امروزه مهمترین دغدغهی نظام آموزشی و پرورشی یك كشور، ایجاد بستری مناسب جهت رشد و تعالی سرمایههای فكری در جامعهی اطلاعاتی و دانایی محور میباشد. برای آنكه همهی گروههای اجتماعی قادر باشند بطور مؤثّر در چنین جامعهای مشاركت داشته باشند، باید یادگیری پیوسته، خلاقیت، نوآوری و نیز مشاركت فعال و سازندهی اجتماعی را بیاموزند. تحقّق این امر مستلزم تعریف مجدد و نوینی از نقش و كاركرد مدارس به عنوان اصلیترین نهادهای آموزشی در جامعه میباشد. نظام آموزشی كشور به مدرسهای نیاز دارد كه با بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات امکان یادگیری پیوسته را فراهم نموده و فرصتهای نوینی را در اختیار افراد برای تجربهی زندگی در جامعهی اطلاعاتی قرار دهد، به گونهای كه این فناوری نه به عنوان ابزار، بلکه در قالب زیرساختِ توانمندساز برای تعلیم و آموزش حرفهای محسوب شود. (پیش نویس راهبردی مدارس هوشمند،1384).
بكارگیری گستردهی فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش و پرورش، همزمان با تحوّل در رویكردهای آموزشی درجهان، زمینهی شكلگیری مدارس هوشمند را فراهم آورده است. این مدارس از جمله نیازمندیهای كلیدی جوامع دانشبنیان میباشند و رویكردهای توسعهی مهارتهای دانشی و كارآفرینی دانشآموزان را دنبال مینمایند. در این مدارس، فرایندهای یاددهی – یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یكپارچه برای ارتقای مهارتهای كلیدی دانشآموزان با تكیه بر فعالیتهای گروهی، در عصر دانایی محور فراهم میشود(حج فروش، اورنکی ،1382).
ازآنجاکه درحال حاضرمعلم محوری پایه آموزش و پرورش درکشور میباشد، به روزكردن مدارس، استفاده ازفناوریهای روز، برخورداری ازخلاقیتهای نوین درآموزش وپرورش ونیز اهمیت دادن به تواناییهای دانشآموزان، لازمة این تحوّل میباشد(عطاران،1382).
واژهی مدارس هوشمند چندی است در ادبیات آموزش و پرورش ما وارد شده است و فعالیتهای ارزشمندی نیز وَلو بصورت پراكنده در این حوزه انجام شده است. وزارت آموزش و پرورش با الهام از آموزههای دینی و مقتصیات زمانی و به منظور تحقّق اهداف سند چشم انداز ایران در سال 1404 و دستیابی به اهداف عالیه نظام تعلیم و تربیت و گسترش عدالت آموزشی، اقدام به تعریف ساختار، جایگاه، ساماندهی، شرایط و ضوابط توسعهی مدارس هوشمند بر اساس معیارهای علمی، بین المللی و شرایط بومی در سطح كشور نموده است. از این رو برای نیل به این هدف، نیاز به همّتی مضاعف داشته که ازجمله عوامل اصلی آن می توان به تغییرنگرش درشیوهی آموزش و مدیریت مراکز آموزشی و پرورشی و نیز تأمین زیرساخت مورد نیاز اشاره نمود. (پیش نویس راهبردی مدارس هوشمند،1384).
هوشمندسازی مدارس یك اقدام مدبّرانه در راستای سند چشم انداز نظام، تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند توسعه فاوای آموزش و پرورش و ضرورتی انکار ناپذیر با هدف اجرای پیشرفتهترین روشهای مدیریتی و آموزشی و نگاه علمی و فناورانه به وضعیت كنونی نظام آموزشی و پرورشی كشوراست که اعمال تغییرساختار و معماری اجرایی درآنها باعث افزایش بهرهوری و مدیریت زمان برای مدیران، کارکنان، معلمان، دانشآموزان و همچنین اولیای دانشآموزان خواهد بود(زمانی و همکاران،1389).
هوشمند سازی مدارس كشور تحول تدریجی معماری مدرسه (شامل ساختار، فرهنگ، نقشها و …) و حركت به سمت تعالی و یادگیری سازمانی (ایجاد یك سازمان یادگیرنده) میباشد كه با پرورش نیروی انسانی متفكّر، خلّاق، پژوهنده و منتقد در تشکیل جامعهی داناییمحور در نظام ملی نوآوری آموزشی به منظور تحوّل در شیوههای یاددهی – یادگیری مشاركت دارد و با فراهم نمودن تسهیلات مناسب برای ترویج دانش و فناوری در سطح جامعه و رویکرد نظام آموزشی از حافظهگرایی به پژوهشمحوری و از معلممحوری به دانشآموز محوری، محیطی پویا و جذّاب برای شكوفایی استعدادها و بروز خلاقیتهای فردی و جمعی دانشآموزان، ایجاد می نماید. همچنین امكانات فناوریهای نوین (از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات) برای ارتقای كیفیت آموزشی و دسترسی به فرصتهای آموزش و یادگیری برای همه و ارتقای سطح علمی و مهارتهای معلمین، والدین و افراد جامعه را فراهم میكند. (محمودی و همکاران،1386).
در مدارس هوشمند کامپیوتر در نحوه تدریس و ارزشیابی تأثیر میگذارد و برنامههای درسی را تا حدودی تغییر میدهد. ولی در عین حال کارکردهای اجتماعی مدارس بر جای خود باقی میماند چون در روابط اجتماعی به دانشآموزان یاری میرساند. در این مدارس دانشآموزان میتوانند با منابع علمی جهان و معلمان و بچههای مدارس دیگر ارتباط برقرار کنند(منصوری ،1387).ورود به این عرصه به نوع جدیدی از آموزش نیاز دارد كه با آموزش سنتی كنونی بخصوص آنچه هم اكنون در مدارس ایران در جریان است همخوانی ندارد. مدتی است برخی كشورهای جهان به تاسیس مدارس الكترونیكى یا آنچه در کشور ما مصطلح شده مدارس هوشمند دست زده اند. الگوى اولیه این مدارس از كشور انگلیس گرفته شده است و كشور مالزی یكی از پیشتازان ایجاد این مدارس به شمار میرود. با این رویكرد کشور ما هم از سال 1383 طرحی را بصورت پایلوت در چهار مدرسه اجرا كرده است. دانشگاهها هم به نوع دیگری از آموزش تحت عنوان آموزش مجازی متمایل شدهاند. (پیش نویس راهبردی مدارس هوشمند،1384).
انگیزش از جمله مباحثی است که قرن ها توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است و دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که ارزیابی انگیزش انسان بسیار پیچیده است را برخی از دانش آموزان علاقه زیادی به درس، مدرسه و تحصیل دارند و برخی علاقمند به این امور نیستند بررسی چگونگی و چرایی این انگیزه مورد سؤال و بحث بسیاری ازاولیاء، معلمان ومربیان است(رضوان و همکاران،1392).از آنجایی
که تدارک محیط های مناسب برای دانش آموزان باعث افزایش انگیزش یادگیری آنان می شود از این رو معلمان باید زمان زیادی را جهت آموختن شیوه های آماده سازی محیط مناسب برای دانش آموزان صرف کنند،زیرا این عمل بسیار پیچیده است معلمانی که با تغییر پی در پی روش های تربیتی خود سعی در ایجاد تقویت و پیشبرد انگیزش تحصیلی هستند توصیه می شود که این عمل را بتدریج انجام دهند زیرا ایجاد تغییرات پی درپی حالتی از شوک در افراد ایجاد می کند(منصوری ،1387).
در مدارس هوشمند رایانه در نحوه تدریس و ارزشیابی تاثیر میگذارد و برنامههای درسی را تا حدودی تغییر میدهد ولی در عین حال كاركردهای اجتماعی مدارس بر جای خود باقی میماند چون در روابط اجتماعی به دانشآموزان یاری میرساند. در این مدارس دانشآموزان میآموزند انبوهی از اطلاعات را پردازش كنند و از این اطلاعات در جهت یادگیری بیشتر استفاده كنند(میراسماعیلی،1386). دانشآموزان حتی میتوانند با منابع علمی جهان و معلمان و بچههای مدارس دیگر ارتباط برقرار كنند. در مدارس هوشمند معلمان میتوانند به جای اینكه تلاش كنند خودشان پاسخی براى پرسشهای دانشآموزان پیدا كنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسشهایشان را در رایانه پیدا كنند و براى بقیه بازگو كنند(صالحی، کاشانی،1386). البته مدارس هوشمند این كارایى را نیز دارند كه به دانشآموزان نشان دهند چه اطلاعاتی در وب موثق است تا كودكان و نوجوانان ضمن دریافت اطلاعات درست تحت تاثیر تبلیغات سوء اینترنت هم قرار نگیرند. در نهایت به كارگیری رایانه به معلمان خوش فكر كمك میكند به دوره آموزش براساس كتاب محوری و سخنرانی تكگویانه معلم در كلاس خاتمه دهند و سیستم آموزشى را به شكل سیستم مشاركتی، مبتنی بر آموزش توانایىهاى پژوهش، جمعبندى، تحلیل و نتیجهگیری دانشآموزان تبدیل كنند که این موارد باعث ایجاد انگیزش بیشتر برای پیشرفت دانش آموزان می شود(رستگار خالد،1389).
طرح موضوع
فرآیندهایی که رفتار را نیرومند و هدایت می کند از نیروهای درون فرد و محیط ناشی می شوند. انگیزه نیز فرآیندی درونی است که رفتار را نیرومند و هدایت می کند، بنابراین انگیزه اصطلاحی کلی برای مشخص کردن زمینه مشترک بین نیازها، شناخت ها وهیجان ها است. انگیزش تحت تاثیر 4عامل موقعیت، مزاج، هدف وابزار است. در مورد دانشجویان، انگیزه پیشرفت تحصیلی از اهمیت خاصی برخوردار است. با این انگیزه افراد تحرک لازم را برای به پایان رساندن موفقت آمیز تحصیل، رسیدن به هدف یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در کار خود را دنبال می کنند، تا بالاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و تحصیل را کسب نمایند. انگیزه نتایج حاصل از فعالیت دانش آموز بر میزان انگیزه وی تاثیر می گذارد و این اثر سبب می شود که یادگیرنده برای رسیدن به هدف بیشتر تلاش کند (چسمن،2010).همچنین پژوهش های انجام شده حاکی از آن است که موفقیت تحصیلی از تعامل بین متغیرهای موقعیتی مانند برنامه، روش های آموزشی ، شرایط عاطفی و فیزیکی محیط تحصیلی، نگرش نسبت به مسائل آموزشی و انگیزه پیشرفت فراگیران تاثیر می پذیرد. ترکیب دو دسته از انگیزه های پیشرفت یعنی انگیزه دورنی و انگیزه بیرونی، رفتار و فعالیت های تحصیلی دانش آموزان را جهت می دهد(لی و همکاران،2010).
آموزش رایج در مدارس کشور، یک آموزش سنتی و یا به عبارت دیگر آموزش فقط شنیداری می باشد. حداکثر اقدام تصویری در خصوص موضوعات مورد آموزش، نصب بعضی از پوسترهای رنگی بر روی تخته سیاه کلاس می باشد در روش دیداری شنیداری سعی می شود آموزش به کمک فیلم، انیمیشن، نماهنگ و … ارائه گردد در این روش ماندگاری مطالب قریب 20 سال می باشد در حالی که ماندگاری مطلب در روش شنیداری حداکثر 6 ماه است. در ضمن در روش دیداری – شنیداری مطالب علمی در محیطی جذابتر و در مدت زمان کمتر قابل انتقال است. در مدارس معمولی طرح درس معلم شامل مجموعه ایی از دستورالعمل ها- برنامه های درسی- سوالات تمرینات اضافه- امتحانات کلاس و .. اما در مدارس چند رسانه ایی علاوه بر این موارد معلم از مواد آموزش چند رسانه ای شامل فیلم- عکس- صدا – اسلاید و … استفاده می کند تا کیفیت و ماندگاری آموزش را ارتقا بخشد. این قدم اول در راه حرکت به سمت مدارس هوشمند است (پیش نویس راهبردی مدارس هوشمند،1384).
درقرون گذشته از اواخر دهه پنجاه میلادی تحولی در جهان آغاز شدكه بعداً آن را موج سوم نام نهادند موجی كه در پی آن برخی از كشورها به دنبال ایجاد ساختارهایی در جهت همراهی نظام آموزشی یا جامعه شتابنده و تحولات فزاینده آن بوده اند و به فكر بازكاوی- بازسازی – تغییرات و تحول اساسی در نظام های آموزشی خویش افتادند .از آن زمان تا كنون فناوری اطلاعات به عنوان راهبرد هدایت گراین موج پیشگام پیوسته ابداعات نوینی را برای بشر به ارمغان آورده است(منصوری ،1387).
بالاترین میزان موفقیت در امر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در یادگیری زمانی حاصل می شود كه از سردرگمی و بهت زدگی در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات خارج شویم و ذهن و احساس خود را برشگفتی های یادگیری متمركز كنیم(میراسماعیلی،1386).
فناوری یا ارائه مجموعه متنوعی شیوه های آموزشی و یادگیری دانش آموز را برای كسب آگاهی در زمینه مورد علاقه شان تشویق می كند و یادگیری معنی دار را میسر می سازد(صالحی، کاشانی،1386). فناوری ارتباطات و اطلاعات ، بیش از هر چیز یك دیدگاه است كه نگرش مدیران را به منصه قضاوت بگذارد. بنابراین باید در جهت تغییر نگاه سنتی به آموزش، قبل از اجرای هر طرحی، اقدام كرد. و این تغییر نگرش درهمه كشورها ، وجه مشترك توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات است . به کار گیری گسترده فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند آموزش، همزمان با تحول در رویکرد های آموزشی در جهان، زمینه شکل گیری مدارس هوشمند را فراهم آورده است. این مدارس از جمله نیازمندی های کلید ی جوامع دانش محور است و رویکردهای توسعه مهارت های دانشی و کارآفرینی دانش آموزان را دنبال می نماید (زمانی و همکاران،1389).امروزه مهم ترین دغدغه نظام آموزشی و پرورش یک کشور، ایجاد بستری مناسب جهت رشد و تعالی سرمایه های فکری در جامعه اطلاعاتی و دانایی محور است. برای آن که همه گروه های اجتماعی قادر باشند به طور موثر در چنین جامعه ای مشارکت داشته باشند، باید یادگیری پیوسته، خلاقیت، نوآوری و نیز مشارکت فعال و سازنده را بیاموزند) شفیع پورمطلق،یارمحمدیان،1390). تحقق این امر مستلزم تعریف مجدد و نوینی از نقش و کارکرد مدرسه به عنوان اصلی ترین نهاد آموزشی در جامعه است. مدارس هوشمند رویکرد جدید آموزشی است که با تلفیق فناوری اطلاعات و برنامه های درسی، تغییرات اساسی در فرآیند یاددهی و یادگیری را به دنبال خواهد داشت(شریفی و همکاران،1391).
حال باید دید که مدارس هوشمند چه مدارسی هستند و چه تعریفی برای آنها وجود دارد.مدرسه هوشمند مدرسه ای فیزیکی است و کنترل ومدیریت آن، مبتنی بر فناوری رایانه و شبکه انجام می گیرد و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزش یابی و نظارت آن هوشمند است که جهت ایجاد محیط یاددهی-یادگیری و بهبود نظام مدیریتی مدرسه و تربیت دانش آموزان پژوهنده طراحی شده است. در این مدارس، فرآیند یاددهی-یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارت های کلیدی دانش آموزان در عصر دانایی محور فراهم می شود(رضوان و همکاران،1392). الگوی اولیه این مدارس از کشور انگلیس در سال1996 گرفته شده است و کشور مالزی یکی از پیش تازان ایجاد این مدارس به شمار می رود. با این رویکرد، کشور ما هم از سال 1383 طرحی را به صورت آزمایشی در چهار مدرسه اجرا کرده است(نوحی و همکاران،1391).
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
گسترش سریع منابع کامپیوتری پتانسیلی را برای وارد کردن هوش تجاری در سیستم های پشتیبانی از تصمیم زنجیره های تأمین به وجود آورده است.
با افزایش در دسترس بودن پایگاه داده های گسترده شرکتی، حجم داده های جمع آوری شده با نرخ عظیمی در حال رشد است. پایگاه داده های شرکتی سرشار از اطلاعات مخفی هستند که این فرصت را برای شرکت ها به وجود آورده است تا عملیات شان را با نگاه به داده ها درک و تحلیل کنند. این کار برای زنجیره های تأمین با اجراکنندگان و محدودیت های بیشتر حساسیت بیشتری دارد. یکی از اهداف مدیریت زنجیره تأمین، کاهش یا حذف تمام فعالیت هایی است که ارزش افزوده ایجاد نمی کنند و بر عواملی تمرکز دارند که ارزش و بهره وری را بیشینه می کنند. این کار مستلزم تلاش مشترک برای برنامه ریزی همکاری، پیش بینی و تهیه و تدارک در میان مجریان در زنجیره تأمین است. بهبود رابطه میان تمام شرکا در زنجیره تأمین از طریق برنامه ریزی مدیریت شده مشترک و اطلاعات مشترک امری مهم است. کیفیت و فراوانی اطلاعات تقاضاها را به یک تعهد قدرتمند برای مشارکت سازمان های شریک تبدیل می کنند. برنامه ریزی و پیش بینی، هر دو نیازمند اطلاعات قوی تبادلی در تمام سطوح روابط هستند. روابط بدون رضایت میان طرفین منجر به جریان یافتن اطلاعات بی کفایت در زنجیره تأمین می شود.
ما در تحلیل هایمان نگاهی به مثال واقعی در صنعت خودروسازی در خصوص این اطلاعات مشترک انداخته ایم و روش های تحلیلی در مورد چگونگی استفاده موثرتر از اطلاعات برای بهبود عملیات ارائه کرده ایم.
صنعت خودروسازی به علت وجود ساختار رابطه ای قوی در میان مجریان، ساختار پیچیده محصولات و عوامل جغرافیایی، خودش را به عنوان یک مثال خوب برای بهبودهای بالقوه با تحلیل بهتر داده ها مطرح ساخته است. ایجاد تعمیم های سطح بالا بدون کاوش در داده ها و آن ها به صورت سیستماتیک امکان پذیر نیست. ما یک مدل پیش بینی سفارش مشتری را که در آن پیش بینی های سفارش در تاریخ های آینده به عنوان ورودی برای یک سری از تصمیمات برنامه ریزی دارایی استفاده می شود در نظر می گیریم. ما سفارش هایی را تحلیل می کنیم که توسط یک تأمین کننده که قطعات خودرو را تولید می کند دریافت شده است.
مشتریان می توانند سفارش های خود را به عنوان روش های موعد مقرر به روز رسانی کنند. تأمین کننده تضمین ارائه خدمات سطح بالا را همانطور که متعهد شده است به مشتریان بر عهده دارد. از آنجایی که ظرفیت محدود است و زمان تقدم برای تولید وجود دارد، تأمین کننده ممکن است نتواند سفارشات مشتریان را انجام دهد. بنابراین، برنامه ریزی تولید و تصمیمات ظرفیت بایستی با دقت انجام شوند تا به سطوح بالای خدمات دست یابند. از آنجایی که مقادیر تولید از پیش تعهد شده اند، بسیار مشکل است که مقادیر نهایی هر قطعه مورد نظر را پیش بینی کرد. هدف ما بهبود عملیات تأمین کننده از طریق درک بهتر رفتار سفارش دهی مشتریان است. ما روشی را ارائه می کنیم که می تواند به منظور تحلیل پیش بینی رفتار تولیدکنندگان به کار رود.
در گام اول تحلیل ما، داده های پیش بینی تولید کنندگان به قالبی تبدیل می شوند که می تواند به عنوان ورودی برای تحلیل های آتی به کار رود. سفارش ها جایگزین جریان های روزانه می شوند تا نیازمندی های روزانه تولیدکنندگان را پیش بینی کرده و بر پیچیدگی هایی که از مشکلات سفارش دهی از قبیل جداسازی سفارش ها، ترکیب سفارش ها و تغییرات در موعد مقرر ناشی می شوند غلبه کنند.
در گام دوم تحلیل، از تکنیک های داده کاوی نظیر خوشه بندی و روش های افکنش برای به تصویر کشیدن رفتار پیش بینی تولید کنندگان استفاده می کنیم. ما در تحلیل مان، پیچیدگی های مختلف سفارش را که در سوابق مطرح نشده است معرفی می کنیم.
مدل های تحلیلی که رفتارهای سفارش دهی مشابه را فرض می کنند می توانند برای دستیابی به سیاست هایی که عملکرد تأمین کننده را بهبود می بخشند استفاده شوند.
یک نقطه مهم دیگر، عدم تحقیق تجربی در حوزه مدیریت زنجیره تأمین برای رفتار سفارش است.
نتایج ما پشتیبانی تجربی قوی برای مدل هایی که رفتارهای مختلف پیش بینی را در سوابق مربوطه فرض می کنند ارائه می کند. ما در تحلیل ها نشان می دهیم که در طی زمان رفتار پیش بینی مشتریان ثابت است. مثال هایی هم از سفارشات بیش از برآورد و کمتر از برآورد ارائه می کنیم. در سوابق مطالعاتی مدل هایی وجود دارد که اندازه های سفارش تحت فرضیات مختلف را توضیح می دهد. (کاچون و لاریور 1999)
با این حال، تحقیق برای ارائه مثال های واقعی برای رفتار سفارش دهی به خوبی مستند نشده است. تحقیق ما به درک عوامل اساسی در کارایی پیش بینی کمک می کند.
تعاریف
داده کاوی
به طور کلی، داده کاوی (کشف داده ها یا کشف دانش) ، فرآیند تحلیل داده ها از ابعاد گوناگون و جمع بندی آن در قالب اطلاعات مفید است. اطلاعاتی که می تواند برای افزایش درآمد، کاهش هزینه ها و یا هر دوی آن ها استفاده شود. یکی از ابزارهای تحلیلی داده ها ، نرم افزارهای داده کاوی هستند. این نرم افزارها به کاربران اجازه می دهند تا داده ها را ازابعاد و زوایای مختلف تحلیل کنند و آن ها را دسته بندی کرده و روابط کشف شده را جمع بندی کنند. از لحاظ فنی، داده کاوی فرآیند یافتن روابط یا الگوهایی در میان زمینه های مختلف در پایگاه داده های وابسته بزرگ است.
ارزیابی نام تجاری
ارزیابی نام تجاری [1] فرآیند برآورد کل ارزش مالی یک نام تجاری است. مانند ارزیابی هر محصول، یا تضادها و یا علاقه مندی ها و سایر مواردی که به نام تجاری ارزش می دهند. در ارزیابی نام تجاری برخی عوامل مهم هستند. از جمله : شفافیت، اعتبار، قابلیت اطمینان، کفایت، عینیت و پارامترهای مالی، رفتاری و قانونی.
کاربردهای ارزیابی نام تجاری
اهداف تحقیق
در این تحقیق به دنبال دستیابی به اهداف زیر هستیم:
هدف آرمانی: اتخاذ تصمیم همواره درست در زمینه ارزیابی نام تجاری
اهداف فرعی:
سوالات تحقیق
فرضیات تحقیق
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
برای رعایت حریم خصوصی اسامی استاد راهنما،استاد مشاور و نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
بیان مسئله
اخیرا موضوع حاکمیت شرکتی در سطح بینالمللی توجهات زیادی را به خود جلب کرده است (گا، 2007). اصل اصطلاح حاکمیت شرکتی کلمه یونانی «Kyberman» به معنی راهنمایی کردن یا اداره کردن میباشد و از کلمه یونانی به کلمه لاتین به صورت «Gubernare» و فرانسه قدیم به «Governer» تبدیل شده است. اما این کلمه به گونههای مختلف توسط سازمانها یا کمیتهها مطابق علایق ایدئولوژیکی آنها تعریف شده است (ابوتپانچه، 2009).
حاکمیت شرکتی سیستمی است که شرکتها از طریق آن هدایت و کنترل میشوند. ساختار حاکمیت شرکتی، توزیع حقوق و مسئولیتها بین بخشهای مختلف در شرکت مثل اعضای هیات مدیره، مدیران، سهامداران و سایر ذینفعان را مشخص و وظایف و رویه های تصمیم گیری در امور شرکت را روشن میکند.
بنابراین بایستی بر عملکرد کلی شرکت و در نتیجه بر مدیریت درآمدی آن تاثیر مستقیم داشته باشد. تدوینكنندگان مقررات و دست اندركاران بر این باورند كه راهبری شركت با عملكرد مالی شركت رابطه دارد، اما شواهد تجربی به دست آمده در این رابطه تاكنون به نتیجه قطعی منجر نشده است (رجبی و گنجی، 1389).
كیفیت اقلام تعهدی به عنوان جایگزینی برای كیفیت اطلاعات حسابداری در نظر گرفته میشود؛ چرا كه اطلاعاتی را در مورد جریان نقدی مورد انتظار برای آگاهی سرمایهگذاران فراهم میكند و میتواند معیاری برای مدیریت بهینه وجه نقد باشد (خواجوی و همکاران، 1391 و گارسیا ترول و همكاران، 2009).
1-2 ضرورت و اولویت تحقیق
در فرآیند اندازهگیری سود از سیستم حسابداری تعهدی استفاده میشود كه در آن اقلام تعهدی شناخت جریان نقد را طی دوره تعدیل می كنند تا ارقام تعدیل شده، عملكرد واحد اقتصادی را بهتر اندازهگیری كنند. اقلام تعهدی مذكور بر مبنای برآوردهایی است كه اگر این برآوردها اشتباه باشند، باید در دوره های بعدی در اقلام تعهدی آتی و سودهای آتی اصلاح شوند. خطای برآورد و اصلاحات بعد آن، از مفید واقع شدن اقلام تعهدی (كیفیت اقلام تعهدی) می كاهد.
به عنوان مثال، اگر خالص دریافتی حاصل از یک طلب کم تر از برآورد اولیه باشد، ثبت بعدی هم وجه نقد وصول شده را نشان می دهد و هم خطای برآورد را اصلاح می کند. اعتقاد بر این است که خطاهای برآورد اقلام تعهدی و اصلاحات بعدی آن ها نوعی پارازیت تلقی و منجر به کاهش سودمندی اقلام تعهدی می شوند، بنابراین کیفیت اقلام تعهدی سود به خاطر حجم خطای برآورد اقلام تعهدی کاهش می یابد ( نوروش و همکاران، 1385).
با توجه به اینکه در حال حاضر هیچ موسسه ای در ایران وجود ندارد که شاخصی برای حاکمیت شرکتی برای تمام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تدوین کند، لذا در این تحقیق فقط از چند ویژگی که اطلاعات آنها در دسترس بود برای اندازه گیری رویههای حاکمیت شرکتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شد. بررسی مجموعه محدودی از ویژگیهای حاکمیت شرکتی میبایست در زمان تفسیر نتایج مد نظر قرار گیرد. اگر سایر ویژگیهای حاکمیت شرکتی وجود داشته باشند که به درستی با اندازه های حسابداری ارتباط داشته باشند، در این صورت برآورد پارامترها در این تحقیق ممکن است اریب دار باشد. لذا در صورتی که آیین نامه حاکمیت شرکتی در ایران تصویب و به مرحله اجرا درآید، فرصتی برای تحقیقات بیشتر از طریق بررسی سایر ویژگیهای حاکمیت شرکتی، پیش خواهد آمد.
با توجه به مطالب ذکر شده، تحقیق حاضر در راستای پاسخگویی به این مساله که خطای برآورد اقلام تعهدی و اصلاحات بعد آن، از مفید واقع شدن اقلام تعهدی (كیفیت اقلام تعهدی) میكاهد، انجام می گردد. به عبارتی کاملتر، در این مطالعه به دنبال پاسخ این مطلب هستم که آیا بین حاکمیت شرکتی، کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام ارتباط معناداری وجود دارد یا خیر.
1-3 سوالات تحقیق
سوالاتی که ما در این پایان نامه به دنبال پاسخ به آنها هستیم عبارتند از:
سوال اصلی: آیا بین حاکمیت شرکتی، کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام ارتباط معناداری وجود دارد؟
سوالات فرعی:
1-آیا بین حاکمیت شرکتی و کیفیت اقلام تعهدی رابطه معنا داری وجود دارد؟
1-1 آیا بین ساختار هیات مدیره و کیفیت اقلام تعهدی رابطه معنا داری وجود دارد؟
2-1 آیا بین ساختار مالکیت و کیفیت اقلام تعهدی رابطه معنا داری وجود دارد؟
3-1 آیا بین کیفیت حسابرسی و کیفیت اقلام تعهدی رابطه معنا داری وجود دارد؟
4-1 آیا بین میزان استقلال کمیته حسابرسی داخلی و کیفیت اقلام تعهدی رابطه معنا داری وجود دارد؟
2- آیا بین حاکمیت شرکتی و بازده سهام رابطه معنا داری وجود دارد؟
1-2 آیا بین ساختار هیات مدیره و بازده سهام رابطه معنا داری وجود دارد؟
2-2 آیا بین ساختار مالکیت و بازده سهام رابطه معنا داری وجود دارد؟
3-2 آیا بین کیفیت حسابرسی و بازده سهام رابطه معنا داری وجود دارد؟
4-2 آیا بین میزان استقلال کمیته حسابرسی داخلی و بازده سهام رابطه معنا داری وجود دارد؟
3- آیا بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام رابطه معنا داری وجود دارد؟
4- آیا رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام در ساختارهای متفاوت حاکمیت شرکتی با یکدیگر تفاوت معناداری دارد ؟
1-4 آیا رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام در ساختارهای متفاوت هیات مدیره با یکدیگر تفاوت معنا داری دارد؟
2-4 آیا رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام در ساختارهای متفاوت مالکیت با یکدیگر تفاوت معنا داری دارد؟
3-4 آیا رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام در ساختارهای متفاوت کیفیت حسابرسی با یکدیگر تفاوت معنا داری دارد؟
4-4 آیا رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام در ساختارهای متفاوت میزان استقلال کمیته حسابرسی داخلی با یکدیگر تفاوت معنا داری دارد؟
1-4 اهداف تحقیق
هر تحقیقی برای دستیابی به اهداف خاصی صورت میگیرد، این هدف خود را در قالب مساله تحقیق نمودار میسازد و از طریق بیان آن آشکار میشود (خاکی، 1388). در اجرای پژوهشهای علمی، پس از بیان مسئله تحقیق پژوهشگر قصد خود را به صورت عملیاتی که از طریق مشاهدههای عینی قابل دستیابی است، بیان میکند (بازرگان، 1385، ص 37). اهداف این پژوهش، شامل : 1) اهداف کلی 2) اهداف ویژه (خاص) 3) اهداف کاربردی میباشد.
اهداف کلی: بررسی ارتباط بین حاکمیت شرکتی، کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام.
اهداف ویژه (خاص):
1- بررسی تاثیر بین حاکمیت شرکتی، کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام
2- بررسی تاثیر بین کیفیت حاکمیت شرکتی و بازده سهام
3- بررسی تاثیر بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام
4- بررسی رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده سهام در ساختارهای متفاوت حاکمیت شرکتی
5- بررسی تاثیر بین کیفیت اقلام تعهدی و ویژگیهای کمیتهی حسابرسی.
اهداف کاربردی: نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده کلیه مدیران ودست اندرکاران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، کارشناسان بازار سرمایه، سهامداران، فعالان بازار سهام، سرمایه گذاران، پژوهشگران و مجامع علمی که به دنبال پژوهش های آتی و مرتبط با موضوعاند، قرار گیرد.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
بعد از انقلاب صنعتی، دانش مدیریت به طور رسمی در مراکز آموزشی تدریس و در سازمان های صنعتی و خدماتی به کار گرفته شد. دانش مدیریت به شکل امروزی آن، از ابتدای قرن بیستم توسعه یافت. امروزه اهمیت مدیریت در موفقیت سازمان ها بر کسی پوشیده نیست. مدیران مسئول به کارگیری منابع انسانی برای تأمین اهداف سازمانی هستند.
اهداف هر سازمان فلسفه وجودی آن سازمان محسوب می شود. به منظور تحقق اهداف نیاز به یک تلاش گروهی است. پیچیدگی کار جمعی ، مدیریت نظام گونه را به وجود آورده است. اثربخشی و کارآیی به عنوان دو هدف مهم در تمامی سازمانها نیازمند تدابیری است که مدیران آنها را اتخاذ می کنند. از طرفی محدودیت منابع و تغییرات محیطی در عرصه های مختلف داخلی و خارجی اهمیت مدیریت را بیش از پیش مشخص می نماید. بدیهی است پیدایش سازمانها و توسعه آنها نتیجه وجود مدیریت است و سازمان و مدیریت لازم و ملزم یکدیگر هستند. (جوادین و امیرکبیری، 1380). موضوع مهارتهای مدیریتی از جمله مسائلی است که از ابتدای تکوین مدیریت تا به امروز مورد توجه بوده و به شیوه های مختلف به آن پرداخته شده است. مهارتهایی که برای مدیران لازم است به سه دسته مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی تقسیم شده است. ( کتز، 1375 : 96 ). اثربخشی میزان موفقیت سیستم در حصول به اهداف و انجام وظایف تعریف شده است. اثربخشی میزان تکمیل کارهای صحیح را نشان می دهد. (طاهری، 1384 : 17). میزان اثربخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که مدیر در جهت تحقق اهداف و نتایج مطلوب سازمان باشد، می گوییم اثربخشی تحقق یافته است. ( علاقه بند، 1375: 168 ).
دوبرین، مدیریت را فرآیند به کارگیری منابع سازمانی برای تحقق اهداف سازمانی از طریق کارکردهای برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل می داند. (دوبرین، 1994: 5 ) عده ای مدیریت را فرآیند اداره و هماهنگی منابع به صورت اثربخش و کارآرا و تلاش جهت رسیدن به اهداف سازمان تعریف کرده اند.
مدیریت در بسیاری از کشورهای درحال توسعه حائز اهمیت شایانی است. بررسی کارشناسان توسعه اقتصادی نشان داده است که فراهم نمودن تکنولوژی و پول، به تنهایی توسعه و رشد را پدید نمی آورد. تا زمانی که نیاموزیم چگونه می توان از منابع انسانی به درستی استفاده کرد و آنها را مدیریت نمود، تکنولوژی و تبعات آن بیهوده و گاه دست و پاگیر است.
هر سازمانی، در سه سطح مجزا لیکن متداخل عمل می کند که هرکدام از این سطوح نیازمند ترکیب مهارتهای مدیریتی متفاوت هستند. این سطوح مدیریت شامل سطح عملیاتی ، سطح مدیریتی و سطح استراتژی می باشد. فهم سطوح سه گانه مدیریت می تواند در فهم تمرکز فعالیتها در سطوح مختلف در یک سازمان کمک نماید.
رشد روزافزون و توسعه دانش مدیریت موجب شده تا بزرگترین سازمان ها در دورترین نقاط جهان به بهترین نحو اداره شوند.
توانمندشدن سازمان ها، مستلزم توانمند بودن اجزای آن است. به عبارت دیگر ساختار و نیروی انسانی مناسب و مجرب و آکاه به مسائل سازمانی و همچنین دانش مدیریت از ضروریات اصلی هر سازمان است و بدیهی است سازمانی که بتواند ساختار خود را با شرایط پیچیده موجود تنظیم کند و از توانمندی ها و مهارت های مدیریتی خود به بهترین نحو استفاده نماید، عمکلرد و اثربخشی بیشتری نسبت به سایر سازمان ها از خود نشان می دهد.
عملکرد سازمانی درگرو مدیریت اثرگذار و استفاده از روندهای مدیریتی است ، این همان قضاوتی است که کارکنان در سازمان در قبال مدیریت می کنند ( بزرمن و مور، 2012). این قضاوت ممکن است با رضایت شغلی، روندهای مهم سازمانی و …. سنجیده شود، اما به هر حال برای آنها اقتصاد و ماموریت سازمان اهمیت دارد و این مساله در سطح فردی و سازمانی سنجیده می شود ( هورنگرن[1]، 2012). از طرفی نقش مدیر، مهارتها و توانایی های وی که از جنبه های مختلف بر کارکنان تاثیر می گذارد از جمله مواردی است که می بایست در نظر گرفته شود ( چایلد و کیزر[2]، 2013). در این فصل بر آنیم تا به بررسی تاثیر توانمندی های مدیریتی بر اثربخشی کارکنان بپردازیم.
بیان مساله
ما در اجتماع امروزی با سازمان های مختلفی که اطرافمان را فرا گرفته اند، در ارتباط مستمر می باشیم. با یک نگرش کلی در می یابیم هیچ سازمانی بدون داشتن مدیر آگاه و توانمند نمی تواند بقا و دوام خود را تضمین نماید و قسمت اعظم نیازهای ما توسط همین سازمان ها تأمین می شود که هدایت این سازمان ها توسط مدیران صورت می گیرد. با توجه به دنیای امروزه که یک دنیای حرفه ای و تخصصی است و به عبارت دیگر آن عصر مدیریت، دانش، فن آوری و ارتباطات و … نامیده شده، نقش مدیران در امور راهبردی سازمان ها آشکارتر می شود. این مدیران هستند که موجبات پیشرفت و ترقی یا رکود و ورشکستگی سازمان را فراهم می سازند. مدیریت در دنیای پیچیده امروز، نقش حیاتی و اساسی دارد ( هورنگرن[3]، 2012).
مدیران با انتخاب استراتژی های سازمان و تعیین اهداف قابل دسترسی، موفقیت سازمان را تخمین می زنند. آنها با تعیین اهداف واقعی و یافتن و ایجاد بهترین راه های دستیابی به هدف موجب می گردند تا سازمان با حداکثر درجه کارایی به اهداف خود دست یابد.
مدیران برای هدایت مؤثر سازمان در رسیدن به اهداف باید کارکردها و وظایف مختلفی را انجام دهند.
باید به امر برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و … سازمان بپردازند و انجام هر وظیفه ای توانایی و مهارت خاص خود را می طلبد. بنابراین اعمال وظایف مدیریت نیز مستلزم داشتن مهارتهای مدیریت می باشد. این مهارت های مدیریت هستند که موفقیت یا شکست وی و در نتیجه سازمان را رقم می زنند (وفایی، 1385: 40).
مدیران در دنیای نامطمئن که دائماً در حال تغییر است عمل می کنند، سر و کار داشتن منظم با عدم اطمینان، مدیران را از سایر افراد درون سازمان متمایز می کند، آنان برای مواجهه با آینده، اتخاذ تصمیم های مناسب و آماده کردن سازمان برای فردا به مهارتهای مدیریتی خاصی نیازمندند. کسب مهارت های مدیریت، تضمین کننده موفقیت مدیران در مأموریت خطیر آنان است. در نتیجه مدیران برای تضمین موفقیت خود باید به مهارت ها مجهز باشند.
اما این مهارت ها کدامند؟ صاحبنظران مختلف برای مدیران مهارت هایی بر شمرده اند که در این پژوهش به آنها اشاره می شود. در تقسیم بندی کلی که اکثریت صاحبنظران در آن اتفاق نظر دارند مهارت ها را به 3 دسته فنی، انسانی و ادراکی تقسیم نموده اند.
به طور تقریبی در مدارس و موسسات آموزشی میزان قابل توجهی از مسائل و مشکلات مشاهده می شود. به عنوان نمونه بعضی از مدیران قادر به برنامه ریزی صحیح نمی باشند، بین دانش آموزان یا دبیران تبعیض قائل می شوند، در برقراری روابط انسانی ضعیف می باشند، از منابع مالی تخصیص داده شده به درستی نمی توانند استفاده نمایند و همچنین فاقد توانایی به کارگیری تکنولوژیهای نوین آموزشی در مدارس می باشند، با مسائل و مشکلاتی که در مدرسه و مجتمع های آموزشی بوجود می آید به درستی برخورد نمی نمایند و یا اصولاً راه صحیح و منطقی برخورد با مسائل را نمی دانند و هزاران مشکل دیگر که در قسمت مدیریت مشاهده می شود. براین اساس نیاز به این تحقیق احساس می شد و از طرف دیگر به نظر می رسید که نداشتن مهارت های لازم در زمینه مدیریتی در عملکرد مدیران و در نتیجه بهره وری کارکنان تأثیر می گذارد، چرا که بهره وری نیروی انسانی در هر سازمانی عنصری است که نمی توان آن را از قلم انداخت زیرا نوعی پیوستگی با نتایج عملکردی در سازمان دارد. (دمان پور و ارویند،2012). از این رو تحقیق حاضر در جهت بررسی تاثیر توانمندی های مدیریتی بر اثربخشی کارکنان مجتمع آموزشی صالح انجام شده است.
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
عملکرد کارکنان از مهمترین متغیرها در حیطه رفتار سازمانی محسوب می شود؛ چرا که هر سازمان دارای هدفی است که فلسفه وجودی آن را تشکیل می دهد. نیل به اهداف سازمان در گرو بسیج امکانات (سرمایه و تجهیزات و نیروی انسانی) می باشد. در میان امکانات یک سازمان نقش محوری و اصلی بر عهده نیروی انسانی است. زیرا که سازمان ها با ترکیب سرمایه و تجهیزات و نیروی خلاق و ابتکار خود در صدد تحقق اهداف آن سازمان هستند. اگر به فرهنگ نیروهای سازمان توجه خاصی نشود بالطبع عملکرد و کارایی آنان نزول خواهد کرد ( گراهام[4] و همکاران، 2013)
سازمان ها، امروزه با افزایش سرعت، شدت و عمق در شرایط داخلی و خارجی مواجه هستند. متناسب نمودن اهداف سازمان، دیدگاه کارکنان، نگرش مدیران، استراتژیها و فعالیت ها از مهمترین وظایف مدیران ارشد می باشد. ( دوبرین، 1994)
بی شک رعایت مراحل و گام های تغییر و نیز آماده سازی فضای داخلی سازمان و اندیشه کارکنان جهت این مهم کاهش تعارضات درون سازمانی، استفاده از خلاقیت نیروها، کاهش هزینه ها و سرعت متناسب را در مواجه با تغییرات به دنبال خواهد داشت. در این میان آگاهی از آموزش های مناسب و ضروری و اجرای آنها نقش مهمی در تحقق این اهداف دارد ( مالمندیر[5] و همکاران، 2011)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
:
منابع انسانی، دارایی هایی حیاتی هستند. افزایش حقوق دیگر برای تامین نیاز مردم امروز کافی نیست و سازمان ها باید مجموعهای از مزایا و برنامههای آموزشی را ارائه دهند تا راه ارتقاء آنها در مسیر دستیابی به وفاداری کارکنان هموار شود. وفاداری کارکنان یكی از موضوعاتی است كه امروزه از دیدگاه بسیاری از مدیران به ویژه در بخش خدمات، به علت فضای رقابتی حاكم بر آن، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. نكته بسیار مهم توجه در صنایع خدماتی، نقش مؤثر كاركنان در خلق ارزش است؛ به گونه ای كه می توان گفت حفظ و نگهداری مشتریان وفادار، بدون كاركنان راضی و وفادار امكانپذیر نیست، چرا كه كاركنان وفادار، خدمات را با كیفیت بالاتری ارائه می كنند و در جلب رضایت مشتری و وفادار نمودن آنها سهم بسزایی دارند. یك مشتری وفادار علاوه بر آنكه بارها و بارها جهت خرید محصولات و یا استفاده از خدمات به سازمان مورد علاقه خویش رجوع می كند، به عنوان یك عامل مضاعف در زمینه تبلیغ محصولات و خدمات سازمان، از طریق توصیه و سفارش به خویشاوندان، دوستان و یا سایر مردم، نقشی حائز اهمیت در ارتقاء میزان سودآوری و بهبود تصویر سازمان در ذهن مشتریان بالقوه ایفا می نماید (دادخواه، 1388، 52). از طرفی وفاداری منابع انسانی در یک سازمان بر نحوه ارائه خدمات آنها موثر است به نحوی که عملکرد فردی آنها را بهبود می دهد و در نتیجه بر عملکرد سازمان نیز موثر است ( یی[1] و همکاران، 2010). ارائه خدمات بهتر توسط کارکنان، اگر چه منجر به رضایت ارباب رجوع در آن سازمان می شود اما صرفا این رضایت برای سازمان کافی نمی باشد زیرا سازمان بدون رضایت منابع انسانی، نیروهای داخلی و در نتیجه، مزیت رقابتی خود را از دست می دهد ( طالقانی و همکاران، 1392). در این فصل، بعد از بیان و تشریح مساله، ساختار پژوهش به صورت خلاصه بررسی می شود.
1-2 بیان مسأله :
رضایت و وفاداری کارکنان، تضمین کننده وفاداری مشتریان به سازمان می باشد یعنی تمامی بخش های سازمان مشتری گرا خواهند شد
و خود را در برابر مشتری و ارباب رجوع موظف و وفادار می دانند. توجه صرف به بخش بازاریابی در خدمت رسانی به مشتری کافی نمی باشد و برای رسیدن به وفاداری مشتری باید تمامی بخش های سازمان در این راستا آموزش ببینند و سازمان نیز، رضایت کارمندان خود را تأمین کرده تا با وفاداری همراه با تعهد کارکنان به سازمان، رضایت مشتری و وفاداری مشتریان را در پی داشته باشد (جوانمرد و سلطان زاده،1388) مدلی تحت عنوان زنجیره خدمت و سود ارائه كردند كه نشان می دهد چگونه كیفیت خدمات باعث افزایش وفاداری و رضایت كاركنان و بهره وری آنان میشود و در نتیجه افزایش رضایت مشتری را بوجود میآورد تا حدی كه به وفاداری و در نتیجه سودآوری شركتها منجر می شود.مفهوم وفاداری کارکنان، به میزان دلبستگی شغلی و سازمانی آنان به اهداف، عملکرد و مجموعه سیاست های کلی حاکم بر سازمان اشاره دارد (سلطانی،1382). وظیفه اصلی مدیریت منابع انسانی رسیدگی به امور مربوط به کارکنان است و مسئولان و متخصصان امور پرسنلی، وقت و نیروی زیادی صرف آن می کنند. اما پرداختن به این امور، تنها وظیفه مدیریت منابع انسانی نیست و تصمیم گیری ها و عملکرد مسئولان امور پرسنلی اغلب به طور مستقیم در سودبخشی سازمان، تأثیر می گذارد. سودآوری سازمان ها تابعی از درآمدها و هزینه های سازمان می باشد. درآمد سازمان به قیمت و مقدار فروش محصول بستگی دارد و هزینه های سازمان تابعی از ارزش نهاده ها و منابع به کار رفته در تولید محصولات سازمان می باشد (پیرنیاكان،1391). این امر سبب شده است كه در كلیه كشورها بهره وری و استفاده صحیح و هر چه بهتر و مناسبتر از مجموع عوامل تولید (اعم از كالا و خدمات) به اولویتی ملی تبدیل شود و همه جوامع به این باور برسند كه تداوم حیات هر جامعه بدون توجه به موضوع بهره وری ممكن نیست (حسینی و رضایی،1390).
فعالیت های هر سازمان تحت تأثیر مجموعه ای از عوامل قرار دارد كه شناخت و بررسی این عوامل می تواند كمك مؤثری به بهبود فعالیت ها و تحقق اهداف سازمانی بنماید. از طرفی نظر به این كه بهره وری تابعی از عوامل بسیار مختلفی است كه این عوامل تحت تأثیر رسالت، فعالیت، عملیات و عواملی از این قبیل از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است و همچنین میزان اهمیت و تأثیر این عوامل بر بهره وری سازمان های مختلف یكسان نیست، بنابراین برای سازمان ها امكان پذیر نیست كه در تمامی زمینه ها و جنبه های تأثیرگذار وارد شوند. ضرورتاً برای رسیدن به به بالاترین میزان بهره وری در ابتدا لازم است طبق معیارها و ضوابط علمی این عوامل از لحاظ اهمیت برای سازمان شناسایی شوند، آنگاه برای بهبود بهره وری، برنامه های اجرایی و طرح های لازم تدوین شوند (تواری و همکاران،2008). از آنجا كه در میان عوامل تولید، عامل نیروی انسانی برخلاف سایر منابع سازمانی به عنوان ذی شعور و هماهنگ كننده سایر عوامل شناخته می شود (خلیلیان و رحمانی،2008) و همچنین مهمترین اهرم اصلی در افزایش و كاهش بهره وری سازمان می باشد، لذا از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و باید توجه خاصی به آن مبذول داشت ( طالقانی و همکاران، 1392).
بهره وری نیروی انسانی در هر سازمانی عنصری است که نمی توان از قلم انداخت زیرا نوعی پیوستگی با نتایج عملکردی در سازمان دارند و این مساله تقریبا در هر سازمانی و در هر محیط و فرهنگی کاربرد و نمود داشته است ( آیتان و گوپتا[2]، 2012). همچنین سود ناشی از منابع انسانی در سازمان همواره مورد بحث بوده است برخی از محققین سود عملکرد و راندمان حاصله از منابع انسانی را بیشتر از سود و منفعت مالی حاصله از چنین عملکردی می دانند و معتقدند اگر کارکنان را راضی نگه داریم و در پی آن وفاداری منابع انسانی را حاصل کنیم، می توان سود آوری و بهره وری منابع انسانی را به دنبال داشته باشیم (آنتونتیک و آنتونتیک[3]، 2011). مجتمع آموزشی صالح، در پی به حداکثر رساندن سودآوری و بهره وری، می تواند با کمک بهبود وفاداری منابع انسانی و راضی نگه داشتن آنها، به این امر مهم دست یابد.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است