:
مفهوم هیجانی موضوعی است كه مورد توجه دانشمندان وفلاسفه قدیم بوده است وحتی داروین شواهدی یافت كه در آن همراه با تكامل دستگاه عصبی مركزی ،حالات هیجانی نظیر: ترس ،خشم ولذّت جلوه گر می شود .(اتكسیون 1986؛ترجمه براهنی 1380)
ولی بررسی علمی ودقیق آن به دهه ی گذشته بر می گردد كه ابتدا در سال 1990پیتر سالوی هوش هیجانی را مطرح كرد و آن را به صورت توجه به هیجان ها وكاربرد مناسب آنها در روابط انسانی ،درك احوال خود ودیگران ،خویشتن داری وتسلّط بر خواسته های آن ،همدلی با دیگران واستفاده مثبت از هیجانها در تفكروشناخت مطرح كردند بعد گلمن 1995 هوش هیجانی را به عنوان یكی از مؤلفه های سلامت روان معرفی كردند وبر این باور بود كه برای ارتقاءسلامت روان افراد باید مؤلفه های هوش هیجانی را در افراد پرورش داد. هم چنین اون بار آن نیزبا طرح نظر خود تحت عنوان بهره هیجانی آن را عبارت از قابلیت ها ومهارت هائی می دانند كه بر روی توانایی فرد برای مقابله مؤثر با احتیاجات محیط وفشارهای آن اثر می گذارد بطور خلاصه گفته می شود كه میزان هوش nافراد ،ضامن موفقیت آنها در درازمدت وكل زندگی نمی باشد بلكه ویژگیهای دیگری برای برقراری ارتباطات مناسب انسانی وموفقیت در زندگی لازمست كه هوش هیجانی نامیده شود وطرفداران اصلی روان شناسی انسان گرایانه در این دهه گودون آلبورت ،آبراهام مازلو و كارل راجرز عقیده دارند كه یكی از احتیاجات ضروری وجنسی انسان این است كه نسبت به خودش احساس خوبی داشته باشد هیجان های خود را مستقیماًتجزیه نماید واز نظر هیجانی رشد كند. (هرمان 1992به نقل از سالوی وهمكاران 1958)
در حیطه روان شناسی اندیشمندان بزرگ از طرفی به علّت شناسی دردهای روانی انسان واز طرف دیگر به طرح روش هایی برای بهره مندی انسان از ظرفیت كامل خود در جهت اختلالات رفتاری به خصوص ضعف روانی ووسواس كه توضیحاتی شده كه همه در جای خود مقبول وهریك تكامل بخش ویا حداقل همپوش نظریه های پیشگام شده است .
بیان مسأله
تجارب هیجانی از دیر باز به عنوان متدی مركزی درمانگری در نظر گرفته شده است ودرماندگی هیجانی عمده ترین عامل انگیزش برای جستجو درمان است .بر همین اساس نظم جویی عاطفی ،اختلال های عاطفی ،پیوند هیجانی وفرایند تحول نظم جویی عواطف از مباحث مورد توجه روان درمانگران است امروز این امر مورد قبول قرار گرفته است كه تنظیم عواطف وطرح یابی زیست شناختی كاملاً وابسته بهم هستند (شور -1994)در دهه های اخیر با تأثیر هیجان در كاركرد شخصیت وسلامت روان تأكید فراوانی شده است ومطالعات روزافزونی به منظور بررسی اینكه افراد چگونه با حوادث هیجانی واسترس زا او كنار می آیند وتأثیرات ضمن این روش ها بر سلامت جسمی ودور از اختلالات رفتاری ماند ضعف روانی ووسواس می شود .(پروین 1996)
در این باره می گوید :دیدگاه غالب این است كه هیجاناتی كه توسط افراد تجربه می شود ونیز چگونگی كنار آمدن افراد از نظر هیجانی قسمت مهمّی از شخصیت آنها را تشكیل می دهد ودارای تأثیر مهمی بر روی وسواس دارد . انسان ها در موقعیت های متفات واكنش های گوناگون از خود نشان می دهد اما با وجود تمام این تفاوتها ،راهی كه برای كنترل واداره هیجانات خود انتخاب می كنند باید از نظر اجتماعی مناسب ومقبول باشد ،اگر چنین نباشد اثراتی كه رفتارهایشان به دنبال خواهد داشت می تاند ویرانگر باشد سالووی ومایر (1990-1989)با طرح مفهوم تازه هوش هیجانی كه براساس نظریات گاردند درباره استعداد های فردی شكل گرفته بود پاسخ قابل قبولی برای این سئوال مطرح نموده است . وبراساس این نظریه انسان دارای توانایی های قابل پرورش است كه می تواند اورا برای مقابله با شرایط زندگی آماده كند .(سید محمدی 1382)
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین هوش هیجانی ووسواس در بین دانش آموزان مقطع سوّم دبیرستان یا حدود سنی 17ساله شهر ابهر است واینكه آیا هوش هیجانی افراد ووسواس در اعمال وافكار می تواند با هم رابطه داشته باشد وآیا وسواس عملی یا فكری در هوش هیجانی تأثیر مثبت یا منفی دارد . واینكه آیا هوش هیجانی در بین دختران بیشتر از پسران است ویا وسواس در بین دختران وپسران دارای تفاوت است یا نه .
اهمّیت وضرورت تحقیق
باید گفت كه بیشتر مهارتهادر اثر تعلیم وتربیت پیشرفته می شود واحتمال دارد كه این موضوع حداقل برای بعضی از مهارتهای هوش هیجانی صحیح باشد . مهارتهای هوش هیجانی در منزل وبا تعامل خوب والد وفرزند شروع می شود والدین به فرزندان خود یاد می دهند كه هیجانهای خود را تشخیص داده وآنها را نامگذاری كنند ولی اگر غیر از این باشد ممكن است این نشان ندادن هیجانها در فرزندان باعث اختلالات رفتاری در فرزندان شود به این شكل كه فرزندان ما به خاطر سركوب شدن این هیجانات دست به اعمالی می زنند مانند وسواس كه خواه به صورت عملی است وهواه به صورت فكری ویا حتی سیتری ونشان دادن بیماریهای مانند سردرد ودل ودرد وامثال اینها كه امید است با انجام این پژوهشها بتوانیم میزان ای عوامل را از زندگی نوجوانان بكاهیم وهمین طور روش درستی در ایجاد هیجان فرزندانمان بیابیم . وهمین طور آیا بین هوش هیجانی وجنسیت در بین آزمودنی ها تفاوت معنی داری وجود دارد یا نه .
فرضیه تحقیق
بین هوش هیجانی ووسواس در بین دختران رابطه وجود دارد .
بین هوش هیجانی دختران وپسران تفاوت معنی داری وجود دارد .
بین وسواس دختران وپسران تفاوت معنی داری وجود دارد .
هوش هیجانی ← متغییر وابسته
وسواس ← متغییر مستقل
جنسیت ← متغییر كنترل شده
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
بی تردید اصطلاح شخصیت یکی از بحث انگیزترین و در عین حال جذاب ترین مفاهیمی است که در علم روانشناسی وجود دارد پیچیدگی تنوع و گستره مشمول این اصطلاح به اندازه ای است که دستیابی به یک تعریف فراگیر پایدار و مورد قبول از آن را تنها دشوار بلکه غیرممکن ساخته است به گونه ای که می توان گفت به شمار افرادی که سعی در شناخت و تعیین آن و در نتیجه ساخت یک قطر شخصیت داشته اند تعاریف و تفاسیر گوناگون وجود دارد کلمه شخصیت در انگلیسی از واژه لاتین پرسونا اقتباس شده است و در اصل اشاره به نقاب هایی دارد که توسط هنر پیشگان تئاتر و نمایش های یونان باغستاین به صورت زده می شد و در عین حال در بردارنده نقش آن نیز بوده است (هجل و زیگلو، 1979)
آگاهی از تفاوت های فردی و شخصیتی می تواند ما را در حل بسیاری از دشواریها یاری دهد و وقتی قبول کردیم که انسان ها در تواناییهای ذاتی و اکتسابی تفاوت دارند در پی این نخواهیم بود که از همه رفتارهای مشابه و یکسانی را انتظار دادشته باشیم ولی بسیاری از صفات در یک راستا قرار نمی گیرند نو این موضوع به ما امکان می دهد که بتوانیم افرادی که ترکیبات مشابهی از صفات را دارند در یک گروه طبقه بندی کنیم (بهرامی و همکان 1380)
قسمت عمده ای از زندگی روزانه هر شخص صرف اشتغال به کار می باشد فعالیت کاری از نظر سلامت روانی شخص فعالیتی مهم به حساب می آید کار وسیله ای است که برای فرد استقلال می آورد و رشد سرعت نفس او را مساعد می کند
عامل متعددی همواره به عنوان منابع فشار روانی (استرس) در محیط کار وجود دارد از قبیل عامل های فیزیکی چون سروصدا ، ازدحام، نور و حدت نامناسب عامل های انسانی ….
در مقابل این استرس ها اگر شخص قادر به مقابله موثر با آنها نباشد دستخوش عوارض متعد و جسمی و روانی و رفتاری می شود و طولانی شدن فشارهای روانی ممکن است موجب کاهش رضایت مندی از شغل منجر به فرسودگی شغلی می شود که پیامد آن کسالت ، بی تفاوتی و کاهش اثر بخشی ، خستگی ناکامی و حتی دل زدگی در مشخص می شود
فرسودگی شغلی نه تنها با بهداشت روانی یک شخص بلکه با میزان بهره وری او نیز رابطه دارد لذا آشنا شدن با روش های مقابله موثر با فشارهای روانی و غلبه به فرسودگی شغلی می تواند به ارتقاء بهداشت روانی افزایش اثر بخش و بهره وری نیروی انسانی کمک کند
هدف پژوهش
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و تعیین برونگرایی- درونگرایی کارکنان و میزان فرسودگی شغلی آنها در نهایت بررسی رابطه تعیین تیپ شخصیتی کارشناسان و میزان فرسودگی شغلی آنها می باشد
بیان مسئله
براساس نظر مازلاک فرسودگی شغلی سندرمی است که در پاسخ به فشار روانی مزمن به وجود می آید و شامل سه جزء خستگی یا تحلیل عاطفی از خود بیگانگی یا مسخ شخصیت فقدان موقعیت فردی یا پیشرفت شخص است و بیشتر در میانن انواع مشاغل مددرسان و یاری دهنده نظیر مشاوران، معملمان ، مددکاران اجتماعی، پزشکان ، پلیس، پرستاران و مواردی از قبیل این مشاغل بیشتر مشاهده می شود و این امر احتمالا معلول نوع وظایف و مسئولیت های این گونه مشاغل می باشد
بنابه تاکید دکترا مانی فرسودگی شغلی برای توصیف سندرمی بکار می رود که عمدتا افرادی را مبتلا می سازد که در مراکز اجتماعی بهداشتی شاغل می باشند هر شغل با استرس همراه است اما برخی مشاغل استرس های زیادی دارند و این امر معلول آن کار نوع وظایف و مسئولیت های اینگونه شغل ها می باشد
فرسودگی شغلی یکی از استرس های مختلف است که تجربه می شود و به صورت علائم جسمانی (سردرد، زخم معده) و علائم روانی (افسردگی و خشم) و به صورت علائم رفتاری (افت کاری ، غیبت) ظاهر می شوند این امر در نهایت سازگاری کارکنان رادر جنبه های مختلفی به مخاطره می اندازد
در این راستا تحقیق حاضر به دنبال ارتباط بین فرسودگی شغلی و شخصیت کارکنان است
اهمیت موضوع پژوهش
آگاهی از فردی و شخصیتی باعث می شود که از همه کارکنان یک سازمان رفتارهای یکسانی را انتظار نداشته باشیم و قبول این نکته که بعضی خصوصیات شخصیتی را می توان در یک طبقه خاص قرار داد و بعضی دیگر را در طبقه اول دیگر به ما کمک می کند تا کارکنان را در طبقات شخصیتی مشخصی قرار دهیم با پی بردن به طبقه تشخیص که هر یک از کارکنان به آن تعلق دارند می توانیم که رفتار آنها را در یکسری موقعیت های مشخص به طرز نسبی پیش بین کنیم و از آنها انتظارات بخصوصی داشته باشیم از جمله با بررسی تیپ شخصیتی کارکنان و تعیین میزان فرسودگی آنها می توان رابطه بین این دو متغیر را مشخص نمود
پرسش پژوهش
آیا بین تیپ درونگرایی و برون گرایی افراد میزان فرسودگی شغلی آنها رابطه وجود دارد؟
فرضیه پژوهش
بین شخصیت درونگرایی-برون گرایی افراد و میزان فرسودگی شغلی آنها رابطه وجود دارد
تعریف مفاهیم
تعریف مفهومی:
تیپ شخصیت: شخصیت الگوهای معینی از رفتار و شیوه های تفکری است که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می کند (اتکینسن و هیلگارد، 1371)
تیپ شخصیتی: یعنی این که هر فرد دارای خلق وخوی منحصر به فرد است یکی با مردم می جوشد دیگری علاقه چندانی به معاشرت با مردم ندارد این خود نشان دهنده آن است که یک فرد دارای چه نوع تیپ شخصیتی است
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
سوء مصرف مواد یکی از مشکلات بزرگ جوامع بشری است با وجود اینکه تلاشهای زیادی برای کنترل و از بین بردن آن به عمل آمده است ولی هنوز این بلای اجتماعی هر روز قربانیان زیادی می گیرد «مهریار و جزایری 1377 »کشور ایران نیز با دلایل جغرافیایی – اجتماعی – فرهنگی و مسایل دیگر با این معضل روبه رو است و برای کنترل و مقابله با آن هزینه های مادی و انسانی زیادی پرداخته است. این مشکل روانی – اجتماعی چنان همه گیر و شایع می باشد که پژوهشگران زیادی به مطالعه آن پرداخته و با تحقیقات فراگیر و همه جانبه ، ابعاد مختلف اعتیاد را بررسی می کنند تا بتوانند راه حل مناسب و قابل قبول برای آن بیابند (کوپر و همکاران، 1992، صالحی، 1371 ) با توجه به آثار زیانبار فردی و اجتماعی سوء مصرف مواد، پژوهشگران آن را به عنوان نوعی اختلال در نظر گرفته اند و دو سیستم طبقه بندی اختلالات روانی – راهنمایی تشخیص و آماری اختلالات روانی (1994) و نظام بین المللی طبقه بندی اختلالات روانی (1992) بخشهایی را به آن اختصاص دادن و ملاکهای تشخیص خاصی برای شناسایی آنها تعیین کردند گیلدر و همکاران 1996 کاپلان و سادو 1994 یکی از عواملی که برای سوء مصرف مواد و اکثر نظریه های روانشناختی مطرح شده است آسیب پذیری افراد در مقابل مسائل و مشکلات طبیعی و غیر طبیعی زندگی است (گیلدر و همکاران 1996) در زمینه آسیب پذیری) فشار روانی یک موضوع کلیدی است و نظریات گوناگون بر روی آن متمرکز شده و تحقیقات پیشنهادی در مورد آن انجام پذیرفته است ساراسون و ساراسون 1987،ریو1992) پژوهشهای نشان داده کار افراد معتاد از استعمال مواد افیونی به عنوان یک روش مقابهل در مقابله چالشهای روز مره زندگی و فشارهای ناشی از آن استفاده می کنند (کوپر و همکاران 1992، گیلد و همکاران 1996، استیل و جوزف 1988 روزنف و همکاران 2000، کارنی و همکاران 2000، آراملی و همکاران 2000).
بسیاری از مصرف کنندگان مواد غیر قانونی بخصوص جوانانی که از دارو نسخه نشده استفاده می کنند به نظر می رسد برای رویارویی با مشکلات زندگی و چالشهای روزانه، از آمادگی لازم برخوردار نبوده و نمی توانند به طور موثر مسائل به وجود آمده را حل کنند(گلید و همکاران 1996).
براساس مطالعات انجام یافته معلوم گردیده است که معتادان هیجانات و منفی مختلفی (مانند پرخاشگری، عصبانیت، نگرانی و اندوه) را
گزارش می کنند و به منظور فرار از مشکلات و اجتناب از ناراحتی و هیجانات و احساس منفی به مصرف مواد افیونی پناه می برند. به بیان دیگر در شرایط پرتنش و به هنگام رویارویی با عوامل فشار از برای کاهش فشار های عصبی و هیجانات منفی به آرام بخش ها و افیونها پناه می برند (کوپر استل و جورج1992)
افراد معتاد به دلیل کمبودها:
نقص در مهارتهای انطباقی و انتظارات از اثرات مواد روانگردان (باور های نادرست در خصوص اثرات مواد) از سوء مصرف مواد به عنوان یک روش مقابله تعمیم یافته است کلی استفاده می کنند (روزنف و همکاران 2000 کانی و همکاران 2000) از اینرو اتکاء به سوء مصرف مواد به عنوان روشی برای مقابله و حل مشکلات منجربه مصرف طولانی و افزایش خطر استعمال مواد غیر قانونی می شود (کوپر و همکاران 1992، آراملی و همکاران 2000).
افراد معتاد در مواجهه با مشکلات و چالشهای زندگی به سبکهای مقابله هیجان مدا را به کار گرفته و به شیوه اجتنابی عمل میکنند و به دلیل ناکارامدی این[1] نوع شیوه مقابله و نیز پاداش و تقویت کوتاه مدت مصرف مواد معتادان از کسب مهارتهای لازم و کارآمد برای رویارویی با جنبه های مختلف زندگی طبیعی محروم می مانند و نهایتا به شیوه غیر انطباقی عمل می کنند (دلیلی و مارالات1997)
اهمیت و ضرورت تحقیق
آثار نامطلوب سوء مصرف دارو بسیار کننده و سنگین است این معضل جهانی آثار اقتصاد، اجتماعی مخرب و خانمان سوزی دارد (ماستو[2] 1997) مشکلات ناشی از مواد تحدیدی جدی برای سلامت جامعه و نقش عمده ای در جرم و فساد به عهده دارد و مستقیم و غیر مستقیم هزینه های زیادی به جامعه تحمیل می کند (کاپلان 1994 سادوک ) یکی از ابعاد مهم اعتیاد آسیب پذیری افراد در مقابل چالش های روزمره زندگی است. شیوه های مقابله ناکار آمد و ناتوانی در حل و فصل مساله ریز و درشت زندگی از جمله عواملی است که آسیب پذیری آنها را تشدید می کند (کوپر و همکاران 1988). براساس نوشتارهای پژوهشی از آنجایی که افراد معتاد در مهارتهای زندگی نقض داشته و سبک های حل مساله ناکار آمدی در رویارویی با مسائل جاری زندگی به کار می گیرند با توجه به اینکه تحقیقات مختلفی کارآمدی سبک های حل مساله و آموزش روشهای کارآمد را در پشگیری از اعتیاد و جلوگیری از عود مجدد آن بعد از سم زدایی نشان دادن (گزوپ 1994، دیلی و مارلات 1997) بنابراین ضرورت دارد بررسی شود که افراد معتاد چگونه با دشواریها اتفاقات و مسائل طبیعی زندگی روبه رو می شوند بر چه روشهای برای حل این مشکلات استفاده می کنند.
هدفهای پژوهش
پژوهش حاضر در نظر دارد سبکهای حل مساله افراد معتاد را در رویارویی با نیازها و مطالبات زندگی طبیعی بررسی کنند و به شیوه های حل مساله و روشهای مقابله ای آن در مواجهه با مسائل و مشکلات [3]زندگی دست یابد و مشخص سازد روشهای رویارویی آنان با مسائل ریز و درشت زندگی چه تفاوتی با افرادی که به سوء مصرف مواد دچار نیستند دارد. به عبارتی دیگر افرادی که معتاد نیستند چگونه با مشکلات و خواسته های زندگی رو به رو می شود آنان از چه روشهایی برای حل مسائل و مشکلات زندگی روزمره خود استفاده می کنند که معتادان فاقد آن هستند. تحقیق حاصل در نظر دارد ویژگی سبک مساله معتادان و افراد عادی را مورد مقایسه انجام دهند با انجام این مطالعه سبک های مساله گشایی که افراد عادی را نمو آسیب پذیری در مقابل فشارها و چالش ها و مشکلات زندگی مصون می سازد معلوم می شود در عین حال با آگاهی از نقص مهارتهای رفتاری، شناختی و عاطفی معتادان می تون برنامه هایی تدارک دید که به واسطه آموزش آن به معتادان روشهای جدیدی برای مبارزه با گرایش به مواد مخدر و پیشگیری از آثار مخرب آن دست یابد.
سئوالات پژوهش
از آنجایی که براساس بررسی های انجام شده در نوشتارهای پژوهشی تا کنون مطالعه ای در خصوص سبکهای حل مساله در جمعیت معتادان انجام نشده است لذا در این پژوهش به دلیل عدم حمایت پیشینه از ارائه فرضیه پژوهش فقط به طرح سوال می پردازیم.
سوال اصلی پژوهش:
آیا الگوی سبکهای حل مساله افراد معتاد به الگوی سبکهای حل مساله افراد غیر معتاد متفاوت است؟
سئوالات فرعی:
1- آیا افراد معتاد و افراد عادی در «بی یاوری» با یکدیگر تفاوت دارند؟
2- آیا افراد معتاد و افراد عادی دو عامل« کنترل» حل مساله با یکدیگر تفاوت دارند؟
3- آیا افراد معتاد و افراد عادی در عامل «خلاقیت» با یکدیگر تفاوت دارند؟
4- آیا افراد معتاد عادی در عامل و «اعتماد در حل مساله » با یکدیگر تفاوت دارند؟
5- آیا افراد معتاد عادی در عامل و «اجتناب » با یکدیگر تفاوت دارند؟.
6- آیا افراد معتاد عادی در عامل و «تقرب » با یکدیگر تفاوت دارند؟
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
تحقیق
موضوع تحقیق :
« بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغگویی در كودكان دبستانی و راههای درمان آن»
خلاصه تحقیق
دروغگویی عادت زشتی است كه وقتی در یك جامعه یا در یك فرد پیدا شود، میزان استفاده از نیروهای جامعه را كاهش میدهد، اعتماد سلب میگردد و در نتیجه نظم و روال امور ضعیف میشود. و چون این عادت زشت از كودكی در كودك شكل میگیرد باید جلوی بروز این پدیده را از كودكی گرفت و به درمان آنها اقدام كرد.
این موضوع در 5 فصل انجام شده است. در فصل اول در بارة ضرورت و اهمیت تحقیق و هدف كلی آن و روش آماری و وسیلة تحقیق و محدودیت تحقیق و تعریف واژهها و وظیفههای تحقیق صحبت شده است كه فرضیهها عبارتند از :
و در فصل دوم در مطالعات گسترده در بارة دروغگویی، علل و درمان آن صحبت شده همچنین به عوامل تربیتی و اجتماعی آن پرداخته شده و در بارة هر یك مفصلاٌ توضیح داده شده است. و در آخر فصل دوم در باره پیشنه تحقیق كه از دو تحقیق مشابه تحقیق خود استفاده شده است. صحبت شده است و آن دو تحقیق نقد و بررسی گردیده است.
در فصل سوم تحقیق، روش جمع آوری اطلاعات از كتابها و مجلات و مقالات و پژوهش نامههای پراكنده مربوط به موضوع گردآوری شده است و همچنین شیوة گزینش جمعیت آماری كه تعداد 60 نفر از معلمان آموزشی ابتدائی مشهد هستند و از بین مدارس ابتدائی مشهد بطور تصادفی انتخاب شدهاند. و همچنین متغیرها و تعاریف عملی آنها و یك متن پرسشنامه نوشته شده است.
در فصل چهارم روش آماری و تجزیه و تحلیل دادهها است. از روش آماری پیمایشی استفاده شده است و در بارة هر سئوال پرسشنامه یك جدول و نمودار ترسیم شده و در آخر هم برای هر فرضیه یك جدول و نمونه آورده شده است و در زیر هر نمودار توصیفی بیان شده است.
در فصل پنجم نتیجه گیری از دادهها و تجزیه و تحلیل آنها شده و در كل نتیجه گرفته میشود كه تمام عوامل ذكر شده در دروغگویی كودكان مؤثر بوده، مخصوصاٌ عوامل خانوادگی و كمبودها كه این پدیده راتشدید میكند و بعد محدودیتهای اجرای تحقیق كه همان عدم دسترسی به تحقیقات مشابه بوده و چند كاربرد و توصیه به اولیاء و دست اندركاران تعلیم و تربیت و در آخر هم فهرست منابع و مأخذ آورده شده است.
اهمیت و ضرورت تحقق :
درغگویی عادت زشتی است كه وقتی در یك جامعه یا در یك فرد پیدا شود، میزان استفاده از نیروهای جامعه را كاهش میدهد. یعنی
وقتی یك عده دروغگو پیدا شوند، اعتماد سلب میگردد و در نتیجه نظم و روال امور ضعیف میشود و بخش زیادی از نیروها باید برای جلب اعتماد به مصرف برسد.
اگر در معاملات بازار، دروغ رایج شد، باید نیروی زیادی صرف از بین بردن آفات دروغ گردد. یعنی برای خرید یك كالای مختصر كه مجموع وقتی كه به طور طبیعی احتیاج دارد 10 دقیقه است، ممكن است دو ساعت وقت و نیرو صرف شود تا تحقیق زیادی برای به دست آوردن قیمت واقعی جنس صورت گیرد، تا علیرغم خیانت و دروغی كه در محیط وجود دارد، بتوان قیمت واقعی آن را به دست آورد. بنابراین با به وجود آمدن آفت دروغ، جلوی رشد نیروها گرفته میشود، یعنی مقدار بازده و پیشرفت كار كاهش مییابد و جلوگیری از رشد و تربیت خواهد بود و نیز هر فساد و گناهی كه در جامعه پیدا شود، آفت و بلای رشد و تربیت آن جامعه است. پس باید جلوی دروغگوئی را از كودكی در آنها گرفت و آنها را درمان كرد، تا بتوانیم شاهد شكوفائی جامعه آیندة خود باشیم.
اهداف تحقیق :
با توجه به اینكه كوشش متخصصان آموزشی و پرورشی برآنست كه راههایی بیابند تا قدرت یادگیری و خلاقیت كودكان را افزایش دهند هدف كلی و عمدة این تحقیق اینست كه :
علل بروز دروغگویی كودكان از دو بعد تربیتی و اجتماعی شناسایی شود و همچنین راههای درمان آن، تا كودكان بتوانند با واقعیتها آشنا شده و به جای ترس و پناه بردن به دروغگویی و فكر خود را صرف دروغگویی و دروغ پردازی كردن، آن را صرف یادگیری و خلاقیت نمایند و جامعه را از فساد و تباهی نجات دهند و بسوی پیشرفت سوق دهند. مخصوصاٌ كه در دین اسلام دروغ گناهی بزرگ كبیره شناخته شده است و تأكید شدید بر پرهیز از آنست.
فرضیههای تحقیق :
محدودیت تحقیق :
تعریف اصطلاحات و تعارف عملیاتی متغیرها :
استهزاء : بر كسی خندیدن، كسی را دست انداختن و سربه سر گذاشتن و ریشخند كردن مسخره كردن.
اضطراب ( Anxiety ) :جنبیدن، لرزیدن، تپیدن، پریشانحال شدن، یكدیگر را با چیزی زدن، بهم واكوفتن، آشفتگی، بی تابی، بی آرامی.
اعتبار : عبرت گرفتن، پند گرفتن، چیزی را نیك انگاشتن و شگفتی كردن چیزی یا كسی را به دیگری قیاس كردن و نیز به معنی اعتماد و راستی و درستی وآبرو و قدر و منزلت است.
انیگزه : سبب، باعث، علت، آنچه كه كسی را به كاری برانگیزاند.
اهانت : خوار كردن، سبك داشتن، سبك شمردن، پست كردن.
تحریك : حركت دادن – جنبش دادن، جنباندن – بحركت درآوردن، برانگیختن، وادار كردن.
تخیل : خیال درآوردن – به كار انداختن – خیال پنداشتن و گمان كردن، تكبر كردن، پند و گمان
تصنع : خودآرایی كردن – به تكلیف خود را بحالتی وانمود كردن – ظاهرسازی كردن.
تعدیل : راست كردن – برابر كردن – هموزن كردن – دو چیز را با هم مساوی كردن.
تفهیم : فهماندن – حالی كردن.
تنبیه : بیدار كردن، هوشیار ساختن، آگاه كردن كسی برامری.
ترس : بیم، خوف، ترسیدن.
تهدید : ترساندن، بیم دادن، بیم عقوبت دادن.
تمرد : سرپیچی كردن – گردنكشی كردن – نافرمانی كردن.
تحریف : كج كردن – گردانیدن، تغییر و تبدیل دادن و گردانیدن كدام كسی از وضع و طرز و حالت اصلی خود بعضی حروف كلمه را عرض كردن و تغییر دادن معنی آن.
حقارت : كوچك شدن، پست شدن، خوار شدن، كوچكی، پستی، خواری.
خطر : نزدیك به هلاك، یا آنچه مایة تلف شدن كسی یا چیزی باشد و بمعنی شرف و بزرگی و بلندی قدر مقام.
درك : در رسیدن، رسیدن به چیزی، رسیدن به حاجت، دریافتن، پی بردن،
سرزنش : سركوفت، طعنه، ملامت، نكوهش.
قبح : زشت شدن، زشتی، ضد حسن.
گزافه : بسیار بیحساب، بیحد، بیهوده، عبث، سخن بیهوده،
لاف : گفتار بیهوده و گزاف، دعوای زیاده از حد، خودستایی،
وحشت : تنهایی، خلوت، اندوه و ترسی و دلتنگی از تنهایی.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
از آنجائیكه اعتقاد به ضرورت وجود رقابت به عنوان یك اصل مسلم در فراشدهای سیاسی، آنرا از شاخصهای نظام مردمسالار دینی قرار میدهد كه در شرایط مطلوب از كار ویژهی مختلفی از جمله ثبات سیاسی، پویایی و نشاط سیاسی و اجتماعی، تقویت وفاق اجتماعی برخوردار خواهد بود. اما در عین حال قائل شدن به این نكته كه صرف وجود تكثر در آرا و رقابتهای سیاسی ـ اجتماعی ارزشهای پیشگفته محقق نخواهد شد.
رقابتهای سیاسی زمانی میتواند ارزشمند تلقی شود كه به پراكندگی و تفرق سیاسی منجر نگردد، از این رو وجود رقابت در جامعه به تنهایی نمیتواند راه حل اساسی تلقی شود. رقابت خود نیازمند بسترها و شرایطی از جمله فرهنگ سیاسی، وجود روحیه انتقادپذیری دگرپذیری و پایبندی به مقررات، وجود نهادهای مدنی و عدالت اجتماعی است كه به همگرایی و وفاق ملی منجر گردد.
از این رو برای اینكه رقابتهای سیاسی بتواند در درون نظام سیاسی كشور بصورت منطقی و سالم جریان یابد ضرروی است اقدامات زیر صورت پذیرد:
الف) كشور ایران از آنجا كه از حكومت دینی برخوردار است، در سطح مدیریت راهبردی با سه دسته از منفعتهای عمده مواجه است:
1ـ منفعتهای عام و ملی.
2ـ مصلحتهای شرعی و دینی.
3ـ منفعتها، مصلحتها و علاقههای فردی، شخصی، خانوادگی و گروهی.
بدیهی است هر سه دسته از منفعتهای یاد شده جزو ماهیت تصمیمگیری و مدیریت راهبردی كشور محسوب میشوند كه بیتوجهی به هر یك از این سه بُعد میتواند موجب نارضایتی شده، به بروز خشونت بینجامد. مدیریت راهبردی كشور بایستی در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای كلان كشور با ایجاد آمیزهای كارآمد از سه مؤلفه منافع ملی، مصالح شرعی و علایق و منافع فرد فردِ جامعه، باز شناسی چهارگانه زیر انجام دهد:
1ـ بازشناسی دینی و تبیین مصالح شرعی و دینی و التزام به آنها.
2ـ بازشناسی ملی و تبیین منافع عام و ملی و تعقیب آنها.
3ـ بازشناسی سیاسی در سطوح فردی و گروهی، دریافت مقتضیات انسان، به رسمیت شناختن حقوق شهروندی و فراهم آوردن بستر و زمینههای تحقق آنها.
4ـ بازشناسی حوزههای رقابت و تبیین مرزها و نمادین سیاسی كشور و طراحی ساز و كارهای اجرایی برای رعایت و التزام به آنها.
ب) همانگونه كه گفته شد یكی از مشكلات اساسی در فرایند رقابتهای سیاسی، جامعهناپذیری سیاسی و در نتیجه نداشتن فرهنگ رقابت است.
یكی از راههای اساسی رفع این معضل، تحول در نظام آموزشی كشور است به گونهای كه بتوان در تحقق فرآیند جامعهپذیری سیاسی كه رقابت پذیری سالم، تحملپذیری غیر و رقیب، حقوق شهروندی پرهیز از مطلقانگاری خود، برخی از شاخصهای آنست گام برداشت؛ همچنین در این فرایند باید رعایت قاعده بازی سیاسی، قانونهای موضوعه، میثاقهای ملی و همزیستی مسالمت آمیز در صدد برنامههای آموزشی قرار گیرد. رسانههای جمعی، مطبوعات، خانواده و دین از جمله مجاری عمده و اساسی فرهنگپذیری سیاسی بشمار میآید كه بایستی در برنامهریزی بصورت جدی مدنظر قرار گیرد.
ج) گسترش فرهنگ مشاركتی:
یكی دیگر از راهكارهایی كه تحلیلگران برای رهایی از بنبست خشونتهای رقابتی پیشنهاد میكنند آغاز تمرین رقابت در حوزههای كوچكتر و تعمیم آن در سطح اجتماعی ملی است. این گروه معتقدند قبل از آن كه حقوق سیاسی افراد جامعه به رسمیت شناخته شود و حتی پیش از آن كه توده مردم بتوانند فعالیت سیاسی بكنند ضروری است اعضای جناحها به فعالیت بازی سیاسی روی آورند و حقوق
سیاسی اعضای جناحهای سیاسی را به رسمیت بشناسند. لازم است افراد در جامعه نخست فعالیتهای سیاسی خود را در یك حوزه كوچكتر به آزمون گذاشته تا پس از آن كه به شكل عرف و عادت درآمد و به تجربه در سطح رفتار فردی كشیده شد بتدریج و گام بگام به حوزههای بزرگتر جامعه انتقال داده شود تا از این طریق فرهنگ مشاركتی در جامعه رواج یافته و شهروندان بدان خو گیرند.
این شیوه ضمن آنكه قاعدههای بازی سیاسی را به افراد واكنشگران میشناساند، روحیه تعامل و همزیستی با رقبا را در آنها تقویت و جمعگرایی را در جامعه افزایش میدهد. تشكیل گروههای دوستی، تشكلهای عام المنفعه خیریهای و اتحادیههای صنفی از جمله گروههای كوچكی هستند كه میتوانند تمرین مشاركت و رقابت از طریق آنها آغاز شود.
د) یكی دیگر از راهبردهایی كه برای خروج از بحرانهای سیاسی ناشی از رقابتهای سیاسی پیشنهاد میشود تدوین چارچوب مناسب برای تحقق فراشدهای رقابتی است این چارچوب باید بگونهای باشد كه:
اولا: خطوط قرمز و مرزهای نمادین اجتماع ملی به گونهای شفاف تعریف و تعیین شده باشند تا حزبها به سادگی بتوانند این خطوط را تشخیص داده و از آنها پیروی نمایند.
ثانیاً: قاعدهها و چارچوب یاد شده از فراخی لازم برخوردار باشند، به نحوی كه افراد و گروهها به سادگی خودی و غیرخودی تلقی نشوند.
ثالثاً: در تنظیم قاعدهها و چارچوب یاد شده شرایط زمانی، مكانی، قومی، فرهنگی و دینی لحاظ گردد، به نحوی كه تمامی گروههای قومی، سیاسی و دینی كه كلیت و اصل نظام و بنیادهای سیاسی ـ دینی آن را پذیرفتهاند بتوانند در آن فعالیت و رقابت كنند.
رابعاً: این خطوط قرمز و مرزهای نمادین نباید به گونهای متعدد و متراكم ترسیم شوند كه با گسترش دامنة این خطوط، محدودیتها و ممنوعیتهای زیادی برای گروهها، افراد و نخبگان ایجاد شود زیرا در حالت تراكم و تكثر خطوط قرمز و ممنوعه، حیطه فعالیت افراد و گروهها تنگ و محدود شده و آنها در جریان فعالیتها به سادگی با این خطوط برخورد و آنرا نقض خواهند كرد. بنابراین در طراحی مرزهای نمادین و خطوط ممنوعه در نظام سیاسی بر دو اصل باید تاكید كرد.
1ـ محدود بودن این خطوط
2ـ تكیه بر برائت افراد و گروههای سیاسی
خامساً: ساز و كارهای تضمینی طراحی شود به گونهای كه سرپیچی و رعایت نكردن افراد و گروههای سیاسی از خطوط قرمز با هزینههای سنگین همراه باشد.
هـ) گفتمان رقابت در ایران باید به گونهای در برنامههای كلان كشور، طراحی و تنظیم گردد كه رقابتهای سیاسی از مرحله «محدودسازی» آغاز و پس از طی كردن مرحله «تثبیت» به مرحله «تكثر» ختم گردد. در مرحله محدودسازی؛ هدف، جلوگیری از بروز و ظهور حزبها و گروههایی است كه با كلیت نظام و بنیادهای دینی آن مخالف بوده، درصددند فضای رقابتی جامعه را آلوده، با فرصت طلبی، قدرت سیاسی را تصاحب كنند. در مرحله دوم؛ هدف، فراهمسازی شرایطی است كه حزبها و گروههای سیاسی و انقلابی و مورد تأیید، امكان حضور یافته و با ایجاد آگاهی سیاسی در اعضا و تودهها و نخبگان سیاسی بتوانند به تدریج وارد عرصه فعالیتهای سیاسی و رقابتهای صحیح گردند.
و در مرحله تكثر؛ به رقابت به عنوان عامل تثبیت سیاسی و افزایش وفاق، نگریسته شود. در این مرحله بایستی شرایط مناسب برای گسترش فعالیتهای حزبی و رقابتهای سیاسی فراهم گردد. حزبها و گروههای موجود مورد حمایت قرار گیرند و امكانات برای تأسیس نهادهای جدید و تازه فراهم شود. بدیهی است هدف از مرحله بسط و گسترش؛ رقابتهای سیاسی سالم است.
پیشینة تحقیق
در پژوهش حاضر مفروض گرفتن رقابت به عنوان یكی از مكانیزمهای مهم تكامل و پیشرفت جامعه سیاسی و كارآمد كردن نظام سیاسی با نگرش حفظ مصالح نظام در چارچوب امنیت و حفظ آن كه یكی از اساسیترین دغدغههای اندیشهگران ایرانی بوده و هست.
با توجه به قومیتهای مختلف و متعدد در حوزه سرزمینی ایران پرداختن به رقابتهای مثبت و تحولآور آن كه امنیت ایران به ثبات میرساند یكی از وظایف ملی و مهینی و تعهد اسلامی هر ایرانی است لذا بنظر میرسد در دهة قبل به صورت گسترده به این امور پرداخته نشده است و یا اگر هم كاری انجام شده محدود و در خود نظام جمهوری اسلامی در حال حاضر قابل بهرهمندی كافی نیست لذا پژوهش حاضر در عین حال كه یك مبحث از تاریخ رقابتهای ایران اسلامی را بررسی میكند و امیدوار هستیم با نگاه نقادانه و پژوهشگرانه بتوانیم نتایج علمی و مستدلی را ارائه نمائیم.
هدف پژوهش
سؤال اصلی
رقابتهای سیاسی چه تأثیری بر امنیت ملی دارد؟
سؤالات فرعی
1ـ شاخصهای وفاق در جمهوری اسلامی چیست؟
2ـ شاخصهای رقابت سیاسی در جمهوری اسلامی چیست؟
متغیر مستقل: رقابت سیاسی
متغیر وابسته: امنیت ملی
متغیرهای دخیل
1ـ رشد افكار عمومی، وجود افكار متنوع و اندیشهها و گرایشهای سیاسی متكثر در كشور.
2ـ منازعات لجام گسیخته و اختلافات غیر اصولی و نابهنجار فعالان سیاسی.
3ـ زایش ناقص تخرب و فرهنگ رقابتی و نیز برخی عوامل تاریخی سیاسی در حیات سیاسی كشور.
4ـ رقابتهای سیاسی عمدتاً شكل غیر اصولی و دور از عقل و اعتدال به خود گرفته و گاهی منجر به تضعیف همبستگی ملی، كاهش ضریب وحدت و امنیت ملی شده است.
فرضیه اصلی
رقابتهای سیاسی در تأمین امنیت ملی و تقویت آن عامل ثبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و … خواهد بود و تأمین امنیت در هر جامعهای زمینهساز تأمین منافع ملی ملتها و دولتها در عرصههای مختلف داخلی و خارجی خواهد شد.
فرضیههای فرعی
1ـ كسب قدرت در رقابتهای سیاسی هدف نهایی نیست، بلكه قدرت برای حفظ و بسط ارزشهای حق و عدالت است.
2ـ منافع شخصی، امتیازات و پاداشها، منشأ و انگیزه اصلی رقابت نیست.
3ـ نهادینه كردن مشاركت مردم در تعیین سرنوشت و تسهیل در پیگیری مطالبات خویش یكی از هدفهای رقابت سیاسی است.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)