:
دلبستگی واژه بسیار مرسوم و آشنایی است، که در زندگی همۀ انسانها در همه ادوار زندگی اعم از مرد و زن و شهری و روستایی، سیاه و سفید پولدار و فقیر و با سواد و کم سواد و … به چشم می خورد.
دلبستگی پیوند عاطفی عمیقی است که افراد متناسب با نوع ارتباط با یکدیگر و میزان حمایت ها و کمک ها و وابستگی هایی که به یکدیگر دارند در آنها پدید می آید.
دلبستگی در اشخاص و افراد مختلف و نیز میزان و نوع روابطی که با هم دارند، از شدت و ضعف قابل توجهی برخوردار است.
گاهی دلبستگی ها آنچنان اهمیت پیدا می کنند که اگر کوتاهی و یا اهمال و غفلتی انجام گیرد، اتفاقاً به خشم و نفرت تبدیل می شود. کودکی که در دوره ای شدیداً به کمک و سرپرستی نیاز دارد و به مادر دلبسته و وابسته است از طرف مادر مورد بی مهری و قهر و بی توجهی عاطفی قرار گیرد، در این صورت، این عدم اعتماد جای خود را به خشم و قهر می دهد.
دلبستگی[1] در چرخۀ تکامل هرچه از پایین به بالا درنظر بگیریم از میزان رفتارهای غریزی و حیوانی کاسته شده و به رفتارهای عاطفی و شناختی و ادراکی افزوده می شود. (بیرامی، 1378 ، ص 45 )
سازو کار بررسی دلبستگی با توجه به این بحث اظهار شده یک مطالعه زمانی و دوره ای را می طلبد که جان بالبی[2] بهترین مفهوم و تبیین دلبستگی را از منظر اتولوژیک (تکاملی) پرداخته است.
چنانچه رفتار کودک چند روزه رفتارهایی نه از نوع یادگیری و نه حاصل سیاق و سایق هستند. بلکه بازتابی و بازتاب هایی از مکیدن و چنگ زدن و گریستن و خندیدن هستند که حتی همین رفتارها مادر و اطرافیان را به سوی حمایت از کودک وادار می کند، پس از همان ساعات اولیه تولد دلبستگی بین نژاد و کنسل های انسانی برقرار می گردد. اما همانطور که اظهار شد، این دلبستگی ها ابتدا شکل بازتابی و غریزی و به تدریج به اشکال متعالی تر و عمیق تر و اداراکی تر و عاطفی تر و شناختی تر تبدیل می یابد. در این تحقیق ارتباط و تأثیر دلبستگی در انگیزه پیشرفت انسانی را در کل مورد بحث و تحقیق قرار داده ایم.
بیان مسأله :
دلبستگی در مفهوم اختصاصی و خاص از الگوها و معیارهای عاطفی و ارزشی برخوردار است. معمولاً در هر گروه و مجموعه ای عضوی و یا اعضایی در حکم پایگاه دلبستگی و بقیه عناصر و اجزای دلبستگی به شمار می روند. البته در کنار دلبستگی های پایگاهی، دلبستگی های سایر اعضای خانواده هم وجود دارد. نیمی دلبستگی مفهومی نیست، که فقط در ارتباط دو جانبه محقق شده باشد. بلکه شامل همه و تمام عناصر و اعضایی که در ارتباط و اتفاق هم زندگی می کنند. و نیز در انواعی از ارتباطات ارزشی و اجتماعی که فرد در جهان زندگی به حیات ادامه می دهد.
دلبستگی عبارت است از حالات و علایمی که نزدیکی و اتفاق و پیوستگی به نزدیکان و اعضای گروه را تسهیل و آسان می کند و در نتیجه موجب تداوم و استمرار و تعمیق و افزایش آن می شود. (جان باولبی، 1969 )
کشش متقابل کودک و مادر از همان ساعات اولیه زندگی نوعی دلبستگی همه جانبه بین کودک و مادر را فراهم می کند، بنابراین دلبستگی علاوه بر خصوصیات و علائم ظاهری شاخص ها و علائمی درونی و پنهانی نیز بین افراد به وجود می آورد (بیرامی، 1378 )
غرض از آوردن مفهوم و مثال در مورد دلبستگی از نظریه معروف جان بالبی روشن شدن ساخت ومفهوم کلی دلبستگی به معنی عام در ذهن خواننده است. و چون موضوع تحقیق حاضر بررسی تأثیرات دلبستگی در انگیزه پیشرفت است. پر واضح است که اشاره و جهت تحقیق در مورد افراد و گروهایی است که شق و موضوع پیشرفت در مورد آنها صدق می کند و در مورد جوانان و نوجوانان و میانسالانی است که انگیزه پیشرفت در کار، تحصیل، ازدواج، خدمت، شغل، ارتباط وسایل مختلف اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و غیره هستند هرچند نمی توان حرکات و رفتارهای خزیدن و کشیدن کودک در دید مادر و ایجاد دلبستگی میان آنها را انگیزه پیشرفت نخواند و نبوغی آن کودک هم ناخودآگاه و به صورت قطری درصدد توجه مادر و دیگران و جلب حمایت ایشان در رسیدن به امیال و خواسته های خویش است.
اما چون معمولاً انگیزه و پیشرفت با عقلانیت و منطق و تجره و دانش همراه است. غرض تحقیق در ارتباط دلبستگی با انگیزه پیشرفت شامل افراد و گروه هایی است که مفهوم انگیزه و پیشرفت به معنی اخص آن درک می شود.
دلبستگی از هر نوع و از هر طریق و شیوه و با هر درجه شهرت و ضعف دارای ارزش و تأثیر است. و گاه حتی تأثیر اندک آن بسیار مؤثرتر از تأثیر بیشتر آن در برخی از موارد است.
چنانچه اگر نامادری در مقابل نوجوان و جوانی دلبستگی اندکی از نظر عاطفی نشان دهد، ممکن است انگیزه نوجوان و جوان برای جدایی از گروه خانواده صدچندان گردد. و برای رهایی از این دلبستگی کم تر و کم رنگ تر خود را با همۀ توان و انرژی آماده موفقیت های آتی می کند که همۀ ما در اطراف و بستگان خود شواهدی از این دست داریم که مسلم است عمومیت ندارد.
و گاهی دلبستگی آنچنان هدف و اصل واقع می شود که وابستگی جای آنرا پر می کند و فرد هدف های درسی و شغلی و آتی خود را به کلی
فراموش می کند. و از همین رهگذر افق شکست و عدم موفقیت افراد و فرد موردنظر ترسیم می گردد.
معمولاً برای هر فرد و شخص پایگاه دلبستگی وجود دارد. مثلاً برای کودک شیرخوار پایگاه دلبستگی مادر است که به تدریج که بزرگتر می شود. پایگاه دلبستگی به پدر و خانواده و برادر و پدربزرگ و مادربزرگ و خاله و عمه و عمو و دایی و حتی همسایگان و … نیز تعمیم و تسرّی می یابد.
حتی طبق تحقیقات انجام گرفته موضع دلبستگی نیز در افراد و اشخاص مختلف متفاوت است. یعنی افراد و اشخاص در برخورداری از لذت و کسب عیش لذت غذا به مادر و برای برخورداری از حمایت اجتماعی به پایگاه پدر و برای برخورداری و کسب لذت بازی و تفریح به پایگاه برادر و خواهر پناه می برند برای اثبات این نظریه هارلو[3] دو گروه مادر مصنوعی (شامل یک مادر سیمی با پستانک پر شیر و یک مادر پشمالو شبیه مادر اصلی در قفس قرار دارند که بچه میمون ها وقتی گرسنه می شوند به مادر سیمی پناه می بردند. و وقتی دچار ترس و بیم و هراس می شدند به مادر پشمی پناه می جستند.
و این آزمایش این ادعا را تا حد زیادی ثابت می کند (هارلو و زیبرس، 1959 )
فذا پیشرفت و انگیزه پیشرفت جدای از دلبستگی های مختلف افراد نیست زیرا انسانها در گروه متولد می شوند، در گروه و خانواده رشد می کنند، در گروه و خانواده بیمار می شوند، در گروه و خانواده آسیب می بینند، چرا در گروه و خانواده درمان نشوند. (باقرثنایی، روانی درمانی خانواده، 1372 ، ص 57 )
فلذا دلبستگی موضوعی نیست که اثر و تأثیرات آن را در مقوله های مختلف زندگی نادیده انگاشته شود. بناراین مطالب مذکور مسأله مورد بررسی در این پژوهش بررسی رابطه ی بیک سبک های دلبستگی و انگیزه پیشرفت می باشد.
اهمیت و ضرورت مسأله :
هر واژه و مفهومی به اندازه تأثیر و یا تأثیراتی که بر روی فرد و یا افراد می گذارد، اهمیت پیدا می کند. حال ممکن است، این اهمیت و تأثیرات در چهارچوب های مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی و اعتقادی و فرهنگی و یا حتی سیاسی قرار گرفته باشد.
دلبستگی و نیز انگیزه پیشرفت دو موضوع و مسئله ای هستند که هر کدام در جای خود به صورت مستقل ارزش و اهمیت خاصی در شرایط و ضوابط افراد گوناگون دارند. و حتی ارتباط آن ها با یکدیگر که در این تحقیق با عنوان بررسی رابطۀ سبک های دلبستگی و انگیزه پیشرفت آمده نیز اهمیت و ارزش پیدا می کند.
شاید این سؤال اوّلیه برای ما پیش آید، که این ارتباط ممکن است برای عدّه خاص در طول عمرش پیش آید و ما را با آن ارتباطی نیست امّا انگیزه پیشرفت را به خوبی تحلیل و تفسیر کنیم، هر رفتار و فعالیتی در زندگی اعم از فعالیت های اقتصادی و اجتماعی و هنری و ورزشی و سیاسی که دارای انگیزه و هدف باشد. دارای دلبستگی و وفاداری به زمینه هایی است که فرد را در شرایط فعلی قرار داده است.
در ارتباط دلبستگی و سبک های دلبستگی و انگیزه پیشرفت نظرات و اظهارات بسیار مختلفی وجود دارد، امّا به تناسب اهمیت مسأله مآخذ و کتاب های روان شناسی سرفصل و موضوع خاصی به نام دلبستگی و یا سبک های دلبستگی به چشم نمی خورد.
اما آنچه مسلم است و از تعریف دلبستگی در ایجاد ارتباط عاطفی و ارزش بین افراد روش می شود، دلبستگی از کودکی و از اولین روزهای زندگی در ارتباط بین کودک و مادر و یا کودک پدر اتفاق می افتد و کودک با حرکات و سکنات و اداهای صورت و دست و پا توجه و مهر و محبت مادر را به سوی خود جلب می کند.
افرادیکه در دوران کودکی و نوجوانی و جوانی مراحل مختلف دلبستگی را تجربه کرده اند در مراحل مختلف زندگی فرد و اجتماعی و بهره مندی از آثار و نتایج دلبستگی در کودکی و نویاوگی و نوجوانی و جوانی از نظر عواطف و شناخت ها و ادراکات و احساسات و انگیزش ها در شوق و میل به تحصیل و ارتباط و انگیزه در درس و مشق و دوستی با دیگران و محبت با سایر افراد و برخورداری از ارتباطات اجتماعی و هنر زیباشناختی و تفریح و ورزش بخش های مهم برخورداری و بهره مندی از مقوله های دلبستگی در افراد است.
وابستگی کاملاً با دلبستگی متفاوت است. وابستگی نوعی میل انگلی و زندگی از نوع برخورداری محض و بدون تلاش و تقلاّ و استفاده از دسترنج و تلاش دیگران است.
وابستگی نوعی ترجیح استفاده افراد از قوّه و توان دیگران علیرغم داشتن و برخورداری خود از آن نیرو است. و وابستگی در واقع رکود است. وابستگی ارتجاع است وابستگی میل به عقب نشینی و میل به عدم پیشرفت و سکون است.
در صورتیکه دلبستگی نهایت استفاده از توجهات تدریجی و تجربی دیگران با ترجیح خانواده و توانمند شدن در جهات مختلف فکری و جسمانی و روانی و عاطفی و … است.
اگر کودک از کودکی به مهر مادر دلبسته باشد و به او عشق می ورزد و اگر به پشتیبانی پدر دلبسته باشد به او تکیه می کند و با تکیه کردن به او همه تلاش و توان خود را در راه رسیدن به جایگاه پدر صرف می کند.
دلبستگی در زمینه های اعتقادی آنچنان اهمیت دارد که اگر دلبستگی نباشد اصولاً اعتقادی وجود ندارد و امام و پیامبر و قرآن و خداوند و معانی ارزشی هیچ معنی و مفهومی برای فرد وجود نخواهد داشت.
اهمیت و ضرورت انگیزه و پیشرفت در بخش های اقتصادی و علمی و آموزشی و شغلی آنچنان در جامعه بالا گرفته است، که حال به سال شاهد پیشرفت های عظیم در امور مختلف صنعت و کشاورزی و خدماتی و علمی و دانشگاهی و غیره هستیم.
اهداف تحقیق :
هدف اصلی تحقیق عبارت است از :
بررسی رابطۀ سبک های دلبستگی با انگیزه پیشرفت افراد است و اینکه آیا بین سبکهای دلبستگی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه تحقیق :
بین سبکهای دلبستگی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد.
متغیرهای تحقیق :
متغیر مستقل : سبکهای دلبستگی
متغیر وابسته : انگیزه پیشرفت
متغیر کنترل : جنس در رشته تحصیلی
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
شخصیت(Personality)شامل كل وجود فرداست و وضع عمومی بدن ،مهارتها،رغبت ها،امیدها،وضع ظاهر،احساسات وهیجانها،عادتها،هوش،خصوصیات اخلاقی،فعالیت ،معتقدات وافكار فردرادربرمی گیرد.شخصیت شامل آنچه فردامروزه هست وآنچه امیدواراست بشود می باشد.پس هرصفتی كه فردرا ازافراددیگرمتمایزمی كندجنبه ای ازشخصیت اوراتشكیل می دهدكه ممكن است این صفت ازصفتهای بدنی باشدمانند نیرو،چاقی،لاغری،زیبایی،زشتی،و….. یاذهنی مانندهوش،استعداد،نوع افكار وعقایدو…. یاهیجانی وعاطفی مانندترسویی وبی باكی،عصبانیت وآرام بودن ،ویااخلاقی مانندراستگویی ،دروغگویی ،سهل انگاری وهمچنین ممكن است این صفت ،موروثی باشدمانندقد،رنگ پوست،رنگ موی سر،یااكتسابی مانندگرایش هاومعتقدات دینی وسیاسی وبنابراین ،می توان گفت :شخصت هرفردكل خصایص بدنی،ذهنی وعاطفی و اجتماعی واخلاقی – اعم ازموروثی و اكتسابی – هستندكه او رابطور آشكار ازدیگران مشخص می كند.
شخصیت ایستا(static)نیست بلكه پویا(dynamic)یاپیوسته درحال تغییراست.وقتی ازشخصیت فردسخن می گوییم به یكتاوبی نظیربودن اوتوجه داریم زیرا دوفردهم شخصیت نمی توان یافت.درواقع،شخصیت فردهمان است كه باضمیر«من»یاكلمه«خود»(self) ازآن تعبیرمی كندومنظورشناخت شخصیت فرد،شناخت تركیب وسازمان رفتاراوبه صورت تمامی وكلّیت است(شعائری نژاد،1374).
روانپزشكان فردی راازنظر روانی سالم می دانندكه تعادل بین رفتارها وكنترل او درمواجه بامشكلات اجتماعی وجود داشته باشد.از این دیدگاه انسان ورفتارهای اودرمجموع یك سیستم درنظرگرفته می شود.كه براساس كیفیات تاثیروتأثر متقابل عمل می كنند.بااین دید سیستمیك ملاحظه می شودكه چگونه عوامل متنوع زیستی انسان برعوامل روانی اجتماعی اوتاثیرگذاشته وبالعكس ازآن اثرمی پذیرد. به عبارت دیگر دربهداشت وتعادل روانی انسان به تنهایی مطرح نیست بلكه آنچه موردبحث قرارمی گیرد پدیده هایی است كه دراطراف اووجود داردوبرجمع سیستم ونظام اوتاثیرمی گذارندوازآن متأثرمی شوند.پس ازدیدروانپزشكی سلامتی عبارت است ازتعادل درفعالیت های زیستی،روانی،واجتماعی افراد كه انسان ازاین تعادل سیستمیك وساختار های سالم خودبرای سركوب كردن وتحت كنترل درآوردن بیماری استفاده می كند.روانكاوان وطرفداران فرضیه های روانكاوی (روان تحلیلی)ازشخصیت ایده آل صحبت می كنندو«من[1]» رامیانجی بین خواسته های «نهاد[2]» وكنترل و مؤاخذه «فوق من[3]» می دانندوبهنجاری رامیانجیگری صحیح ومنطقی بین دوقدرت«نهاد»و«ابرمن»می دانند- روانكاوان به مراحل مختلف رشد روانی وعملكردصحیح وخالی ازتعارض الگو،استفاده ازمكانیسم های دفاعی سازنده درضربه ها وفشارهای شدید را دلیل برسلامت وتعادل روان می دانند.كارهای اریكسن[4] وهارتمن[5] نیزبه منظورتأیید این نظریه است(میلانی فر،1376).
بیان مسئله
ازدیرباز مفهوم شخصیت موردتوجه حكما ودانشمندان بوده است وبخصوص ارتباط آن باموضوعات اخلاقی ،رفتاری ،اجتماعی ازمباحث مهم
واساسی به شمارمی رود.
درباره شخصیت و ویژگیهای آن نظریه ها ودیدگاههای بسیارمختلف وهمچنین تعاریف بسیاری برای آن ارائه شده است.
رایج ترین برداشت وتعریفی كه محققان وروان شناسان داشته اندعبارت است ازمجموعه ویژگیهای جسمانی ،روانی ،رفتاری كه هركدام را ازافراد دیگرمتمایزومنحصربه فردمی كند(كریمی ،1374).
یكی از ابتدایی ترین اموری كه درجهت رشد وتوسعه هرعملی انجام می پذیردطبقه بندی كردن آن است وشخصیت نیزازاین قاعده مستثنی نبوده است .روان شناسان طبقه بندی های مختلفی درمورد شخصیت داشته اند وبرای هرطبقه نیزویژگیها وخصوصیات خاصی درنظرگرفته اند وانواع مختلف شخصیت را ارائه داده اند.
تامین سلامتی افرادجامعه یكی ازمهمترین مسائل اساسی درهركشوری محسوب می شودكه بایدآن راازدیدگاه سه بعدی جسمی ،روانی واجتماعی نگریست(شاملو،1372).
بعدروانی بهداشت دربسیاری ازكشورهای درحال توسعه بنابه دلایل مختلف موردتوجه كافی قرارنگرفته است.سازمان بهداشت (1993)معتقداست دركشورهای درحال توسعه حجم مشكلات رفتاری و روانی رو به فزونی است وبی توجهی به آن درابعادفردی وخانوادگی واجتماعی اثرات سوء وغیرقابل جبرانی به جای می گذارد(حسینی،1371).
درگذشته فرد درانجام وظیفه خودبا آهنگی یكنواخت اعمال تكراری وساعت هاكارمداوم درگیربود.امروزه هرفردفعالی با«شوك آینده»روبروست.این شوك درتمام سطوح قابل لمس است.براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت ،اختلالهای روانی،اختلالهای جدی وشایع هستندكه درسرتاسر دنیامشاهده می شودو دو پنجم ازتمامی ناتوانی ها به علت اختلالهای روانی،روانی اجتماعی وعصبی بود.واین مواردیك پنجم ازكل مراجعین به مركزبهداشت عمومی راتشكیل می دهند.(آزاد،1375).
اگرنیازهای زیستی و ورانی فردبه طورخود به خودارضاء می شدزندگی واقعاً آسان بود ولی چنان كه می دانیم موانع زیادی،خواه محیطی وخواه درونی وجود داردكه مخل ارضای نیازهاهستند.این موانع موجب فشارروانی درفرد می گردند(آزاد،1375).
آنچه مسلم است اول بایددرنظرگرفت كه زندگی آدمی ازبدوتولد تامرگ مجموعه مبارزات باطبیعت است منتهی درهرمرحله ای ودرهرموردی به نحو مخصوص انجام می گیرد.بشردرطول زندگی بارویدادهای زیادی برخوردمی كندكه باعث بروز برخی مسائل روانی وجسمی می گرددوبدین سبب است كه بهداشت روانی جامعه راتهدیدمی كندالبته هرچنداین عوامل چاشنی زندگی است ولی هیچ كس نمی تواندبدون آن زندگی كند.پس مسأله اصلی تحقیق حاضراین است كه آیابین ویژگیهای شخصیتی وسلامت روانی رابطه وجود دارد؟
ضرورت واهمیت تحقیق
مسئله بهداشت روانی وتامین سلامت روانی انسانها،موضوعی مهم وحیاتی است،اماساده نیست .بزرگترین آفت این مسئله ساده انكارونگاه تك بعدی به آن است.تامین بهداشت روانی جامعه مانند هرموضوع فرهنگی،نیازبه نگرشی تعاملی واقداماتی چندجانبه ونظامندومنسجم دارد.
….انسانهای به ظاهرسالم امروز ،به راحتی ممكن است واردمرزناسلامتی شوند.بسیاری ازانسانها باكمك های مختصرراهنمایی ومشاوره ویاحمایت های مالی – اجتماعی وبهبود شرایط زندگی وبهره مندی ازشادابی فرهنگی ،می توانندسالم بمانندوسالم زندگی كنند(اصلانی،1382).
باتوجه به اینكه بسیاری ازرفتارهایی كه انجام می دهیم برگرفته ازشخصیت ماانسانها است وهمینطور تحقیقات زیادی كه روانشناسان درموردشخصیت و ویژگی های آن انجام داده اندبه این نتیجه رسیده اندكه شخصیت از زمان تولدتاخاتمه عمردرحال شكل گرفتن وتكامل است وهیچگاه نمی توان ازآن به عنوان حالتی ثابت وغیرقابل تغییرسخن گفت وهمین طور نقش محیط و وراثت رادرتكوین شخصیت مهم بیان كرده اند وهمین طورازعوامل محیطی نقش خانواده رایاداوری می كنیم كه درچگونگی تكوین شخصیت كودك اثرمهمی داردوبعدازخانواده ،مدرسه واجتماع هركدام نقش خاص خود را دارند.وتحقیقات زیادی رابطه بین ویژگیهای شخصیت وشخصیت سالم باسلامت روان بالارا نشان داده است كه دلیلی دیگربرای اثبات این رابطه است وازآنجا كه عمده شخصیت انسان دركانون خانواده ودرارتباط باپدرومادر شكل می گیرد.این تحقیق می تواندتلنگوری برپدرومادران وهمچنین كسانی كه درشكل گیری شخصیت كودكان نقش دارندباشدتامتوجه اهمیت وتاثیرشخصیت سالم برآینده وسلامت فرزندان باشدواین تحقیق همچنین می تواندمورداستفاده روان پزشكان وروانشناسان عمومی وروانشناسان شخصیت قراربگیردومهمترین فایده این تحقیق آن است كه بادریافت نتایج می توانیم درتعلیم وتربیت زمینه هایی رافراهم آورده تادانش آموزان دچارمشكل ومسائل عدیده نگردند.
اهداف تحقیق
ازاهداف مهم این پژوهش می توان به مواردزیراشاره كرد:
فرضیه های تحقیق
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
:
به طور معمول زندگی انسان توام با حركت است اما با ظهور انقلاب صنعتی انجام دادن كارهایی را كه زمانی با دست انجام میشد ماشینها به عهده گرفتند به نسبتی كه فعالیت بدنی مردم كاهش یافت، توانایی و زمینهی حركت طبیعی نیز در آنها كم شد. بدیهی است كه زندگی ماشینی راحتتر بوده اما مشكلات جدی نیز به بار آورده است. بدون تلاش جسمی روزانه، بدن انسان دچار گرفتگی، ضعف عضلانی و یا انواع بیماریها می گردد. با توجه به اینكه فعالیت های اجباری روزانه ای كه اغلب مردم آن را انجام می دهند برای ثبات تندرستی و سلامتی كافی نیست و بیشتر نیازمند جبران این فقر حركتی به وسیله ورزش می باشند، برای شركت دادن افراد در ورزش نیازمند ایجاد احساس و باورهای مثبت نسبت به ورزش در وجود آنها هستیم تا ورزش به عنوان یك فعالیت مطلوب اجتماعی پذیرفته شود كه در این میان محیط و شرایط محیطی كه بخش عمده آن را تاسیسات و تجهیزات ورزشی تشكیل میدهند تاثیر گذار هستند. [1]
ورزش هر جامعه بیانگر بخشی از زیر بنای فرهنگی و اجتماعی هر ملت است. دانشجویان دانشگاهی بخش فهیم و بنیادی هر جامعه هستند و در ورزش نیز فعالترین قشر محسوب می شوند. چشم انداز ورزش دانشجویی از دامنه و كیفیت تدارك ورزشی آن با سرمایه گذاری از طریق فراهم كردن فرصتهای جدید توسعه مییابد. این امر بیانگر فرصت ها و چالش های بزرگ موسسات آموزشی در رسیدن به این دور نما و تحت كنترل در آوردن گستره پتانسیل ورزشی به عنوان ابزاری برای توسعه سلامتی، رضایت فردی، گنجایش اجتماعی و مشاركت است. از بین عوامل متعددی كه ورزش دانشگاهها و مراكز آموزش عالی را از سایر بخش ها متمایز می كند رقابت ورزشی بنی دانشكده ها و دانشگاهها می باشد كه از برجستگی خاصی برخوردار است.
فعالیت ورزشی هر دانشجوی دانشگاه به طور گسترده ای درگیر رقابت ورزشی بین دانشكده ای و دانشگاهی است و تعداد زیادی از پرسنل اداری، مربیان و اعضای هیئت علمی نیز به نحوی به آن می پردازند و بودجه های زیادی هم مصرف میشود. [2]
هدف این تحقیق تعیین میزان رضایت دانشجویان تربیت بدنی از امكانات علمی، عملی و منابع انسانی دانشگاه تبریز است. این پژوهش از نوع توصیفی است و جامعهی آماری این پژوهش را دانشجویان گروه تربیت بدنی تشكیل می دهند.
بیان مسئله:
امروزه مقولهی تربیت بدنی و ورزشی به عنوان بخش عملی تعلیم و تربیت در نظام اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است كه دستیابی به هدف های آن صرفاً از طریق برنامه ریزی صحیح و اصولی می تواند محقق گردد. در این راستا تغییرات شگرف و سریعی كه در دنیای تكنولوژی صورت می گیرد، كاربرد روشهای آموزشی پیشرفته و پیچیده را اجتناب ناپذیر می سازد. از این رو رسالت مراكز آموزش تربیت بدنی و علوم ورزشی نسبت به گذشته سنگینتر و پیچیدهتر شده است به طوری كه تحقق هدف های آموزشی در هر جامعه ای به وجود استادان و مربیان ماهر و متخصص بستگی تام دارد. از طرفی برنامه های تربیت بدنی و علوم ورزشی دارای هدف های مشخص و معینی هستند. درك آنها زمانی می تواند در دانشجویان اثرات شایسته و موثری بر جای بگذارد كه مربیان و استادان خود، با این هدف آشنا بوده و در كاربرد آن شیوهی درستی را انتخاب كرده باشند. در واقع آگاهی و نحوهی تدریس مربیان و استادان می تواند انگیزه و شوق لازم را در
دانشجویان ایجاد نموده و آنانرا به تحریك بیشتر و اشتیاق افزونتر نسبت به مسائل علمی و عملی در امر ورزش سوق دهد.
نظر به اینكه رشته های تربیت بدنی با دروس عملی و نظری سر و كار دارد، و به ویژه بخش عملی آن زمانی نمود بهتری پیدا می كند كه امكانات و تجهیزات لازم و كافی در حد رفع نیازهای آموزشی و پژوهشی دانشجویان در اختیار باشد. از این رو محققان اهمیت برخورداری از تاسیسات و امكانات ورزشی مطلوب برای دانشگاهها را در حفظ سلامتی و پیشگیری از بروز آسیبها و عملكرد بهتر ورزشكاران را در فعالیتهای ورزشی مورد تاكید قرار دادهاند. [3]
تجهیزات ورزشی یكی از ملزومات اصلی برای ورزش است و بدون وجود وسایل و محیط مناسب ورزشی نمی توان به نتیجهی مطلوب در ورزش دست یافت. تحقیقات نشان می دهد كه برآورده شدن نیازها، رضایت خاطر فرد را به وجود میآورد و این احساس رضایت منجر به تحریك فرد برای تلاش بیشتر و كارآیی مطلوبتر میشود. اگر انتظارات فرد از حرفه اش برآورده نشود و به هدفی كه از انتخاب حرفهی خود داشته است برسد در او ایجاد رضایت شده و خود را موفق احساس میكند. [4]
بدیهی است دانشجویان زمانی با تحصیل در رشته ی تربیت بدنی احساس رضایت خواهند نمود كه توقعات و انتظارات آنان با تحصیل در این رشته برآورده شود و آموزش این رشته بتواند زمینهی رشد و بروز استعدادهای نهفتهی آنان را فراهم آورد. [3]
تحقیق حاضر با عنوان «بررسی رضایت مندی دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه تبریز از امكانات علمی و عملی و منابع انسانی» بر آن است تا با توصیف امكانات و تجهیزات علمی و عملی دانشگاه و نحوه توزیع آنها، نقاط قوت و ضعف این امكانات و نیروی انسانی خدمت كننده، به بررسی میزان رضایت تحصیلی و انگیزش دانشجویان بپردازد.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
امروزه پدیده ورزش به عنوان یك ضرورت انكار ناپذیر و نیاز اساسی و زیر بنای همهی جوامع به طور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. از آثار مثبت این پدیده تامین سلامت و بهداشت جسمانی و روانی، كاهش هزینههای درمانی، افزایش انگیزه و رضایت مندی تمام افراد یك جامعه است. [5]
تسهیلات و امكانات ورزشی به طور روز افزون در حال گسترش است. محیط ورزشی مناسب یكی از عوامل موثر در ارتقای كیفی اجرایی ورزش به شمار میرود. فقدان و كمبود امكانات و تسهیلات ورزشی مناسب و مربیان مجرب از جمله عواملی است كه موجب كندی پیشرفت و نارضایتی ورزشكاران میشود. [6]
نقش نیروی انسانی در پیشبرد امور جامعه دارای اهمیتی والاست و موثرترین ركن در تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود. پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی نیز تجهیز نیروی انسانی متعهد، متخصص، ماهر و افزایش مهارتهای مداوم او را اجتناب ناپذیر می كند. [7]
رضایتمندی افراد از حرفهشان نسبت مستقیمی با بهره وری دارد و در این رابطه نیروی انسانی فعال نقش عظیم و ارزشمندی دارد. رضایت مندی باعث می شود فرد نسبت به آن حرفه متعهد شده، سلامت فیزیكی و ذهنی فرد تضمین شده و روحیه فرد افزایش یابد، از زندگی راضی باشد و مهارتهای جدید شغلی را به سرعت آموزش ببیند.
وجود انگیزش برای ادامه فعالیت لازم و ضروری است و اگر فرد به حرفه خود علاقهمند نباشد ادامه حرفه برایش ملالت آور خواهد بود، ولی برآورده شدن نیازها از طریق حرفه احساس رضایت ایجاد می كند. بسته به اهمیت و شدت وجوتد نیاز و میزان ارضاء آن توسط حرفه احساس رضایت نیز در فرد بیشتر می شود. [7]
ایجاد رضایت در دانشجویان معمولاً از سرعت مناسبی برخوردار نخواهد بود اما قطعاً با شتاب قابل قبولی از بین می رود. ممكن است همهی شرایط برای بالا نگه داشتن رضایتمندی دانشجو در حدی فوق العاده باشد. اما صرفاً با یك عملكرد نامناسب از طرف كاركنان، مربیان و یا اساتید و همچنین با كمبود امكانات و نامناسب بودن فضاهای ورزشی و استمرار آن، امكان تاثیر این شرایط مناسب به صورت كاملاً محسوسی به مرور زمان به سمت صفر میل می كند. [8]
با توجه به موارد فوق در این تحقیق سعی بر این داریم كه با بررسی تاثیر فضاها و تاسیسات ورزشی و تعداد كارشناسان و عملكرد آنها در گرایش افراد به ورزش و رضایت آنها كوشش بیشتری داشته باشیم.
اهداف تحقیق:
هدف كلی:
تعیین میزان رضایتمندی دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه تبریز از امكانات علمی، عملی و منابع انسانی.
اهداف جزئی:
فرضیه های تحقیق:
– دانشجویان از امكانات علمی و عملی رضایت دارند.
– دانشجویان از عملكرد اساتید تئوری و عملی و كاركنان رضایت دارند.
محدودیت های تحقیق:
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
در این فصل به بیان ویژگیها و اصول مورد نیاز یك تحقیق علمی از قبیل طرح مسئله و بیان سئولات تحقیق ، فرضیهها ، اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق ، اهداف و كاربردهای آن ، روش شناسی و محدودیتهای تحقیق پرداخته خواهد شد.
1-2 طرح مسئله و بیان سئوالات تحقیق:
همه محققان علاقه مند به بحث تحلیل كلام در جستجوی یافتن پاسخ به این سئوال هستند كه كلام یا متن چگونه تولیدوتحلیل می گردد؟
آیا موقعیت و جهان پیرامون متن است كه معنی را تعیین می كند یا خود متن به تنهایی میتواند نمایانگر معنی باشد ؟
چه ویژگیهایی در تشكیل یك متن یا كلام لازم است ؟
در این میان تفاوتهای كلامی ناشی از تفاوتها فرهنگی ، اجتماعی و جغرافیایی موجود در گونه های زبانی و زبانهای مختلف رخ می نماید . رساله حاضر در پی شناخت تفاوتهای كلامی در دو جامعهیزبانی ایرانی و غربی می باشد به منظور مشخص كردن چهار چوب موضوع مورد بررسی و اجتناب از گستردگی آن ، تفاوتهای كلامی سیاست پیشگان و رجال سیاسی غربی و ایرانی حول محور قطعیت و عدم قطعیت در سخنرانی ها و گفتگوهای ایشان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تحقیق حاضر به لحاظ نظری با تكیه بر اصول و مبانی تحلیل كلاموتحلیل كلام انتقادی در صدد تبیین سئوالات زیر می باشد:
1-3 فرضیه تحقیق:
1-4 اهداف و كاربرد تحقیق:
این تحقیق اهداف و كاربردهای ذیل را دنبال می كند .
1-4- 1 اهداف
الف) بررسی گفتمان های سیاسی از بعد تحلیل كلام انتقادی
ب) آشكار ساختن رابطه متن و ایدئولوژی:
تحلیل گفتمان از زمان پیدایش همواره در صدد بوده است تا نشان دهد كه هیچ متن یا گفتار و نوشتاری بی طرف نیست بلكه به موقعیتی خاص وابسته است این امر ممكن است كاملا ناآگاهانه وغیر عامدانه باشد .
ج)ارائه روشی جدید در مطالعه متون ، رسانه ها ، و گفتمان سیاسی.
1-4-2 كاربردهای تحقیق:
الف) به دست دادن سازوكارهایی در جهت تشخیص متون مختلف از بعد تحلیل
كلام انتقادى
ب) استفاده از زبان در جهت معرفی دیدگاه های سیاسی فرهنگ های متفاوت . ج) به كار گیری راه كارهای نوین در امر ترجمه و تفسیر متون
كاربرد یافته های تحقیق در آموزش زبان از قبیل روش تدریس، مهارت های زبانی چون درك شنیداری ،خواندن، درك مطلب و دستور.
1-5- پیشینهی تحقیق:
تحلیل كلام در ابتدا تنها به عنوان متممی برای مطالعات و تحلیل های كلاسیك محتوا مطرح شد ولی اكنون به نظر می رسد كه رویكرد تحلیل كلام در مطالعات رسانه های همگانی ، علوم سیاسی و… مورد قبول واقع شده است . با وجود این كارهایی كه در این زمینه انجام شده است (در غرب و نه در ایران ) هنوز محدود و در عین حال بسیار پراكنده و متنوع بوده و محدود به حوزه خاصی نیست . عمدة این كارها تئاتر از گرایش های زبان شناختی تحلیل كلام ، تحلیل متن و نشانه شناسی است . (رك ، فركلاف ، تحلیل گفتمان انتقادی ، 1995، وندایك ، مطالعه بین رشته ای اخبار به مثابه گفتمان ، 1991 ) اكثر این كارها كه در انگلستان و فرانسه انجام شدهاند به ابعاد ایدئولوژیك پیام های رسانه ها توجه خاصی مبذول داشته اند . (رك ، آسابرگر، 1991) در ایران نیز ،در این زمینه پایان نامه ها و تحقیقات محدودی به چشم می خورد كه از زوایای مختلفی به بررسی این موضوع پرداخته اند .
یكی از تحقیقات انجام شده در زمینه ی تحلیل كلام انتقادی پایان نامه ای كارشناسی ارشد مهدی دمالی امیری از پشوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تحت عنوان تبلور ایدئولوژی و قدرت در كلا م تحلیل انتقادی اخبار رسانه ای است او در این تحقیق ضمن معرفی پیشینه و ساختار تحلیل كلام انتقادی و خواستگاه آن به بررسی فرضیه های ذیل می پردازد.
هیچ متن خنثی یابی طرفی وجود ندارد متون دارای بار ایدیولوژیك می باشند نحو متن نیز معنادار است زیرا نحو دارای معنای اجتماعی و ایدیولوژیك است و این معنا در جای خود به عواملی كه دال هارا میسازند از قبیل رمزها ، بافتها و مشاركت وابسته است هر متنی به یك منبع قدرت یا اقتدار (نه لزوما سیاسی) مرتبط است.
در این تحقیق آمده است كه جنبشهای اجتماعی برای به كرسی نشاندن ادعای خود مبنی بر وجود ظلم و ستم در جامعه ای ادبیات تحلیل كلام را گشترش داده اند از دیدگاه تحلیل كلام انتقادی كه متأثر از نظریه انتقادی مكتب فرانكفورت و تفكرات ماركسیستی است.
زبان بر پایه ای سه گذاره ای مقدماتی استوار است نخست تمامی نشانه ها مادی هستند و به شكل فیزیكی تبلور می یاید دوم نشانه ها ماهیتی اجتماعی دارند. سوم چون نشانه زبان اجتماعی اند هر رویكر دبه زبان باید بر گفتار متمركز باشد.
خارج از گفتار زبان فاقد حیات است و شكل نشان ها بیش از هر چیز با سازمان اجتماعی مشاركت كنندگان در آن مشروعیت می یابد ( امیری 1380 : 8-10).امیری ضمن برخی از مفاهیم نظری در زبان شناسی انتقادی از قبیل ساختار خرد و كلان قدرت به عنوان كنترل با ارائه ای شواهد زبانی و تحلیل آنها كه غالباّ از متون رسانه ای می باشند موفق به تأیید فرضیه های تحقیق می شود ( همان 115 – 29).
پایان نامه سید فاطمه علوی (1381 ) تحت عنوان بررسی دیدگاههای روایی در سه داستان كوتاه صادق چوبك رویكرد تحلیل كلام انتقادی از دانشگاه تهران پژوهش دیگری است كه ادبیات را از نگاه راجرفاولر در چارچوب تحلیل كلام انتقادی مورد بررسی قرار داده است.
علوی در این پایان نامه تحلیل ایدئولوژیك دیدگاه نویسنده را در تعامل با خواننده هدف غایی رویكرد تحلیل كلام انتقادی معرفی نموده است بر این اساس این پایان نامه طبق نظر فاولر و دیگر تحلیل گران كلام انتقادی ادبیات نه به عنوان هنر كلامی بلكه به عنوان زبان و به عنوان كلام در نظر گرفته می شود پس می توان همانند متون دیگر بستری برا ی انتقال ایدئولوژی و در نتیجه ابزاری انتقادی باشد وی در این تحقیق تلاش می كند كه برای سئوالاتی همچون :
1- Modality
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
در حال حاضر، تحقیقات فراوانی در زمینه عزت نفس صورت می گیرد كه عوامل شكل دهنده آن را معرفی خواهند كرد .(كریمی، یوسف،1364، ص 24 )
در زمینه عوامل مؤثر بر عزت نفس عنوان می گردد كه عوامل گوناگونی در ارتباط با آن می باشند ،كه این پژوهش هدف آن است از تفاوت های متعددی كه بین مجردین و متأهلین وجود دارد عزت نفس مورد ارزیابی قرار می گیرد. به عبارت دیگر رابطه ازدواج و عزت نفس مورد بررسی قرار می گیرد .
موضوع تحقیق:
بررسی میزان عزت نفس بین زنان متأهل و مجرد.
فایده، اهمیت، هدف تحقیق:
یكی از زیر بنایی ترین و مهمترین عوامل مؤثر در سلامتی روان ، عزت نفس می باشد. چنین به نظر می رسد كه بحث پیرامون این موضوع ،یك ضرورت اساسی ، به منظور ارتقاء سطح بهداشت روانی در جامعه می باشد .
نیاز اصلی و اساسی ما در زندگی داشتن احساس خوب در مورد خودمان است ، ما نیاز داریم كه خود را از نظر جسمی ، فكری و احساسی و عاطفی انسان خوب و با ارزش بدانیم. چنین احساسی ، نیاز قطعی و اساسی است كه بدون دادن اعتبار و ارزش لازم به خودمان هرگز قادر نخواهیم بود تا از احساس آرامش و آسایش درون برخوردار شویم.( نینوایی ،1375،ص 14ـ13)
زنان در جامعه از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند . نیمی از جمعیت را زنان تشكیل می دهند . این قشر از حساسیت خاصی برخوردار است كه اگر به نیاز آنها توجه كافی مبذول نشود، مسلماً خسارت های زیانباری چه از لحاظ اقتصادی ـ اجتماعی به جامعه وارد خواهد آمد .
پس با توجه به اهمیت موضوع عزت نفس و قشر وسیعی از زنان كه در جامعه زندگی می كنند برآن شدیم تا به بررسی عزت نفس در بین زنان بپردازیم . از طرفی یكی دیگر از مسائلی كه در زندگی زنان مورد توجه قرار گرفت مسأله ازدواج است تصمیم گرفته شد كه به بررسی عزت نفس در بین زنان متأهل و مجرد پرداخته شود تا مشخص گردد آیا بین زنان متأهل و مجرد از لحاظ عزت نفس تفاوتی وجود دارد یا خیر؟ اگر تفاوتی مشاهده می شود در پی علل باشیم تا پس از شناخت عامل در پی رفع آن برآییم .
فایده دیگر این تحقیق این است كه به بالا بردن شعور فرهنگی ایرانیان كمك كنیم تا به نقش اساسی زن در جامعه پی برده شود و به این ترتیب قسمتی از مشكلاتی كه سبب آن زنان هستند در جامعه رفع شود .
فرضیه های تحقیق :
در این تحقیق برای رهنمود بخشیدن به فرآیند پژوهش فرضیه های ذیل عنوان می گردند :
فرض صفر
بین میزان عزت نفس و متغیر ازدواج در بین زنان ارتباط معنی داری وجود ندارد.
فرض خلاف
بین میزان عزت نفس و متغیر ازدواج در بین زنان ارتباط معنی داری وجود دارد .
تعریف عملیاتی :
1ـ عزت نفس طبق تعریف فرهنگنامه ای : ارجمندی خود ، گرامی داشتن خود ، عزیز دانستن خود ( عمید، 1363 ، ص 863 )
2ـ عزت نفس تصورات ، نگرشها ، ارزیابی هایی كه شخص به طور مدام درباره خود انجام می دهد ( كوپر اسمیت ، 1967 )
الف) مفاهیم نظری تحقیق :
عزت نفس یا خود ارزیابی ، اثرات برجسته ای در جریان فكری ، تمایلات ، ارزشها و هدفهای شخص دارد و كلید فهم رفتار اوست . به منظور شناخت كیفیات روانی انسان و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان عزت نفس و معیارهای قضاوت وی درباره «خویشتن» آگاهی یافت . یكی از الگوهای ساختاری عزت نفس «مفهوم خود» است كه به توضیح آن می پردازیم .
مفهوم خود
انسان در فرایند جامعه پذیری می آموزد كه « خود» را به عنوان موجودی مستقل و جدا از دیگران باز شناسد . خود دارای هویت مشخصی است كه دیگران در برابر او واكنش نشان می دهند. نوزاد انسان در بدو تولد مفهومی از خود ندارد و آگاهی از هستی خویش را در فرایند اجتماعی شدن می یابد .
خود شامل تمام افكار، ادراكات و ارزشهایی است كه من« آنچه هستم» و « آنچه می توانم انجام دهم» را شامل می شود. این خود ادراك شده به نوبه خود هم بر ادراك فرد از جهان و هم بر رفتار او تأثیر می گذارد .
سه جنبه كه جیمز[1] برای خود قائل می شود عبارتست از :
ج ـ جنبه اجتماعی ( تشخیص و شناسایی دیگران از من)
ابعاد عزت نفس
1ـ تنفر از خود
كسانی كه برای خود عزت نفس اندك قائلند، به حقارت خود معتقدند و دوست داشتنی نیستند. آنها از خود انتظارات غیر منطقی دارند ، همیشه به شدت از خود انتقاد می كنند ، از موقعیتهای اجتماعی هراسناكند ، انتظار شكست می كشند و می خواهند همیشه در حاشیه باشند .
2ـ شك و تردید درباره خود
افراد دارای عزت نفس متوسط از ویژگیهای چندی برخوردارند. آنها به خود شك می كنند ، خوشبین بوده و انتقاد كمتری را می پذیرند، مایلند خود را با دیگران تطبیق دهند ، آنها برای برطرف كردن تردید خود جویای شناخت و تأیید بیرونی هستند . مسأله اصلی این افراد عدم اطمینان است . آنها در واقع بازیگر نقشی هستند كه دیگران را خوشحال می كند نه خود را .
3ـ تأیید خود
كسانی كه برای خود عزت نفس زیادی قایلند ، اساساً به خود اعتماد دارند . چنین حالتی آنها را علاقمند می سازد كه با تمام وجود به استقبال مسایلی بروند و ابراز وجود كنند . این امر به آنها شجاعت می دهد تا در مقابل تهدیدها ایستادگی نمایند. چنین افرادی گوشه گیر نبوده ، انتقاد را می پذیرند، ناكامیها را تحمل می كنند . شكست آنها را از پا در نمی آورد و از نظر جسمی سالمند . با وجودی كه از نقاط ضعف و قدرت خود آگاه هستند ، از خود انتقاد نكرده ایراد نمی گیرند .( ستوده ، 1376، ص 272،271)
البته نگرش دیگری نیز در مورد عزت نفس وجود دارد و آن اینست كه افرادی وجود دارند كه در مورد «خود» واقع نگر نیستند یعنی بیش از آنچه هستند نسبت بخودشان نگرش مثبت دارند و این عده كسانی هستند كه دچار احساس بزرگ منشی دارند و بنظر افراد متكبر و از خود راضی می آیند .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)