:
در شهرسازی سه مفهوم از تراکم قابل توجه است :
1)تراکم جمعیت :نسبت جمعیت منطقه به مساحت منطقه
2)تراکم ساختمانی مسکونی :نسبت سطح زیر بنای ساختمانهایمسکونی به مساحت منطقه
3) تراکم ساختمانی : نسبت سطح زیربنای ساختمانها (مسکونی و غیر مسکونی)به مساحت منطقه
تعیین انواع تراکم در سطح شهر و پیشنهاد آن به عنوان ضابطه ای برای جایگزینی جمعیت وتاسیسات وابسته به آن در طرح های توسعه شهری از اهمیت زیادی برخوردار است .جامعه شناسان در مورد نحوه پراکندگی تراکم و اثرات ترکم زیاد بر جمعیت ، معتقد هستند که تراکم دارای یک سلسله اثرات مثبت و منفی میباشد.اثرات منفی تراکم زیاد را در روابط غیر صمیمی افراد و معاشرت خشک مردم با یکدیگر ،ایجاد سرو صدا ونارسائی های روانی ، گرانی زمین واجاره خانه ، بزهکاری و جنایت ، امکان مخاطرات بهداشتی وبروز بیماریهای واگیر دار میدانند. تاثیرات مثبت تراکم را در تراکم سرمایه وجمعیت در کنار یکدیگر ،امکان ایجاد شبکه های برق وآب وبهداشت و امکان اجرای برنامه های عمرانی و توسعه شبکه های ارتباطی ونتیجتا رشد شهرها تفسیر میکنند. یکی از نکات مهمی که میبایست در نظر داشت این است که در قسمتهائی از یک شهر اگر به افزلیش طبقات ساختمانی مسکونی وغیر مسکونی به اندازه ای بیش از حد قابل قبول اقدام شود ،معنایش آن است که تاسیسات وتجهیزات شهری مثل شبکه های آب و برق وفاضلاب وغیره نیز میبایستی افزایش یابد و اگر نه بین جمعیت منطقه و خدمات و تسهیلات به نوعی نارسائی به وجود خواهد آمد و بحران شروع میشود .بنابر این تعیین تراکمها ضمن آنکه در رابطه مسائل اقتصادی وفیزیکی قرار دارد از نظر اجتماعی نیز دارای اهمیت است. در این تحقیق سعی بر آن شده تا امکان افزایش تراکم ساختمانی در منطقه 4 شهر شیراز بررسی شود.
فصل اول
( بیان مسئله ، ادبیات موضوع ، تعاریف مفاهیم ، پیشینه تحقیق، روش تحقیق)
از اوسط دهه 1340 با توجه به افزایش جمعیت وتوسعه شهر شیراز ، تاثیر این توسعه بر لایه های پیرامونی شهر آغاز میشود . با توجه به استقرار کارخانه های صنعتی در این ناحیه ،جمعیت پذیری ناحیه آغاز میشود و در سالهای بعد از انقلاب به دلیل اراضی ارزان قیمت و ضعف بنیه مالی مهاجرین به طور قابل توجهی در معرض ساخت وساز قرار میگیرد . ضعف بنیه مالی ساکنین بر کوچک بودن ابعاد قطعات وکیفیت نازل ساخت وساز نیز تاثیر مستقیم داشته است . بافت کالبدی هم به دلیل نبود طرح مشخص ،فاقد پیوستگی لازم بوده واز الگوی خاصی پیروی نکرده و به صورت خود به خودی شکل گرفته است . مشکلی که اکنون در ناحیه وجود دارد عدم تعادل در کاربری زمین شهری است . معمولا در تعیین حدود مساحتهای مسکونی و غیر مسکونی به طور منطقی وبه صورتی بینابین وحدودی ، در نظر گرفتن نیمی از سطح زمین تحت پوشش برای واحدهای مسکونی و نیمی برای تاسیسات وابسته به آن مثل مراکز خرید ، راهها ، فضاهای آموزشی وفضاهای سبز ضروری است . اگر چه به نسبت اهداف طراحی و برنامه ریزی شهری ، لزوم تغییراتی در کاربری اراضی شهری وجود دارد . هنگامی که سرانه ها و تراکمهای مسکونی وغیر مسکونی تعیین شد ، بر مبنای ضوابط و معیارها به جایگزینی انواع تاسیسات و برآورد نیازمندیها اقدام میشود . وقتی تراکمهای جمعیتی تعیین شد تراکمهای ساختمانی منتج از نوع طراحی وبرنام ریزی نیز جایگاه ویژه خود را می یابد . اینکه در کدام محله چه تراکمی از جمعیت مورد نظر است ، معنای گسترده ای دارد . یعنی اینکه برای این جمعیت چه مقدار زمین ، چه تعداد مدرسه مورد احتیاج است ، شبکه های آب باید دارای چه حجم و مشخصاتی باشند و فضاهای سبز و ورزشی ، کتابخانه ها ،مراکز فرهنگی باید به نسبت جمعیت دارای چه قابلیتهائی باشد. از این رو کارائی تاسیسات و تجهیزات وابسته به مسکن در یک برنامه موفق بستگی به نوع تراکم مسکونی و میزان جمعیت استفاده کننده از آن دارد . در ناحیه مورد بررسی متاسفانه کاربریهای خدماتی و تاسیسات وتجهیزات شهری دچار کمبود میباشند و در مقابل میتوانیم تسلط کاربری مسکونی را شاهد باشیم. با گسترش روند تغییر کاربری اراضی خدماتی عملا این فرصت به تدریج از دست رفته وبیم آن میرود که با تداوم روند ،به یک تهدید جدی در زمینه توسعه شهر بدل شود.
منطقه چهار شیراز با مساحت 4113 هكتار و جمعیت 236900 نفر در منتهی الیه جنوب غربی شیراز قرار گرفته است. مساحت كاربری مسكونی در سطح منطقه 932 هكتار میباشد كه 6/22 درصد از كل سطح منطقه را به خود اختصاص داده است. در سطح كل منطقه 40491 قطعه مسكونی وجود دارد كه از این تعداد 71 درصد كمتر از 250 مترمربع مساحت دارند و عملا نشان دهنده گرایشی مشابه توسعههای جدید شهری هستند و با كاهش متوسط سطح زمین در شیراز از 355 مترمربع در سال 60 به 195 مترمربع در سال 79 همخوان میباشند. به موازات آن به لحاظ طبقات ساختمانی در حدود 90درصد سطح منطقه را ساختمانهای یك طبقه پوشاندهاست كه این نشانگر گسترش منطقه به صورت افقی و در سطح میباشد.
این منطقه به لحاظ موقعیت استقرار آن در جنوبغربی شهر و در محدوده اراضی مساعد برای توسعه عملا از پتانسیلها و فرصتهای مناسبی برای تأمین كاربریهای خدماتی برخوردار بوده است كه متأسفانه با گسترش روند تغییر كاربری اراضی خدماتی عملا این فرصت، به تدریج از دست رفته و بیم آن میرود كه با تداوم این روند به یك تهدید جدی در زمینه توسعه شهر بدل شود.
علاوه بر روند تغییر كاربری، آنچه كه وضعیت منطقه را از نظر جذب جمعیت و فشار بر اراضی خدماتی حائز اهمیت بیشتری میسازد روند افزایش تراكم ساختمانی و نیز كوچك شدن سطح زیربنای واحدهای مسكونی است كه بهعنوان یك گرایش عمومی در سطح كشور و در پاسخ به بازار مسكن صورت میگیرد. بدین منظور تهیه ضوابط و مقررات مناسب درخصوص تفكیك و احداث ساختمان ضروری مینماید. این در حالی است كه پیشنهادات طرحهای تفصیلی و توسعه جنوب نیز در رابطه با تفكیك و احداث ساختمان در منطقه چهار در عمل توفیق نیافته و پهنهبندیهای تراكمی پیشنهادی آنها محقق نشده است.
با اذعان به موارد ذكر شده فوق، این مشاور برای روشن ساختن زمینه تصمیمگیری و انتخابهای بعدی با تدوین تخمینهای مرجع براساس افزایش تراكم ساختمانی در بافت پر و همچنین اراضی دارای كاربری مصوب و نیز تقلیل سطح زیربنای واحدهای مسكونی عملا سناریوی مرجع منطقه را در زمینه جمعیتپذیری و خدمات رسانی به تصویر كشیده است. در این راستا، ضوابط و مقررات موجود به نوعی تعدیل شده است تا با شرایط و ویژگیهای منطقه (شرایط اجتماعی، اقتصادی و كالبدی) همخوانی لازم را داشته باشد
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
برای رعایت حریم خصوصی اسامی استاد راهنما،استاد مشاور و نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
در اقتصاد کنونی جهان، مدیریت بهینه سرمایه با توجه به فشارهای فزاینده محیطی و منابع خارجی محدود اهمیت بسزایی پیدا کرده است. لذا پیشبینی برای سرمایهگذاران و اقتصاددانان از اهمیت خاصی دارد. نظریههای گوناگونی برای پیشبینی در بازارهای مالی ارائه شده است.
تا قبل از دهه 80 میلادی تقریبا همه نظریه های اقتصادی اکادمیک بر مبنای نظریه گام تصادفی بوده است. در این نظریه حرکت قیمت سهام یک حرکت تصادفی بوده و در یک بازار کارای شفاف، به هیچ وجه امکان پیش بینی قیمت نیست. در بازار کارا قیمت های اوراق بهادار بهسرعت نسبت به اطلاعات جدید تعدیل میگردند. تغییر قیمت روند خاصی نداشته، گشت تصادفی بوده و بازار حافظه ندارد. در این بازار سود فوق العاده حاصل اتفاق و شانس بوده و روشهای پیشبینی قدرتی نداشتهاند.نوشتن توضیحات درباره نظریات دیگر پیشبینی
روشهای گوناگونی بر اساس نظریه ……… برای پیشبینی در بازارهای مالی بهکار گرفته شده است. مدلهای سری زمانی[1] مبتنی بر نظریههای مالی و اقتصادی بوده و به طور گسترده برای پیشبینی متغیرها و سریهای زمانی مورد استفاده قرار میگیرد. به دلیل عدم
ارتقای مناسب این مدلها و تحت تاثیر قرار گرفتن براوردها از عوامل خارجی که بر صحت پیشبینیها موثر است محققین در سالهای اخیر به بررسی مدلهای سنتی خطی و غیرخطی برای دستیابی به پیشبینیهای دقیقتر پرداختهاند.
توضیحات درباره مدلهای احتمال غیر خطی و شبکه عصبی
تحلیل تکنیکال از زمان تولد بازار های سرمایه به وجود آمده و سالهاست که اموزش داد شده و کتابها ی بسیاری برای یادگیری این فن به چاپ رسیده است. با این حال اعتبار قوانین این روش ها تا قبل از دهه 80 در برابر نظریه گام تصادفی رنگباخته بود. اما لروی(1973) و لوکاس(1978) در تحقیقاتشان وجود رابطه قوی بین نظریه گام تصادفی و نظریه بازار کارا را ضعیف کرده و بیان می کنند که نظریه گام تصادفی برای تعیین منطقی قیمت سهام ،نه لازم است و نه کفایت می کند. لو و مکینلی(1988) به عنوان پیش گامان استفاده از روش های پیش بینی از نقطه نظر علمی نشان دادند که بازده بازار سهام تا درجه خاصی قابل پیش بینی است. لذا تحلیل تکنیکال و دیگر ابزار ها و روش های پیش بینی از جمله روش اقتصاد سنجی سری زمانی که از روش های شناخته شده برای پیش بینی تغییرات متغیر سری زمانی می باشد مورد توجه قرار گرفت.
در این تحقیق با توجه به نقش بسزای مقادیر شاخصهای تکنیکی در تشخیص جهت حرکت قیمت سعی در ترکیب این شاخصها با روشهای پیشبینی شده ….
با افزایش معامله گران بازار سهام،ضرورت تکیه بر بر تحلیل های علمی –اصولی برای موفقیت در این بازار ها بیش از پیش احساس می شد.در بازار سرمایه ایران این خلا کاملا مشهود است.مشاهدات .نشان می دهد معامله گران آزاد در بازار سهام ایران برای معامله از روش های الزاما علمی استفاده نکرده و بعضا با تجربه شخصی و حتی بعضا با “حس” خود نسبت به معامله اقدام به خرید و فروش می کنند. اما کارایی و قدرت این روش ها و ابزار هابرای پیش بینی متفاوت است.
با توجه به گستره کاربرد تحلیل تکنیکال از یک سو و تفاوت اساسی که بین مفروضات این روش با روش های اقتصاد سنجی وجود دارد،لازم است اولا حوزه و دامنه کاربرد این دو گروه از روش ها مشخص شود و ثانیا قدرت پیش بینی ان ها مورد ارزیابی و مقایسه قرار بگیرد.
کارهای تکنیکال کار کرده ها (8-10 تا) + تاکید بر اینکه در این تحقیق به مقایسه این تکنیکال و مدل های سری زمانی پرداخته شده است. سرچ
در این بخش فرضیات اصلی و فرعی تحقیق که میبایست پاسخ داده شود ارائه میگردد:
هدف اصلی از این تحقیق بررسی قدرت روش های مرسوم جاری شامل اقتصاد سنجی سریزمانی، مدلهای احتمال غیرخطی و شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از مهمترین شاخصههای تحلیل تکنیکال به عنوان ورودیها(در دو مدل آخر) در پیش بینی جهت حرکت قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران میباشد. هدف کاربردی این تحقیق مشخص کردن حوزه وکاربرد هریک از سه روش در پیشبینیهای یک و پنج روزه، با ضرورت عدم انجام ارزیابی این سه روش بر روی یک مورد مطالعاتی به طور همزمان در داخل کشور میباشد.
این تحقیق برای معاملهگران بازار سهام در تشخیص بجا و درست روش های پیشبینی غیرخطی و سری زمانی بر اساس شاخصه های تکنیکی مطروح مفید و مثمر ثمر بوده و ایده هایی برای پژوهشگران در توسعه این موضوع، که در ایران کمتر کار شده است فراهم میآورد.
جنبه جدید و نوآوری تحقیق شامل درگیرکردن ابزار ومبانینظری تحلیلگران تکنیکی بازار بورس در مدلهای غیرخطی مذکور در این تحقیق میباشد. در تحقیقهای انجام شده در داخل کشور با محوریت تحلیل تکنیکال به بکارگیری اثر همزمان چندین شاخصه تکنیکی بر پیشبینی قیمت سهام و یا جهت حرکت قیمت سهام پرداخته نشده است. عمده تحقیقهای داخل کشور در این حوزه از شاخصههای تکنیکی خانواده میانگین متحرکها استفاده کرده و به مقایسه آنها با یکدیگر در پیشبینی قیمت سهام پرداختهاند. به عنوان مثال نبوی و حسن زاده [1]، به مقایسه قدرت پیشبینی یکی از پرکاربردترین شاخصههای تکنیکی یعنی میانگین متحرک(MA)،میانگین متحرک وزنی(WMA) و میانگین متحرک نمایی(EMA) در دوره های 30 و 60 و 90 روزه برای 6 شرکت فعال در بازار سهام ایران پرداختهاند.(1390)
در تحقیقهای خارج از کشور اما از مدل شبکه عصبی مصنوعی با ورودیهای شاخصهای تکنیکال استفاده شده و پیشبینی صورت گرفته است لیکن به مقایسه آن با مدلهای خطی مانند سریزمانی اقتصادسنجی پرداخته نشده است. یکی از معتبرترین این تحقیقها به مقایسه مدل شبکه عصبی مصنوعی با مدل ماشین بردار پشتیبان[2] که هر دو از شاخصهای تکنیکال به عنوان ورودیهای مدل خود استفاده کردهاند، پرداخته است. رفرنس.تهش
روش تحقیق این پژوهش از نوع تحلیل کمی با ابزار ها و شاخصه های اقتصاد سنجی سری زمانی و تحلیل تکنیکال می باشد.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
مجموعه ای كه پیش روی شماست برگرفته از مقالات، كتابها و تجربیات حاصل از آزمایشات مختلف می باشد كه به بررسی شرایط مختلف رنگ پذیری الیاف اكریلیك با دندانه ها و روشهای مختلف پرداخته است این مجموعه از 4 فصل مجزا تشكیل شده است كه فصل 1 آن شامل كلیاتی در مورد اهداف انجام پروژه- پیشینه های تحقیق و همچنین توضیحاتی در مورد نحوة انجام كار و جمع آوری مطالب می باشد.
در فصل 2 بطور اجمالی به شرح الیاف اكریلیك پرداخته و خصوصیاتی از قبیل ساختار- خواص فیزیكی و شیمیایی، مراحل ریسندگی و تولید و انواع اكریلیك ها و روشهای رنگرزی اكریلیك مورد بررسی قرار داده است تا خواننده با بررسی آن بهتر بتواند پدیده هایی كه در بخشهای بعدی به آن می پردازیم را توجیه كند.
در فصل 3 به بررسی رنگینه های طبیعی و تاریخچه آنها و اهمیت آنها نسبت به
رنگینه های صنعتی پرداخته می شود و به طور مبسوط بر روی 3 رنگینه اسپرك، قرمزدانه و پوست گردو و خصوصیات آنها از قبیل مشخصات، تركیبات و خواص دیگر آنها پرداخته می شود.
فصل 4 مربوط به آزمایشات انجام شده پیرامون رنگرزی اكریلیك با رنگینه های طبیعی اسپرك، قرمزدانه و پوست گردو در حضور داندانه های زاج سفید و دی كرومات پتاسیم به روشهای پیش دندانه، همزمان و پس دندانه و میزان رمق كشی و جذب رنگ و خواص ثباتی این رنگینه ها می باشد.
در آخر به صورت خلاصه به تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی نمودارهای بدست آمده می پردازیم و یك نتیجه گیری كلی پیرامون نتایج حاصل از این پروژه مطرح می شود. در خاتمه بر خود لازم می دارم از جناب آقای دكتر محمد میرجلیلی كه با راهنماییهای فراوان و دلسوزانه خود مرا در انجام هر چه بهتر این پروژه یاری كردهاند صمیمانه قدردانی نمایم.
در این پروژه به منظور ارائه شرایط بهینه و قابلیت جذب مناسب مواد رنگزای طبیعی مختلف توسط الیاف اكریلیك رنگرزی این لیف با 3
رنگزای طبیعی قرمزدانه – اسپرك و پوست گردو و در شرایط مختلف و با دندانه های زاج سفید و دی كرومات پتاسیم و همچنین به 3 روش پیش دانه – همزمان – پس دندانه كه این عملیاتها به منظور ارائهمناسبت ترین روش با بهترین خواص شستشوئی مورد بررسی قرار می گیرد .
1-2- پیشینة تحقیق :
در رابطه با استفاده از مواد رنگزای طبیعی به منظور رنگرزی الیاف طبیعی و مصنوعی تحقیقاتی به انجام رسیده و همچنین كنفرانسهایی نیز برگزار شده است و قابلیت استفاده از این مواد رنگزا را برروی الیافی همچون نایلون و پلیاستر به روشهای رنگرزی همزمان مورد مطالعه قرار گرفته همچنین كنفرانسی در هفدهم دسامبر 2001 در Iitdelhi در مورد این مواد برگزار شده است كه بخش تكنولوژی نساجی در Iitdelhi تحقیق روی این موضوع را از سال 1990 آغاز كرده است.
1-3-روش كار تحقیق
كه این بخش شامل انجام مراحل زیر می باشد
1-3-1- جمع آوری اطلاعات پیرامون مواد رنگزای طبیعی – چگونگی به دست آوردن و استفاده از آنها و همچنین جمع آوری اطلاعات جامعی پیرامون الیاف اكریلیك خصوصیات و همچنین شرایط و چگونگی رنگرزی این الیاف
1-3-2-رنگرزی الیاف اكریلیك تحت شرایط مختلف به روشهای پیش كروم – همزمان – پس كروم با مواد رنگزای طبیعی اسپرك – قرمز دانه و پوست گردو با دندانه های زاج سفید و دی كرومات و مقایسة خواص رنگ پذیری ثبات شستشوئی نمونه های رنگ شده .
1-3-3- تجزیه و تحلیل نتایج
فصل دوم :
آكریلیك
2-1- تاریخچه :
در سال 1948 .م كمپانی دوپونت ایالات متحده پس از یك رشته كوششها و پژوهشهایی كه انجام داد توانست در بدست آوردن لیفی كه از دیدگاه كارایی ، همانندی و بیشترین شباهت را با پشم طبیعی داشته باشد موفق بیرون آید و بدینسان لیف ساختگی (مصنوعی ) تهیه گردید .[1]
این الیاف از پلیمرها یا كوپلیمرهای اكریلونیتریل ساخته می شوند كه در طول جنگ دوم جهانی در صنایع لاستیك سازی آمریكا توسعه فراوان یافتند و از این جهت تعداد زیادی مواد شیمیایی به مقایسهای بزرگ از جمله اكریلونیتریل تهیه شدند
از پیوند شیمیایی مولكولهای اكریلونیتریل پلیمرهایی ساخته می شود كه قابلیت ریسندگی و تشكیل لیف دارند امروزه الیاف سنتتیك كه پایه آنها اكریلونیتریل است در انواع مختلفی تولید می شوند [2]
2-2- تعریف الیاف اكریلیك و مد اكریلیك :
تعاریف زیر توسط كمیسیون فدرال تجارت آمریكا به عمل آمده است .
اكریلیك :
الیاف ساخته شده سنتتیك هستند كه مادة تشكیل دهنده زنجیر پلیمری آنها حداقل شامل 85 درصد وزنی واحدهای اكریلونیتریل است .
مد اكریلیك :
الیاف ساخته شده سنتتیك هستند كه ماده تشكیل دهندة زنجیر پلیمری آنها را ، حداكثر 85 و حداقل 35 درصدوزنی ، واحدهای اكریلونیتریل تشكیل می دهد [2]
2-3- سنتز الكریلونیتریل
نظر به اینكه الیافی كه در این مبحث مورد گفتگو قرار می گیرند و به طور عمده از اكریلونیتریل تهیه می شوند لازم است با روشهای صنعتی تهیه این ماده آشنا باشیم این ماده برای سیانو اتیله كردن سلولز نیز به كار می رود و یكی از مواد مهم صنعت تهیه الیاف مصنوعی است اكریلو نیتریل به چهار طریق عمده تهیه می شود :
2-3-1- اكسید اتیلن :
این روش كلاسیك كه امروزه متداول نیست ، در سالهای اولیه فعالیت ، روی تهیه الیاف اكریلیك مورد استفاده قرار می گرفت . اكسید اتیلن كه خود محصول اكسیداسیون ، اتیلن حاصل از كراكینگ نفت است ، می تواند با اسید هیدروسیانیك تركیب شود خود اسید هیدروسیانیك نیز از اكسیداسیون نسبی متان در مجاورت آمونیاك ، به روشهای كاتالیتیك به دست می آید این عمل منجر به تشكیل اكریلونتیریل می شود .
2-3-2- از استیلن
امروزه تهیه اكریلونیتریل از استیلن متداولترین روش است . خود استیلن كه طبق روشهای سنتی از اثر آب روی كاربید كلسیم به دست می آید ، امروزه به مقدار زیادی از تقطیر مواد نفتی تهیه می شود استیلن به هر طریقی كه تهیه شده باشد در راكسیون با اسید هیدروسیانیدریك منجر به تشكیل اكریلونتریل می شود
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
انسان از ابتدای خلقت تا کنون، تنوع پوشش خود را از برگ درخت تا منسوجات هوشمند امروزی، اختیار نموده است. در گذر زمان با فهم و کشف تکنولوژی های جدید و نیز شناسایی مواد خام موجود در طبیعت، توانسته است تا با بکار گیری دانش و امکانات موجود همواره رفاه بیشتر خود را فراهم سازد شاید روزگاری بافت منسوجی از جنس پنبه که بسیار لطیف باشد و بتواند به عنوان پوشش برای ادمی بکار رود، چندان قابل تصور نمی نمود و شاید افکار زمانهای قدیم برگ درختان را به عنوان پوشش خود به طور دائم متصور می شدند، یا شاید اگر ایده تولید و دست یابی به منسوج جدید، نیز به ذهن می رسید، باز این سئوال که حال چگونه میتوان برای مصرف کنندگان بسیار زیاد روی کره زمین این محصول را تولید کرد، تعللی در اوج گرفتن ایده های جدید ایجاد می نمود.
بشر در طول زمانهای گذشته همواره با اعجاز تجربه، بر ناباوری خود بر مسائل فایق آمده و همچنان در رشته های مختلف علمی و در سطوح مختلف، انقلابهای علمی ، دست باور را بر سبد دانشهای تحقق نیافته زده است. در حوزه نساجی دیری نگذشته است که الیاف نوری، الیاف میکرو، الیاف نانو ، …و به تازگی منسوجات هوشمند، حوزه های جدید کاری را برای محققین باز نمودهاند. بدیهی است اگرچه در بررسی هر کدام از این تکنولوژیها و کسب محصولات ناشی از هر کدام، همواره سئوالاتی چون آیا میتوان تعداد کثیر مصرف کنندگان را با این مصنوع جدید تامین نمود؟(همانگونه که انسانهای اولیه نیز به سختی می توانستند متصور شوند که روزی با احداث کارخانجات بافندگی بسیار زیاد، آدمیان را بتوان از پوشش برگ رهایی بخشید).
پس از اختراع ماشین بافندگی ژاکارد، ذخیره کردن داده ها و مکانیزه شدن آن پذیرفته شد و امروزه پس از گذشت 200 سال، ارتباط بین نساجی و کامپیوتر، ملموس شده است، و تولید منسوجاتی که قابلیت درک حرکات بدن و یا قابلیت گزارش دهی داشته باشند، در این راستا مظهر مشارکت این دو صنعت میباشند.
به منظور آگاه نمودن مردم از وضعیت سلامتی شخصیشان، پشتیبانی و اطلاع رسانی و سپس پیشرفتهای تکنولوژیکی باید در این راستا بهکار برده شود، برای این منظور باید براحتی بتوان وسایل واسطه ای بین انسان و این ابزار را بهکار گرفت. با بهکار گرفتن پارچه های چند منظوره،(که بطور متداول به الکتروتکستایل ها یا منسوجات هوشمند معروف هستند)، کسب یک زندگی سالم، ایمن، و راحت تر میسر میگردد. لذا چنانچه هوشمندی منسوجات، با ویژگی پوشانندگی آن ترکیب شود، میتواند یک محصول سودمند را تولید نماید.
بهطور خاص ، لباس هایی با قابلیت كشش و جمع شدگی، امكان پیگیری حركات را دارند. حس کننده ها و فعال کننده ها كه در نساجی استفاده می شود، ممكن است به واسطه جریان برق كنترل شوند.
این ابزار تحت نظر داشتن بیمار در منزل از راه دور و یا كنترل فضانوردان، افراد کهنسال، و ارتباط كنترلی از طریق تلفن را به ما میدهد. تكستایل های الكترونیكی میتواند مسیرهای جدیدی از بیومانیتورینگ، توانبخشی و …. را برای ما باز نماید.
در این مطالعه ارتباط متقابل نساجی و کامپیوتر و معرفی التزامات الحاق آنها در تولید منسوجات هوشمند بررسی خواهد شد. منسوجات الکترونیکی E-textile یا smart fabrics نامیده میشوند، که نه تنها قابلیت پوشش (مانند سایر منسوجات) را دارد، بلکه امکان نمایش و یا پردازش شبیه سیستمهای ارتباطی بدون سیم را دارند.
معرفی منسوجات هوشمند
منسوجات هوشمند، پارچه هایی هستند که ابزارهای الکترونیکی در آنها به کار رفته است. اجزای الکترونیکی و وسایل ارتباط دهنده این اجزا (به همدیگر)، جزیی از پارچه هستند، و به همین دلیل کمتر قابل رویت میباشند. بعلاوه اینکه، این منسوجات خیلی برای مالش و پیچ خوردن و یا درگیری با وسایل محیط مستعد نیستند. نتیجتاَ این منسوجات می توانند در کاربردهای روزمره و به ویژه در جاهایی که حضور کامپیوتر برای انسان دست و پاگیر است، به کار روند.
در منسوجات هوشمند با توجه به نیاز مصرف کننده، قابلیت لازم در آن ایجاد میشود. تعداد و موقعیت سنسورها و اجزای پردازشگر، با توجه به نیاز کاربر، در نظر گرفته شده و به ندرت در موقع طراحی ثابت فرض میگردند. فضای کاری برای منسوجات هوشمند بسیار گسترده است و انتخاب هایی از قبیل نوع و ساختار نخ، بافتها، اجزای بهکار رفته، سیستم های نرم افزاری، تنوع شبکه اتصالات، میدان کاری گسترده ای را بوجود آورده است.
تهیه لباسی که سنسور به آن دوخته شده باشد و یا با تبحر در آن جاسازی شده باشد، بسیار گران است، در این راستا باید توجه داشت که :برای مصرف، اندازه های متفاوت مورد نیاز است.
یافتن ناحیه مناسب برای نصب سنسور، روی سایز های متفاوت، کار مشکلی است. در تولید لباسهای هوشمند، امروزه، جایابی سنسورها با سعی و خطا انجام میشود. در بعضی ازمقالات سعی شده است[1] ، که یک قالب برای ارزیابی منسوجات هوشمند، (بدون ساخت قالب و
لباس) طراحی شود.
یک منسوج هوشمند، یک شبکه اتصال را برای حس کردن و پردازش اجزا، با میزان کمتر مصرف انرژی (نسبت به روش بدون سیم) فراهم میکند. البته خود پارچه هم میتواند به عنوان حس گر عمل نماید.(و این بسته به نوع الیاف به کار گرفته شده در منسوج است.)
مواد بكار برده شده برای اینگونه منسوجات هوشمند باید دارای وزن كم، قابلیت تغییربه شكل های مختلف(به ویژه به شكل لیف)، و راحت بودن در تن، را داشته باشند. اغلب این خواص عموماَ در سنسورهای استفاده شده، فعالگرها، اجزای الكترونیكی و منابع برقی به همراه حجم كوچك وجود ندارد.
چنین پارچه هایی، از قبیل حسگرهای اولیه، فعال کننده ها، الکتروتکستایل ها، به عنوان پارچه های جدید که از دانش بالا برخوردارند، مطرح هستند. یک حوزه وسیع و کاربردی برای منسوجات هوشمند، تشخیص محیط کاربر و فعالیت های آن میباشد. بنابراین طراحی یک قالب خاص برای منسوجات هوشمند، باید با لحاظ کردن محیط فیزیکی، به ویژه ماهیت سنسور، باشد. با توجه به كاربرد چند جانبه آنها، قابلیت پوشش و انعطاف برای بدن را دارند، الكترو تكستایل ها برای خلق زندگی با كیفیت بالاتر مناسب هستند، و در بیودرمانی به عنوان ابزار بیومانیتورینگ ، توانبخشی، تلفن درمانی،و …بهكار میروند. امروزه منسوجات هوشمند در جایگاههای مختلف، نقش های مختلفی اجرا نمودهاند. میتوان با توجه به نوع استفاده، تمامی منسوجات هوشمند را به دو دسته زیر تقسیم نمود:
این منسوجات در قالب لباس انسان طراحی شده اند و طبیعتاَ کاربرد آنها نیز در ارتباط با انسان و یا عملکرد انسان و یا برآورد شرایط اطراف انسان است. منسوجاتی که برای ثبت حرکات سه بعدی بدن انسان (در استودیو های فیلم سازی ) به کار میرود، منسوجاتی که برای گزارش گرفتن از نیرو ها و نوع و زمان حرکات بدن فضانوردان در فضا استفاده میشود و لباسهایی که گزارش علائم سلامتی بدن انسان را بر روی یک گیرنده ثبت نمایند، همه مثالهایی از این نوع لباس هستند.
1-1-1-2- منسوجات صنعتی غیر قابل پوشش (منسوجات هوشمند غیر قابل پوشش )
منسوجاتی از قبیل فرشهای هوشمند که قابلیت گزارش دهی حرکات بدن بر روی فرش، (و یا وزن قرار گرفته بر روی فرش) را دارند، منسوجاتی که در بدنه هواپیما جهت گزارش دهی میزان فشار جوی وارد به بدنه و سایر پارامترهای مفید در هدایت هواپیما بکار میروند، منسوجاتی که در بدنه سدها برای گزارش دهی میزان فشار وارده بر سد بهکار میروند، منسوجاتی که در اعماق زمین جهت محاسبه نیروهای زمین لرزه ای به کار میروند، همه نمونه هایی از کاربرد منسوجات هوشمند در مصارف علمی صنعتی گوناگون هستند.
1-1-2- علائم سلامتی بدن
مهمترین علائم مهم حیاتی بدن انسان که در سالهای اخیر مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند، عبارتند از :
1-1-2-1- ضربان قلب در واحد زمان[10]
1-1-2-2- تعداد تنفس در واحد زمان[11]
1-1-2-3- دمای بدن در زمانهای مختلف
همچنین بررسی بر روی نحوه حرکت و یا میزان جابجایی اعضای بدن در مدت زمان درمان، خود از فاکتورهای مورد علاقه متخصصین مهندسی پزشکی می باشد.[2]
1-2- معرفی انواع سنسورها
سنسورها ابزارهایی هستند که بر مبنای علمی خاص خود عمل نموده و میتوانند در اثر انجام یک عمل خاص ، واکنش متناسبی داشته باشند. برای مثال یک سنسور میتواند در اثر اعمال فشار، میزان میلی ولت مشخصی را از خود ساطع نماید، که این میزان میتواند با پردازش و انجام محاسبات خاص، بیانگر یک پارامتر باشد، همانگونه که به وضوح مثال عینی این نمونه از سنسورها را میتوان در ترازوهای متداول مشاهده نمود.
در شناخت سنسورها آنچه مهم است پایداری نتیجه و یا به عبارتی تکرار پذیری نتیجه آزمون می باشد، البته باید توجه داشت که برای استفاده از سنسورها معمولا از روشهای مختلفی استفاده مینمایند، که یک روش متداول برای بکارگیری سنسورها ساخت مدار الکتریکی است که با قرار دادن سنسور در یک پل وتستون، بتوان از تغییرات ولتاژ حاصل شده در پل وتستون ، پارامتر مد نظر را بدست آورد. بکارگیری سیگنال میتواند طبق الگوریتم زیر انجام شود:
الف: دریافت سیگنال
ب: تقویت سیگنال
ج: نویز گیری سیگنال به روش سخت افزاری
د: تیدیل آنالوگ به دیجیتال
ه: دریافت توسط پردازشگر
ی: نویز زدایی توسط روشهای پردازش سیگنال
م: بکارگیری داده های حاصله
بطور کلی با توجه به ضعیف بودن سیگنال خروجی از مدار، نیاز به تقویت سیگنال بوده، و پس از آن سیگنال را توسط یک کارت مبدل (آنالوگ) به دیجیتال، تبدیل نموده و از داده های بدست آمده استفاده میشود. همانگونه که در سه الگوریتم فوق به وضوح ذکر شده است، عملیات نویز زدایی با توجه به سیستم الکترونیکی اعمال شده و نیز هدف از کاربرد سیستم، میتواند به شیوه نرم افزاری و یا نرم افزاری و سخت افزاری انجام شود.
اغلب سنسور های مفید برای سیستم های مجهز به سنسور به دو گروه تقسیم میشوند:
الف) سنسورهای فعال[15]
ب) سنسورهای موثر یا اثر پذیر
گروه اول سنسورهایی هستند كه طبیعتاً انرزی ورودی را به یك اختلاف پتانسیل الكتریكی تبدیل میكنند.[2]
گروه دوم سنسورهایی هستند كه یك منبع جریان خارجی لازم دارند تا ورودی خود را به یك خروجی مفید (قابل استفاده) تبدیل نمایند. این گروه عموماَ بر مبنای میزان تغییرات مقاومت در برابر عامل محرك (نیروی محرك) كار میكنند. در واقع این گروه، همان سنسورهایی هستند که در نگاه کلی برای ایجاد تعادل در پل وتسون نیاز به یک منبع تغذیه اولیه دارد.
سنسورها از مواد مختلفی از قبیل پلیمرهای فعال شونده[19] و یا فلزات حساس ساخته میشوند.
جدول(1-1) لیستی از پلیمرهای فعال شونده و كاربردهای عمومی آنها را نشان میدهد.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
پیشرفت تکنولوژی نساجی در چند سال گذشته به اندازه ای چشمگیر و تغییرات تکنیکی آن بقدری متنوع بوده است که می توان به جرات این علم را جز دومین تحول بزرگ صنعتی در زمینه تکنولوژی و ماشین سازی نساجی به حساب آورد.
اولین تحول بزرگ صنعت نساجی در قرن نوزدهم با به کار افتادن چرخهای این صنعت توسط نیروی مکانیکی بود و به طور قطع دومین تحول بزرگ نساجی در قرن بیستم با ارائه روشهای جدید ریسندگی مانند تولید الیاف فیلامنت ها ریسندگی این اند و در بافندگی ، بافندگی جدید چند فازی تقسیم شد وازدیاد سریع جمعیت در قرن نوزدهم و بیستم موجب شد تا نیاز به افزایش تولید کارخانجات نساجی و در نتیجه افزایش تولید ماشین آلات نساجی بیشتر شود.
ماشینهای بافندگی ماکو در دوره توسعه و تکمیل تا زمان بوجود آمدن ماشینهای بافندگی بدون ماکو تحولاتی در این ماشینها داده شده و یا مکانیزه شدن ماشینهای بافندگی ماکو در این دوره امکان بافت پارچه های از جنس فیلامنت و پشم و مخلوط الیاف مختلف امکان پذیر شدو با پیشرفت صنعت کارخانجات با تلاش خود توانستند ماشینهای بدون ماکو را عرضه نمایند. در این ماشینها می توان انواع رنجهای پارچه را بافت و دیگر مشکلات ماشینهای با ماکو با ساختن این ماشینها از میان برداشته شده بود و بطور کلی این ماشینها ( ماشینهای بدون ماکو ) در کارخانجات عمومیت پیدا کرد.
کلا امروزه می توان ماشینها را بر اساس روش پود گذاری طبقه بندی کرد و هر کدام از این ماشینها ی بافندگی برای مصارف خاصی استفاده می شوند.
هدف از این پروژه توضیح خلاصه ای از انواع بافت سرژه از نظر تشکیل دهنه میباشد.
كلیات
1-1- هدف
هدف از انجام این پروژه بررسی بافت های معكوس سرژه از لحاظ تشكیل دهنه رو و زیر می باشد كه متناسب با این ارتفاع دهنه در نخ های تار كشش های مختلفی را ایجاد می كند كه این اختلافات روی خواص پارچه های تولیدی ما تأثیر خواهد داشت و بافت هایی كه بررسی
خواهد شد شامل و و و و و و و و و می باشد كه در طی این پروژه خواصی مثل استحكام، نفوذپذیری هوا و رنگ پذیری و زیردست پارچه و غیره مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
1-2- پیشینه تحقیق
در بسیاری از كارخانجات متناسب با امكانات موجود از بافت های مختلف سرژه استفاده می نمایند، ما در این پروژه می خواهیم به نتیجه ای برسیم كه مثلاً بین دو بافت سرژه و كدام یك از این دو طرح نسبت به هم برتری بیشتری دارند و تأثیری كه روی خواص مختلف پارچه می گذارند چیست و ماشین های بافندگی مورد استفاده برای این بافت ها با كدام طرح بافت روان تر كار می كند.
1-3- روش كار و تحقیق
برای این پروژه ابتدا ده نوع پارچه با ماشین بافندگی روتی بافته می شود سپس نمونه های بافته شده در آزمایشگاه كنترل كیفیت مورد آزمایشهای مختلف قرار خواهد گرفت نتایج این آزمایشات در فصول بعدی بررسی خواهد شد و سپس نمونه های كوچك دیگری از پارچه های بافته شده اند انتخاب می شود و این نمونه ها در آزمایشگاه رنگرزی توسط دستگاه آزمایشگاهی نمونه رنگ كشی HT رنگ شده از لحاظ رنگ پذیری روی پارچه ها بررسی می شود و برای اینكه بتوانیم نتایج دقیقی از میزان جذب این پارچه ها به دست آوریم پس آب این رنگ ها نیز جمع آوری شده و در آزمایشگاه تكمیل توسط دستگاه اسپكتروماتوگرافی از لحاظ میزان جذب رنگ در فصول بعدی بررسی می شود.
2-1- مکانیزم های تشکیل دهنده
پارچه از بافت رفتن دو دسته نخ عمود برهم به نام تار و پود تشکیل می شود. نخ هایی که در طول پارچه قرار دارند «تار» و نخ هایی که در عرض پارچه قرار می گیرند «پود» نامیده می شوند. برای تولید پارچه می توان نخ هایی تار و پود را از جنس ها و رنگ های مختلف انتخاب کرد که در این صورت پارچه، طرح دار نامیده می شود. در بعضی موارد به جای یک دسته نخ پود، از چند دسته نخ استفاده می شود که آن را به هم متصل می کند.
بافت رفتن نخ تار و پود، در ماشین های بافندگی انجام می شود. نخ های دسته اول (تار) توسط مکانیزم تشکیل دهنده، دهنه را ایجاد می کند و نخ های دسته دوم (پود) در داخل دهنه و در لابلای نخ های تار قرار می گیرد در این بخش خواهیم دید که تشکیل دهنده توسط مکانیزم های مختلفی مانند تشکیل دهنه بادامکی ، مکانیزم تشکیل دهنده دابی و مکانیزم های تشکیل دهنه ژاکارد انجام می شود. بنابراین بافت رفتن نخ های پود در واحد سطح، بافت های مختلفی تشکیل می شود و نوع بافت رفتن نخ های تار و پود معمولاً پس از چند تار و پود در طول و عرض پارچه تکرار می شود. این تکرار بافت نخ های تار و پود را راپورت بافت می نامند تعداد نخ های تار و پودی که رایورت بافت را تشکیل می دهند. به ترتیب «راپورت تار» و «راپورت پود» نامیده می شوند. اگر بافت رفتن نخ های تار و پود به طریقی باشد که نخ های تار و پود یک در میان با یکدیگر بافت روند یک طرح تافته تشکیل می شود.
قبل از بافت هر پارچه باید طرح بافت آن را مشخص کرد. این عمل معمولاً بر روی کاغذ نقشه شطرنجی انجام می شود. ستون های عمودی یک کاغذ نقشه معرف نخ های تار و ردیف های افقی آن معرف نخ های پود است. برای مشخص کردن طرح بافت بر روی کاغذ نقشه باید تعیین کرد که در چه محل هایی تار و پود با یکدیگر بافته می شود و در روی پارچه کدامیک از دو دسته نخ از رو یا زیر دسته یکدیگر عبور می کند. با توجه به اینکه گفته شد بافت رفتن نخ ها در یکدیگر بوسیله مکانیزم تشکیل دهنده مشخص می شود، منطقی تر به نظر می رسد که در روی کاغذ نقشه نقاطی را که تنها تار از روی نخ های پود عبور می کنند، مشخص می کنیم
شكل 2-1-درگیری نخ های تار و پود
این عمل با پر کردن خانه های شطرنجی نقاط ذکر شده انجام می شود واضح است که خانه های خالی، معرف عبور نخ های تار از زیر نخ های پود است (شکل 2-1) با توجه به رابطه ای که بین مکانیزم های تشکیل دهنده و طرح های بافت وجود دارد بهتر دانسته شد که ابتدا طراحی بافندگی مطالعه و بررسی شود.
2-2- طرح بافت
به درگیری های نخهای تار و پود بافت گویند . با استفاده از نخهایی با جنس و نمرات مختلف و همچنین بافتهایی با تراکم تار و پود متفاوت می توان انواع متنوعی از پارچه ها را تولید نمود .
2-3- انواع بافت ها
پارچه ها از نظر نوع بافت به پنج دسته تقسیم می شوند که عبارتنداز :
الف ) بافتهای اصلی
ب ) بافتهای مشتق شده از بافتهای اصلی
پ ) بافتهای ترکیب شده از بافتهای اصلی ( ترکیبی )
ت ) بافتهای مرکب
ث ) بافتهای ژاکارد ( بزرگ )
که در نمودار ذیل انواع آنها آمده است .
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است