وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری : بررسی رابطه بین سرمایه فكری و عملكرد مالی شركتهای موجود در بازار سرمایه ایران


تایلز ( 2004) دارایی نامشهودی كه به وسیله ی قانون حمایت شده اند وبه آنها عنوان مالكیت معنوی را داده اند و شامل حق الامتیاز و كپی رایت و فرانشیزها و علائم و ماركهای تجاری است ، برخی موارد از آنها در ترازنــامه منعكس می شود ولی ســـایرداراییهـــای نامشهود كه شامل سرمایه فكـری است و تحت اصول اقتصـــاد فراوانی عمل می كنند یعنـــی با استفاده بیشتر از ارزش آنهـــا كـاسته نمی شود ، معــمولا در ترازنــامه منعكس نمــی شود (چان ،2009،ص9) . فاصله زیاد بین ارزش دفتری و ارزش بازاری شركت ها ، توجه زیاد شركت ها را نسبت به كشف ارزش دارایی های نامشهود حذف شده از صورت مالی ،ایجاد كرده است ( لیو ،2002،ص14) .
طبق نظر “بونتیس ” اكثر كشورهای مختلف دنیا ( از جمله صنایع ایران) در حال استفاده از روشهای سنتی حسابداری مالی هستند كه قرنها پیش برای یك محیط كسب و كار مبتنی بر كارهای یدی و دارایی ملموس مثل تجهیزات و ساختمان ایجاد شده بودند در حالیكه محیط كسب و كار مبتنی بر دانش ، نیازمند مدلی است كه دارایی های ناملموس جدید سازمانی مثل دانش و شایستگی نیروی انسانی ، نوآوری ، روابط مشتری ، فرهنگ سازمانی ، سیستم و فرایندها ، ساختار سازمانی و غیره را در بر گیرد.بنظر می رسد گزارشات حسابداری سنتی بطور ناقص ارزش حقیقی بوجود آمده در شرکتها را منعکس کند ، شکاف بوجود آمده بین ارزش دفتری و بازار در بسیاری از شرکتها از جمله نارسایی های سیستم حسابداری سنتی در تقویم و انعکاس ارزش سرمایه فکری بوده که موجب بروز اختلاف یاد شده گردیده است (چان ،2009،ص5) .
در این رابطه ، سرمایه فكری توجه روز افزون محققان دانشگاهی و دست اندر كاران سازمانی را به خود جلب كرده است. کلیه مدیران وکارگزاران وسرمایه گذاران در شرکتهای پذیرفته شده دربورس باتوجه به نتایج این تحقیق می توانند با سنجش سرمایه فکری به ارزش ذاتی شرکت نزدیک شده و با اطلاع از میزان برخورداری شرکتها ازسرمایه فکری می توانند بازده مالی مالی مورد نظر را مناسب ترپیش بینی كنند.
2-1) بیان مسئله تحقیق

پایان نامه

 

در طول دهه 1980، مفروضات و عقاید نئوكلاسیك ها از سوی نگرش مبتنی بر منابع به چالش كشیده شد. بنابر اظهارات “پن روس ” مزیت رقابتی تنها با تركیبات مختلفی از محصولات و بازارها در یك صــنعت معین به دست نمی آید ، بلــكه عمــدتاً از تفاوت در انواع مختلف منابع ســازمانی نشاٌت می گیرد .از آنجایی كه منابع همیشه قابل انتقال ، قابل تقلید و یا جایگزینی نمی باشد؛ ضروری است تا برای شناسایی منابع واقعی و پایدار به جای توجه به بیرون ، توجه جدی به درون شركت ها به عمل آورد. سازمان ها در حال وارد شدن به اقتصاد مبتنی بر دانش هستند.اقتصادی كه درآن دانش و دارایی های نامشهود به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمان ها شناخته شده است. امروزه نحوه ی استفاده از دارایی های نامشهود تاثیر بسیار مهمی در موفقیت وبقای سازمان ها دارد به طوری كه این موضوع باعث به وجود آمدن حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی جدیدی در مدیریت شده است.در یك طبقه بندی ساده دارایی های نامشهود به دو دسته تقسیم می شود كه یكی از مهـمترین اجزاء آن سرمایه فكری است كه تاثیر مهمی بر روی عملكرد و پیاده سازی استراتژی های سازمانی دارد . از این رو شناسایی و اندازه گیری و مدیریت این سرمایه فكری دارای اهمیت خاص است (گلدی صدقی ،1386،ص25)4.
از سوی دیگر اغلب سرمایه های حسابداری فعلی از نقش و اهمیت فزاینده حق مالكیت معنوی و دانش در سازمانهای عصر نوین قافل بوده و از توان سنجش ارزش واقعی دارایی ها در محاسباتشان قاصرند. در حقیقت صورت های مالی در تشریح ارزش واقعی شركت ها از محدودیت های بسیاری برخوردار هستند. در جوامع دانش محور كنونی ، بازده سرمایه فكری به كار گرفته شده بسیار بیشتر از بازده سرمایه های مالی به كار گرفته شده اهمیت یافته است؛
این به این معناست كه در مقایسه با سرمایه های فكری، نقش و اهمیت سرمایه های مالی در تعیین قابلیت سود آوری پایدار،كاهش چشمگیری یافته است.بنابر این سرمایه فکری مظهر راهبرهای ارزش غیر محسوس شرکتها است و نقش فزاینده ای در عملکرد مشترک عوامل تولید(عامل چهارم) ایفا می نماید(چان،2009،ص12) .
در حقیقت مساله اصلی این پژوهش بررسی نقش و اهمیت سرمایه فكری در بازده مالی شركت ها است. در حقیقت این پژوهش تلاشی برای ارزشگذاری سرمایه فكری در صورت های مالی به شمار می آید كه به دنبال پاسخ به سولات اساسی به شرح زیر می باشد:
1) آیا بین سرمایه فكری و ارزش بازار بعنوان شاخص عملكرد مالی شركت رابطه ای وجود دارد ، این رابطه چگونه است؟
2) آیا بین سرمایه فكری و نسبت های سودآوری بعنوان شاخص عملكرد مالی شركت رابطه وجود دارد ، این رابطه چگونه است؟
3) آیا بین سرمایه فكری و نسبتهای فعالیت بعنوان شاخص عملكرد مالی شركت رابطه وجود دارد ، این رابطه چگونه است؟
4) آیا بین سرمایه فكری و بازده سرمایه بعنوان شاخص عملكرد مالی شركت رابطه وجود دارد ، این رابطه چگونه است؟
5) آیا بین سرمــایه فكری و شاخص مبتنی بر ارزش آفرینی بعنوان معیار عملــكرد مالی شركت رابطه وجود دارد و این رابطه چگونه است؟
6) آیا بین هر یك از مولفه های سرمایه فكری و هریك از شاخص های عملكرد مالی شركت آنها رابطه وجود دارد ، این رابطه چگونه است؟
7) و در نهایت اینكه تاثیر اندازه شركت بر سرمایه فكری و عملكرد مالی شركت چگونه است ؟
3-1) چارچوب نظری
“دراكر” (1993) اندیشمند معروف مدیریت می گوید: ما در حال وارد شدن به یك جامعه دانشی هستیم كه در آن منابع اقتصادی اصلی، دیگر سرمایه بیشتر،منابع طبیعی ونیروی كار بیشتر و… نیست .منابع اقتصادی اصلی دانش خواهد بود قرن 21 ، قرن اقتصادی دانشی است. قبل از اقتصاد دانشی ،اقتصاد صنعتی حاكم بوده كه در این اقتصاد عوامل تولید ثروت اقتصادی، یكسری دارایی های فیزیكی و مشهود مانند زمین ، نیروی كار، پول و ماشین آلات و… بوده و از تركیب این عوامل اقتصادی ،ثروت تولید می شود.در این اقتصاد،استفاده از دانش به عنوان عامل تولید ، نقش كمی داشته است اما در اقتصاد دانشی ، دانش یا سرمایه فكری به عنوان یك عامل تولید ثروت درمقایسه با سایردارایی های مشهود فیزیكی،ارجحیت بیشتری پیدا می كند دراین اقتصـاد، داراییهای فكری بخصوص سرمایه انسانی جزو مهمترین دارایی های سازمان محسوب میشود و موفقیت بالقوه سـازمانها ریشه درقابلیت های فكری آنها دارد تا دارایی های مشهود (گلدی ،1386،ص105)2.
در طی دهه گذشته كسب و كارها ، اهمیت مدیریت دارایی های نامشهود خود را درك كرده اند و توسعه مارك ها ، روابط سهامداران ، شهرت و فرهنگ سازمان ها را به عنوان مهمترین منابع مزیت پایدار تجاری خود در نظر گرفته اند. در این اقتصاد توانایی خلق و استفاده از ارزش این دارایی های نامشهود ، یك شایستگی اصلی را برای سازمان ها بوجود می آورد (کینگ هانگ ،2009،ص10)3.
کندریک4 یكی از مشهورترین اقتصاددانان مطرح آمریكاست، می گوید كه در سال 1925، نسبت سرمایه های تجاری نامشهود به سرمایه های تجاری مشهود 30 به 70 بوده است ولی این نسبت در سال 1990 به میزان 63 به 37 رسیده است؛ همچنین “لئو” مطرح می سازد كه فقط در حدود 10 تا 15 درصد كل ارزش بازاری شركت ها را تشكیل می دهند كه هنوز هیچ كاری در مورد اندازه گیری انها صورت نگرفته است)همان منبع).همچنین یكسری مطالعات انجام شده در سال 1999 در زمینه تركیب دارایی های هزاران شركت غیرمالی در طی سال های 1978 تا 1998 نشان داد كه رابطه بین دارایی ها نامشهود و مشهود 20 به 80 بوده و در سال 1998 ، این نسبت تقریبا به 80 به 20 رسیده است. این تغییرات قابل ملاحظه باعث ایجاد یكسری روش ها برای محاسبه ثروت شركت هایی شده است كه مهمترین دارایی های آنها ، دارایی های نامشهود بویژه فكری و دانش بوده است .

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری : بررسی انواع ناهنجاری های مربوط به عرضه عمومی اولیه سهام در بورس تهران


در این بخش از تحقیق، تعریفی از عرضه عمومی اولیه، فرایند اجرا، انواع و علل ناهنجاری های IPO به همراه توضیحی پیرامون عرضه اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران بیان خواهد شد.
2ـ2ـ نهادهای مالی
هر روزه مردم به تعداد زیادی از وام گیرندگان مانند دولت، بنگاه های اقتصادی و افراد وام می دهند.
وام گیرندگان از طریق بازارهای مالی مستقیما با وام دهندگان تماس نمی گیرند بلکه وام دهی و وام گیری به طور غیر مستقیم و به واسطه نهادهای مالی ، انجام می پذیرد به این صورت که، این بازارها به عنوان عامل اصلی در کانالیزه کردن منابع و وجوه مازاد از بخش هایی که دارای منابع اضافی بوده و توان و قدرت و یا موقعیت به کارگیری آن را ندارند، به سمت بخش هایی که دارای کسری منابع بوده ولی توان و قدرت کافی در امر
سرمایه گذاری دارند، عمل می نمایند. بازارهای مالی که شامل بازار پول، سرمایه، بازار تنزیل [4]، بازار اوراق بهادار و بازار ارز می باشند، نقش های زیر را بر عهده دارند:

 

پایان نامه

 

  1. تعیین قیمت برای دارایی مالی : قیمت دارایی مالی، از تقابل عرضه و تقاضای آن دارایی تعیین می گردد که تحقق این امر مستلزم وجود شرایطی نظیر کارا بودن بازار و رقابتی بودن آن می باشد؛ در اینجا کارایی و رقابت، مکمل یکدیگرند یعنی هرچه شرایط رقابتی تر باشد، کارایی افزایش یافته و در نتیجه قیمت دارایی های مالی و وجوه و سرمایه به واقعیت نزدیکتر گشته و شرایط را برای اتخاذ تصمیم عقلانی برای عرضه کنندگان و متقاضیان وجوه فراهم می نماید و در نتیجه تخصیص بهینه منابع فراهم می شود.
  2. ارائه اطلاعات و کاهش هزینه های معاملات: بازارهای مالی به عنوان حلقه ارتباطی میان سرمایه گذاران و سرمایه پذیران در ارائه اطلاعات صحیح و کاهش هزینه های انجام معامله می باشند. در صورتی که بازارهای مالی بتواند در تفسیر و تجزیه و تحلیل اطلاعات، به درستی عمل نماید، در آن صورت برای هر دو گروه یاد شده این اطمینان حاصل می گردد که بازده سرمایه گذاران و نیز هزینه های تامین مالی قابل قبول خواهد بود.

2ـ3ـ بازار پول و سرمایه
بازارهای مالی را بر اساس سررسید حق مالی، می توان به دو بخش بازار پول و بازار سرمایه طبقه بندی نمود که با توجه به عملکردهای مخصوص به خود نه تنها از یکدیگر جدا نیستند، بلکه عمدتا مکمل هم نیز می باشند.

***

 

—-

 

پشتیبانی سایت :               serderehi@gmail.com

 

در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.

 

***  **** ***

—-

پشتیبانی سایت :       

*         parsavahedi.t@gmail.com

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری: بررسی و کاربرد سرمایه فکری در ارزیابی عملکرد مالی دربورس ایران

:
بسیاری از نظریه پردازان و پژوهش گران در توصیف ویژگی های فضای اقتصادی جدید بر این باورند که شکل اقتصاد ، صورتی جهانی و همه گیر به خود گرفته و از دارایی ها ودرآمدهای نامحسوس ، پیچیده ونامشهودی شکل یافته ، که به نحوی خاص به یکدیگر و درهم تنیده شده اند. فرایندها و ابزاری که زمینه افزایش بهره وری و پیشرفت اقتصادی را فراهم می آورند . براساس این تعریف ، به وضوح روشن است که مدیریت ، برنامه ریزی و نظارت بر شناسایی ، تخصیص و سنجش دارایی های نامشهود وسرمایه فکری بنگاه ها ، شاخصی مهم در تعیین توان رقابتی بنگاه ها برای بقا و رشد در اقتصاد جدید است . بررسی روندها و آمارهای اقتصادی نیز بر صحت این گفته اذعان دارند ، چنان که بررسی های انجام گرفته از پانصد شرکت در بین سال های 1982 تا 1992 میلادی، نشان از رشد سهم ارزش دارایی های نامشهود از 38 درصد به 62 درصد در میزان ارزش بازار دارد . توجه به این موضوع در اواخر دهه ی نود میلادی ، سرمایه گذاری بر توسعه ی دارایی های نامشهود شامل : تحقیق و توسعه ، فرآیندها ونرم افزار کسب وکار ، کسب علامت های تجاری ، آموزش پرسنل و…، را به رقمی معادل یک تریلیون دلار – به تقریب برابر با کل سرمایه گذاری بخش تولید سرمایه های فیزیکی – رسانیده است . به این منظور ، برآورد و سنجش میزان تاثیر سرمایه فکری در فرآیندهای اقتصادی وضع موجود سازمان ، یکی از روش های شناخت نقاط ضعف و تعیین راهبردهای لازم برای کمک به تصمیم گیری مدیران خواهد بود . از طرف دیگر با توجه به اینکه تعیین میزان سرمایه مورد نیاز ، به عنوان یکی از اجزای اصلی فعالیت های تولیدی ، از اهمیت بسزایی برخوردار است ، می توان دریافت که شناسایی سرمایه های فکری و نامشهود موجود سازمان، در شناخت فاصله تا وضع مطلوب و تعیین نیازهای سرمایه ای و اتخاذ رویه های بهینه ، برای توسعه و رشد در آینده ی بنگاهها بسیار مهم و موثر خواهد بود .
در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم و به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می

دانلود مقاله و پایان نامه

 پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را بیان می کنیم.

چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحلیلی و فرضیه های تحقیق نیز اشاره شده است. در پایان این فصل تعاریف واژه ها و اصطلاحات آمده است.
2-1 بیان مسئله
با سیر جوامع از عصر صنعتی به عصر اطلاعات اهمیت سرمایه فکری افزایش یافته است . این اهمیت را می توان برخاسته از عواملی چون انقلاب فناوری اطلاعات , اهمیت فزاینده دانش واقتصاد دانایی محور و تاثیر ابداع وخلاقیت به عنوان عنصر تعیین کننده رقابت دانست.[2] در دوره صنعتی بهای اموال ماشین آلات و تجهیزات و مواد خام به عنوان عناصر کارآمد واحد تجاری محسوب می شدند، در حالی که در عصر اطلاعات استفاده کارا از سرمایه فکری است که موفقیت یا شکست واحد تجاری را تعیین می کند . سرمایه فکری شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت مالک آن به شمار می رود .
در جوامع دانش محور کنونی بازده سرمایه های فکری به کار گرفته شده بسیار بیش تر از بازده سرمایه های مالی به کار گرفته شده اهمیت یافته است . این به آن معنی است که در مقایسه با سرمایه های فکری، نقش و اهمیت سرمایه های مالی در تعیین قابلیت سود آوری پایدار کاهش چشمگیری یافته است .به دلیل افزایش اهمیت نسبی سرمایه های فکری (به عنوان مهم ترین بخش از سرمایه های کل شرکت) در سود آوری پایدار و مستمر وبلندمدت، اکثر شرکتها درپی یافتن جواب هایی مناسب برای این سوال هستند :
از لحاظ آماری آیا رابطه معنی داری میان میزان سرمایه های فکری و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار وجود دارد ؟
و آیا استفاده از این مدل می تواند منجر به کسب سود خالص بالاتر برای شرکت ها شود؟ و آیا استفاده از مدل سرمایه ی فکری می تواند به سهامداران و سرمایه گذاران جهت تصمیم گیری های آینده مورد استفاده قرار گیرد؟
3-1 بیان ضرورت تحقیق
بسیاری از پژوهشگران معتقدند که رشد ارزش شرکتها بیش از رشد ارزش دفتریشان می باشد . در حقیقت گزارشگری مالی سنتی نمی تواند ارزش واقعی شرکت را ماسبه کند وفقط به اندازه گیری ترازنامه مالی کوتاه مدت و دارایی های ملموس اکتفا می کند .
بنا بر ایده اندرسون سازمانها به چهار دسته از دلایل ممکن است سرمایه فکری خود را مورد سنجش قراردهند که عبارتند از :
1- بهبود مدیریت داخلی
2- بهبود گزارش دهی به خارج از سازمان
3- مبادلات این سرمایه
4- دلایل قانونی بهبود حسابداری
در این میان شکاف بین ارزش بازار سازمان و ارزش خالص دارائی های مشهود که در ارزش گذاری سهام ناشی از دارائی های نامشهود تلقی می شود روز به روز بیشتر توجه سرمایه گذاران را به خود می نماید .
زمانی که این شکاف کوچک باشد بازگشت سرمایه از طریق درآمد سازمان یا دست کم دارایی های مشهود آن به شکل منطقی قابل پیش بینی خواهد بود . اما دارایی هایی به شکل دانش و نشان تجاری بسیار بیشتر در معرض تهدید قراردارند و تحقق انها دشوارتر است .
اگر چه ، روشهای سنتی حسابداری به طور قابل ملاحظه ای به درک ارزش کسب و کار کمک می­کنند . با این وجود در یک سازمان دانش محور که درآن داشن بخش بزرگی ارزش یک محصول و همچنین ثروت یک سازمان را تشکیل می­دهد . روشهای سنتی حسابداری که مبتنی بر دارایی­های ملموس و نیز اطلاعات مربوط به عملیات گذشته سازمان هستند . برای ارزش گذاری سرمایه فکری ، که بزرگترین و ارزشمندترین دارایی برای بسیاری از سازمانها است ، ناکافی هستند . دیدگاه اندازه گیری سرمایه فکری بر چگونگی ایجاد مکانیزم های اندازه گیری جدید برای گزارشدهی متغیرهای غیر مالی یا کیفی سرمایه فکری در کنار داده های سنتی ، کمی ،یا مالی تمرکز دارد . در مقایسه با حسابداری مالی سنتی ، اندازه گیری سرمایه فکری موضوعات مهمی شامل سرمایه انسانی ، رضایت مشتری و نواوری را در بر می گیرد . بنابراین رویکرد سرمایه فکری برای سازمانهایی که می خواهند از ارزش عملکردشان به خوبی آگاهی داشته باشند ، جامع تر است .

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری : بررسی رابطه بین حجم معاملات سهام و تغییر قیمت سهامدر بورس تهران


ویژگی های بازار بورس اوراق بهادار باعث شده است که هم شرکت ها و هم سرمایه گذاران، بازار سرمایه را محل مناسبی برای جذب منابع مالی و سرمایه گذاری بدانند و به همین جهت است که امروزه در کشورهای توسعه یافته، بورس اوراق بهادار یکی از نهادهای اقتصادی جامعه است و عملیات آن به عنوان یکی از شاخص های مهمی است که بیانگر اوضاع اجتماعی- اقتصادی این کشورهاست و در این راستا مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از سوی دیگر هرگونه تزلزل در بورس اوراق بهادار نیز می تواند به بحران های عظیم اقتصادی منجر شود. با گسترده شدن کمی و کیفی بازار سرمایه و افزایش تعداد فعالان بازار، لزوم افزایش مطالعات برای آگاهی دادن به قشر سرمایه گذار بیش از پیش مشهود می باشد(خسروآبادی،1384،ص77)1. لذا این مطالعه به منظور تشریح ساختار حاکم بر معاملات به بررسی ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است.
در ادامه ی این فصل مطالبی در رابطه با اهمیت موضوع، بیان مسأله، مدل مفهومی تحقیق، اهداف، فرضیات، قلمرو، تعریف واژه ها و محدودیت های تحقیق آمده است.
2-1- تاریخچه مطالعاتی
تحقیق حاضر در بورس های ایالات متحده و سایر بورس های دنیا انجام گرفته است.یینگ در سال 1966 اولین بار رابطه مذکور را کشف کرد.کروچ و کلارک ، اپس و اپس ، مرگان و هم چنین در سال های اخیر وی چین و نیز گیرارد و عمران با تغییر دادن دامنه های موضوعی و زمانی تحقیق به نتایج مشابهی دست یافتند. در تمام تحقیقات انجام شده همبستگی مثبت و ضعیفی بین حجم معاملات (v) و قدر مطلق تغییر قیمت ملاحظه گردید. هم چنین محققینی نیز به بررسی رابطه بین v و پرداخته و رابطه های معنی داری را یافتند.
بررسی های انجام شده محقق حاکی است از آن است که در ایران نیز تنها تعداد معدودی تحقیق مشابه در این زمینه وجود دارد که در سال 1379 توسط مصطفی قائمی و در سال 1384 توسط مهدی زیوداری انجام و به این نتیجه رسیده اند که افزایش یا کاهش حجم مبادلات موجب افزایش در تغییر قیمت سهام می گردد.
3-1- بیان مسأله

پایان نامه

 

یکی از شاخصه های مهم هر بازار، حجم مبادلاتی است که در آن صورت می پذیرد. در واقع زمانی بازار یک کالا در اقتصاد مهم است که سهم بزرگتری از آن اقتصاد را به خود اختصاص دهد. ولی بازار اوراق بهادار یک تفاوت اساسی با بازار کالاهای دیگر دارد. در بازار کالاهای دیگر قسمت عمده ای از خریداران کالا، مصرف کنندگانی هستند که کالا را به خاطر نیازشان خریداری می کنند. هر کالا برای خود یک کشش تقاضا دارد و مصرف کننده می بایست کالای مورد نظر خود (یا جانشین آن را) حتی با وجود افزایش قیمت خریداری و مصرف نماید. حال آنکه در بازار اوراق بهادار کسی نیاز اساسی به اوراق بهادار ندارد و در صورتی که قیمت یک نوع اوراق بهادار نامتعادل باشد خریداران کمتری پیدا   می کند بنابراین قیمت در بازار اوراق بهادار یک عامل اساسی است (امید قائمی،1379،ص89)1. لذا شناسایی و اندازه گیری رابطه ی قیمت اوراق بهادار با سایر عوامل موثر بر آن تأثیر بسزایی در تصمیم گیری های   آینده ی عوامل بازار خواهد داشت.
در تحقیقاتی که در زمینه ی بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته، بیشتر رابطه ی اطلاعات داخلی شرکت ها و وضعیت مالی آنها با قیمت سهام شرکت بررسی شده و کمتر به خود بازار به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر قیمت سهام شرکت ها توجه شده است. واقعیت این است که در بسیاری از موارد تغییر قیمت سهام شرکت ها ناشی از تغییر وضعیت مالی آنها نیست بلکه ناشی از عوامل روانی و درونی بازار است. همچنین در غالب تحقیقات، تأثیر انتشار اطلاعات شرکت ها بررسی شده، حال آنکه در این تحقیق تأثیر انتشار اطلاعات بازار و استفاده ی معامله گران از آن مد نظر است و از این رو اساسی ترین اطلاعاتی که از سوی سازمان بورس راجع به وضعیت معاملات منتشر می شود مورد توجه قرار گرفته است. آمار معاملات سهام روزانه تقریباً در تمام روزنامه های کثیرالانتشار به چاپ رسیده و به اطلاع عموم می رسد. انتشار اطلاعات به این شکل به خودی خود این سوال را در ذهن استفاده کنندگان اطلاعات تداعی میکند که آمار معاملات سهام حاوی چه اطلاعاتی است و علت تأکید سازمان بورس تهران و سایر بورس های جهان بر انتشار اطلاعات مزبور چیست؟
آیا افزایش و کاهش حجم معاملات یک سهم می تواند حکایت از وجود یکسری اطلاعاتی داشته باشد که قسمتی از معامله گران از آن مطلع نیستند؟ آیا معامله گران غیر مطلع بر اساس آمار معاملات و بدون بدست آوردن این اطلاعات اقدام به خرید سهام خواهند کرد یا خیر؟ تعداد دفعات معامله و تعداد سهام معامله شده نشانی از جاذبه ی سهام برای خریداران است و می تواند از یك سو حاکی از تعداد خریداران سهام یک شرکت و از سوی دیگر حاکی از تعداد فروشندگان سهام موردنظر باشد (قائمی ، 1379،ص125)1.
در همین راستا در تحقیق حاضر سعی گردید تا رابطه ی بین قیمت سهام و حجم مبادلات سهام بررسی شود. حجم مبادلات در واقع مسئله پایداری و صحت قیمت را مورد بررسی قرار می دهد و تحقیقاتی که حجم مبادلات را در کنار قیمت در نظر نمی گیرند در واقع مسأله ی صحت قیمت را مورد توجه قرار نمی دهند. بر این اساس میتوان گفت که فقط قیمت هایی صحیح هستند که در آن، کلیه افرادی که به پول خود نیاز دارند سهام خود را عرضه میکنند و به عبارت دیگر حجم مبادلات نرمال در آن قیمت معامله می شود. در این حالت تغییر قیمت کم است و قیمت سهام از پایداری نسبی برخوردار است. لذا حالتی که در آن مبادلات کمتر یا بیشتری از میزان مبادلات نرمال انجام پذیرد مستلزم عرضه و تقاضای بیشتری است که به نوبه ی خود موجب تغییر قیمت می گردد.
اعتقاد کلی اقتصاددانان این است که زمانی که عرضه و تقاضا کنندگان زیادی در بازار وجود دارند و حجم معاملات در بازار زیاد است، قیمت شفاف تر است و از سوی دیگر در قیمت های شفاف است که مبادلات زیادی انجام می گیرد. لیکن تغییر قیمت نیز مستلزم انجام معامله است یعنی هر چه تغییر قیمت بیشتری انجام بگیرد حتماً می بایست معاملات بیشتری نیز صورت بگیرد (همان منبع،ص113)2.
می دانیم که یکی از معیارهای اصلی در سرمایه گذاری کوتاه مدت، قابلیت نقد شوندگی سرمایه گذاری است. سهامی که در بازار خریداران زیادی دارند و پرمعامله هستند از قابلیت نقدشوندگی بیشتری برخوردارند (خاكپور،1387،ص59)3. بی تردید تعداد دفعات معامله ی هر سهم و تعداد سهام معامله شده یک سهم به عنوان دو جنبه ی مهم در بررسی حجم معاملات می تواند نشانی از قابلیت نقدشوندگی سهام باشد. تغییر قیمت سهام در بورس تهران با دادوستد انجام می گیرد. اگر معاملات به نحو جهت داری قیمت سهام یک شرکت را به سمت افزایش یا کاهش هدایت کند، قیمت سهام آن شرکت تغییر خواهد کرد، لیکن این پرسش مطرح است که برای انجام هر تغییر قیمت چه حجم معاملاتی باید انجام بگیرد؟ آیا فرایند تغییر قیمت از معاملات روز قبل نیز می تواند تأثیر بپذیرد یا خیر؟
تحقیقاتی که در زمینه شناسایی رابطه میان حجم مبادلات و تغییر قیمت وجود دارد عموماً براساس نمونه هایی از بازار کامل انجام گرفته، لیکن بورس اوراق بهادار تهران یک نمونه از بازارهای نوظهوری است که با بازارهای کامل مانند بورس سهام نیویورک تفاوت های عمده ای دارد. از جمله این تفاوت ها وجود موانع معاملاتی مانند حجم مبنا، حد نوسان قیمت و توقف نماد معاملاتی شرکت ها به مدت نامشخص است که معاملات بورس تهران را تحت تأثیر قرار می دهد و این بازار را از یک بازار کامل دور می سازد. در حال حاضر در بورس تهران، معاملات متعددی با استفاده از اطلاعات نامتقارن انجام می شود و دستکاری قیمت امری جدی به نظر می رسد. به علاوه ساختار درونی این بازار، ترکیب سرمایه گذاران و رفتار سرمایه گذاری آنان بطور کاملاً محسوس نسبت به آن چه که در بازارهای کامل می باشد، تفاوت می کند (شعبان پور،1387،ص158)1. در چنین شرایطی این امکان وجود داشته که نتایجی که ما از انجام این تحقیقات این چنینی به آن رسیده ایم متفاوت از نتایج کسب شده این تحقیق در بازارهای کامل و حتی بازارهای نوظهوری که این تحقیق در آن ها انجام شده – مانند بورس سهام چین- باشد.
توجه به تحقیقات متعددی که در زمینه رابطه حجم معاملات و تغییر قیمت در بازار های کامل و بازارهای نوظهور در سایر کشورها انجام شده است و هم چنین اهمیت توجه بیشتر به ساختار خرد بورس اوراق بهادار تهران و تعداد محدود تحقیقات انجام شده در داخل کشور در این زمینه، محقق را بر آن داشت تا در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین حجم معاملات سهام و عوامل تشکیل دهنده ی آن با قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران پرداخته و به سوالات ذیل پاسخ دهد:

  • آیا بین تعداد دفعات معامله هر سهم و تعداد سهام معامله شده در هر روز رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین حجم معاملات در هر روز و تغییر قیمت سهام در همان روز رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین حجم معاملات در هر روز و تغییر قیمت سهام در روز بعد رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین تغییر قیمت سهام در هر روز با تغییر قیمت سهام روز بعد رابطه وجود دارد؟

پایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری : در جستجوی بهترین معیار ارزیابی عملكرد مالی در بازار سرمایه ایران به تفكیك صنعت و اندازه

:
توسعه بازارهای سرمایه با افزایش آگاهی سهامداران ،فشار روی شرکت ها برای عملکرد بهتر را ، افزایش داده است. مدیران شرکتها در حال حاضر دورانی را پیش روی دارند که آنها را ملزم میسازد، چارچوب اقتصادی جدیدی در شرکت های خود مستقر کنند، که ارزش و سود آوری را بهتر منعکس کند. سهام داران به عنوان مالکان واحد تجاری در پی افزایش ثروت خود هستند، با توجه به اینکه افزایش ثروت، نتیجه عملکرد مطلوب واحد تجاری است، ارزش یابی واحد تجاری برای مالکان، دارای اهمیت فراوانی است. در ادبیات جدید مفهوم مدیریت ، یعنی کار با دیگران جایگزین کار توسط دیگران شده است .این امر بر پیچیدگی مدیریت افزوده و در آینده نیز خواهد افزود. بنابراین پارادایم های جدید در این حوزه آشکار شده است .از جمله این پارادایم ها ؛هدف ارزش آفرینی، در سر لوحه اهداف مدیریت قرار گرفته است. مدیریت ارزش آفرین می بایست از ساز و کارها و شیوه های مدیریتی موثر بر ارزش آفرینی بهره برده و در عمل بکار گیرد. توفیق در میزان ارزش آفرینی تا حدود زیادی به کیفیت سنجش عملکرد بستگی دارد. یعنی از شاخص های مبتنی بر ارزش به همراه شاخص های سنتی و یا جایگزین شاخص های سنتی استفاده شود.
ارزش در کسب وکار اقتصادی، ما به ازای ایجاد شده ناشی از کار با وسایل (سخت افزار) و روشها (نرم افزار) تعریف می شود. کسب وکار، مبتنی برارزش آفرینی تلقی می گردد؛ به طوری که فعالیت های اقتصادی بنگاه های کسب و کار،بدون اندیشه و عمل زایش ،استمرار و تداوم نخواهد داشت. سنجش عملکرد از وظایف مدیریتی است ،که مفهوم عینی به کسب و کار داده است. در ادبیات مدیریت، شاخص های متفاوتی برای سنجش عملکرد از منظرهای مختلف ارائه شده است؛ که منظر، مقاصد و اهداف ارزیابی را مشخص می نماید. ارزیابی عملکرد از منظر جامع ،یعنی نگاه همه جانبه به همه ابعاد؛ که در حقیقت نشانه های کارکردی مدیریت بنگاه را آشکار می سازد و بسیاری ضروری است .در شاخص های جامع سنجش عملکرد به ابعاد مالی و غیر مالی توجه می شود.
در ادبیات مالی نیز، با نگاهی جدید به سنجش عملکرد توجه شده است. کاربست روش های سنتی و تغییر آن به روش های نوین ،پارادایم

دانلود مقاله و پایان نامه

 جدید سنجش عملکرد تلقی گردیده است. به کار گیری تفکر سیستمی ،یعنی تفکیک ناپذیر بودن فرآیند مدیریت و سنجش عملکرد از یک طرف و پذیرش پارادایم جدید سنجش عملکرد ؛یعنی مبتنی بر ارزش آفرینی، از طرف دیگر بسیار ضروری و با اهمیت شده است.

در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم؛ سپس تعریف موضوع تحقیق را بیان نموده و در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان می کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است، در این فصل آورده شده و در ادامه به فرضیه های تحقیق و مدل تحلیلی نیز اشاره شده است.
2-1بیان مسئله تحقیق
نیاز سازمان ها به سازگاری با محیط تجاری پویا و پیچیده امروزی، برای ادامه بقاء که ناشی از توسعه بازار های رقابتی است، از یک سو و فشار مجامع سرمایه گذار به مدیران جهت تعیین ارزش و تبیین معیار های سنجش دقیق و شفاف از سوی دیگر ،باعث شد شرکت ها سیستم های سنتی پاداش و ارزیابی عملکرد را مورد بازنگری قرار داده و دوباره آنها را مورد آزمون قرار دهند ؛که آیا مبنای صحیح و قابل اتکایی برای تصمیم گیری بوده اند یا خیر؟ در حال حاضر تکنیک های سنجش عملکرد بیش از آنکه بر چارچوب اصول حسابداری استوار باشند ، بر اساس تئوری های اقتصادی بنا شده اند.
سرمایه، یکی از محدود ترین منابع اقتصادی کشور ها محسوب می شود و به همین دلیل اقتصاد دانان و متخصصین امور مالی همواره در پی راه های استفاده مطلوب از آن برای گذاشتن در اختیار مدیران واحد های اقتصادی هستند. بنابراین، آنچه که نیاز به بررسی و تجدید نظر دارد،اعتبار رویه هایی است که برای تخصیص مطلوب منابع و پس انداز های جامعه در فعالیت های کارا و پر بازده استفاده     می شود و در نهایت منجر به رشد اقتصادی و اجتماعی و جلب اطمینان مردم در بکار گیری مناسب سرمایه آنها می شود. برای تعیین ارزش شرکت به طور کلی دو مدل وجود دارد ،یکی مدلهای حسابداری و دیگری مدل های اقتصادی.
در اوایل دهه 1980″جانسون” ، ” ناتاراجان” (1982) و “راپاپورت” (1984)، از معیار های سنتی حسابداری به عنوان محرکه ها یا شاخص های ارزش انتقاد نمودند. به اعتقاد آنها ، قضاوت درباره عملکرد یک شرکت تنها بر مبنای شاخصهای حسابداری گمراه کننده است؛ زیرا این معیارها شاخص های ضعیفی از عملکرد اقتصادی به شمار می روند (حجازی، 1386،ص239)4 .
معیار های سنتی ارزیابی عملکرد،مبتنی بر ارقام سود حسابداری می باشند و به دلایل متعدد از جمله در نظر نگرفتن هزینه های تأمین مالی از طریق صاحبان سهام؛ در نظر نگرفتن آثار تصمیمات و رخدادهای آتی ، نظیر دستیابی به بازار جدید و غیره، قادر به ارزیابی عملکرد واقعی شرکتها         نمی باشند. یکی از معیار های مبتنی بر مدل اقتصادی ،ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده5 می باشد،این معیار می تواند سود اقتصادی شرکت را به نحو مناسبی اندازه گیری کند و انتقادات وارده بر ارقام سود حسابداری را تا اندازه ای بر طرف کند . طرفداران این معیار ادعا می كنند كه این شاخص، برترین معیار ارزیابی عملكرد محسوب می شود؛ زیرا بعنوان یك معیار ارزیابی، هزینه فرصت صاحبان سهام و ارزش زمانی پول را در نظر گرفته و تحریفات ناشی از بكارگیری روشهای متفاوت حسابداری را برطرف می كند(اویی و لی،2002،ص20) 6.
عدم استفاده از معیار های مناسب برای ارزیابی عملکرد، از یک سو باعث می شود که قیمت سهام شرکت ها به ارزش واقعی آنها نزدیک نشود و این پدیده موجب ضرر و زیان یک گروه از خریداران سهام و سود سرشار گروه دیگر خواهد شد و از سوی دیگر عدم جبران خدمات مدیران به تناسب عملکرد واقعی آنها، در جهت حداکثر سازی ثروت سهامداران موجب ایجاد شکاف بین منافع مدیران و سهامداران شده و مشکلات تضاد منافع میان نماینده و مالک بوجود خواهد آمد (تئوری نمایندگی) 7.
این تحقیق در صدد است که با مطالعه معیار های ارزیابی عملکرد مالی سنتی و نوین، و بررسی رابطه این معیار ها با ارزش افزوده بازار8 شرکتها ، معیار مناسب تری را انتخاب کند که در جهت کمک به سهامداران برای اتخاذ تصمیمات صحیح با استفاده از صحیح ترین معیار ارزیابی عملکرد، همسونمودن منافع مدیران با مالکان از طریق پیوند دادن منافع و پاداش آنها با ثروت سهامداران ،گامی موثر بردارد.
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
سرمایه گذارن و مدیران در جستجوی معیاری به موقع و قابل اتکاء برای اندازه گیری ثروت سهامداران هستند. معیار سنجشی که بوسیله آن سرمایه گذاران بتوانند در باره افزایش یا کاهش قیمت سهام ، اعتبار دهندگان درباره میزان امنیت سرمایه خود و مدیران در مورد سود آوری             تصمیم گیری هایشان و سود آوری شرکت قضاوت نمایند (ورثینگتون ،2004 ،ص211) .
هدف هر واحد اقتصادی افزایش ثروت سهامداران بوسیله افزایش ارزش شرکت می باشد و همه فعالیت های شرکت در جهت نیل به این هدف هدایت می شود . سرمایه گذاران برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در شرکت ، فروش سهام و خارج کردن سرمایه خود از شرکت و یا نگهداری سهام ،به ارزیابی عملکرد شرکت می پردازند . برای نیل به این هدف ،پاداش مدیران اغلب با عملکرد شرکت مرتبط است . بنابراین انتخاب معیاری که بدرستی عملکرد شرکت را اندازه گیری کند ،بسیار مهم است .روشن ترین معیار برای سنجش عملکرد ، قیمت سهام است . اما معیار قیمت سهام از یک نقطه ضعف برخوردار است ،زیرا برخی عوامل که در قیمت سهام تاثیر دارند ،مانند شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه وجهان از كنترل مدیران خارج می باشد. بنابراین معیار مورد استفاده بایستی از دو ویژ گی برخوردارباشد.