (سیفاللهی ، 1381،40)
هر سازمانی استراتژی و راهكارهایی را براساس اهداف سازمانی خود پیش میگیرد كه خواهان وضعیتی است كه بتواند به آن سو هدایت شود و اگر شرایط حاضر سازمانی به بن بستهای شدیدی دچار شود، به فكر راهحلهای اساسی برآمده، چرا كه مشكل بزرگی برای رسیدن به هدف بر سر راهش نمایان می شود كه برای رفع آن باید هزینههای زیادی را بپردازد. امّا اگر بخواهیم مسأله اجتماعی را اینگونه تعریف كنیم:
مجددا اگر در مورد «مسایل اجتماعی» بگوییم كه
«مسایل اجتماعی جامعه پدیدههایی اجتماعی اعم از شرایط ساختاری و الگوهای كنشی است كه در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه توسعه یعنی بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب قرار میگیرند و مانع تحقق اهداف و تهدید كننده ارزشها و كمال مطلوبها میشوند. این مسایل اجتماعی به عنوان پدیده هایی نامطلوب اذهان نخبگان و افكار عمومی مردم را به خود مشغول میدارند، به طوریكه نوعی وفاق و آمادگی جمعی برای مهار آنها پدید میآید.»(عبدالهی، 1383 : 12)
این پدیده كه به یك مسأله فراگیر و گسترده در جامعه تبدیل شده است، مانعی جدی برای رسیدن به اهداف عالی آموزش و پرورش میباشد كه مقامات رسمی كشور را به چاره جویی و اقدام عملی در جهت اصلاح و رفع و یا پیشگیری آن وا میدارد « افت تحصیلی» مسألهای نیست كه بتوان آن را نادیده گرفت، چرا كه از سالها قبل این پدیده در نظام آموزشی ما وجود داشته و تا الان ادامه دارد. این میزان ظاهراً در دوره متوسطه بیش از سایر مقاطع تحصیلی می باشد و عوامل بسیاری درآن دخالت دارد و همین امر باعث شده است تا عده زیادی از دانش آموزان، اصطلاح ریزشی و ریزشی مضاعف[2] را به خود بگیرند و برخی هم به علت عدم كشش درسی دچار ترك تحصیل بشوند.
موضوع و سوال كلی این تحقیق آن است كه :
« كدام عوامل اجتماعی در افت تحصیلی دانشآموزان كشور ما تأثیر دارند»
این یك موضوع كلی و گسترده است كه برای كشف عوامل آن، گروهی بزرگ از محققان لازم است كه با هزینه بسیار زیاد و همچنین با صرف زمانی طولانی به تحقیق مشغول شوند و چه بسا مشكلات بسیاری هم از جنبههای مختلف باعث كندی حركت آنها شده و به علل متفاوت بودن شرایط و موقعیت مكانی و اجتماعی و فرهنگی و غیره نمیتوان به دلایل ثابتی كه همه كشور را در برمیگیرد رسید،اگر چه برخی از دلایل مشترك هم وجود داشته باشد. به همین دلیل سعی شده است تا موضوع تحقیق را هم از جنبه مكانی و هم از جنبه بررسی علل و عوامل آن محدودتر ساخت و روشنتر و واضحتر بیان كرد. بنابراین موضوع بالا كه كلی و گسترده بود به عنوان زیر تغییر پیدا كرد.
« علل اجتماعی افت تحصیلی دانشآموزان متوسطه در شهر آمل كدام است؟ »
پرسش بالا، پرسش اصلی و آغازین تحقیق است كه سعی میشود، عوامل جامعهشناختی آن، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد. عنوان بالا مشخص میكند كه این تحقیق در مقطع متوسطه كه شامل دانشآموزان دختر و پسر میباشد، در شهرستان آمل صورت میپذیرد. در این تحقیق سعی میشود كه میزان افت تحصیلی دانشآموزان متوسطه را بررسی و در ضمن مقایسهای بین دختران و پسران از جهت میزان و چگونگی روند آن صورت پذیرد. چرا كه گفتههای مدیران، دبیران، خود دانشآموزان و شواهد دیگر از جمله نتایج امتحانات (كارنامه) دانشآموزان در این زمینه بیانگر این است كه سالانه صدها نفر در همین مقطع دچار افت تحصیلی و در نهایت، ترك تحصیل میشوند و این موضوع در یك شهر نسبتا كوچك،مشكل بزرگی را برای جامعه و نظام اجتماعی كل به وجود آورده و پیامدهای زیادی از جنبههای مختلف ببار میآورد. خصوصا از جنبههای مختلف رفتاری كه باعث انواع انحرافات، كجرویها، ناهنجاریها و جرمها شده و یا تن دادن به انواع كارهای ساده با مزد ناچیز و توهینهای زیاد از عوارض دیگر این بیكاری است بنابراین میتوان مفهوم « افت تحصیلی» را كه از متن نظام بزرگی به نام نظام آموزش و پرورش بر میخیزد،یك مشكل، درد اجتماعی و در نهایت یك مسأله اجتماعی دانست كه باید در مورد آن بررسی عمیق صورت گرفته و راهحلهای ممكن را برای رفع این معضل ارائه داد.
در عصری كه اطلاعات فراگیر شده است، افراد لاجرم در صحنه ارتباط متقابل اجتماعی و زیستن در حال و رفتن به آینده، ضروری میبینند كه بخشی از آن اطلاعات را در حد نیاز كسب نمایند. و در جهان تكنولوژی نوین با فرهنگهای متنوع و متفاوت، دانش و اطلاعات، آگاهیها و اندیشههای زآینده و مولد، فرهنگ خوب زیستن و ارزشهای ملی و انسانی و جامعه پذیری سالم، یعنی نوعی تطابق مثبت و سازنده باید به نسلهای بعد منتقل شود و همچنین آماده سازی نسلهای آتی برای ساختن آیندهای ایدهآل، كه سرنوشت چنین جامعهای را خود در دست داشته باشند پس كدام نهاد و سازمان بهتر از آموزش و پرورش خصوصاً در عصر جدید میتواند این نقشها و وظایف مهم را عهدهدار شود.
آموزش و پرورش كشور ما میلیونها دانش آموز از مقطع ابتدایی تا متوسطه را در زیر چتر خود جمع كرده و با صرف هزینههای زیاد و بكارگیری مربیان، معلمان و امكانات آموزشی و غیره اجرای وظایف مهم و خطیر ذكر شده را عهده دار شدهاند تا بتوانند كودكان و نوجوانان امروز را سالم، كارآمد و موفق از متن نظام به جامعه كشیده و آنها را قادر نمایند تا در سطح جهانی پابهپای پیشرفت علم و تكنولوژی و برای رفع نیازهای واقعی انسانها چه در سطح ملی و فراملی حركت نمایند و جامعه كشور خود را در عرصه جهانی پایدار و سرافراز سازند.
ولی میبینیم كه چگونه پس از گذشت یك سال در مقطع مختلف تحصیلی، عدهای از دانش آموزان به علل مختلف در تحصیل علم و دانش از حد متوسط كل دانش آموزان تنزل كرده، در جا میزنند، یا مجبور به تكرار پایه میشوند یا مردود شده و در نهایت از ادامه تحصیل در
كلاس درس خودداری میكنند و دچار تحصیل میشوند. دانش آموزان بخش وسیعی از عناصر تشكیل دهنده نظام آموزش و پرورش میباشند.
یكی از مهمترین مسائل اجتماعی در میان دانش آموزان در نظام آموزشی و پرورش، بحث «تكرار پایه» است كه مستلزم سرمایه گذاریهای اضافی زیادی است. بحث تكرار پایه در نظام آموزش و پرورش بحث جدیدی نیست. پدیدهای است كه از دهها سال قبل در نظامهای آموزشی وجود داشته است، روندی كه ما از آن به عنوان «افت تحصیلی» یاد میكنیم.
وظیفه اصلی آموزش و پرورش تعلیم و تربیت است و تعلیم و تربیت از دیدگاه اقتصادی نوعی سرمایهگذاری به شمار میرود. لذا باید در صدد بود تا چنین سرمایهگذاری عظیمی كه بخش عمدهای از سرمایههای كشور را به خود اختصاص میدهد. صحیح برنامه ریزی گردد تا ضایعات آن به حد اقل برسد. بدین جهت هر گونه ضایعهای كه موجب تلف شدن سرمایه شود و نتیجه مطلوب از آن به دست نیاید «افت» نامیده میشود. چرا كه هر ساله دهها میلیاردها ریال بودجه كشور را به هدر میدهد و نیروهای بالقوه انسان جامعه را از آموزش و پرورش خارج میكند و به این ترتیب عظیم ترین سرمایههای جامعه كه همان نیروهای انسانی بیثمر میماند.
ریشههای این مشكل و مساله بزرگ و حاد از كجاست؟ آیا این یك مشكل درون سازمانی است یعنی از متن و درون نظام آموزش برخواسته است، یعنی نظام آموزش نمیتواند با برنامهها، اصول و قواعد داخلی خود، چگونه این دانش آموزان را بر اساس نیازهای روز جامعه تربیت كند یا مشكل برون سازمانی است، یعنی از سطح علمی و معرفتی كل جامعه و نهادینه نشدن تحصیل علم. وضع نابهنجار و نامطلوب سیستم اقتصادی و طبقاتی جامعهها و یا تركیبی از آنها ناشی میشود؟
میبینیم مشكلات آموزش و پرورش از جمله مساله «افت تحصیلی» به حدی بغرنج شده است كه هر ساله دهها و صدها كتاب و مجله و نشریه در جهان، خصوصاً در ایران در این مورد چاپ شده است و سمینارهای مختلف كه غالباً جامعهشناسان و روانشناسان را به بررسی و تجریه و تحلیل و ارائه راهحل دعوت مینمایند برگزار میشود، پس به نظر محقق، انتخاب موضوع آنقدر اهمیت داشته است كه به بررسی علل و عوامل عمده آن كه موجب عدم كارایی نظام آموزشی و پرورش كشور شده و سبب اتلاف و هدر رفتن سرمایههای مادی و معنوی یك ملت میشود، پرداخته شود و با ارائه راهحل برخواسته از متن فرهنگ و ارزشهای ملی و دینی كشورمان هشداری برای مسئولین و دستاندركاران سازمان تعلیم و تربیت و دولت مجری قوانین باشد تا بتوانند با تصحیح و تقویت برنامههای آموزشی جدید، چنین بحرانی را از جامعه ما بزدایند و با تقویت انگیزه تحصیل علم در اندیشههای نسل جوان، جامعه را به سوی پیشرفت واقعی و تمدن حقیقی سوق دهند.
هر پژوهش و تحقیقی برای رسیدن به هدف و مقصود خاصی صورت می گیرد. این هدف غالباً خود را در قالب پرسش آغازین نمودار میسازد و از طریق بیان آن آشكار میشود. در مراحل قبل این تحقیق موضوع كلی و سوال كلی آشكار شده و این موضوع كلی به صورت یك عنوان مشخص و روشن بیان شده است. سوال اصلی و آغازین تحقیق كه همان عنوان تحقیق بود، در مورد «افت تحصیلی» دانش آموزان ذكر شده است. با بررسی دقیق موضوع و عنوان تحقیق دریافتن اهمیت و ضرورت آن اهداف مهمی را میتوان از درون آن تشخیص داد. نظر به اینكه خود محقق از دبیران سازمان بزرگ آموزش و پرورش كشور بوده، طی سالها تدریس در مدارس روستایی و شهری با مشكلات و نیازهای دانشآموزان، مدرسان و دیگر كاركنان اداری آن سازمان تا حدی آشنا شده با انتخاب چنین موضوعی و تحقیق درباره آن مسلماً اهدافی چند را به شرح زیر در نظر داشته است.
گر چه اهداف زیادی را میتوان جهت تحقیق در پدیده افت تحصیلی برشمرد، ولی میتوان این اهداف را به دو صورت كلی و ویژه تقسیم كرد:
1- اهداف كلی 2- اهداف ویژه
«اهداف كلی مستقیماً از مساله پژوهش مشتق میشود، در واقع یكی از اهداف كلی، خود موضوع تحقیق است كه معلوم میدارد پژوهش چه چیزی را دنبال میكند و یا قصد تعیین آن را دارد. اهداف ویژه تحقیق هم اصولاً از مساله پژوهش و اهداف كلی آن نشأت میگیرد و میتوان آن را «خرده مساله پژوهش» نامید. محقق، با بیان این اهداف دقیقاً تصریح میكند كه در این تحقیق چه انجام میشود و چه انجام نمیشود.»(خاكی، 1382، 29)
این تحقیق صرفاً در شهرستان آمل در استان مازنداران انجام میشود. سپس اهداف آن چه كلی و چه جزئی هماهنگ با این شهرستان میباشد.
1- كشف رابطه بین عوامل جامعه شناختی با پدیده افت تحصیلی در دوره متوسطه
2- شناخت میزان تاثیر عوامل جامعه شناختی در تاثیر گذاری بر افت تحصیلی
3- آگاهی بر روند و جریان پدیده افت تحصیلی از سال 1375 تا 1383 به صورت كلی
4- مقایسه تطبیقی جریان و روند افت تحصیلی بین دختران و پسران در مقطع متوسطه از سال 75 تا 83
5- ارائه راهكارهای صحیح بر اساس ارزشها و هنجارهای ملی و دینی كشور ما برای بهبود این وضعیت
1- آشنا ساختن مدیران، دبیران و مربیان آموزشی و تربیتی با عوامل اجتماعی كشف شده در رابطه با «افت تحصیلی» دانشآموزان.
2- برخورد قاطعانه و اصولی مسئولین نظام با عوامل شناخته شده افت تحصیلی به ترتیب اهمیت و اولویت در حد امكان.
3- شناخت عوامل اجتماعی مشترك در افت تحصیلی دختران و پسران دوره متوسطه.
4- ارائه یك مدل تحلیلی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ما را در رابطه با افت تحصیلی.
5- آشنا ساختن دانشآموز دختر دوره متوسطه با عوامل اجتماعی افت تحصیلی برای بهبود وضعیت درسی آنها.
6- آشنا ساختن دانشآموز پسر مقطع متوسطه با عوامل اجتماعی افت تحصیلی جهت بهبود وضعیت درسی آنان.
7- ارائه راه حلهایی به مسؤولین نظام آمورش پرورش بر اساس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ما.
8- ارائه پیشنهاد و راهنماییهای لازم به والدین جهت كمك به وضعیت درسی دانشآموزان.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
انسان موجودی است که اعمال و رفتارهای او متأثر از آداب و رسوم و قوانین
اجتماعی است. انسان بدون تعلق به گروه، احساس امنیت نمی کند و به تنهایی برای
استفاده از طبیعت به منظور ارضای نیازهایش توان کافی ندارد. به گفته مورینو
انسان در گروه متولد می شود. در گروه بیمار می شود و در گروه درمان می شود.
(شفیع آبادی ۱۳۸۱)
انسان خواه بر اساس مبانی فطری و آفرینشی و خواه بر اساس اکتساب موجودی
اجتماعی و مدنی است. او برای تداوم حیات و گذراندن زندگی روزمره نیاز به
کسانی دارد که با آنها حرف بزند، درد دل کند، تبادل نظر نماید و از آنها جهت حفظ
و صیانت وجود و رسیدن به رشد بهره گیرد. (قائمی ۱۳۷۱)
یکی از مهمترین مسائل و مشکلات اجتماعی روزمره در جوامع گوناگون،
ناهنجاریهای رفتاری و روانی و روشهای مقابله با آنهاست. در این مسأله که بهداشت روانی، پیشگیری و درمان اختلالات و نابهنجاریهای رفتاری روزبه روز اهمیت بیشتری در جهان کنونی می یابد تردیدی وجود ندارد. متأسفانه وسایل و امکانات پیشگیری و درمانی بسیار ناچیز بوده به هیچ روی کفاف و تقاضاهای رو به رشد محیطی را نمی دهد. تراکم جمعیت درمراکز مشاوره و کلینیک های روانی اغلب آنچنان است که درمان را برای مدتی به تعویق می اندازد، در حالیکه افرادی که دچار موقعیتهای بحرانی هستند درست در لحظه بحران به کمک نیاز دارند. علاوه بر این گاه یک مشکل جزئی شخصیتی که رفع آن مستلزم آگاهی های مقدماتی و کوششهای ابتدایی است، بر اثر مرور زمان به یک مشکل حاد و مزمن بدل خواهد شد. متأسفانه این مسأله، بخصوص در مورد طبقات غیر مرفه جامعه بیشتر صادق است.( نوابی نژاد ۱۳۷۱)
دوران نوجوانی یکی از بحرانی ترین دوران زندگی فرد است. نوجوان از
مرزکودکی گذشته و وارد مرحله نوینی شده است ورود به دوره نوجوانی فرد را با مشکلات فراوانی دست به گریبان می کند. فرآیند بلوغ یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی هر فرد است. استانلی هال که به پدرروانشناسی بلوغ معروف است این مرحله را مرحله طوفان و فشار می نامد.نوجوان در این دوره تمایلات وخواهشهای متضادی دارد وخودخواهی کودکانه رابا نوع پرستی خیرخواهانه درمی آمیزد. روسو نیزدوره بلوغ را تولد مجدد می داند واعتقاد داشت وقتی که فرد به دوره بلوغ می رسد مثل این است که فرد دیگری با خصوصیات روانی و بدنی متفاوتی در وی بوجود می آید. (احمدی ۱۳۷۱)
هدف رویکرد مراجع محوری با سایر رویکردهای سنتی تفاوت دارد.هدف این رویکرد معطوف به استقلال بیشتر و یکپارچگی شخصیت افراد است.دراین شیوه به جای تمرکزروی مشکل روی خود فرد تمرکز می شود. راجرز درسال ۱۹۷۷ اظهار کرد که هدف درمانگر حل
مشکل نیست بلکه کمک به مراجع جهت رشد و رسیدن به اهدافش است، در نتیجه این امر افراد بهتر می توانند با مشکلاتی که دارند یا درآینده برایشان رخ خواهد داد مقابله نمایند. راجرزدرسال ۱۹۶۱ هم اظهار داشت افرادی که برای روان درمانی واستفاده از خدمات مشاوره ای به مشاوران مراجعه می کنند اغلب می خواهند به این سؤال پاسخ دهند که من چگونه می توانم خود واقعی ام را بهبود ببخشم؟ من چگونه می توانم از خود واقعی ام آن طورکه هست حمایت کنم؟ (کوری ۲۰۰۱)
خودپنداره دید جامع فرد درباره خودش است. (هاماچک ۱۹۷۸ ) اگر ما بتوانیم فرد را در وضعیتی قرار دهیم که کاملاً درتوصیف خودش آزاد،بازودقیق باشد ونتیجه این توصیف کلماتی چون باهوش، سختکوش، دلسوز،بالغ، مسئول ومانند اینها باشدعصاره خودپنداره او را بدست آورده ایم.خودپندارثابت و تغییرناپذیر نیست.(هاماچک ۱۹۸۸) بلکه با تجربه افراد و تفسیر دیگران از آن تجربه شکل می گیرد.
اعتقادی که درنتیجه تجربه برای فرد بوجود می آید مبنای نگاه او به خودش می شود. خودپنداره فقط توصیف خویشتن نیست درحالیکه تجارب افراد به شکل گیری خودپنداره ایشان کمک می کند، تصویر ایشان از خودشان نیز درنوع تجاربی که
خواهند داشت تأثیر می گذارد. (دوک ولگت ۱۹۸۸ )
درسالهای اخیر کارول دوک و آلن لگت (۱۹۸۸ ) دیدگاهی شناختی تر درباره خودپنداره عرضه کردند از نظر آن دو، خودپنداره به نگرش افراد وخصوصیات شخصیتیشان مثل( هوش، همدلی، یکپارچگی) وابسته است. ایشان دارای نظریه هایی درباره خودشان هستند.آنها استدلال می کنند که مردم دو نوع دید درباره خصوصیات شخصی خویش دارند: وجود مداروافزایشی. کودکانی که نظریه وجود مدار دارند معتقدند که خصوصیات شخصی ایشان مانند هوش ثابت وتغییرناپذیر است. کودکانی که نظریه افزایشی دارند معتقدند که خصوصیات ایشان انعطاف پذیر فزاینده و دارای یک کیفیتی مهارپذیراست.
بیان مسئله
زندگی آرام و بی دغدغه کودکی با فرارسیدن دوران بلوغ به یکباره دگرگون می شود ابتدا نوجوان پنداره ذهنی بخصوص از خود کسب می کند. این پندار ذهنی باتصویری که فرد از خودش در واقعیت پیدا می کند متفاوت است که شامل برداشت جسمی وخصوصیات روانی است.همانطور که پیداست بحران بلوغ تغییراتی را در کل شخصیت نوجوان ایجاد می کند به این نحوکه :
۱) جنبه های انفعالی و عاطفی شخصیت به سرعت رشد می کنند و گسترش می یابند به نحوی که کل شخصیت فرد را فرا می گیرد.
۲) حیات روانی کم و بیش آشکار می شود ودررفتارواعمال مختلف بروزمی کند وخودپنداره نوجوان شکل می گیرد.
۳) نوجوان به شدت گرایش پیدا می کند که وارد گروههای همسالان شود.
دوره نوجوانی به خاطر تحولات بلوغ و ارزشها وبحران خودپنداره وارد مرحله ای
است که درآن بزه بیشتر اتفاق می افتد وآمار نیز این ادعا را تأیید می کند.بزهکاری نوجوانان از این جهت چشمگیر است که آنها نیروی فوق العاده ای دارند که می توانند آن را براساس خودپنداره شان درهرجهت که می خواهند هدایت کنند. آشکارا پیداست که درصورت منفی بودن این نیروها می توانند خطر جدی برای آنها وجامعه بوجود آورند. (احمدی ۱۳۷۱ )
بزهکاری را نمی توان مختص به طبقه خاصی دانست آنچه مسلم است بزهکاری در تمام طبقات وجود دارد اما میزان آن در طبقات متغیر است.جامعه شناسان علل بزهکاری را در وضعیت نابسامان اقتصادی واجتماعی می دانند. مشاوران وروانشناسان علل بزهکاری را در خصوصیات شخصیتی،روانی وخودپنداره جستجو می کنند. (موون ۲۰۰۲ )
محققین دراین تحقیق درنظر دارند به جواب این سؤال که آیا با مشاوره گروهی به شیوه مراجع محوری که فرضیات و اساس آن نظریه برپایه احترام واعتماد به قابلیتهای افراد جهت رشد و رسیدن به یکپارچگی است. می توان به تغییر خودپنداره نوجوانان بزهکار مؤفق شد؟
خودپنداره متغیری است که در تعاملات بین فردی و بخصوص تحت تأثیر واکنش های دیگران به رفتارهای فرد شکل می گیرد وقابل انتظار است که ازطریق مشاوره با سبک ها و شیوه های متفاوت نیز با میزان ها ودرجات مختلف تأثیر بپذیرد وتردیدی نیست که عزت نفس وخودپنداره دربین افراد بزهکار آسیب دیده باشد ومطمئناً رفتارهای بزهکارانه نیز تحت تأثیر خودپنداره فرد خواهند بود.بر این اساس پژوهش حاضر میزان اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه مراجع محوری را در میزان خودپنداره نوجوانان بزهکار مورد مطالعه قرار می دهد.
راسکین در ارائه دلایل بزهکاری وارتباط آن اینگونه می گوید که توقع بیش ازحد وغیرمعمول والدین ازفرزندان موجب کشمکش درونی واحساس گناه وستیزه جویی فرزندان می شود واصول تربیتی غلط وغیرمنطقی در خانواده منجر به شکل گیری خودپنداره ضعیف در نوجوانان می شود.(بوزارت ۲۰۰۲)
دراوایل دهه (۱۹۹۰ ) استانلی هال بر اساس مطالعات خود با عده کثیری ازنوجوانان به این نتیجه رسید که مرحله نوجوانی دوره ای است که درآن فرد دارای جنبه های افراطی و اغراق آمیز دررفتار خود می شود و ازمشخصات آن طوفان وفشار هیجان است. (چاپمن ۱۹۹۶ )
همراه با تغییرات جسمانی در نوجوانان یک سلسله دگرگونیها در احساسات وعواطف وتمایلات وخواسته ها،تصورات وتخیلات بوجود می آید و توازن دوران نوجوانی وکودکی رابرهم می زند.با احتمال بروزاختلالات رفتاری دراین دوره افزایش می بخشد.انتقال موفقیت آمیزازدوره کودکی به دوره نوجوانی که به تغییر درمفهوم«خودپنداره» نیاز اساسی دارد.نوجوان برای انطباق خود با محیط و شناخت انتظارات ازاطرافیان به شدت به راهنمایی افرادی آگاه وبصیر نیاز دارد.بزهکاری نوجوانان باعوامل اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی ارتباط دارد وشیوع آن درپسران بیش ازدختران است.بزهکاری نوجوانان یک اختلال عاطفی،اجتماعی به حساب می آید واقدام به عملی است که نوجوانان را ارضا می کند ولی مورد پسند جامعه نیست. (شفیع آبادی ۱۳۷۵ )
سؤال پژوهش
1) آیا مشاوره گروهی به شیوه مراجع محوری درتغییر خودپنداره نوجوانان بزهکار مؤثر است؟
2) آیا مشاوره گروهی به شیوه مراجع محوری درتغییر خودپنداره نوجوانان بزهکاربا سواد بالا نیز مؤثر است؟
3) آیا مشاوره گروهی به شیوه مراجع محوری درتغییر خودپنداره نوجوانان بزهکاربا سطح مالی بالا مؤثر است؟
4) آیا مشاوره گروهی به شیوه مراجع محوری درتغییر خودپنداره نوجوانان بزهکاربا سطح مالی پائین مؤثر است؟
5) آیا مشاوره گروهی به شیوه مراجع محوری درتغییر خودپنداره نوجوانان بزهکاربا سطح سواد پائین مؤثر است؟
6) آیا مشاوره گروهی به شیوه مراجع محوری درتغییر خودپنداره دختران نوجوان بزهکار مؤثر است؟
7) آیا مشاوره گروهی به شیوه مراجع محوری درتغییر خودپنداره پسران نوجوان بزهکار مؤثر است؟
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
از آنجایی که مخارج دولت و مصرف بخش خصوصی به عنوان دو متغیر مهم اقتصادی در اقتصاد یک کشور نقش مهمی را ایفا می کند. این تحقیق کوششی است در جهت تجزیه و تحلیل رابطه بین مصرف بخش خصوصی و مخارج دولت و بررسی اینکه آیا بزرگ یا کوچک شدن اندازه دولت می تواند بر نوع رابطه تاثیر بگذارد یا خیر . برای بررسی این رابطه با استفاده از داده های مربوط به سال های 1383-1353یک بار با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی و با دیگر با استفاده از روش متغیر های ابزاری که شامل مصرف بخش خصوصی و مخارج دولت و کسری بودجه دو و سه دوره قبل است به بر آورد مدل پرداخته شده است. در هردو حالت رابطه بین مصرف بخش خصوصی و مخارج دولت به صورت مکملی نتیجه شده است؛ یعنی افزایش مخارج دولت مطلوبیت نهایی مصرف بخش خصوصی را افزایش میدهد.و در نتیجه مصرف بخش خصوصی و مخارج دولت به طور همزمان افزایش خواهند یافت؛ که این موضوع عامل موثری در رشد اقتصادی محسوب می شود . در نهایت با استفاده از روشهای نموداری تاثیر اندازه دولت را در تقویت یا تضعیف رابطه بین این دو متغیر مورد بررسی قرار گرفته است.که نتایج حاکی از آن است که بزرگ شدن اندازه دولت باعث عرضه بیشتر کالا و خدمات توسط دولت شده و راه را برای توسعه بخش خصوصی می بندد. در نتیجه هر چه اندازه دولت کوچکتر باشدرابطه مکملی بین مصرف بخش خصوصی و مخارج دولت را تقویت می کند.
فصل اول:
کلیات تحقیق
1-1:بیان مساله
2-1:سئوالات تحقیق
3-1:اهداف تحقیق
4-1:فرضیات تحقیق
5-1:حدودتحقیق
6-1:معرفی بخشهای مختلف تحقیق
1-1-بیان مساله:
امروزه در هر اقتصادی چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه مصرف خصوصی و مخارج دولت به عنوان دو روی یک سکه از مقولات مهمی هستند که بررسی و تجزیه و تحلیل آنها می تواند در پیشبرد اهداف و سیاستهای اقتصادی موثر باشد.
مصرف به این دلیل که انتهایی ترین اقدامی است که در چارچوب فعالیتهای اقتصادی صورت می گیرد؛بالطبع تمامی فعل و انفعالات این
فعالیتها برآن موثر است.
مخارج دولت نیز به عنوان یک متغیر کلان اقتصادی و هم به عنوان عاملی در رشد اقتصادی محسوب می شود علاوه برآن بازتابی که در محاسبه بودجه سالیانه دارد ؛ اهمیت این متغیر را دو چندان کرده است.
بعد مهم و هدف کلی این تحقیق بررسی ارتباط بین مصرف خصوصی و مخارج دولت طی سه دهه اخیر در ایران می باشد .در واقع این تحقیق در صدد آن است که تعیین کند رابطه بین مصرف خصوصی و مخارج دولت به صورت جانشینی یا مکملی است . بدیهی است اگر رابطه بین مصرف خصوصی و مخارج دولت به صورت مکملی باشد یعنی افزایش مخارج دولت باعث افزایش مطلوبیت نهایی مصرف خصوصی خواهد شد و در نتیجه مصرف خصوصی و مخارج دولت به صورت توامان افزایش خواهند یافت که عامل موثری در رشد اقتصادی به حساب می آید و از طرف دیگر چون تقاضای مصرف خصوصی افزایش می باید عاملی در جهت تشویق سرمایه گذاری برای بخشهای تولیدی به حساب می آید.
حال اگر نتایج برآورد حاکی از آن باشد که رابطه بین این دو متغیر اقتصادی به صورت جانشینی می باشد . یعنی افزایش مخارج دولت مطلوبیت نهایی مصرف خصوصی را کاهش میدهد . در این حالت افزایش هزینه های دولتی باعث می شود که مخارجی که دولت باید در اختیار مردم بگذارد خودش استفاده کند و در نتیجه نقدینگی در جامعه کاسته شده و فعالیت بخش خصوصی در زمینه مصرف نیزکاهش می یابد.
تا اینجا به تشریح ابعاد اصلی و معرفی موضوع تحقیق پرداختیم ولی این تحقیق علاوه بر یک هدف کلی و مهم که یافتن نوع ارتباط بین دو متغیر کلان اقتصادی است به بیان و بررسی بعد دیگری نیز خواهد پرداخت و آن این است که پس از درک رابطه بین مصرف خصوصی و مخارج دولت بررسی کنیم که اندازه دولت چگونه برنوع رابطه تاثیر می گذارد.
نکته قابل ذکر در این قسمت آن است که وسعت و گسترش اندازه دولت باعث عرضه بیشتر کالا و خدمات توسط دولت شده و مخارج دولت در این زمینه جانشین مصرف خصوصی می شود.
در این تحقیق سعی شده است طی یک برنامه نظام یافته فرضیات تحقیق را مورد آزمون قرار داد و در این راه از روشهای اقتصاد سنجی و بادر نظر گرفتن جامعه آماری ایران طی سه دهه اخیر استفاده خواهد شد بنابراین از آنجایی که این تحقیق در جهت گسترش علم و کمک شایان به دولت در جهت اعمال سیاستهای بهتر و موفقتر گام بر می دارد؛ به عنوان یک تحقیق کار بردی به بسط و بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
2-1-سئوالات تحقیق:
1-آیا رابطه بین مصرف خصوصی و مخارج دولت به صورت مکملی می باشد.
2-آیا رابطه بین مخارج دولت و مصرف خصوصی به اندازه دولت بستگی دارد.
3-1-اهداف تحقیق:
اهداف تحقیق شامل اهداف علمی و کاربردی و ضرورت های خاص انجام تحقیق می باشد.
1-3-1-اهداف علمی:
تعیین رابطه بین مخارج دولت و مصرف خصوصی و بررسی اینکه این رابطه با بزرگ یا کوچک شدن اندازه دولت چه ارتباطی می تواند داشته باشد .
2-3-1-اهداف کاربردی:
مهمترین هدف کاربردی این تحقیق مشخص نمودن نحوه مخارج دولت برحسب رابطه موجود بین مخارج دولت و مصرف خصوصی می باشد.
3-3-1-ضرورت های خاص انجام تحقیق:
با توجه به آنکه دولت نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در یک کشور دارد. تعیین حدود و نحوه انجام فعالیتهای دولت در هر کشور حایز اهمیت است .تحقیق حاضر کوششی در جهت پاسخ دادن به این مسائل می باشد.
4-1-فرضیات تحقیق:
1 -رابطه بین مخارج دولت و مصرف خصوصی به صورت مکملی می باشد .
2- تقویت رابطه بین مصرف خصوصی و مخارج دولت به اندازه دولت بستگی دارد.
5-1-حدود تحقیق:
این تحقیق رابط بین مصرف خصوصی و مخارج دولت را در دوره زمانی 1353 الی1383 در ایران را بررسی می کند. علاوه بر آن ضمن بررسی چگونگی تقویت این رابطه با بزرگ یا کچک شدن اندازه دولت به مقایسه ایران با 30 کشور دیگردر این زمینه پرداخته است.
6-1-معرفی بخشهای مختلف تحقیق:
این تحقیق شامل پنج فصل می باشد . پس از بیان کلیات تحقیق در فصل اول ؛به بررسی مطالعات انجام شده درداخل و خارج ار کشور در رابطه با موضوع تحقیق در فصل دوم خواهیم پرداخت. فصل سوم به بررسی مبانی نظری وتشریح متغیرها و روشهاو داده های آماری در تحقیق می پردازد.در فصل چهارم به کمک روشهای اقتصادسنجی و آماری به بررسی وتجزیه و تحلیل نوع رابطه موجود بین مخارج دولت و مصرف خصوصی و چگونگی ارتباط این نوع رابطه با اندازه دولت خواهیم پرداخت.در نهایت نتیجه گیری و پیشنهاد های ارائه شده در این تحقیق در فصل پنجم گنجانده شده است .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
امروزه ارائه خدمت در کشورهای توسعه یافته ، بخش مهمی از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد . بدین ترتیب ارتقای کیفیت و افزایش عملکرد از اهداف مهم این دولتها می باشد . سازمانهایی که در بخش درمانی فعالیت میکنند دریافته اند که نه تنها باید از مشتریان خود مواظبت کنند ، بلکه باید فزصت را مغتنم شمرده و از آنخا درباره انتظارات و ادراکات خود از خدمات سازمان نظر خواهی کنند .بیمارانی که خدمت درمانی دریافت میکنند قبل از دریافت اینگونه خدمات نمیتوانند نتیجه را مشاهده کنند و قضاوت آنان در خصوص آن ناشی از مشاهداتشان در باره ظاهر اینگونه سازمانها ، تجهیزات و ابزار کار ،محل ارائه خدمت ، چگونگی ارائه خدمت ، قیمت و سایر موارد میباشد . بنابراین اندازه گیری کیفیت خدمات برای این سازمانها امری حیاتی است .
کیفیت خدمت به عنوان میزان و شاخص اختلاف بین ادراک مشتریان و انتظارات آنها و خدمت ارائه شده نگریسته میشود .
طبق نظر پاراسورمون انتظارات مشتریان عمدتا بر اساس نیازهای شخصی آنان ، تجربه گذشته آنان از فراهم کنندگان خدمت ، اظهار نظر دیگران و ارتباطهت خارجی تعیین میگردد . وی با استفاده از 5 بعد کیفیت خدمات ابزاری را با نام servqual ایجاد کرد .
درک جامع و دقیق از اثر این عوامل مختلف برای خدمات بخش درمانی بسیار مهم و مرتبط است. با همه مشکلاتی که در تعریف و اندازه گیری کیفیت خدمت وجود دارد حرکت مستمر به سوی تصمیم گیری غیر متمرگز در امر ارائه خدمات ایجاب میکند که معیارهای روشن و هدفمند برای عملکرد تدوین شود تا بتوان بدان وسیله کیفیت خدمات را اندازه گیری ، کنترل و سرانجام بهبود بخشید . (آراواتی & بارکر 2007-ص 111-124)
1-2-اهمیت پژوهش :
تجربیات در کشور ما حاکی از آن است که کیفیت خدمت رسانی در بخش بهداشت و درمان پاسخگوی نیازها و انتظارات مراجعه کنندگان نمی باشد . و در این امر نقش مرکز بهداشتی و درمانی و بیمارستانها بسیار حساس بوده و جایگاه بسیار مهمی در بهبود کیفیت خدمت رسانی دارند . بنابراین بیمارستانها به عنوان مهمترین موسسات بهداشتی و درمانی باید از نظر کیفیت خدمت رسانی پیوسته مورد ارزیابی قرار گیرند تا بتوانند به موقع از وجود مشکلات احتمالی در زمینه های نیروی انسانی ، تجهیزات ، تسهیلات و … مطلع گردند و در صدد رفع آن برایند .
1-3-اهداف :
هدف کلی :
تعیین کیفیت خدمت رسانی از طریق به کارگیری مدل servqual در مرکز آموزشی درمانی کوثر
اهداف ویژه :
هدف کاربردی :
انجام پژوهشی که بتواند شکاف بین ادراک و انتظارات بیماران را انداره گیری نموده و با ارائه گزارش نتایح به مسئولین ذیربط آنها را در اتخاذ تصمیمات راهبردی در جهت بهبود کیفیت خدمت رسانی در ان مرکز یاری دهند .
1-4-سوالات پژوهش :
4–کیفیت خدمت رسانی از طریق به کارگیری مدل servqual در مرکز آموزشی درمانی کوثر در بعد قابلیت اعتماد وامنیت چه اندازه است ؟
5-کیفیت خدمت رسانی از طریق به کارگیری مدل servqual در مرکز آموزشی درمانی کوثر در بعد همدلی چه اندازه است ؟
1-5-روش پژوهش :
پژوهش حاضر به روش توصیفی انجام شده است . گردآوری اطلاعات مورد نظر از طریق تکمیل پرسشنامه استاندارد servqual بوده است.
1-6-دامنه پژوهش :
جامعه مورد نظر پژوهشگران بخشهای جراحی اورژانس – جراحی الکتیو – و بعد از زایمان در بیمارستان آموزشی کوثر قزوین می باشد .
1-7-محدودیت ها :
-کمبود منابع فارسی در زمینه نحوه سنجش کیفیت خدمات
-نگرش منفی سرپرستان برخی بخشهای بیمارستان نسبت به اینگونه پروژه های تحقیقاتی و بی
ارتباط دانستن اهداف پروژه با فعالیتهای بخش خود .
-نگرش منفی بعضی از مسئولین بیمارستان نسبت به این گونه پروژههای تحقیقاتی و بی ارتباط دانستن اهداف پروژه با پیشرفت بیمارستان و ترس از زیر سوال رفتن آن مرکز .
-نگرانی برخی از بیماران در پاسخ به سوالات به خاطر ترس از گرارش نظرات آنان همراه با نام آنها به مسئولین بیمارستان
1-8-امکانات پژوهش :
– دسترسی به کتب و منابع انگلیسی در زمینه مدیریت کیفیت فراگیر ، کیفیت خدمات در بخش عمومی و معیارهای اندازه گیری آن
– انجام دوره کارورزی در بیمارستان مورد پژوهش و آشنایی با بخشهای مختلف آن
1-9- تعریف مفاهیم و واژه ها :
تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم و متغیرها :
کیفیت :
تعریف نظری : درجه انطباق محصول / خدمت ارائه شده با خواسته های مشتریان . (کرونین & تیلور. 2004،ص 45-32)
تعریف عملی : با تعریف نظری همخوانی دارد.
کیفیت از دید گاه مدیریت : کاراترین و سودمند ترین نحوه کاربرد منابع برای برآورده کردن نیازهای ارباب رجوع بدون اتلاف، اشتباه یا تاخیر در چهار چوبهای محدودیت های قانون .
مفهوم کیفیت ریشه در کار متخصصین صنعتی دارد. اهمیت کیفیت در صنعت در دهه های 50-1940 مورد توجه قرار گرفت .
خدمت :
تعریف عملی : در این پژوهش منظور از خدمت کلیه خدمات بهداشتی و درمانی است که از طریق فرایندهای بیمارستانی ارائه می گردد.
کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی :
سطحی از خدمات بهداشتی و درمانی ارائه شده به هفراد و جوامع که هحتمال نتایج بهداشتی مطلوب را افزایش داده و مطابق دانش حرفه ای روز باشد.
ادراک مشتری از خدمت :
تعریف نظری : مشتری خدمات دریافتی را چگونه ارزیابی کند . (زیتمال & پاراسورامان )
تعریف عملی : با تعریف نظری همخوانی دارد.
ملموسات :
تعریف نظری : این ابعاد شامل ویژگی تسهیلات ، تحهیزات ، پزسنل و ابزار ارتباطی است.تمام این ابعاد تصویری را فراهم می سازد که مشتریان برای ارزیابی کیفیت آن را مد نظر قرار می دهند .
تعریف عملی : با تعریف نظری همخوانی دارد.
امنیت و تضمین :
تعریف نظری : تعهد کردن چیزی یا کسی (معین ، محمد. 1375)
تعریف عملی: در این پژوهش منظور ، توانایی و شایستگی کارکنان برای ایجاد یک حس اعتماد و اطمینان در مشتری است .
همدلی :
تعریف نظری : دارای یک رای و اندیشه بودن (معین ، محمد. 1375)
قابلیت اطمینان :
تعریف نظری : توانایی انجام خدمت به شکل مطمئن و قابل اعتماد به طوریکه انتظارات مشتری تامین شود. (زیتمال & پاراسورامان )
تعریف عملی: با تعریف نظری همخوانی دارد.
مسئولیت پذیری :
تعریف نظری : تمایل به همکاری و کمک به مشتری است / آگاهی از موظف بودن به انجام امری. (معین ،محمد. 1375)
تعریف عملی: با تعریف نظری همخوانی دارد.
شکاف کیفیت از دیدگاه مشتری :
تعریف نظری : فاصله بین ادراک و انتظار مشتری از کیفیت خدمت ارائه شده را نشان میدهد که به آن کیفیت دریافتی یا ادراکی نیز گفته میشود. (زیتمال & پاراسورامان )
تعریف عملی: با تعریف نظری همخوانی دارد.
Servqual:
تعریف نظری : این واژه مخفف عبارت service quality میباشد و ابزاری است برای اندازه گیرب کیفیت خدمت بر مبنای ادراک – انتظار مشتری از خدمت .(کاراناوا .2006-ص31-7)
تعریف عملی: با تعریف نظری همخوانی دارد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
:
توسعه بازارهای سرمایه با افزایش آگاهی سهامداران ،فشار روی شرکت ها برای عملکرد بهتر را ، افزایش داده است. مدیران شرکتها در حال حاضر دورانی را پیش روی دارند که آنها را ملزم میسازد، چارچوب اقتصادی جدیدی در شرکت های خود مستقر کنند، که ارزش و سود آوری را بهتر منعکس کند. سهام داران به عنوان مالکان واحد تجاری در پی افزایش ثروت خود هستند، با توجه به اینکه افزایش ثروت، نتیجه عملکرد مطلوب واحد تجاری است، ارزش یابی واحد تجاری برای مالکان، دارای اهمیت فراوانی است. در ادبیات جدید مفهوم مدیریت ، یعنی کار با دیگران جایگزین کار توسط دیگران شده است .این امر بر پیچیدگی مدیریت افزوده و در آینده نیز خواهد افزود. بنابراین پارادایم های جدید در این حوزه آشکار شده است .از جمله این پارادایم ها ؛هدف ارزش آفرینی، در سر لوحه اهداف مدیریت قرار گرفته است. مدیریت ارزش آفرین می بایست از ساز و کارها و شیوه های مدیریتی موثر بر ارزش آفرینی بهره برده و در عمل بکار گیرد. توفیق در میزان ارزش آفرینی تا حدود زیادی به کیفیت سنجش عملکرد بستگی دارد. یعنی از شاخص های مبتنی بر ارزش به همراه شاخص های سنتی و یا جایگزین شاخص های سنتی استفاده شود.
ارزش در کسب وکار اقتصادی، ما به ازای ایجاد شده ناشی از کار با وسایل (سخت افزار) و روشها (نرم افزار) تعریف می شود. کسب وکار، مبتنی برارزش آفرینی تلقی می گردد؛ به طوری که فعالیت های اقتصادی بنگاه های کسب و کار،بدون اندیشه و عمل زایش ،استمرار و تداوم نخواهد داشت. سنجش عملکرد از وظایف مدیریتی است ،که مفهوم عینی به کسب و کار داده است. در ادبیات مدیریت، شاخص های متفاوتی برای سنجش عملکرد از منظرهای مختلف ارائه شده است؛ که منظر، مقاصد و اهداف ارزیابی را مشخص می نماید. ارزیابی عملکرد از منظر جامع ،یعنی نگاه همه جانبه به همه ابعاد؛ که در حقیقت نشانه های کارکردی مدیریت بنگاه را آشکار می سازد و بسیاری ضروری است .در شاخص های جامع سنجش عملکرد به ابعاد مالی و غیر مالی توجه می شود.
در ادبیات مالی نیز، با نگاهی جدید به سنجش عملکرد توجه شده است. کاربست روش های سنتی و تغییر آن به روش های نوین ،پارادایم جدید سنجش عملکرد تلقی گردیده است. به کار گیری تفکر سیستمی ،یعنی تفکیک ناپذیر بودن فرآیند مدیریت و سنجش عملکرد از یک طرف و پذیرش پارادایم جدید سنجش عملکرد ؛یعنی مبتنی بر ارزش آفرینی، از طرف دیگر بسیار ضروری و با اهمیت شده است.
در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم؛ سپس تعریف موضوع تحقیق را بیان نموده و در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان می کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است، در این فصل آورده شده و در ادامه به فرضیه های تحقیق و مدل تحلیلی نیز اشاره شده است.
نیاز سازمان ها به سازگاری با محیط تجاری پویا و پیچیده امروزی، برای ادامه بقاء که ناشی از توسعه بازار های رقابتی است، از یک سو و فشار مجامع سرمایه گذار به مدیران جهت تعیین ارزش و تبیین معیار های سنجش دقیق و شفاف از سوی دیگر ،باعث شد شرکت ها
سیستم های سنتی پاداش و ارزیابی عملکرد را مورد بازنگری قرار داده و دوباره آنها را مورد آزمون قرار دهند ؛که آیا مبنای صحیح و قابل اتکایی برای تصمیم گیری بوده اند یا خیر؟ در حال حاضر تکنیک های سنجش عملکرد بیش از آنکه بر چارچوب اصول حسابداری استوار باشند ، بر اساس تئوری های اقتصادی بنا شده اند.
سرمایه، یکی از محدود ترین منابع اقتصادی کشور ها محسوب می شود و به همین دلیل اقتصاد دانان و متخصصین امور مالی همواره در پی راه های استفاده مطلوب از آن برای گذاشتن در اختیار مدیران واحد های اقتصادی هستند. بنابراین، آنچه که نیاز به بررسی و تجدید نظر دارد،اعتبار رویه هایی است که برای تخصیص مطلوب منابع و پس انداز های جامعه در فعالیت های کارا و پر بازده استفاده می شود و در نهایت منجر به رشد اقتصادی و اجتماعی و جلب اطمینان مردم در بکار گیری مناسب سرمایه آنها می شود. برای تعیین ارزش شرکت به طور کلی دو مدل وجود دارد ،یکی مدلهای حسابداری و دیگری مدل های اقتصادی.
در اوایل دهه 1980″جانسون” ، ” ناتاراجان” (1982) و “راپاپورت” (1984)، از معیار های سنتی حسابداری به عنوان محرکه ها یا شاخص های ارزش انتقاد نمودند. به اعتقاد آنها ، قضاوت درباره عملکرد یک شرکت تنها بر مبنای شاخصهای حسابداری گمراه کننده است؛ زیرا این معیارها شاخص های ضعیفی از عملکرد اقتصادی به شمار می روند (حجازی، 1386،ص239)4 .
معیار های سنتی ارزیابی عملکرد،مبتنی بر ارقام سود حسابداری می باشند و به دلایل متعدد از جمله در نظر نگرفتن هزینه های تأمین مالی از طریق صاحبان سهام؛ در نظر نگرفتن آثار تصمیمات و رخدادهای آتی ، نظیر دستیابی به بازار جدید و غیره، قادر به ارزیابی عملکرد واقعی شرکتها نمی باشند. یکی از معیار های مبتنی بر مدل اقتصادی ،ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده5 می باشد،این معیار می تواند سود اقتصادی شرکت را به نحو مناسبی اندازه گیری کند و انتقادات وارده بر ارقام سود حسابداری را تا اندازه ای بر طرف کند . طرفداران این معیار ادعا می كنند كه این شاخص، برترین معیار ارزیابی عملكرد محسوب می شود؛ زیرا بعنوان یك معیار ارزیابی، هزینه فرصت صاحبان سهام و ارزش زمانی پول را در نظر گرفته و تحریفات ناشی از بكارگیری روشهای متفاوت حسابداری را برطرف می كند(اویی و لی،2002،ص20) 6.
عدم استفاده از معیار های مناسب برای ارزیابی عملکرد، از یک سو باعث می شود که قیمت سهام شرکت ها به ارزش واقعی آنها نزدیک نشود و این پدیده موجب ضرر و زیان یک گروه از خریداران سهام و سود سرشار گروه دیگر خواهد شد و از سوی دیگر عدم جبران خدمات مدیران به تناسب عملکرد واقعی آنها، در جهت حداکثر سازی ثروت سهامداران موجب ایجاد شکاف بین منافع مدیران و سهامداران شده و مشکلات تضاد منافع میان نماینده و مالک بوجود خواهد آمد (تئوری نمایندگی) 7.
این تحقیق در صدد است که با مطالعه معیار های ارزیابی عملکرد مالی سنتی و نوین، و بررسی رابطه این معیار ها با ارزش افزوده بازار8 شرکتها ، معیار مناسب تری را انتخاب کند که در جهت کمک به سهامداران برای اتخاذ تصمیمات صحیح با استفاده از صحیح ترین معیار ارزیابی عملکرد، همسونمودن منافع مدیران با مالکان از طریق پیوند دادن منافع و پاداش آنها با ثروت سهامداران ،گامی موثر بردارد.
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
سرمایه گذارن و مدیران در جستجوی معیاری به موقع و قابل اتکاء برای اندازه گیری ثروت سهامداران هستند. معیار سنجشی که بوسیله آن سرمایه گذاران بتوانند در باره افزایش یا کاهش قیمت سهام ، اعتبار دهندگان درباره میزان امنیت سرمایه خود و مدیران در مورد سود آوری تصمیم گیری هایشان و سود آوری شرکت قضاوت نمایند (ورثینگتون ،2004 ،ص211) [12] .
هدف هر واحد اقتصادی افزایش ثروت سهامداران بوسیله افزایش ارزش شرکت می باشد و همه فعالیت های شرکت در جهت نیل به این هدف هدایت می شود . سرمایه گذاران برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در شرکت ، فروش سهام و خارج کردن سرمایه خود از شرکت و یا نگهداری سهام ،به ارزیابی عملکرد شرکت می پردازند . برای نیل به این هدف ،پاداش مدیران اغلب با عملکرد شرکت مرتبط است . بنابراین انتخاب معیاری که بدرستی عملکرد شرکت را اندازه گیری کند ،بسیار مهم است .روشن ترین معیار برای سنجش عملکرد ، قیمت سهام است . اما معیار قیمت سهام از یک نقطه ضعف برخوردار است ،زیرا برخی عوامل که در قیمت سهام تاثیر دارند ،مانند شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه وجهان از كنترل مدیران خارج می باشد. بنابراین معیار مورد استفاده بایستی از دو ویژ گی برخوردارباشد.
این ویژگی اصلی ترین تنشی است که یک معیار عملکرد خوب بایستی آن را حل کند. در انتخاب یک معیار مناسب علاوه بر سهولت محاسبه ، به موارد دیگری از جمله ،دقت و هزینه اندازه گیری ارزش نیز باید توجه نمود. قدرت هر معیار سنجش بوسیله درجه همبستگی آن معیار با ارزش بازار تعیین می گردد، زیرا ارزش بازار بازتابی از عملکرد شرکت است ، ارزش بازار منعکس کننده درک سهامداران نسبت به عملکرد جاری شرکت و نیز انتظارات آنها از عملکرد آتی شرکت است . بنابراین هر معیار عملکردی ،برای اینکه اثر بخش باشد ،نه تنها باید قادر به انعکاس عملکرد جاری باشد، بلکه باید دامنه و سمت و سوی رشد آتی شرکت را نیز نشان دهد . به هر حال،معیاری نسبت به سایر معیار ها برتری دارد که اطلاعات بهتری به سرمایه گذاران ارائه دهد.
به هر حال ،عده ای بر این باور هستند که روش EVA و REVA به دلیل تاکید بر بازده واقعی نقدی هر شرکت ،از ایرادات سایر معیار های عملکرد سنتی بدور است و در کنار این مزیت روش فوق از ایراداتی چون پیچیدگی محاسبه و هزینه بیشتر برخودار است (استرن و استیوارت،1991،ص66)[13].
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)